سادومازوخیسم جنسی مشروط میتواند باعث تغییر وضعیت در هوشیاری و آگاهی شود by LiveScience | Feb 26, 2014
سادومازوخیسم یا آزارطلبیِ جنسی (Sadomasochism) که همان لذت بردن از آزار دادن و یا درد کشیدن است میتواند یک نوع مراقبه هم تلقی شود. تحقیقی که اخیراً انجام شده نشان میدهد که آزارطلبی جنسی باعث تغییر وضعیت هوشیاری بعضی افراد شده است.
در حال حاضر در کتابهای روانشناسی، سکس بردگی و آزارطلبانه به عنوان یک رفتار و میل جنسی غیرعادی دستهبندی میشود ولی اگر باعث آسیب به دیگران شود به عنوان یک اختلال در نظر گرفته میشود.
پرسش این است که اگر آزارطلبی جنسی یک بیماری و اختلال نیست (اگر چه قبلاً باور داشتند که این رفتار یک بیماریست) پس چرا عدهای این نوع رفتارهای جنسی دردناک را انجام میدهند؟
دکتر ‘جیمز امبر’ تحصیل کردهی روانشناسی دانشگاه ایلینوی شمالی میگوید: «در ظاهر این کار آسیبزننده به نظر میرسد ولی درواقع شاید اینطور نباشد.»
لذت بردن از درد
برای پیدا کردن پاسخ این پرسش دکتر ‘امبر’ ١۴ نفر از افرادی که سکس آزارطلبانه را دوست دارند و از درد کشیدن و هم از آزار دادن لذت میبرند انتخاب کرد. ١٠ نفر از این افراد زن بودند و قرار شد هر یک از آنها به طور تصادفی در یک سکس آزارطلبانه شرکت کنند و نقش گیرندهی درد یا دهندهی درد را داشته باشند.
سپس از داوطلبان خواسته شد تا قبل و بعد از سکس یک تست شناختی به نام “استروپ” را انجام دهند، در این تست اسم چندین رنگ مختلف نوشته شده ولی رنگ کلمات نوشته شده با اسم رنگ نوشته شده متفاوت است، مثلا کلمهی “آبی” با رنگ قرمز نوشته شده است. در این تست خواندن درست کلمات برای مغز سخت میشود زیرا اسم رنگ با رنگ مخالف آن نوشته شده است که همین موضوع باعث میشود تا این تست یک روش رایج برای محک زدن توانایی شناختی افراد باشد. داوطلبان همچنین به مجموعه سوالاتی در مورد حس و حال روانیشان در مقاطع مختلف سکس پاسخ دادند. در اینجا منظور از حس و حال روانی آگاهی و لذتی است که افراد هنگامی که غرق انجام کاری میشوند احساس میکنند.
نتایج نشان میدهد افرادی که گیرندهی درد بودند در تست “استروپ” امتیاز کمتری گرفتند که نتیجهی کاهش موقت عملکرد ناحیهی جلویی مغز است. این ناحیه از مغز مربوط به فعالیتهای اجرایی، حافظهی فعال و دیگر فعالیتهای سطح بالا است.
درد ناشی از سکس آزارطلبانه میتواند باعث شود تا مغز میزان جریان خون به ناحیهی جلویی مغز را کم کند که باعث مختل شدن وضعیت هوشیاری و درک فرد از محیط اطراف میشود.
دکتر ‘امبر’ میگوید: «یکی از دلایلی که انجام این نوع سکس به صورت افراطی میتواند خطرناک باشد این است که نحوهی توزیع جریان خون در نواحی مختلف مغز با اختلال مواجه میشود.»
داوطلبانی هم که دهندهی درد بودند همین تجربه را داشتند و بررسی تستها نشان میدهد که هم دریافتکنندگان و هم دهندگان درد، حس و حال روانی مشابهی هنگام سکس داشتند.
روحی ، نه جنسی
این تحقیق همچنین نشان میدهد که موضوع اصلی روابط آزارطلبانه کاملاً مربوط به سکس نیست. تحقیق دیگری نیز توسط ‘الن لی’ دانشجوی روانشناسی دانشگاه ایلینوی شمالی و گروهی از داوطبانی که سکس آزارطلبانه انجام میدهند در مورد مراسمهای غیر جنسیای که توسط بعضی از گروههای آزارطلبانهی جنسی برگزار میشود انجام شد. اسم این مراسم “رقص روحها” است. در این مراسم افراد به طور موقت پوست خود را سوراخ میکنند و به کمک یک قطعه فلز آن قسمت از پوست را به طناب متصل میکنند. این طناب معمولاً به پوست سوراخ شدهی افراد دیگر یا به یک جسم ثابت متصل است. به این مراسمها “افزایش انرژی” هم گفته میشود . این مراسمها اصولاً روحی و معنوی هستند و شامل فعالیتهای جنسی نمیشوند.
