عضو از
1396/7/27
پستها: 1677
مدتیه که دارم باهاش حرف میزنم. با وجدانم یا ضمیرم...
میگم قطار داره میاد... سرعتشم زیاده! اگه بپرم جلوش، یه لحظه اس و بعدشم خلاص!
میگه رهایی تو نباید باعث گرفتاری بقیه بشه. اون راننده ی بیچاره هم خودش مشکل داره چطور میتونی صحنه ی ترکیدنتو تا آخر عمر جلوی چشمش هک کنی؟
میگم خیله خوب مدافع حقوق بشر! میتونم یه شب برم و بیرون و کاپشنمو بذارم زیرم و از سرما...
میگه آخه اونی که قراره تو رو پیدا کنه و روزش خراب شه چی؟ بعدشم من سرما رو دوست ندارم...
میگم خوب خیلی راحت یه کیسه بکشم سرم و خلاص! اینو که دیگه پلیس و چی میدونم دکترا بهش عادت دارن... میگه خوب عادت داشته باشن! چون به یه چیزی عادت کردن مگه الزاما باید ازش خوششون هم بیاد؟
میگم پس چی کار کنم؟ میگه خوب مگه حتما باید کاری بکنی؟ میگم خب نه اما خیلی احساس به درد نخور بودن میکنم... میگه اگه کاری نکنی قراره زندگی کسی مختل شه؟ میگم نه خب... میگه خوب چه کاریه برای کاری که قرار نیس انجامش بدی حرص میخوری؟ میگم حرص نمیخورم... میگه خوب اگه چیزی حرصتو در نمیاره پس الزاما ناراحت کننده هم نیس... فقط یاد بگیر فکرتو خالی کنی! میگم خالی کردم... میگه چی موند؟ میگم قطار و سرما... میگه چه خوب پس! بیا سوار قطار شیم بریم بگردیم... فکرشو بکن نور قشنگ مغازه ها تو شب... همه جا سرده و تو توی کاپشن گرم و کلاهت گرم داری یه قهوه ی گرم میخوری...
میگم یعنی منظورت برم تنها تو یه کافی شاپ بشینم؟! میگه کی گفت تنهایی؟ تمام اونهایی که اونجان هستن دیگه... به هر کدومشون هم یکی یه نگاه بندازی و یه لبخند بزنی وقتت پر شده...
پوزخند زدم... دلش خوشه ها این کسخل درون! میگه رفتی کافی شاپ به کسخلی من پوزخند بزن اما بقیه اینو فقط یه لبخند می بینن... کم کم لبخند اونها لبخندتو محترمانه میکنه و...
خیلی دلم میخواست به ریش کسخل درونم بخندم! و تو جمع تحقیرش کنم! موجود مسخره ی احمق!
اما وقتی از کافی شاپ اومدم بیرون دیدم یه لبخند رو لبمه... اما نتونستم بفهمم چه جور لبخندی بود...
فرداش که از خواب پا شدم گفت صبح به خیر... گفتم صبح به خیر... گفت به چی فکر میکنی؟ گفتم دلم میخواد خودمو بندازم جلوی قطار... گفت عه؟! چرا اینا رو به من نمیگی؟ گفتم نمیدونم... گفت آخرین بار کی با هم حرف زدیم؟ گفتم نمیدونم تو یادت نیس؟ گفت نه... پس فعلا یه قهوه بذار که بیدار شم... خیلی وقته حرف نزدیم دلم برات تنگ شده... تو که بی معرفت تر از این حرفهایی... و من نمیدونستم این چند وقته من و اون کجا بودیم که اینطور از هم بی خبریم؟ یعنی بهش بگم چه فکرایی تو سرمه؟
12
عضو از 1396/12/24
پستها: 1557
نمیدونم درکش نمیکنم
ولی جالبه
منم بعضی وقتا فکر میکنم فرد خرابکاری هستم برای همه
2
عضو از 1396/7/27
پستها: 1677
منم همینطور...
2
عضو از 1396/10/27
پستها: 2462
مث همیشه عالی
می گم شادی جان چرا موخوای خودکشی کنی؟ بیا شام شب من شو هم انگ خودکشی بهت نمی خوره هم من یه شام خوشمزه می خورم نظر مثبتت چیه؟
عجبا همه گیف گذار شدن واسه من ! الهی فرهاد نافم تا ابد تو چش و چالت بمونه خفه شی!
چه آسون بهترین می شی چه آسون تر یه بیهوده ... تا بوده همین بوده
2
عضو از 1396/12/24
پستها: 1557
نه راست میگم
منم همینطور...
از بچگی خرابکاری هایی انجام دادن تا همین امسال که واقعا نمیدونم چرا :/
1
عضو از 1396/12/24
پستها: 1557
منو بخور
تو منو بخور اگه خوب نبودم بعد شادی
اه اصن قرار بود شام خانم شبح شم
2
عضو از 1396/7/27
پستها: 1677
شبح عزیز
بین من و بقیه ی درونم همه گیج میزنیم تو خالی درون... خوردنمو پیشنهاد نمیکنم از مار افعی بیشتر توم زهر جمع شده
6
عضو از 1396/10/27
پستها: 2462
شبح سیاه
آخه دلم نمیاد تو رو بخورم که ...
