سکس ضبدری (Swinging Sex): رابطهی صرفن جنسی موقت، بین دو یا چن زوج، به طریق معاوضه پارتنرای همدیگه با توافق هم، برا تجربه هیجان و حشرسوزی در مقطع زمانی گذرا.
این گونه روابط، یا بعنوان بخشی از مهمونی به مقصود تفریحی دورهمی صورت میگیرد و یا اینکه زوجی بعدِ چن سال زندگی مشترک، وختی شیطونیاشون تو رختخواب، دیگه مث گذشته آنچنان بهشان مزه نمیدهد، بعنوان چاشنیای شفابخش سراغ آن میروند بلکه تنوعی شود.
ترتیب دادنش نیز راههای مختلفی از قبیل اسفاده از کلابهای سکس مختلف (در بلاد کفر) معرفی توسط دوستان و آشنایان، جستوجو در اینترنت (مث آگهیای دوسیابی همین شهوانی) دارد و چگونگی جلب اعتماد طرفین و همچنین حد و مرز رابطه نیز بسگی به توافق خودشان.
راجب تاریخچهی پیدایش این نوع سکس، متسفانه اطلاع دقیقی در دسرس نیس ولاکن منابع موجود ما را به دوران روم باستان شوت میکنند که در آن مناسکی با نام “Orgy” یا «سکس گروهی» انجام میشده که در طی آن چندین مرد و زن بینابین هم میلولیدند و دیوارنگاریهایش نیز بعنوان مشت محکمی بر دهان مدعیان حیا و عفت غربی همچنان بر جای مانده است.
{← جهت اطلاع بیشتر}
عرض شود که این مقولهی حشرگداز، خعلی وخ بود که یجورای سیــر فراگیر بودن با خودش بهمراه داش و به وضوح قابل لمسه که بسیاری از موضوعات اخیر (اعم از داستانا، تاپیکای موضوعی، دوسیابی و… در این سایت) رو بخودش اختصاص داده و بلخره دیر یا زود باس تاپیک مفصلی برا پرداختن به این موضو ترتیب داده میشد تا این موج، آگاهانه بررسی شود.
منتهای مراتب تا اینجای کار، هرچی مضمون براش تدارک چیده میشد (به غیر از مواردی معدود) همگی حاصل تخیلات و رویاپردازیای دوسداران این فانتزی بوده که عمومن در رفع حشرشون ناکام موندن و به ناچار باید جایی این درماندگی روانی رو تخلیه مینمودن و صدالبته کجا بهتر از اینجا! یا اینکه توسط افرادِ جلّاق (= بسیار جلق زننده) مقادیری داستان و عکس تهیه میشد با ربط دادن به این فانتزی جنسی تا علاقهمندان دس به کیر اونها ببینن و با رویاپردازیهایشان و تصور مورد گایش قرار گرفتن همسرشان (حتا همسر تخیلی) یا نمودن همسر دیگری، شورو کنن آبپاشی به سوی مانیتور و پیش به سوی رستگار شدن…
لذا تا جایی که من اطلا دارم تاکنون درمورد شکسن تابوی زناشوئی و راه دادن غریبه به تختخواب دو نفره، فقط یه تاپیک “دو کلام حرف منطقی درمورد سکس گروهی” بوده که با دیدی موشکافانه به این موضو پرداخته (که اونم البته راجب سکس سهنفرهس) و تاپیک “سکس ضبدری / تفریح زوجا” مال خاله میترای خدابیامرز (که البته کپیپیست خالص بود و ایشون خودش هیچ توضیحی راجبش نداد) و همچنین داستانی از سایت که در ادامه با درج لینک آن ذکر میشود.
مقصود انتخاب بین درست و نادرست نیس. قراری نی ما هیچ نسخهای بپیچیم و فتوای کلی بدیم که بلخره این کار انجام بشود یا خیر، بلکه هدف آشنایی با این پدیده و تحریک زوجا به شناخت بیشتر از طبع و روحیات هم و درصورت تمایل؛ بیان تجربیات، نظرات، استدالالات و غیرهس بلکه حاصل آن کمک حال دیگران قرار گیرد.
باشد که این تاپیک بسیاری از شبهات در این زمینه را رف سازد…
این تاپیک جمبه سکسی ندارد
لذا جهت کسب فیض شهوانی میتوانید بنگرید به:
← “عکسای سکسی گروهی” و “عکسای زیبا از MFM”
شایان ذکر است که نگارنده بعنوان یک حشرپرداز، نه قصد منع زوجا از این حرکتو دارم و نه قصد تشویق ایشان به ضبدری (هرچن بنظرم احتیاط شرطه از جعموتفریق شورو کنن). لذا اصل مطلب اینجا بیان میشود و هرگونه تشخیص و تصمیم، به عهدهی خود مخاطب برحسب خلقیات و باورای شخصی خودشه و صدالبته لزومی هم نبوده و نیس که نظر همه مث هم باشه و یا اینکه نتیجهگیری قطعی و کلی گرفته شود. واضحه روحیات و سبک زندگی هر جفتی با دیگری متفاوته و این موضو باید توسط همگان حل و فصل شود...
و مهمتر آنکه از کاربران سینهچاک "غیرت" و "ناموسپرستی" نیز خواهش میشود پیش از آنکه شورو کنن به افاضه فضل و نفرتپراکنی و حسابی از خجالت غیرهمفکرانشون دربیان ببندنشون به رگبار فوش و ناسزا و همون حرفای همیشگی، حتمن یه دور کامل این دو تاپیک مخصوص «غیرت» و «احترام به عقاید»(بخش "عقاید و حریم خصوصی") را با دقت مطالعه نماین.
