آیا داشتن فتیشهای جنسی از دیدگاه روانشناسی سالم است؟
تاکنون ۵۴۹ انحرافجنسی (پارافیلیا) مجزا به طور رسمی شناسایی شده است
فیلم «۵۰ سایهی خاکستری» نگاه جامعهی ما را نسبت به فتیشها و BDSM تغییر داده است. اگرچه زمانی انحرافی و شرم آور قلمداد می شد، امروز اکثر روانشناسان نظر کاملا متفاوتی به ما میدهند. فتیشهای جنسی از آنچه فکر میکنیم متداولتر است. در یک مطالعه جدید که در مجله تحقیقات جنسی (Journal of Sex Research) منتشر شده است، نشان میدهد یک نفر از هر سه نفر در آمریکا حداقل یک بار در طول زندگی خود یک [فتیش] را امتحان کرده است.
محققان جنسی تازه شروع به اکتشاف و بررسی در دنیای فتیش کردهاند تا ببینند چه چیزهای از این موضوع میتوانند یاد بگیرند. برخی از مطالعات نتایج جالبی را بدست آوردهاند. اگرچه ممکن است برخی از افراد دارای فتیش در گذشته آسیبهایی را تجربه کرده باشند، اما این یک موضوع قطعی و قابل اطمینان نیست{۱}. مشغول و درگیر شدن در یک فتیش یا BDSM ممکن است مزایایی هم داشته باشد.
چگونه یک فتیش را تعریف میکنیم؟ کلمهی فتیش برگرفته از کلمهی«feitico» است، یک کلمه پرتغالی به معنی «کشش و تمایل وسواسگونه». اصطلاح تخصصی در روانشناسی پارافیلیا (انحرافجنسی) است، که یک علاقه جنسی غیرمعمول به یک شی، عمل، قسمتی از بدن یا احساسی خاص است. تاکنون ۵۴۹ پارافیلیا مجزا شناسایی شده است و ممکن است موارد زیاد دیگری نیز وجود داشته باشد.
بر اساس مطالعهای که از دانشگاه بولونیا در ایتالیا، رایجترین فتیش ها با قسمت های غیر جنسی بدن سروکار دارند. فتیش پا رایجترین آن است. تقریبا نیمی از فتیشها، فتیش پا هستند. معمولا این مردان هستند که به پاهای زنان کشش دارند. دومین مورد رایج فتیش اکسسوریها (لوازم جانبی) مانند جوراب، چکمه یا دستکش است.
اگرچه برخی از ما به چیزهایی تمایل داریم، اما فرد دارای فتیش به بیان ساده بدون حضور فتیش خود نمیتواند به ارگاسم برسد. به عنوان مثال، ممکن است یک زوج از بستن یکدیگر، استفاده از خوراکی یا رولپلی (role play) در زندگی جنسی خود لذت ببرند و گاهی از آنها برای هیجانانگیزتر کردن شرایط کمک بگیرند. این به معنای فتیشدار بودن (فتیشیست) آنها نیست. آنها فقط از کمی کینک لذت میبرند. تمایل به پوشیدن پوشک، اسپنک خوردن، بوسیدن پای زن، روی فرد ادرار کردن، پوشیدن قلاده و افسار، بسته شدن یا احساس چرم در برابر پوست [ضربه زدن به پوست با وسایل چرمی مثل کمربند] همه میتوانند فتیش محسوب شوند. حتی مواردی از قبیل تمایل به دزدکینگاه کردن و دید زدن (voyeurism)، پوشیدن لباسهای جنس مخالف (cross dressing) یا نمایشگاهگرایی (exhibitionism) نوعی انحرافجنسی (پارافیلیا) است.
برخی از موارد واقعا عجیبوغریب نیز وجود دارد، مانند گرفتار شدن در باتلاقشن. یا چیزی به عنوان sploshing یا WHAM وجود دارد که در آن به پارتنرتان مقدار زیادی خامه، روغن بچه، رنگهای مخصوص بدن یا سایر مواد مشابه میزنید. حتی ممکن است تصور کنید که توسط یک شکارچی بزرگ خیالی بلعیده شوید (vorarephilia)، توسط آن هضم و دفع شوید، در حالی که قسمتهایی از شما باقی میمانند و بخشی از آن موجود میشوند. جاستین لهمیلر، دکترای روانشناسی و محقق دانشگاه هاروارد، میگوید: تقریباً هر چیزی که فکرش را بکنید، احتمالا کسی در دنیا هست که به نوعی به آن چیز کشش و وابستگیهای جنسی داشته باشد.
