آخرین بارم ...!

1400/08/06


شب آن شب عشق پر میزد میان کوچه بازارم

تــو را در کوچه میدیدم که پا در کوچه بگذارم

به یادم هست باران شد تــو این را هم نفهمیدی

و من آرام رفتم تا برایت چتر بردارم

تــو می لرزیدی و دستم، چه عاجز میشدم وقتی

تــو را میخواست بنویسد بروی صفحه، خودکارم

میان خویش گم بودی میان عشق و دلتنگی

گمانم صبح فهمیدی که من آن سوی دیوارم

هوا تاریک تر میشد تــو زیر ماه میخواندی

مرا عهدیست با جانان که تا جان در بدن دارم

چه شد در من؟! نمیدانم فقط دیدم پریشانم

فقط یک لحظه فهمیدم که خیلی دوستت دارم

از آن پس هرشب این کوچه طنین عشق را دارد

تــو آن سو شعر میخوانی من این سو از تــو سرشارم

سحر از راه میآید تــو در خورشید می گنجی

و من هرروز مجبورم زمان را بی تــو بشمارم

شبانگاهان که برگردی به سویت باز میگردم

اگر چه گفته ام هرشب که این هست آخرین بارم…!

زنده یاد نجمه زارع🖤🌹

برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید .

2021-10-28 01:56:05 +0330 +0330

قشنگ بود
ممنون

1 ❤️

2021-10-28 02:06:59 +0330 +0330

👍 👍

1 ❤️

2021-10-28 07:38:52 +0330 +0330

↩ والتر.وایت
   
ڪَاهی تو را
ڪنار خود
احساس ميڪنم
امّا چقدر
دلخوشی خواب‌ها ڪم است…

محمدعلی‌بهمنی

3 ❤️

2021-10-28 07:39:54 +0330 +0330

↩ 6Mia-San-Mia6
  
دل ڪہ تنڪَ باشد
دیڪَر مردو زن ندارد
اشڪ می‌دود تا ڪَوشہ چشمانت
و سر میخورد روے ڪَونہ‌ها
دل ڪہ تنڪَ باشد
تنهایی اتاقت را
باخدا هم تقسیم نمیڪنی…

1 ❤️

2021-10-28 07:41:01 +0330 +0330

↩ Hosein3931
او به شوق دیگری تک‌بیت‌ها را می‌سرود

من در اندیشه‌که آیا من مخاطب بوده ام؟

علیرضا_آذر

1 ❤️

2021-10-28 07:42:08 +0330 +0330

↩ arashke
«صبحی که طلوعش بدمد با غزل تو»

تا شب همه شعر است،نگاه و نظر تو

1 ❤️

2021-10-28 08:58:54 +0330 +0330

“همه
لرزش دست و دلم
از آن بود
که عشق پناهی گردد
پروازی نه
گریزگاهی گردد
آی عشق آی عشق
چهره ی آبیت پیدا نیست
و خنکای مرهمی بر شعله ی زخمی
نه شور شعله بر سرمای درون
آی عشق آی عشق
چهره ی سرخت پیدا نیست
غبار تیره تسکینی برحضور وهن
و رنج رهایی برگریز حضور
سیاهی بر آرامش آبی
وسبزه برگچه بر ارغوان
آی عشق آی عشق
رنگ آشنایت پیدا نیست"
شاملو

2 ❤️

2021-10-28 09:15:44 +0330 +0330

زیباس

1 ❤️

2021-10-28 09:24:24 +0330 +0330

↩ amir4216167
سپاسگزارم 🌺🥰🙏

سکه ی ما باب طبع هیچ دکّانی نبود
بخت ما از عهد دقیانوس خوابش برده است …

فهیمه_رضائی

1 ❤️

2021-10-28 09:28:33 +0330 +0330

↩ vahid_judo
دوستت دارم ولی تقدیر چیز دیگری است
خواب می بینم تو را،تعبیر چیز دیگری است

در خیابان بار ها می بینمت، از راه دور
پیشتر می آیم و تصویر چیز دیگری است

کوه بودم، دوریت کاه از وجودم ساخته
در قفس افتادن یک شیر چیز دیگری است

عاشقی طعم خوشی دارد ولی دور از فراق
با جدایی بی گمان، تاثیر چیز دیگری است

حرف بسیار است اما فرق دارد شعر من 
شرح حال یک جوان پیر ، چیز دیگری است

فرزاد نظافتی

1 ❤️

2021-10-28 09:46:14 +0330 +0330

↩ سالومه۲۸
از دلم تا لب ایوان شما راهی نیست

نیمه جانی است در این فاصله قربان شما

1 ❤️

2021-10-28 09:48:11 +0330 +0330

↩ amir4216167
تندرست و مانا باشید 🌺🥰🙏

تمام مردم اگر چشمشان به ظاهر توست
نگاه من به دل پاک و جان طاهر توست

فقط نه من به هوای تو اشک می ریزم
که هر چه رود در این سرزمین مسافر توست

همان بس است که با سجده دانه برچیند
کسی که چشم تو را دیده است و کافر توست

به وصف هیچ کسی جز تو دم نخواهم زد
خوشا کسی که اگر شاعر است، شاعر توست

که گفته است که من شمع محفل غزلم؟!
به آب و آتش اگر می زنم به خاطر توست…

1 ❤️

2021-10-28 10:00:22 +0330 +0330

↩ سالومه۲۸
گر به همه عمر خویش با تو بر آرم دمی

حاصل عمر آن دم است، باقی ایام رفت …

سعدی

2 ❤️

2021-10-28 10:04:16 +0330 +0330

↩ amir4216167
دگر از درد تنهایی، به جانم یار می‌باید
دگر تلخ است کامم، شربت دیدار می‌باید