عرض شود که برا اون دسه افراد چش و گوش بسه که این مقوله هنو واسشون مبهمه و تالا باهاش برخورد نداشتن، دکتر "مریم محبی" سکستراپیست ایرانی مقیم بلاد کفر، توی این ویدئو توضیحات خوبی میده:
لینک: «آنچه باید از سکس ضربدری بدانیم»
همچنین:
← «عوض کردن همسران برای سکس»
← «سکس ضربدری و پیامدهای آن»
← «سکس ضربدری / خوب یا بد ؟»
{البته ایشون علارغم جیگر بودنش، همیشه جون میکَّـنه تا یه مطلبو توضی بده. ولی درکل اطلاعات مفید و مناسبی در زمینه سکسولوژی داره و پیشناهاد میشود مقالههاش که به انوا و اقسام مسائل سکسی پرداخته رو در وبسایتش (maryammohebbi.com) از دس ندین.}
←
"ضبدری ناخواسته"
یکی از داستانایی که بشخصه دیدم برخلاف بقیه، با ژرفنگری بیشتر به این موضو پرداخته و خوندنش خالی از لطف نیس.
عموم داستانای مرتبط با این قضیه که دیدم محتواشون چیزی نبوده جز رفتیم... دیدیم... کشیدیم پائین... کردیم،... تموم شد رف! جز دفع حشر یه نویسندهی تو کف، چیز خاصی نمیشه ازشون دریاف کرد. ولی این یکی نسبتن بطور مفصل با شرح روحیات و احساسات نگارنده (به عنوان زنی که به اصرار شوهرش وارد این مقوله شده) از قبل، حین و بعد ضبدری با جزئیات ملموس و قابل درک توصیف شده. تا حدی که خود منم که زیاد اهل داستان خوندن نیسم پیگیرش شدم تا عاخر بخونم.
هرچن نویسنده با نگاهی به شدّت نفیکننده به اینجور روابط نگریسته و یجورایی پیازداغ اونور قضیه رو زیادی سرخش کرده ولی با این حال مرورش برا درک اون بخش پنهان تمایلات دو نفر (همسر) که در نهایت عامل ضبدری میشه میتواند کارآمد باشد.
بهراستی چرا برخی از زوجا مبادرت به سکس ضبدری میکنن...
باید عرض شود که جواب این سؤال، به عوامل زیادی بسگی داره که به خودی خود اونقدی مفصّل و پیچیده هس که میشه مثنوی شیشصدهزارصفه واسش نوش جوری که حسین کرد شبستری هم پشماش بریزه. ولی حدالامکان سعی بر آنس که توضیحات با زبان ساده و همهفهم مطرح شود و بیخود صغراکبرا نچینیم...
واضحه این تمایل تنها شاخص عده خاصی از افراده و همه باهاش حال نمیکنن یا شایدم بهشدّت ازش منزجر شن که چیزی طبیعیه. تفاسیر اینجانب برحسب فرضیات و حدسیات است (طبق ارتباط دوستانه با برخی زوجهای محترم سایت و همچنین شواهد موجود) که در پستهای بعدی یکییکی مورد بررسی قرار میگیرن، فلذا اگر اشکال یا ایرادی در تشخیصات شخصی نگارنده بود خودشان اصلاح نماین تا انحراف ایجاد نشود.
زوجهای درگیر با این قضیه رو یجورایی میشه به دو دسه تقسیم کرد:
۱ـ اونایی که انگیزه این کارو از همون اولش داشتن
۲ـ اونایی که انگیزهشو نداشتن ولی کمکم بوجود اومده
دسه اول که تکلیفشون مشخصه: ینی این تمایل همواره در بطن حشرشون وجود داشته و رؤیای عملی کردنشو داشتنو دمبال فرصت بودن. ولی دسه دوم بنا به دلایل زیادی (اعم از یهنواخ شدن سکسشون بعد مدتها ـ بهونهای برا تنوع ـ پیشگیری از خیانت ـ تجربهی لذتی جدید ـ هیجان و...) به این کار رو میارن و بعنوان یه راه حل بهش فک میکنن و بواسطه محیط بسه و مسموم کشور، عملی کردن این خواستهشون براشون گاهن بسیارم سخ میشه و حتی ممکنه منجر به آبروریزی و ضربههای مهیب به پایههای زندگیشون نیز بشود. لذا احتیاط از هر لحاظ براشون واجبه که از این تصمیمشون ضرر نبینن.
طبق اظهارات بسیاری از زوجهایی که به این کار رو اوردن:
«بعد از چن سال زندگی مشترک دو نفره، سکس کمکم حالتی تکراری به خودش میگیره طوری که دو نفر یجورایی از همدیگه زده میشن و دولِ شوهر محترم دیگه اونجوری که باید و شاید راس نمیشه به احترام بدن بانو شق و رق وایسته.»
برا همین چاره، جستنِ محرکی نو میباشد که موتور حشر را مجددن با انرژی لازم به کار اندازد... که در وهلهی اول فانتزیپروری زوجین است و خیالپردازیهایشان در رختخواب حین سکس است.... در وهله دوم تماشای پورن با همدیگه و کسب لذت از علایق جدید هم... در وهلههای بعدی رفتن سراغ مراحل جدّیتر مث ضبدری و گروهی و این قافله معلوم نی بلخره کجا قرار است به سر رسد! خود زوجین بهتر میدانند...
ناگفته نماند که توافق طرفین نخشی بسیار اساسی دارد. ینی هر دو حشرجو باید مطابق با خواسههای هم به فکر چاره باشن. اگه یک طرف حشرش در سمتوسویی مخالف دیگری باشد، اصرار ورزیدن و عملی کردن فانتزی ضایع کردن حق دیگریست و کار را به جاهای گشاد خواهد کشاند.
کسب لذت از جذاب واقعشدن همسر
عدهای از مردا یحتمل از اینکه پارتنرشون(همسر ـ دوسدختر) در نظر عموم یا شخص خاصی (دوست ـ آشنا) یه زن جذاب و لوند و سکسی به نظر بیاد و مورد توجه قرار بگیره و حشرها رو به سمت خودش جلب کنه، لذت خاصی میبرن. بدین سان که در چنین وضیتی معشوق خودشونو در مرتبهای والا میابن که موجب برانگیختگی حس شهوت و یا زیباییشناسانه دیگران میشود و از این طریق برایشان ارزشمند به حساب میاد و یجورایی اینو امتیاز براش میدونن و لایق تحسین.