یک سوم آمریکاییها در نوعی فتیش یا کینک شرکتکردهاند و عناصر و اجزای BDSM مانند اسارت در حال تبدیل شدن به جریان اصلی هستند.
زمانی تصور میشد که پارافیلیاها نوعی انحراف و اشکال است، اما امروزه فقط در صورتی منفی دیده میشوند که درگیر شدن در آن باعث آسیب یا ناراحتی برای خود فرد یا شخص دیگری شود{۲}. پارافیلیا هنگامی که اصلیترین مرجع علمی اختلالات روانی در سال ۲۰۱۲ به روز شد، از DSM V حذف شد {۳}. اگرچه حوزه سکسولوژی زمینهی جدیدی است، اما امروزه بیشتر درمانگران معتقدند که داشتن یک فتیش کاملاً سالم است، به شرطی که با یک شریک بزرگسال و همراه با رضایت باشد.
مطالعات متعدد تا کنون نتوانستهاند هیچ ارتباطی بین یک فتیش و هیچ نوع آسیبی پیدا کنند. اما سرکوب آن یا تلاش برای شرطی کردن آن میتواند باعث آسیب روانی شود. دکتر ریچارد کروگر دانشیار روانپزشکی در مرکز پزشکی دانشگاه کلمبیا است. او به مجلهی Healthline گفت : تحقیقات در این زمینه محدود است، اما تا اینجا نشان داده شده است که آنهایی که (دارای فتیش هستند) سالم یا سالمتر از کسانی هستند که هیچ فتیشی ندارند.
مشاور جنسی، دکتر جسیکا اورلی، گفت که همانطور که افراد سلیقه های مختلف غذایی دارند، فانتزیهای جنسی متنوعی نیز دارند. بنابراین یک فتیش ممکن است «یکی از نشانههای تفاوتهای ما در زمینهی خواستهها و تحریکات جنسی باشد.» اورلی معتقد است که معمولا این چیزی است که وقتی شخص برای اولین بار از تمایلات جنسی خود آگاه می شود در ذهن نقش میبندد. بیشتر مردم اولین باری که متوجه یک فتیش درون خود شدهاند را به یاد میآوردند، البته نه همیشه.
فرض کنیم پسری اولین سکس خود را با زنی که جوراب ساقبلند پوشیده بود تجربه کرده است. از آن روز به بعد، او ممکن است جوراب ساق بلند را با رابطه جنسی مرتبط کند، و بنابراین با دیدن آنها تحریک میشود. دیگر فتیشها نیز ممکن است به همین شکل [در ذهن] حک شوند. در یک مطالعه در دهه ۶۰ میلادی به مردان عکسهای برهنهای از زنان، به همراه تصاویری از چکمه نشان داده شد. پس از یک دوره طولانی، شرکتکنندگان بین چکمه و تحریک جنسی ارتباط برقرار کردند.
با پذیرش بیشتر، کینک، فتیشیسم و BDSM به یک تجارت بزرگ تبدیل شدهاند. طبق گزارش IBISWorld، این یک صنعت ۹ میلیارد دلاری در آمریکاست.
این نشان میدهد که ایجاد و شکلگیری یک فتیش ماهیت پاولفی (Pavlovian) دارد {۴}. تحقیقات بیشتر این ادعا را پشتیبانی میکند که پارافیلیاها عناصر غیرجنسیای هستند که اگرچه یک تجربه خاص و مشخصی است، اما به نوعی با رابطهی جنسی ارتباط دارد. در نتیجه، هرچقدر با چنین برداشتهایی روبرو شویم، ممکن است با گذشت زمان تعداد فتیشهای بیشتری پیدا کنیم.
پارافیلیا اغلب قلمرویی مردان در نظر گرفته میشود. اما زنان بزرگترین مصرف کننده محصولات شهوانی-جنسی هستند. رمان «۵۰ سایهی خاکستری» ۱۰ میلیون نسخه فروخت و تقریباً همهی آن توسط زنان خوانده شد. این کتاب شامل بردگی، سلطه، تسلیم و سادومازوخیسم (BDSM) است. اینها نه تنها فتیشهای جداگانهای هستند، بلکه مخفف چیزی شده است که برخی آن را سبک زندگی میدانند، در حالی که برای برخی دیگر سرگرمی یا تفریح است. BDSM در ظاهر نوعی رفتار غیر نرمال دیده میشود. اما این عمل در واقع معمولتر از آن است که فکر میکنیم.
