“فوتفتیشیسم” بیماری نیس. نوعی حس دریافت زیبایی و درک ظرافت زنانهس که بعنوان چاشنیای برا معاشقه، میتواند موجب بهبودبخشی کیفیت همآغوشی نیز بگردد. فلذا حتمن لزومی نیس تا سخن از این تمایل مطرح شد زرتی تجسمِ حقارت و به پروپاچه افتادنو لیسیدن چرک و عرقِ پروپا عینهو سگها به میان بیاد. هرچن اونم به هرحال یهجورشه ولیکن اینجا سعی بر اینه که حدالامکان عکسا واسه غیرفوتفتیشیستا نیز قشنگ به نظر بیاد.
ناگفته نماند که هرگونه کامجویی حشرآمیز، تا زمانی که مخل محور اصلی سکس نباشه، انحراف محسوب نمیشه…
برا آشنایی بهتر بنگرید به:
← «نخش پاها در رابطهی جنسی»
← «تشریح فوتفتیشیسم ـ مریم محبی»
تقدیم به کاربرarashbigcocked و سایر فتیشمندان
عکس ها رو دیدم واقعا لذت بردم
بعد از خوندن متنت با جمله بندی توضیحاتت و طرز بیان دلنشینت لذت دیدن عکس هادلنشین تر شد …
فقط این جملت رو اگر یکم برام بازش کنی بیزحمت و توضیحش بدی ممنون میشم از سردرگمیه فهمیدن منظور اصلیت درم میاری :
{ناگفته نماند که هرگونه کامجویی حشرآمیز، تا زمانی که مخل محور اصلی سکس نباشه، انحراف محسوب نمیشه.}
بنظرت محور اصلی سکس چیه؟
از نظر من محور اصلی سکس : ارضا شدن روح و جسم با لذت به طور کامل برای هر دو طرف در هر حالتی و از اون حس خوبی دریافت کنند… ک صرفا نیاز نیست برای برای رسیدن به حد اعلای لذت ، دو طرف در رابطه زناشویی هم اغوشی رو تجربه کنن…
فقط ک نه ولی رون عالیه گل گفتی ?
مخصوصن وقتی با دندونای نیش گاز ها ریز بگیری میک محکم بزنی ردش بمونه یکم قرمز بشه و نرمه دوست داشتنیش وقتی که توی دست میگیری هم که جای خود داره (preved)
مرسی از نگرش قشنگت
من محور خاصی قائل نیسم. نظرم نسبت به این مقوله تقریبن نزیک به همینیه که شما به درستی فرمودید. ولی اون جمله در اصل برا اوناس که این قبیل تمایلاتو توی ذهنشون در ردهی اختلالات و انحرافات جنسی قرار دادنو از سکس فقط تپـوندن تو سوراخو فمیدن.
حالاینکه طبق اصول روانشناسی سکسولوژی که حتی خودِ «دخول» رو هم محور اصلی به فرض میگیرن؛ تنها زمانی یه رفتار غیرمعمول جنسی، انحراف محسوب میشه که توجه به اون، تا حدی به وسواس و افراط برسه که خودِ «دخول» فراموش بشه.
هرچن خودم بشخصه قاعدهای این وسط نمیبینم که انحراف و غیرانحرافی بخواد در کار باشه!
فقط ک نه ولی رون عالیه گل گفتی ?
مخصوصن وقتی با دندونای نیش گاز ها ریز بگیری میک محکم بزنی ردش بمونه یکم قرمز بشه و نرمه دوست داشتنیش وقتی که توی دست میگیری هم که جای خود داره (preved)
_
با عرض و سلام و خسته نباشید. داداش دمت گرم بالاخره تاپیکی رو که منتظرش بودم درست کردی. عکس ها عالی بودن و مورد افراطی داخلشون ندیدم. بازم دستت درد نکنه. ? ?
_
مورد افراطی دیگه چه صیغهایه؟ ?
_
مورد افراطی دیگه چه صیغهایه؟ ?
مثلا اون عکس هایی که یارو داره پاهای چرک و رو میخوره یا اینکه زنه با کفش پاشنه بلند رفته رو یارو وایساده و اینجور مزخرفات
مرسی از نگرش قشنگت
من محور خاصی قائل نیسم. نظرم نسبت به این مقوله تقریبن نزیک به همینیه که شما به درستی فرمودید. ولی اون جمله در اصل برا اوناس که این قبیل تمایلاتو توی ذهنشون در ردهی اختلالات و انحرافات جنسی قرار دادنو از سکس فقط تپـوندن تو سوراخو فمیدن.
حالاینکه طبق اصول روانشناسی سکسولوژی که حتی خودِ «دخول» رو هم محور اصلی به فرض میگیرن؛ تنها زمانی یه رفتار غیرمعمول جنسی، انحراف محسوب میشه که توجه به اون، تا حدی به وسواس و افراط برسه که خودِ «دخول» فراموش بشه.
هرچن خودم بشخصه قاعدهای این وسط نمیبینم که انحراف و غیرانحرافی بخواد در کار باشه!
ممنون از پاسخت عزیزم
قلم روان و پر قدرتت بدون تارف بگم ادم رو ب وجد میاره
فقط ی چیز در مورد این قسمتت از فرمایشاتت
(حالاینکه طبق اصول روانشناسی سکسولوژی که حتی خودِ «دخول» رو هم محور اصلی به فرض میگیرن - تنها زمانی یه رفتار غیرمعمول جنسی، انحراف محسوب میشه که توجه به اون، تا حدی به وسواس و افراط برسه که خودِ «دخول» فراموش بشه.)