همچنین از شنیدن تعریف و تمجید سکسی درمورد همسرشون از زبان مردای دیگه هم یه قلقلک خاصی بهشون میاد.
عمومن مردایی که عشخشون میکشه زنشون با آرایش زیاد و لباسای تنگ و چسبون بره بیرون چشوچال مردای غریبه رو دربیاره یا حتی از اینم فراتر که نمیشه گف، بلکه پائین تر کیرشونم واسه زنشون راس شه احساس رضایت میکنن جزو این دستهن که البته برخیشون تا همینجا بسنده میکنن ولی برخی دیگه همین تمایل رو با تشدید درجات به سمت و سوی ضبدری سوق میدن...
انگار یکی داره همون حرفایی رو میزنه که خیلی وقته میخوام بزنم.ولی باید بگذره و این سایت و مثلش باشه تا این ملت علته خیلی از چیزایی که نمیدونن و راجب بهش گارد میگیرن رو بفهمن و ممنون از شما که تحلیل و شفاف سازی کردین.در مورد ضربدری ناخواسته بگم من کلا دوبار از زمانی که آیدی ساختم واسه ادمین پیام فرستادم یکی همون روز اول بود واسه رفع اسپم یکیش واسه حذف کامنتی که پای داستان این خانوم گذاشتم، ایشون دقیقا هدفش حمله بود ولی داستانش مصداق با پنبه سر بریدن بود
داستان اون خانوم علاوه بر زوم شایستهای که رو سکس ضبدری و جوانبش کرده و به لطفش بسیاری از کاربرا که این مسله هنو براشون گنگ مونده میتونن با خوندنش تا حدودی آشنا بشن که بخشی از دلایل رو اوردن زوجا به ضبدری چیه، با اینحال نگرشی کاملن تهاجمی و تندرو به این قضیه داره، طوری که ایشون عینن ورداشته بدترین حالت ممکنو فرض گرفته و افراد متمایل به این کارو بسی دونمایه و فاقد فهم و شعور لازم جلوه داده. درحالی که مسلمن قرار نی همهی کسائی که مبادرت به چنین کاری میکنن، تا این حد شارلاتان تشریف داشته باشنو فکرشون از افق خشتک بالاتر نره.
واضحه تو هر قشری با هر تمایلی همه جور افراد با هر نوع شخصیتی هس. و مهمتر اینکه بقول یه بزرگوار: «تمایل جنسی افراد، معیار ارزشگذاری شخصیتشون نیس.» بهتره قبل از قضاوت راجب ذات افراد از روی نوع فانتزیای سکسیشون، برگردیم یه روجوعی به خودمون بکنیم ببینم مطمئنیم خودمون هیچ خارش عجیب غریبی نداریم؟ و بعد شورو کنیم به صدور فتوا و برچسب زدن قطعی که بعله «اونکارهها همشون فلانن»
بعید میدونم نظر شخصی خود من راجب این قضیه اهمیت خاصی داشته باشه یا تاثیری در اصل مطلب. ضمن اینکه بشخصه هنو خودمو در جایگاه قضاوت نمیبینم و همونطو که اول تاپیک نیز عرض شد؛ قرار نی سخنی از «درست» و «نادرست» به میان بیاد. هدف صرفن اینه که به لطف این محیطِ آزاد، درمورد این موضو گفتمانی صورت گیرد و تجارب و نظرات به دور از ترس هرگونه قضاوتی مطرح شود بلکه شاید کمک حال چن زوج باشد که هنو سردرگم موندن بلخره مبادرت به این کار بکنن یا خیر.
و ایضن درمورد اینکه سرچشمهی اینگونه روابط به نوعی از محدودیت و جو مسموم جمهوری اسلامی ناشی میشه، هیچ تردیدی نیس و فرمایش شما کاملن صحیحه. منتهای مراتب درمورد اینکه تو کشورای پیشرفته سکس ضبدری تا چه حد قابل قبول و جاافتاده هس، هنو نمیشه با اطمینان چیزی گف. چه بسا خانوم "میترا بابک" مشاور و روانشناس مقیم همون کشورای پیشرفته، این فرهنگو اونجا طور دیگهای توصیف میکنه که البته به دور از نظرات شخصی خودشم نیس ولی بهرحال چیزی که دیده رو داره میگه:
لذت به اشتراک گذاشتن همسر سکسی
همون تمایل حدس قبلی به صورت تشدید شدهتر...
با خیالِ «ببین چه زن سکسیای دارم!»(یا خلاصه یه تفکری تو همین مایهها...) خودشو بروز میده، و اینچنین به نظر میاد که مرد قصه ما شاید لذتی که از زن خودش میبره رو ترجی میده با کس دیگری هم سهیم بشه تا باز امتیازاتی که برا معشوقش قائله رو ارتقا ببخشه که نمیدونم شاید حتا بخواد عالم و آدم بفمن سکس با این زن زیبا عجب کیف و حالی دارد که در هیچ وصفی نمیگنجد! بدین گونه که یحتمل از «موجب لذت شدنِ همسرش» احساس خشنودی و رضایت بهش دس بده و اونو الههی بینظیر سکس و حشر در نظرش بیابه که این شیطون بلا عجب هنری داره که جهانیان باید مورد تحسین قرارش دهند. (و متقابلن از تماشای لذت بردن همسرش نیز میتونه خشنود بشه که اون در حدسای بعدی مورد بررسی قرار میگیره)
ناگفته نماند که هرکودوم از این حدسیات + اونایی که در پستای بعدی شرح خواهن داده شد، شاید به خودی خود تنها یکی از چنتا عاملی باشد که در کنار باقی حدسیات و همچنین منهای برخی دیگهشون میتواند موجب لذتبخشی سکس ضبدری میشوند. به این طریق که ضبدریطلب احتمالن چنتا از این تمایلاتو همزمان با هم داره و بعضیاشونو هم ممکنه نداشته باشه یا حتی ازشون منزجر هم بشه.