به عنوان مثال میزان محبوبیت اسپنک زدن را در نظر بگیرید، که میتواند بخشی از BDSM تلقی شود. طبق گفتهی «ائتلاف ملی برای آزادی جنسی»، حدود ۵ تا ۱۰ درصد آمریکاییها یا به پارتنر خود اسپنکزدهاند و یا از آنها اسپنک خوردهاند. این کار هیچ آسیب جدیای به همراه ندارد. با این حال، مواد بیوشیمیایی یکسانی مثل اندورفین و سروتونین هم در لحظهی درد و هم در طول رابطهی جنسی به میزان زیادی از بدن ترشح میشود. بنابراین کمی درد حتی ممکن است باعث بهترشدن آن تجربه شود.
به جای نگرش منفی، یک تحقیق چاپ شده در مجله پزشکی جنسی(Journal of Sexual Medicine)، نشان میدهد که آن دسته از زوج هایی که در BDSM شرکت میکنند در واقع از نظر عاطفی سالمتر از آنهایی هستند که فقط در رابطه جنسی «وانیلی» شرکت می کنند {۵}. در این آزمایش ۹۰۲ نفر به عنوان اجرا کنندهی BDSM و ۴۳۴ نفر به عنوان گروه کنترل شرکت کردند{۶}. محققان دریافتند که زوجین اجرا کنندهی BDSM ارتباط بهتری دارند، نگرانی و اضطراب کمتری دارند، با یکدیگر راحتتر هستند، توانایی برقراری ارتباط بهتر با نیازهای خود را دارند و نسبت به نیازهای پارتنر خود حساسیت بیشتری دارند.
اگرچه انقلاب جنسی ارتباط زیادی با این موضوع داشته است {۷}، اما اینترنت به عنوان یک تسریعکننده برای افزایش سطح راحتی ما در اطراف BDSM و فتیشیسم عمل کرده است. حتی کسانی که تصور می کنند یک فتیش «افراطی» دارند میتوانند افراد دیگری را با همان علاقه در وب سایتها و چترومها پیدا کنند و حتی از طریق مکانهای خاص حتی به صورت حضوری ملاقات کنند.
علاوه بر این، برخی از سایتهای دوستیابی جریان اصلی مانند OKCupid اکنون به کاربران امکان میدهند که دربارهی فتیشهای خود با پارتنرهای احتمالی گفتوگو کنند. قبل از اینترنت، افرادی که علایق خارج از هنجارهای جنسی داشتند، احساس انزوا یا حتی «بیماری» میکردند. امروزه ما متوجه شدهایم که علایق جنسی غیر معمولی چقدر رایج و فراگیر هستند! و این احتمال وجود دارد که هرچه اطلاعات در مورد پارافلیاها در بین عموم مردم بیشتر شود، فتیشهای بیخطر بیشتری پذیرفته و رایج شود.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
توضیحات مترجم
*** دوستان گرامی واژهی پارافیلیا در فارسی «انحرافجنسی» ترجمه شده ولی طبق گفتههای این متن و با توجه به تغییرات جدیدتر علمی در این حوزه هر پارافیلیایی لزوما بیماری روانی و یا نوعی از انحراف نیازمند درمان نیس؛ بخاطر همین سعی کردم در بیشتر موارد از لفظ پارافیلیا در ترجمه کمک بگیرم چون بار معنایی کلمهی «انحراف» زیاد و منفی بوده که هدف این مقاله توضیح دادن برعکس این موضوعه در نتیجه بیشتر از لفظ «پارافیلیا استفاده شد***
1. یه حرف خیلی متداولی که در مورد فرد دارای فتیش احتمالا شنیده باشید اینه که میگن کسی که فتیش داره یه اشکالی داره، اینجا نویسنده داره میگه اگرچه بعضی از فتیشمندان! ممکنه اشکالاتی هم داشته باشن ولی این دو تا موضوع ربطی به هم ندارن و نمیشه گفت فتیش در نتیجهی آسیبهایی در فرد شکل میگیره و یا برعکس (هر آسیبی باعث به وجود اومدن فتیش تو فرد میشه).