ز جام عشق او مستم، دگر پندم مده ناصح
نصیحت گوش کردن را دل هشیار می‌باید

مرا امید بهبودی نماندست، ای خوش آن روزی
که می‌گفتم: علاج این دل بیمار می‌باید

بهائی بارها ورزید عشق، اما جنونش را
نمی‌بایست زنجیری، ولی این بار می‌باید

شیخ بهایی

1 ❤️

2021-10-28 10:11:16 +0330 +0330

↩ سالومه۲۸
یک شبی گیسوی مشکین تو دیدم در خواب

خواب آن یک شبه، یک عمر پریشانم کرد

شوریده شیرازی

1 ❤️

2021-10-28 10:22:10 +0330 +0330

↩ amir4216167
درختان به من آموختند:
که پایبندی هرکس به اندازه ی ریشه های اوست…
به هر درختی نمی توان تکیه کرد !!

1 ❤️

2021-10-28 10:33:55 +0330 +0330

↩ سالومه۲۸
آن چنان مهر توام در دل و جان جاے گرفت

ڪه اگر سر بروداز دل و از جان نرود

• حافظ 🍃

1 ❤️

2021-10-28 10:52:23 +0330 +0330

↩ amir4216167
تو صبح عالم افروزی و من شمع سحر گاهی

گریبان باز ‌کن در صبح تا من جان بر افشانم

صائب_تبریزی

1 ❤️

2021-10-28 10:56:53 +0330 +0330

↩ سالومه۲۸
هر کسی را سر چیزی و تمنای کسی است

ما به غیر از تو نداریم تمنای دگر

سعدی

1 ❤️

2021-10-28 11:06:37 +0330 +0330

↩ amir4216167
تو صبح عالم افروزی و من شمع سحر گاهی

گریبان باز ‌کن در صبح تا من جان بر افشانم

صائب_تبریزی

1 ❤️

2021-10-28 12:18:03 +0330 +0330

↩ سالومه۲۸
ما را نه غم دوزخ و نه حرص بهشت است

بردار ز رخ پرده که مشتاق لقائیم

مولوی

1 ❤️

2021-10-28 13:57:47 +0330 +0330

↩ amir4216167
‌‌‌‌‌ 

یڪ شهر مرا زیر لبش زمزمه میڪرد
جانا تو بگو با من دیوانه چه ڪردے …؟؟!!

محرم_زمانے

1 ❤️

2021-10-28 14:01:31 +0330 +0330

↩ سالومه۲۸
تو را دوست دارم
و این دوست داشتن
حقیقتی است که مرا
به زندگی دلبسته می کند
شاملو

1 ❤️

2021-10-28 14:39:35 +0330 +0330

↩ amir4216167

من چہ ڪَویم کہ غریب است دلم در وطنم …!!
ابتهاج

1 ❤️

2021-10-28 14:40:14 +0330 +0330

↩ سالومه۲۸
به انتظار تصویر تو
این دفتر خالی تا چند
تا چند ورق خواهد خورد؟

1 ❤️

2021-10-28 16:51:18 +0330 +0330

↩ arashke
سهمم از وصلِ تو کم نیست،
همین دیشب بود
رویِ یک کاغذِ تر،
بوسه زدم نامت را…!

کاظم_بهمنی

1 ❤️

2021-10-28 20:22:58 +0330 +0330

هیچوقت از شعر خوشم نیومد :|

1 ❤️

2021-10-28 20:24:29 +0330 +0330

بسیار زیباااا

1 ❤️

2021-10-28 21:21:43 +0330 +0330

↩ arashke
من
یک قلب قدیمی‌ام
از آن‌هایی ‌که سخت عاشق می‌شوند

از آن ساختمان‌های عجیبی‌که هرچه بیشتر می‌لرزند،
محکم‌تر می‌شوند
و یک ‌روز می‌بینی به ‌سختی می‌خندم
به ‌سختی گریه می‌کنم
و این،
ابتدای سنگ ‌شدن است …

ليلا_کردبچه

1 ❤️

2021-10-28 21:23:19 +0330 +0330

↩ هاینریش
میترسم چیزی بگم و دوباره به صرف تنقلات دعوتم کنید ! سپاس از همراهی شما

1 ❤️

2021-10-28 21:26:05 +0330 +0330

↩ hani.banooo
رد پایت را بگیر از کوچه های این غزل

گرچه تو تنها دلیل شاعری های منی

رویا_باقری

1 ❤️










‌آگهی‌های دوستیابی

نمایش آگهی های دوستیابی بستگی به علاقه شما دارد. برای دیدن آگهی مرتبط با علاقه تان لطفا پروفایل تان را » ایجاد یا ویرایش کنید «