لذت از تماشای سکس همسر با دیگری
گویا برخی از مردان از اینکه معشوقشون رو در حال همآغوشی با دیگری ببینن احساس لذت میکنن حتی اگه خودشون بشینن کنار صرفن نظارهگر باشن یا فوقش همونجایی که نشسن دستی به آلت خویش بکشن و با تماشای این منظره، مبادرت به جق کنن...
این تمایل دراصل ریشه در فانتزیِ به اصطلاح رایج: "بیغیرتی" (Cuckold) دارد که طبق شواهد عدهای از مردان اونو در سر دارن. به طریقی که کسب لذت از لوند جلوهدادن همسرشونو به حد اعلا میرسونن و حتی تا جایی پیش میرن که توی رویاهاشون همسرشون رو بعنوان یک پورناستار یا فاحشهی دلربا هم متصور میشن و از اینکه اونو Share میکنن احساس خشنودی بهشون دس میده. (این تمایل حشرشکافیش آنچنان ساده نیس، بهتره که خودشون بیان واضح شرح بدن دقیقن در چه فازی به سر میبرن)
واضحه چنین تمایلی در سکس ضبدری به طرز شایانی اشباح میشود...
از سایتای پرورندهی این فانتزی: "sharingmywife.com"
از تاپیکای شهوانی مختص آن: «بیغیرتی، دیوثی و زنجندگی»
↓صحبتای دکتر مریم محبی درمورد این فانتزی
lhne neveshtarit yejori shode engar kolan to hale tamaskhor hasti
man be onvane ye motahel ke mootaghedam in fantezii zabdari ya baghiye fanteziha ke tozih dadi ertebati be gheyrat va taarifi azash to iran hast nadare
dar morede khodam ine ke vaghean nemidonim hamman ham hamsaram in hesse man az koja omad vali khob tahlile khodam ine ke asheghane dost dashtane ishon tavasote man va inke be shedat be azadi va esteghlale zanha mootaghedam mano bord be in samt ke to lezat mahdodiyati barash to zehnam nabashe
jalebe ke behet begam koli daavaye mofasal dashtam ghablan bahsh sare mozoati mesle lebas o arayeshesh valio khob gozashte zaman va albate eshgh etemad va etebar miare
lezate ghaere ghabele vasfist in hesse bibadil
be har hal bazam azat mamnon
emailetam dashtam vali dige nadaram lotfan agar barat maghdore baram befrest mamnon
گرایشات کم و بیش همجنسگرایانه
هرچن نمیشه با اطمینان قطعی گف همه افرادی که به ضبدری رو میارن حتمن همجنسگرا یا دوجنسگران ولی این مقوله تا حدی میتواند دخیل و موثر باشد. چه بسا درحالت رایج و معمول؛ یک دگرجنسگرا (شخص خودمو مثال میزنم) مادامی که همجنسش کنارش لخ بشه، نه تنها کیرش دیگه راس نمیشه برا سکس، بلکه یجور حالت دافعهمانند هم بهش دس میده که از فاز حشر میاد بیرون.
واضحه که دگرجنسگرای مطلق، در کنار همجنسش خعلی سخ میتونه دچار برانگیختگی شهوانی بشه. چه رسد به اینکه در رکاب همجنسِ کیرلختِ خود، وارد رختخواب شود و حتی گهگدار در پوزشینای مختلف تن و بدنشان به هم نیز برخورد بکند!
ناگفته نماند که این حس دافعهی یک فرد دگرجنسگرا (عمومن مذکر) نسبت به بدن همجنسش، چه از لحاظ امتنا ورزیدن به تماشای جمال برهنهش و چه انزجار از نزیک شدن تا حدی که بوی تن و بدن همدیگه به مشامشان رسد، امری طبیعیست و نمیتواند نشانه هموفوبی باشد. لذا کسب فیض از اینکه با یک یا چن همجنس با زنان در همدیگه بلولن، بیتردید بلخره کم یا زیاد نشان از تمایلِ به همجنس دارد. چه بسا هسن زوجایی که در هنگام مبادرت به سکس ضبدری حتی عملن همجنسبازی رو هم چاشنی لذتشون میکنن (بیشتر زنها).
درود
دوست گرامی چش و چال من دراومد تا آخر این متنو خوندم! کاش فارسی بنویسی... درمورد این "حالت تمسخر" که فرمودید باید شفافسازی کنم که هرگز اینچنین نبوده و اشتبا برداش شده:
نخست اینکه از نام کاربری من دیگه مث روز روشنه که برام سخته بتونم فرد جدیای باشم لفظ قلم بیام.
و در وهلهی دوم؛ از اونجا که باس همیشه اکثریت رو در نظر گرف و میدانید که عمده کاربرای شهوانی، کونشون نمیکشه متن بلنبالا بخونن، به ناچار اندکی شوخی بعنوان چاشنی قاطیش نمودیم تا لاقل به بهونه نشسن ذرهای لبخن رو لب ملتم که شده، انگیزه برا دمبال کردن متون ایجاد شود.
ایمیلمو هم به روی چشم، مجددن خصوصی میفرسم برات.
تنوع طلبیِ زن
زنایی هسن که یا از رو حشر مضاعف و یا اسفاده از بعضی امتیازات (که در پستای بعدی ذکر میشود) دوس دارن همآغوشی همزمان با دو مرد رو تجربه کنن.
درسته تا الان هرچی ذکر شد تمایلات مردانه بود ولیکن همون تمایلات میتواند دوسویه (هم از طرف مرد و هم زن) باشد. اما بخشی از حرکات سکسی هسن که اصطلاحن یِـربهیِـرپذیر نیس: مث سکس یه زن با دو مرد (mfm) که طبیعتن برخورداری از امکاناتش با برعکس این قضیه (ینی سکس یه مرد با دو زن / fmf) قابل قیاس نیس. شهوت زن بطور طبیعی از مرد بیشتره و از پس دو مرد همزمان در بالین خود به آسودگی برمیاد حالاینکه عکس این قضیه، اندکی کار رو برای مرد حشرطلب دشوار میکند!