2. بیماریهای روانی به سرعت در حال تغییر هستن، به عنوان مثال همجنسگرایی که امروزه یه رفتار طبیعی و پذیرفتهاس چند دهه قبل بیماری بود و شما رو بخاطرش درمان و یا حتی بستری میکردن! ولی بطور کلی دیدگاههای روانشناسی داره به سمت فردیت پیش میره به این معنی که کمکم اگر رفتاری برای خود فرد یا دیگران خطری نداشته باشه و آسیبزا هم نباشه معمولا کاری بهش ندارن البته مهمه که خود فرد دارای اون ویژگی از شرایطش راضی و خوشحال باشه.
3. کتاب DSM که در متن بهش اشاره شد کتاب مرجع اختلالات روانی در آمریکاس و بر اساس تحقیقات جدید هر چند سال به روز رسانی میشه اگر در این کتاب یک چیزی بیماری دونسته بشه یا اون رو بیماری ندونن معمولا اکثر متخصصان دنیا همنظر با کتاب با اون موضوع برخورد خواهند کرد.
4. پاولف از روانشناسان و رفتارشناسان مهم تاریخه که نظریه شرطی شدن کلاسیک اون بسیار معروفه که در این نوشته هم به همین نظریه اشاره شده؛ برای مطالعهی بیشتر همین اسم رو در ویکیپدیا سرچ کنید (شرطیشدن کلاسیک- نظریهی پاولف)
5. رابطهی جنسی وانیلی به همون سکس ساده و معمولی گفته میشه که در اون هیچ اتفاق خاصی رخ نمیده.
6. در آزمایشهای علمی که میخوان تاثیر یک موضوع/ماده رو بررسی کنن، به یک گروه اون ماده رو میدن و به گروه دیگه نمیدن که اگر تاثیرگذاری داشت تفاوت بین دو گروه دیده بشه، به گروهی که کار خاصی روشون انجام نمیشه گروه کنترل گفته میشه.
7. انقلاب جنسی به مجموعهای از حرکات و اتفاقات به ویژه بعد از دههی ۶۰ میلادی گفته میشه که باعث شد قبح سکس و مسائل جنسی بکشنه و آزادیهای جنسی وارد شکل و فرم جدیدی بشه که در همهی ابعاد مثل تحقیق و بررسیهای علمی روی سکس و موضوعات مرتبط، تجارتهای مرتبط، آزادیهای فردی و اجتماعی در مورد مسائل جنسی، آموزش مسائل جنسی و … دنیای غرب وارد فاز و دوران جدیدی شد.
با عرض خسته نباشید خدمت همهی دوستانی که تا انتها تاپیک رو خوندن؛ یک موردی که قبلا هم دوستان از من پرسیده بودن رو دوباره اینجا مینویسم که تا برای کسی ابهامی باقی نمونه:
ببینید ما سه تا کلمه نزدیک به همدیگه داریم: «فتیش» و «کینک» و «فانتزی» که شبیه هم هستن ولی یکی نیستن و در تعریف دقیق با هم تفاوت دارن؛ خیلی خیلی سادهاش اینجوریه: فتیش باید باشه و نباشه اصن شما تحریک و ارگاسم رو تجربه نمیکنی، کینک چیزیه که خیلی حال میکنی باهاش و باشه عشق میکنی! ولی نبود هم تحریک و ارگاسم ممکنه (مستحب است باشد!) و در آخر فانتزی چیزیه که حال میکنی و حالت ذهنی داره و حتی ممکنه در عمل دلت نخوادش و نکته جالبش اینه که یک چیز مشخص فرضا سکس خشن میتونه هر کدوم از این ۳ حالت رو بسته به خود فرد داشته باشه؛ یعنی اگر فقط و فقط کسی با سکس خشن بتونه به ارگاسم برسه میشه فتیش، اگر سکس خشن براش خیلی جذاب تحریککننده باشه ولی سکس عادی هم داشته باشه میشه کینک و اگر فرضا حتی علیرغم اینکه تو ذهنش خیلی اینکار رو دوس داره اصلا دلش نخواد که سکس خشن رو عملی تجربه کنه میشه فانتزی اون فرد.
امیدوارم تاپیک و توضیحات این پست براتون مفید بوده باشه.
