https://shahvani.com/forum/topic/اسیری-۱
مینا و ارغوان خیلی به هم نزدیک شده بودند. و دایما تو گروه با هم چت می کردند. و ساعتها با هم بودند. تا جایی که علیرضا به ارغوان شک کرده بود. و دایما گوشی زنشو چک می کرد. مینا دختر مجردی بود که سی سالش بود. خیلی جذاب و تو دل برو بود. شبها که شوهر ارغوان می خوابید. مینا می اومد و گاهی تا صبح با هم چت میکردند. از اونجا که شوهر ارغوان کمتر باهاش رابطه سکسی داشت. و ارغوان هم از اون نمی تونست بهره ببره‌. یواش یواش با مینا وارد رابطه لزبینی شد. اولین دیدار حضوری ارغوان با مینا تو خونه مینا اتفاق افتاد. و یه روز که علیرضا برای کاری به مسافرت رفته بود. مینا ارغوان را به خونه خودش دعوت کرد. و ارغوان هم شایان را برد خونه مادرش و خودش هم به دیدار مینا رهسپار شد.
این اولین تجربه سکسی لزبینی برای ارغوان بود. و از هیچ چیز اون اطلاع نداشت. اما به مینا اعتماد پیدا کرده بود. و هر چی اون میگفت گوش میداد. بعد از یه خوش و بش و چاق سلامتی. مینا از ارغوان خواست که لخت بشه. ارغوان استرس زیادی داشت و از مینا درخواست کرد که تو جلسه اول نمی تونه کاملا لخت بشه.
پس با یه تاپ لیمویی رنگ و شورت اومد و نشست کنار مینا. زیبایی ارغوان دو چندان شده بود. چرا که بدن شهوت انگیزی داشت. و چهره ای زیبا که با اون تاپ و شورت دل مینا را به لرزه در اورده بود. لبهای گوشت آلو و برجسته ارغوان مثل یه غنچه نشکفته بود، که، مینا را به هوس خوردن آنها انداخت. آروم دست انداخت گردن ارغوان و لبانش را بوسید. ارغوان که گرمای مطبوع لبهای مینا به تمام بدنش سرایت کرده بود. آرام او را در آغوش کشید.
ارغوان: مینا جون من خیلی از لزبینی سر در نمیارم. ولی حس خوبی ازت گرفتم.
مینا: عزیزم، جونم، فداتشم، چیز خاصی نداره فقط باید خودت را شُل کنی. تا راحت باشی‌. حالا هم بیا بریم اتاق خواب تا بهت بگم.
هر دوتاشان با هم به اتاق خواب می روند. و مینا شروع به نوازش ارغوان می کند. روی تخت حالا مینا مثل ماری دور ارغوان پیچیده، و دستانش همه جایش را به تحریک وا میدارد‌. بوسه های شهوتناک و مدام مینا ارغوان را به اوج میرساند. و طلبی در او ایجاد می کند. حالا گرم و مشتاق چشم در چشم مینا منتظر حرکت بعدی بود. واقعا مینا چه در سر داشت؟

مینا آهسته و آرام دستش را به زیر شورت ارغوان برد. آهی بلند از نهاد ارغوان برخاست. و تلاش کرد تا مانع نفوذش شود. اما مینا که این حرکت ارغوان را نوعی ناز کردن می دید. با دور زدن و گرفتن کمرش به مراد دلش رسید. با یک حرکت دستش را به چوچوله ارغوان رساند. و آرام ان را نوازش کرد. لرزشی تو اندام ارغوان افتاد و تقلا کرد که از دست مینا بگریزد. اما مینا کار کشته بود و حرکت بعدی را بی وقفه انجام داد. سرش را در میان پاهای ارغوان گذاشت و بنا کرد به لیسیدن و بوسیدن کسش. آنقدر این کار را ادامه داد تا ارغوان تسلیم شد. حالا دیگه هم ارغوان می دونست چی میخاد هم مینا. کنار تخت مینا دیلدویی را برداشت و آن را با روغن زیتون چربش کرد‌. و اهسته دیلدو را به کس ارغوان هدایت کرد. این اولین باری بود که ارغوان دیلدو را حس می کرد. تو همون لحظه ورود دیلدو اخ و اوخ ارغوان بلند شد. که مینا دیلدو را در اورد‌. و دوباره شروع به لیسیدن کس ارغوان کرد. دوباره شور و حال و گرمی و لذت به سراغ ارغوان آمد. و مینا اینبار ممه هایش را می مالید. و نوازش میکرد. شهوت در تمام وجود ارغوان رخنه کرده بود. و دوباره مینا دست به دیلدو برد. و اینبار بیشتر تو کس ارغوان فرو برد و ارغوان هم لذت می برد. تا جایی این کار را با دیلدو انجام داد که ارغوان ارضا شد.
و لذتی عمیق بر بدنش مستولی گشت.