بالاخره حرف حساب دیدیم اینجا راجع به ضرب و تقسیم
مرسی
ادامه بده
دو عدد چشمک و یک عدد دی
پیداست از قدیمیای با صفایی! ?
عرض شود که راجب درست یا نادرست بودن فرمایشت بهتره نظر شخصی ندم جز اینکه تا حدی با اظهارات ↓این سکستراپیست مطابقت داره:
تجربه حس دخول دوجانبه
یکی از اون امکانات ویژه یا امتیازات عطا شده به زن از لحاظ فیزیکی و طبیعی که بهشون اشاره شد؛ شانس بهرهمن شدن از ۲ دخول همزمان میباشد!
عدّهای از زنان سکس مقعدی را دوس دارن. عدّهای حتا بیشتر از سکس واژنی بهش علاقه دارن (که گفته میشود دلیل این میتواند مربوط به چگونگی موقعیت عصبای تحریک لذت در محدودهی واژن و مقعدشان باشد.) عدّهای نیز کنجکاون جفتش رو همزمان تجربه کنن. هرچن با کمک دیلدو هم اینکار شدنیست ولاکن به طور طبیعی لابد حال دیگهای برایشان دارد...
واضحه سکس ضبدری و همینطو mfm این امکان را به آسودگی برا زن فراهم میسازد.
بدیهیست که این حالت در سکس ضبدری و وجود طرفین مساوی (۲مرد + ۲زن) میتواند توأم با لذت لز نیز باشد و یا یکی از ذکور همزمان با مبادرت به دخول به این زن زیادهطلب، از سوی دیگر با دستان و دهانش به معاشقه با زن دیگر (لبتولب ـ پستانخواری ـ کسلیسی و...) مشغول شود که هیشکودوم از طرفین ضبدری این وسط بیکار نمانند!
خوشحالم که بلاخره خودت این موضوع رو باز کردی
اگه حوصله به خرج بدی و تاپیک رو بالا نگه داری میتونه برا خیلیا مفید باشه.
شاید به نظر بعضیا غلو و اغراق باشه ولی به عقیده من با ارائه مطالب درست و باز کردن چشم بعضی دوستان که چشم بسته وارد این روابط میشن میتونی مانع از هم پاشیدن زندگیهای متعددی بشی.
موفق باشی ?
عالی بوود واقعا بیطرف و بدون قضاوت بود اینو میدونم که تا چند سال پیش حتی از فکر کردن دربارش چندشم میشد ولی زندگی و ادما عوض میشن این هم مرحله ای از رشد و نوعی بلوغ هست برای من و خیلیهای دیگه، تا وقتی به خودمون و کس دیگه ای اسیب نزنیم مجازیم هر کاری که دوست داریم رو انجام بدیم بلاخره از یه جایی باید دست از خود سانسوری برداشت فقط باچشم باز ?
دو عدد چشمک و یک عدد دی
اونای که تو روز عاشورا قمه میزنن بنظر من بدترین کار دنیا رو انجام میدن .چون اول خودشون رو دارن ناقص میکنن و هم اونای که داره نگاه میکنن رو وحشت زده میکنن...ولی چرا یه قمه زن هیچ حس بدی به این عملش نداره هیچ خیلی هم خشنوده و احساس سبکی و نزدیکی به خدا میکنه..پس فقط این نظر شماست..... اونای که سکس ضربدی یا تنوع سکسی میکنن هیچ وقت احساس پشیمانی نمیکنن چون فقط دارن به نیاز بدن و روحشون پاسخ میدن.
استدلال + مثال خفنی بود! مرسی
درضم حالا که حرف از قمه و خین و خینریزی شد لازمه عرض شود که به دلیل خشونتپروری و تحریک جنایت توسط مروجان غیرت و فجایع حاصل از این نگرش (که نمونههاییش در پست اول تاپیک «غیرت» موجود است) درصورت صدور حکم کلی؛ اینجانب شخصن مقابله با این دیدگا و افرادِ خطرناک معتقد بهش که یجورایی تهدیدی برا بشریت محسوب میشنو بسیار بسیار جدیتر و مقدمتر از مخالفت با طرفداران سکس ضبدری و گروهی میدونم.
خواهش میکنم ولی هنو منتظر تاپیک اصلی خودت با توضیحات جامعتر و تخصصیتر هسم.
یا اگه حسو حالشو داشتی از همین تیریبون واسه بهرهمن ساختن کاربرا (بخصوص زوجین) از حرفات اسفاده کن.
بدون شک خودت صحبتای ارزشمندتری راجب این موضو داری برا گفتن.
یه مسله کلی هس البته و اونم اینه که: «مردا در ابراز تمایلاتشون صادقترن». و همین تا حدی باعث شده تمایلاتشون از دور حالت تحمیلی به خودش بگیره و کسی نفمه زن از این قافله بیشتر لذت برده یا مرد. شاید اگه همین شوهر دوست شما یه غول بیابونی نبود یحتمل ابایی از اینکه یه حالی باهاش بزنید نداشتید! (اگه غیر اینه توضی بدید)
تمام سعی ما هم بر رساندن همین مفهومیست که شما به درستی تمام فرمودید. ?
مقایسه یا محک آلتی دیگر
شاید یک زن گاهی حق خودش بداند که دریابد شومبول شخص دیگری غیر از آقاش چطوریاس!
این وسوسه، هم میتواند ناشی از یجور شیطنت و کنجکاوی زنانه باشد مثلن برا مقایسه با آلت شوهر خویش و هم میتواند ناشی از ناراضی بودن زن از آلت همسر فعلی به هر نحو (اندازه ـ شمایل و...) باشد.
واضحه این امر برای زن به مقادیری لذتبرانگیز است و هیجان خاص خودش را دارد.