امیدوارم عشق بازی از نظر توءوریسین های سکس و به عبارت بهتر سکس تراپیست ها یه رفتار غیر معمول به حساب نیاد D: چون عشقبازی برای عده ای مرتبه بسیار بالا تر و و معظم تریم نسبت به دخول داره وهمون عده عشق بازی (ناز و نوازش و بوسه لمسکردن و …) رو به دخول ترجیه میدن چرا ک به این تجربه رسیدن ک شهوت رانی و دخول فقط برای دقایقی مهمونشون هست و بعد از ارضا تمام… اما در عشق بازی میشه حتا تا ساعت های هم اغوس بود و فیض روحانی برد … که صد البته اغرضا شدن از این طریق صدها بار از ارضا شدن لذت بخش تر شیرین تر خاطره انگیز تر دلبرانه تر و به یادمندی تر خاطره ساز تر و بهتر و کلی چیز های خوب دیگه هست که امید وارم همه اینچنین سکس و هم اغوشی شیرینی رو تجربه کنن و طعم سلابت و ارامش بعدش رو بچشند…
برقرار و پاینده باشی دوست من … ?
فقط ک نه ولی رون عالیه گل گفتی ?
مخصوصن وقتی با دندونای نیش گاز ها ریز بگیری میک محکم بزنی ردش بمونه یکم قرمز بشه و نرمه دوست داشتنیش وقتی که توی دست میگیری هم که جای خود داره (preved)
_
? ?
مرسی از نگرش قشنگت
من محور خاصی قائل نیسم. نظرم نسبت به این مقوله تقریبن نزیک به همینیه که شما به درستی فرمودید. ولی اون جمله در اصل برا اوناس که این قبیل تمایلاتو توی ذهنشون در ردهی اختلالات و انحرافات جنسی قرار دادنو از سکس فقط تپـوندن تو سوراخو فمیدن.
حالاینکه طبق اصول روانشناسی سکسولوژی که حتی خودِ «دخول» رو هم محور اصلی به فرض میگیرن؛ تنها زمانی یه رفتار غیرمعمول جنسی، انحراف محسوب میشه که توجه به اون، تا حدی به وسواس و افراط برسه که خودِ «دخول» فراموش بشه.
هرچن خودم بشخصه قاعدهای این وسط نمیبینم که انحراف و غیرانحرافی بخواد در کار باشه!
ممنون از پاسخت عزیزم
قلم روان و پر قدرتت بدون تارف بگم ادم رو ب وجد میاره
فقط ی چیز در مورد این قسمتت از فرمایشاتت
(حالاینکه طبق اصول روانشناسی سکسولوژی که حتی خودِ «دخول» رو هم محور اصلی به فرض میگیرن - تنها زمانی یه رفتار غیرمعمول جنسی، انحراف محسوب میشه که توجه به اون، تا حدی به وسواس و افراط برسه که خودِ «دخول» فراموش بشه.)
امیدوارم عشق بازی از نظر توءوریسین های سکس و به عبارت بهتر سکس تراپیست ها یه رفتار غیر معمول به حساب نیاد D: چون عشقبازی برای عده ای مرتبه بسیار بالا تر و و معظم تریم نسبت به دخول داره وهمون عده عشق بازی (ناز و نوازش و بوسه لمسکردن و …) رو به دخول ترجیه میدن چرا ک به این تجربه رسیدن ک شهوت رانی و دخول فقط برای دقایقی مهمونشون هست و بعد از ارضا تمام… اما در عشق بازی میشه حتا تا ساعت های هم اغوس بود و فیض روحانی برد … که صد البته اغرضا شدن از این طریق صدها بار از ارضا شدن لذت بخش تر شیرین تر خاطره انگیز تر دلبرانه تر و به یادمندی تر خاطره ساز تر و بهتر و کلی چیز های خوب دیگه هست که امید وارم همه اینچنین سکس و هم اغوشی شیرینی رو تجربه کنن و طعم سلابت و ارامش بعدش رو بچشند…
برقرار و پاینده باشی دوست من … ?
_
بابت حسن نظرت ممنون دوست بزرگوار. شرمنده میکنی...
والا تا جایی که من اطلا دارم تئوریسینای سکس خودشونم تکلیفشون چندان واضح نیس. هرچن تخصیری هم ندارن... این مقوله پیچیدهتر از اون حرفاس که بشه به این راحتیا براش چارچوب خاصی معین کرد.
بقول شما همون که دو طرف بتونن لذت شیرینی توأم با آرامش تجربه کنن ینی کامجویی به نحو احسن انجام گرفته و لزومی هم نیس که حتمن دخولی در کار باشه. بنظر منم عملیات دخول، یجورایی میشه صرفن قربانی دام طبیعت (بقای نسل) بودن که انگیزهشم به مرحلهی ارضا رسیدنو نهایتشم میشه سست و بیحال ولو شدن کنار معشوقهی محترم و سردادن سمفونی خرو پف. بعدشم یه نوع احساس گولخوردگی! (شایدم فقط خودم اینجوریام نمیدونم)
حالاینکه معاشقه نقطهی انتها حالیش نیس...
اعتراف میکنم بغل کردنو ناز و نوازش و بوسبازی واسه خودمم لذتش به مراتب خیلی بیشتر از خود دخول بوده!
داداش میگم چه پاهای نازی جون میده برا بازی من یه زمان تو ساختمون کار میکردم پاهم شد مثل پای گراز همون جوریم موند دمت گرم ?