ارادت رد
تاپیک بسیار جالب و جذاب بود مرسی
ولی یه چیزی برام سوال شد اونم اینکه توی متن داره میگه اینجور فتیش ها رو کلا به صورت شرطی شدن ایجاد کردن توی آدما؟؟ یا گسترش اش از این طریق بوده؟ چون مثلا برده داری ریشه ی تاریخی و قدیمی داره و حالا شاید به یه شکل دیگه در اومده ولی چیز تازه ای نیست
↩ negar93
خواهش میکنم نگار جان
در مورد نحوهی شکلگیری فتیشها فرضیههای مختلفی و زیادی مطرح شده ولی یکی از جدیترین اونها همین شرطی شدنه؛ یعنی وقتی شما به مرور زمان هر دفعه که خانوم یا آقای برهنه یا نیمه برهنهای میبینید، ایشون بسیار لاغر هستن و سینه و باسن بزرگی دارن یا بدن بسیار عضلانی و متقارنی دارن؛ کمکم این به عنوان الگوی بدن زیبا در ذهن شما حک میشه و ممکنه این در گذر زمان تشدید هم بشه و تا رمزهای فتیش هم بره یا مثل رابطهی بیمعنیای که بین سیگار کشیدن با بزرگسالی شکل گرفته! خیلی از افراد صرفا برای این شروع به کشیدن سیگار کردن که یا یه شخصیت مورد علاقهشون سیگاری بوده (طرفداران true detective و یا peaky blinders ) و یا حس بزرگ بودن بهشون دست میداده که سیگار بکشن (ارتباط دو موضوع به ظاهر بیربط در ذهن که خود این موضوع ریشههای متعدد داره)
اگرچه مطالبی کهنی در مورد سکس و فرهنگها و مسائل جنسیشون هست ولی چون خیلی وقتا نگاه علمی نبوده و دسترسی و بررسی ها به این سادگی نبوده اطلاعاتی از جزئیاتی مثل اینکه محبوبترین فتیش چیه!؟ به طبع نبوده ولی احتمالا (نظر شخصی) با فراوانی خیلی کمتری بشر همواره در طول تاریخ فتیشهایی داشته ولی امروز بیشتر شده و بیشتر هم به چشم میاد.
جواب دقیق و مشخصی برای پرسش شما حداقل من ندارم ولی امیدوارم توضیحاتی که عرض کردم مقداری به درک بهتر مسئله براتون کمک کنه.
مطلب مرتبط:https://shahvani.com/forum/topic/فتیش-و-مغز
ارادت رد
پنجاه سایه خاکستری
خیلیییییی فکر کردم تا فهمیدم fifty shades of grey رو میگه
↩ Itried
به فارسی «۵۰ سایه خاکستری» جا افتاده برا همین اینجوری گفتم، گیج کننده بود آیتراید جان؟ در صورتی که حتی تو اسم فیلم منظورش از نظر من گری به معنای فامیلی طرفه و نه خاکستری!!
↩ Itried
آها؛ خب اره سرچ گوگل کنی همین کلمه ۵۰ سایه خاکستری رو همه مطالبی که میاره مال همون فیلمه؛ دیگه حالا اینجا شما هم زحمت کشیدی گفتی اسم اصلیش رو و دوستانی که فقط اسم انگلیسیش رو میدونستن هم احتمالا متوجه بشن دیگه؛ به هر جهت ممنونم از دقت و تذکرت.
روز خوبی داشته باشی
ارادت رد
تعریف بیماری از نظر دکتر هلاکویی:
هر تیک یا اعتیاد یا اعمال و افکار پیوسته از نظر روانی که در زندگی خود یا دیگران اختلال ایجاد کند ، بیماری محسوب میشود.
بنابراین میشه فهمید فتیش میتونه بیماری باشه یا نباشه.
اگر فتیش در زندگی خودتون هیچ آسیب یا اختلالی ایجاد نمیکنه (بر فرض مثال در هنگام سکس با همسرتون شما علاقه به لیسیدن کف پای همسرتون دارید یا علاقه به خوردن و مکیدن آب مهبل همسرتون دارید یا علاقه به مکیدن منی ریخته شده به مهبل همسرتون دارید و یا بلعکس، همسرتون به خوردن منی شما علاقه داره و طرف مقابل هم برای این فتیش اشتیاق داره و استقبال میکنه) بیماری محسوب نمیشه ولی اگر این موضوع به هر نحوی در زندگی خودتون اختلال ایجاد کرد (اشتیاق به خرج ندادن طرف مقابل، تحقیر شدن یا ترسیدن یا تنفر یا توجه افراطی به گونه مزاحم) بیماری روانی محسوب میشود و نیاز به درمان دارد.
خیر اگر فرد و جامعه رو دچار هنجارشکنی نکنه بیماری نیست ولی باید کنترل شده باشه .متاسفانه در ایران هم روانشناس های کمی هستن که اطلاعات جامعی درباره انواع فتیش داشته باشن چه رسد به بحث های جدی تر مثل سادومازو … و غیره