تمایل تجربهی سکس با آلتی متفاوت از آنچه تا به حال با آن مبادرت مینموده، بدون شک انگیزه بسیاری از زنان برای پذیرفتن پیشناهاد سکس ضبدری میتواند باشد که از اهمیت آن نباس غافل شد.
برگرفته از پیج “دانشجویان روانشناسی زاهدان” :
البته توشتن راجع به اين موضوع جسارت مي خواهد و من اصلا شك داشتم كه اين نوشتن درست باشد يا نه ، ولي دوستان با نظر دادن مي توانند مرا ياري كنند . تاريخ سكس گروهي و يا تبادل همسر كه در ايران به سكس ضربدري معروف است در قرن بيستم – چون فبل از ان را نمي دانم – به زندگي خلبانان درگير در جنگ بر مي گردد . اين خلبانان چون هر لحظه احتمال مرگشان مي رفت و همسر انان از لحاظ تامين هزينه زندگي و همين طور نياز به جنس مخالف به زحمت و مضيققه مي افتادند ، تصميم گرفتند كه نوعي رابطه سكسي -عاطفي بين خودشان برقرار سازند ، بدين معنا كه يك زوج خلبان هنگام برگشت از ماموريت با يك زوج خلبان ديگر شام خورده و هنگام خواب همسران خود را عوض مي كردند تا احساس خجالت ناشي از اين كار كم كم بشكند . در نتيجه كم كم گروه هاي سكس چهار يا شش نفره تشكيل شد كه شامل سه مرد و سه زن و يا دو مرد و دوزن بودند . توجه داشته باشيد كه زني كه شوهرش را در جنگ يا بمباران هوايي از دست مي داد متحمل چه فشار رواني مي شد . گاهي اوقات هر دو خلبان و يا هرسه كشته مي شدند . در نتيجه زنانشان تنها مي ماندند و مشكل به جاي خود باقي بود . در اين جا بود كه طراحان اين برنامه به فكر ايجاد سكس دسته جمعي افتادند . شبهايي خاص خلبانان با همسرانشان در باشگاه جمع مي شدند . سپس چراغ ها را خاموش كرده و هر كس دست يك زن را گرفته و با هم به بستر مي رفتند يا همگي با هم برهنه شده و بدون هدف خاصي با همديگر بازي و شوخي و نزديكي مي كردند . اين جريانات در جنگ جهاني اول اتفاق افتاد و در جنگ دوم با شدت بسيار بيشتري مجددا تكرارشد .طولاني شدن جنگ باعث شد تا مسئولين خلبانان كه در اول با اين كار چندان موافق نبودند ، همه گونه تسهيلات براي سكس گروهي قائل شوند تا استرس جنگ و طولاني شدن آن باعث خرد شدن روحيه خلبانان نگردد . طبق آماري كه از زوجين خلبان در ان هنگام گرفته شده است ، حداقل در پايگاه هاي امريكايي، شصت و پنج درصد زوج ها با تبادل همسر و سكس گروهي كاملا موافق بودند . آن را عاملي مي دانستند كه فضاي غم بار پايگاه را به محيط شادي و نشاط تبديل مي كند. بيست درصد مخالف بودند و مي گفتند كه به همسرشان بدبين شده اند و بقيه نيز نظر بي طرف داشتند . با اتمام جنگ و تشكيل باشگاه و كلوب هاي صنوف مختلف خلبانان زنده مانده نيز در باشگاه خود جمع شده وبعضي از آنان امر تبادل همسريا سكس گروهي را ادامه دادند . بعضي ديگر مي گفتند كه ديگر نيازي به اين موضوع نيست . اين مسئله در زمان جنگ بوده و اكنون بايد منتفي شود . در زمان جنگ اين كار يعني سكس دسته جمعي به گوش افراد شاغل در نيروي زميني -دريايي -خانم هايي كه شوهرانشان در جبهه بوده و يا قادر به اعمال زناشويي نبودند رسيد و كم كم در زندگاني غربي جا افتاد . كم و كيف و حد گسترش ان را در غرب نمي دانم . احتمالا اين موضوع تاريخي ، بسيار قديمي تر از اين حرفها دارد .ولي شكل گيري و اوج گيري ان در قرن بيستم از پايگاه هاي خلبانان شروع شد . منبع ويكي پديا و با تشكر از دوستاني كه در اين زمينه اطلاعاتي در اختيار گذاشتند
تایپیک بسیار مفید و جالبیه .و خوب تونستی مسیرو بجلو ببری بدون اینکه اونو نفی یا تایید کنی.با قدرت ادامه بده ?
درود
دوست گرامی چش و چال من دراومد تا آخر این متنو خوندم! کاش فارسی بنویسی... درمورد این "حالت تمسخر" که فرمودید باید شفافسازی کنم که هرگز اینچنین نبوده و اشتبا برداش شده:
نخست اینکه از نام کاربری من دیگه مث روز روشنه که برام سخته بتونم فرد جدیای باشم لفظ قلم بیام.
و در وهلهی دوم؛ از اونجا که باس همیشه اکثریت رو در نظر گرف و میدانید که عمده کاربرای شهوانی، کونشون نمیکشه متن بلنبالا بخونن، به ناچار اندکی شوخی بعنوان چاشنی قاطیش نمودیم تا لاقل به بهونه نشسن ذرهای لبخن رو لب ملتم که شده، انگیزه برا دمبال کردن متون ایجاد شود.
ایمیلمو هم به روی چشم، مجددن خصوصی میفرسم برات.