چه آسون بهترین می شی چه آسون تر یه بیهوده ... تا بوده همین بوده
2
عضو از 1396/10/27
پستها: 2462
شبح سیاه
زهر برا من از عسل شیرین تره گلم من عادت دارم غذای من همیشه همینه پس بذار بخورمت
چه آسون بهترین می شی چه آسون تر یه بیهوده ... تا بوده همین بوده
2
عضو از 1396/12/24
پستها: 1557
why?
آخه دلم نمیاد تو رو بخورم که ...
شادی خانم که زهر داره
چرا دلت نمیاد منو بخوری؟
2
عضو از 1396/10/27
پستها: 2462
شبح سیاه
آخه دلم نمیاد تو رو بخورم که ...
شادی خانم که زهر داره
چرا دلت نمیاد منو بخوری؟
آخه تو گوگولی هستی ^_^
من به همه چی مقومم واسه همین شبح سیاهم گلم
چه آسون بهترین می شی چه آسون تر یه بیهوده ... تا بوده همین بوده
2
عضو از 1396/12/24
پستها: 1557
اوه مای خدایم
آخه دلم نمیاد تو رو بخورم که ...
شادی خانم که زهر داره
چرا دلت نمیاد منو بخوری؟
آخه تو گوگولی هستی ^_^
من به همه چی مقومم واسه همین شبح سیاهم گلم
خب پس برم خرابکی کنم
خب خب شادی خانم زهراتون میدین بهم بریزم داخل غذای شبح جون خوشمزه شه؟
2
عضو از 1396/7/27
پستها: 1677
قابل نداره گلم
آخه دلم نمیاد تو رو بخورم که ...
شادی خانم که زهر داره
چرا دلت نمیاد منو بخوری؟
آخه تو گوگولی هستی ^_^
من به همه چی مقومم واسه همین شبح سیاهم گلم
خب پس برم خرابکی کنم
خب خب شادی خانم زهراتون میدین بهم بریزم داخل غذای شبح جون خوشمزه شه؟
بر دار مال خودت... به اندازه ی کافی تولید میکنم
1
عضو از 1396/12/24
پستها: 1557
مرسی
آخه دلم نمیاد تو رو بخورم که ...
شادی خانم که زهر داره
چرا دلت نمیاد منو بخوری؟
آخه تو گوگولی هستی ^_^
من به همه چی مقومم واسه همین شبح سیاهم گلم
خب پس برم خرابکی کنم
خب خب شادی خانم زهراتون میدین بهم بریزم داخل غذای شبح جون خوشمزه شه؟
بر دار مال خودت... به اندازه ی کافی تولید میکنم
خب برم بریزم داخل غذای روناک
ببینم بد مزه نباشهه بعد بیام سراغ شبح
0
عضو از 1397/10/23
پستها: 436
فک ميکني خيلي باحالي؟!
ببين نميخام چيزي بهت بگم پس لطفا راجع به کسي که نميشناسيش درست صحبت کن...
"don't try to be perfect,just try to be better than you were yesterday"
1
عضو از 1396/12/24
پستها: 1557
؟؟؟؟
ایشون کی هستش؟
0
عضو از 1397/10/23
پستها: 436
ايول گرامي...
نميخوام سرزنشت کنم واس اين احساس يا چيز ديگه، ولي اينو بدون که همه ي ما، با اهداف و آرزوهايي که داريم زنده ايم، هيشکي دلش نميخواد يه موجود بي هدف باشه.
بجاي فکر کردن به اين تفکرات منفي، يه هدف واس خودت بساز، درسته سن شما بالاس-البته هنوز جووني ها- ولي دليل نميشه همين طوري دست رو دست بذاري،
يه هدف، يه چيزي که توو زندگيت مهم باشه و بخواي براش تلاش کني، ميتونه خيلي تو رو از اين حالت در بياره...
"don't try to be perfect,just try to be better than you were yesterday"
2
عضو از 1396/12/24
پستها: 1557
ممنون
همه رو امیدوار کردی خانم ایول هم الان امید وار شدن فکر کنم
من الان امید دارم بتون تو خرابکاری های اطلاعاتی شرکت کنم اخ جه کیفی میده بزنی خراب کنی یه ماموریتو
0
عضو از 1397/10/23
پستها: 436
چه بدونم والا!
ایشون کی هستش؟
يکي که فک ميکنه خيلي باحاله
"don't try to be perfect,just try to be better than you were yesterday"
2
عضو از 1396/7/27
پستها: 1677
مرسی از زحمتتون
راضی به زحمت نبودم شرمنده افتادین تو زحمت گلم
0
عضو از 1396/12/24
پستها: 1557
مهم نیس
ایشون کی هستش؟
يکي که فک ميکنه خيلي باحاله
همه تو هال چت میکنن
البته بعضی هم تو پارک و ماشین
یه چیز فهمیدم ایشون مقعد باز هستند
1