برخی محققان به یکی از محلهای برگزاری اینگونه مراسمها رفتند و با ٢٢نفر از کسانی که در حال انجام این مراسم بودند مصاحبه کردند. ۵نفر از آنها پوستشان را سوراخ کرده بودند و با طناب به یکدیگر متصل بودند، ٩نفرشان مراقب این ۵نفر بودند تا هنگام مراسم آسیبی به آنها نرسد و ٨نفر هم فقط نظارهگر بودند. بعد از مراسم این افراد به سوالاتی در مورد استرس، احساس و حس و حال روانیشان موقع مراسم پاسخ دادند، همچنین از بزاق دهانشان نمونه برداری شد تا میزان کورتیزول و هومونهای آنها اندازهگیری شود. بعضی از آنها تا حدی تحت تاثیر مراسم قرار گرفته بودند که احساس میکردند روحشان با افرادی که با طناب به آنها متصل شدهاند یکی شده است.
طبیعتا به خاطر درد، میزان کورتیزول آنها موقع اجرای مراسم بالا رفته بود. ولی نکتهی جالب این است که شرکت کنندگان موقع مراسم استرس کمتری داشتند.
دکتر ‘ساگرین’ میگوید: «این نتیجهی جالب و پیشبینی نشدهای بود، به نظر میرسد دلیل کاهش استرس، تغییر در وضعیت هوشیاری این افراد باشد با توجه به این که هدف اصلی اینگونه مراسمها همین مسئله است. این وضعیت خیلی با تجربهی کسانی که هنگام یوگا و مدیتیشن بدنشان را کش میدهند متفاوت نیست. همچنین کسانی که مراسم را به پایان رساندند احساس ارتباط و نزدیکی بیشتری با دیگران داشتند.»
دکتر ‘امبر’ میگوید: «بررسی مغز میتواند به پیدا کردن دلیل این موضوع کمک کند. ناحیهی جلویی مغز تا حدی تاثیرگذار است زیرا این ناحیه مسئول متمایز کردن شخص از دیگران است. انجام این حرکات افراطی آزارطلبانه جریان خون به این ناحیه از مغز را کمتر میکند و به نوعی به افراد احساس یکپارچگی و یکی بودن میدهد.»
پژوهشگران امیدوارند در آینده عکس برداری و بررسی لحظه به لحظهی مغز شرکتکنندگان این مراسمها انجام شود تا به طور دقیق چگونگی ارتباط جسم و روان هنگام انجام این فعالیتها مشخص شود. این تحقیقات نتیجهی قابل تأملی دارند زیرا هم ارتباط بین جسم و روان هنگام انجام فعالیتهای آزارطلبانه را نشان میدهد و همچنین نشان میدهد افرادی که سکس آزار طلبانه انجام میدهند آنقدرها هم کم نیستند.
نتایج تحقیقات و همچنین بررسیهای آماری نشان میدهد اقلیت قابل توجهی از مردم به طور مستقیم یا غیر مسقیم درگیر اینگونه فعالیتها هستند به این معنی که اینگونه سکس را انجام میدهند و یا حداقل فانتزی انجام آن را دارند.
نتایج این تحقیقات در انجمن سالانهی روانشناسان در شهر آستین ایالت تگزاس ارائه داده شده است.
منبع:
huffingtonpost.com/2014/02/22/consensual-sadomasochism-altered-consciousness_n_4832170
خیلی مطلب خوبی بود و باعث افزایش اطلاعات عمومیم شد ? ? ?
راستی خیلی خوبه وقتی یه مطلب علمی میزاری ریفرنس رو انتخای تاپیک میزاری، کارت درسته ? ? ?
راستی خیلی خوبه وقتی یه مطلب علمی میزاری ریفرنس رو انتخای تاپیک میزاری، کارت درسته ? ? ?
لینک انتهای تاپیک درواقع همون مطلب زبان اصلیست که ترجمهش اینجا قرار گرفته.
با سپاس. ?