همین
مراجعه کننده:
"آرشیا"، 37 ساله / متاهل
دعوت به روان درمانی گروهی و نظردهی جمعیسلام زیبا جان. من متاهل، 37 ساله هستم و علاقه زیادی به سکس گروهی دارم و دوست دارم که دیگران با زنم سکس کنند. بارها این حرف را به خودش هم زدم (البته در حین سکس و زمانی که حشری بوده) که اون هم خیلی استقبال کرده (در حین سکس) ولی بعد از ارضا شدن هنوز در این مورد میترسم حرف بزنم. وقتی کیرم تو کوسش هست و برایش تغریف میکنم که الان کیر مرد دیگهای تو دهنش هست و انگشتم را تو دهنش میکنم، کوسش شروع به انقباض میکنه و زود ارضا میشه. از شما راهنمایی میخوام که چیکار کنم برای سکس گروهی و ضربدری؟
جواب مشاور ("زیبا ناوک"):
واقعا جای خوشحالی داره که با این رواندرمانی گروهی هر روز بیش از پیش دوستان پرده از روی مسائل زندگیشان برمیدارند و دنیای خودشان را به روی دیگران باز میکنند و بدون خودسانسوری چه راحت و بی پروا حرف میزنند که این خود این دستاورد بزرگی برای همه ما در این وبلاگ [لینکِ عاخرِ پست] هست…….
و اما درباره نیاز و علاقه تو و همسرت به سکس گروهی باید بگویم که این نیاز در واقع نه تنها عجیب و غریب نیست بلکه به جرات میتوانم بگویم که یک نیاز عمومی و همگانی است ولی آنقدر بار سرکوب در جوامع ما زیاد بوده که این نیازهای عمومی و همگانی به اسطورهها و افسانهها و مدینههای فاضله و جهان آخرت و بهشت پرت شده و مردم بیچاره ما تنها با رویای بهشت و مدینه فاضله و….. دل خودشان را خوش کردهاند که روزی این آرزوهایشان برآورده خواهد شد و حوریها و قلمانها هر لحظه که اراده کنند حی و حاضر خواهند شد.
براستی این آرزوها و اسطورهها و افسانهها و بهشت و مدینههای فاضله از کجا ریشه گرفته اند؟ جز از زمینههای عینی و خواستههای درونی انسانها؟
حال آرشیا! تو بدون احساس گناه و شرم و در حالت کاملا هشیاری و بیداری نه آن وقت که مست شراب و سکس هستی با همسرت حرف بزن و از فانتزیها و رویاهای خود سخن بگو!
در این رابطه هم این به این تابلوی نقاشی عارفانه نگاه کن که فرشبافت ابریشمی این نقاشی، به بزرگی تمامی دیوار سالها آویزه اتاق خواب پدر و مادر من بود و تماشای آن مرا همواره مملو از سوالات و رویاهای عجیب می کرد و کتاب حافظ و قرآن را هم باز کن و مقایسه کن که چگونه آنها بهشت زیبائی را به تصویر کشاندهاند. [توی خود وبلاگ تصویر از تابلوئی یاف نشد]
خب چه میبینی در این تصاویر جز سکس گروهی؟! جز عشق آزاد؟ جز و جز و جز…؟
آیا میخواهی بعد از مرگت به این جهان برسی؟ خب برو راه عابدان را پیشه کن!
نه! میخواهی در زمان حال و حی و حاضر این بهشت را تجربه کنی راه عاشقان وعارفان واقعی را پیشه کن و چند همسری شو و خجالت نکش از برملائی نیاز درونیات و به مانند حلاج اسرار دلت را هویدا ساز! و باور داشته باش که تمامی این افسانهها و اسطورهها از واقعیت و بطن نیاز و وجود انسانها برآمدهاند.
با نگاهی به دورههای مختلف تاریخی میتوان سکس گروهی را در همه پیامبران و امامان و پادشاهان و .. مشاهده کرد که امری اصلا غریب نیست. منتها این حق بیشتر برای مردان بوده که امروزه زنان نیز خواستار این حق برابر شدهاند.
وقتی تو و هر کس دیگر برای خودش این حق را به رسمیت بشناسد دیگر سکس ضربدری و سکس گروهی و چی و چی …. در بطن این اندیشه و حق امری عادی و قابل پذیرش خواهد شد.
من خودم در مقاطع مختلف زندگیام این سکس گروهی را تا حدی تجربه کردهام که در این رابطه ها نیز مطالبی نوشتهام و در صددم که باز بیشتر به تشریح این موارد بپردازم.
پس با دوستان و آشنایانت براحتی در این باره سخن بگو و نظرات و اندیشههای آنها را نیز جویا شو بخصوص با همسرت در یک فضای هشیارانه. برای مراحل بعدی در آینده تصمیم میگیریم. ممنون از تو برای بی پروائی و راحتی کلامت
زیبا ناوک 25.10.12
صحبتای یواشکی زنانه
یکی از عوامل دیگر تحریک به سوی ضبدری، میتواند حرفای خصوصی زنان با همدیگر و افشای حریم سکسی با شوهرانشان در رختخواب باشد. بهگونهای که شاید از تعریف و تفسیر رفتار جنسیِ شوهرانشان با خودشان و مقایسه آن با یکدیگر لذت میبرن و کنجاویشان کمکم دیر یا زود به سمت و سویی پیش میرود که شیطنتشان گل کند موقعیتی ترتیب بدن تا از نزیک محک بزنن چه مقدار حرفاشون به هم درست بوده!
اینکه چطوری پیش برن و با شوهراشون هماهنگ کنن یا پی ببرن اصن اونام تمایل مبادرت به چنین کاری رو دارن یا نه. و یا حتی هماهنگ کنن رفتاری نشون بدن که اونا پیشدسی کنن برا مطرح کردن این موضو و اینام عاخر با منت قبول کنن(!)، دیگه بسگی به نوع و قوام سیاست زنانه خودشون داره...
پ ن: منظور این نیس که هر دوتا زنی که تا این حد آزاد با هم حرف میزنن پس ینی حتمن سمت ضبدری کشیده میشن، بلکه این میتواند تنها یکی از عوامل تاثیرگذار (برای زنان) باشد. چون عمومن زنا بیشتر میتونن تا این حد راجب این موضو با هم راحت باشن تا مردا.
عقده سکس با ۲ تا دختر همزمان ?
یکی از انگیزههای مرد برا رو اوردن به ضبدری، میتواند برنامهریزی برا تجربهی شیرین «سکس با ۲ زن همزمان» نیز باشد که به نوعی میشه گف رؤیای بسیاری از مرداس و هرآنکس که منکر شود، به گمان قریب به یقین، کسشر محض تلاوت نموده است.
هرچن با در نظر گرفتن پوزیشنای ضبدری به طور معمول (۲ به ۲)، در اصل سکسِ مرد و زن به طور یکسان با غیرهمجنسشان در حالت یِـربهیِـر پیش میرود و اصولن شریک جنسی هرکودوم از یک عدد تجاوز نمیکند ولاکن ترتیب دادن این حالت (FMF ـ ۱مرد+۲زن) میتواند با تصمیم خودشان بعنوان جزئی از برنامه سکسِ چارنفره تدارک چیده شود و برا یکی از مردا (یا هردویشان به نوبت) در زمان و پوزیشن خاص، بلخره این لذت وصفناپذیر در لحظاتی از عالم رؤیا به حقیقت بدل شود...
همچنین بعد از تجربه ضبدری و در سایه اعتماد زوجین به یکدیگر ممکن است زن قبول کند که در حضور خودش زن دیگری به رختخوابشان راه دهند بدون هیشگونه واسطه و مالیات از اونوَر(!) سکس سهنفره بکنن و شوهر گرامی حسابی مث خر کیف کند!
از اونجا که یکی از دلایل مبادرت زوجین به ضبدری، «پیشگیری از خیانت» میباشد لذا عمومن همسران از اینکه مدّتی اجازه بدن زن دیگری در رکاب خودشان با شوهرشان دربیامیزد نباید ابایی داشته باشن. یا شایدم (درصورت دوجنسگرا بودن) از این حرکت بسی استقبالم بکنن و حین سکس با شریک همجنس جدید خویش به لـزبازی نیز مبادرت کنن. نیازی به توضی نیس که برای یک مرد، شاهدِ لزِ دو تا زن از نزیک بودن، تا چه حد میتواند جذاب و حشرآفرین باشد! حالاینکه خودش نیز وارد عمل شده و با آن لزوها در قطار سریع و سیر حشریت همسو قرارگرفته است و هر سه مسافر حشری در یک کوپه، پیش به سوی عالم شهوانی ناب، در هم میلولند و محشور میگردند.
بدیهیست که طبیعت، شهوت زنان را بر مردان فزونی بخشیده و شاید حکمتها در این امر نهفته است. فلذا واضحه هر مردی که هوس سکس با دو تا زن همزمان به سرش میزند بیتردید باس اولتراحشری باشد تا به راحتی بتواند از پس آن دو برآید و همین نکته بسی هیجانات خاص خودش را دارد...
ناگفته نماند که برخی حالات و پوزیشینای نهفته در FMF، به طریق شگفتانگیزی برا مرد لذتزا میباشد که کمتر مردی میتواند وسوسه آن را از سرش بیرون کند و با میل خودش فرصت تجربه چنین نعمتی را از دس بدهد...
← «تماشای برخی حالات سکس FMF به روایت تصویر»
? ? (inlove) (erection)
پیشکشی برای شوهر
این تمایل میشه گف تا حدودی قرینه حدس ۱ است با اندکی تفاوت
به نظر میرسد برخی زنان از اینکه شوهرشان جلوی چششان با دختری [غیر از خود] خوشاندام و سکسی مبادرت به همآغوشی نماید دچار لذت میشوند. یا اینکه حتا از روی محبت و دوستداشتنِ شوهرشان این امر را نوعی موهبت و هدیهای برای او تلقی میکنن و از اینکه مرد محبوب دلشان به هر نحو [سکس با دختری غریبه] از لذّت شایانی بهرهمند میشود، به رضایت میرسن و برایش خوشحال میشوند. به طوری که در برخی مواقع حتا خودشان دس به عمل میشوند و برای شوهر خویش با برنامهریزیای مخصوص خود، دختر یا زنی زیبا و خوش بر و رو تور میکنن تا شوهر گرامی یه حال اساسی ببرد و ایشان خشنود بگردند.
همچنین این تمایل میتواند آمیخته با رگههایی از مازوخیسم نیز باشد. چه بسا در حالت معمول و رایج؛ یک زن از اینکه شوهرش حتا اندکی به زنی غریبه نزیک شود، به شدّت دچار حسادت و خشم میشود و اوضاع درونیاش حسابی به هم میریزد و به هر طریقی که شده یه حالی به شوهر محترم میده تا بفمه دنیا دس کیست و دیگه از این غلطا نکنه! حالاینکه زنان مذکور یحتمل این حس حسدورزی و حساسیت را ندارند و یا اینکه دارند ولی از عذاب خودشان لذّت میبرند! از این دو حالت نمیتواند خارج باشد.
در کل این نوع خاص از زنان تمایلشان بسی پیچیدهس و بهتره خودشان بیان بازش کنن که دقیقن فازشان چیست و چطوریاس که از همچینچیزی لذت میبرن...
بهرحال واضحه که این دسه از زنان خعلی راحت از سکس ضبدری استقبال میکنن و باهاش کنار میان.
سکس در حضور دیگران
یحتمل لذت ناشی از سکس در حضور فرد سوم و چارم و... نیز میتواند یکی از محرکای مؤثر در رو اوردن زوجین به سکس ضبدری و بخصوص موازی باشد. هرچن همون سکس موازی هم یجورایی مقدمهچینی سمت ضبدریه و زوجین در همونم طی پیمودن مسیر پرفیض حشر ممکنه وسطای کار قطارشونو تعویض کنن و موازیشون بشه ضبدری!
بهرحال پرواضحه که هسن افرادی که از اینکه موقع سکسشون توسط افرادی دیگه نظاره بشن، یا به اصطلاح عام؛ دید زده بشن، دچار هیجان خاصی میشن و این بهشون لذت میده.
یجورایی میشه گف اکثر افرادی که سکس گروهی دوس دارن دارای این تمایل هسن و مشخصن از تابوی «سکس در خلوت» عبور نمودن...