بیا داخل لطفا؛ بذار اصلا در رو بیشتر باز کنم، چرا خجالت میکشی قربون اون صورت ماهت برم. میدونم کوچیکه ولی کلبهی دنج منِ؛ میدونی! ساعتها نشستم و با خیالت زندگی کردم، اینقدر فکر کردم و خیالبافی کردم که در و دیوار این اتاق افکارم رو حفظ شدن؛ حالا که خودت اومدی بیقراری میکنن. عادت کردن من همیشه با خیالت زندگی کنم نه با خودت! ببین بعد از ظهرها نور خورشید روی دیوار چه قدر قشنگ میشه! باورت میشه مینشستم رو به روی همین نور و باهاش حرف میزدم!
دو تا استکان چای هم میریختم.انگار اون نور تو بودی. با هم از ساعتهای گذشتهمون حرف میزدیم و اینکه چطور گذشت! اینکه روز من چطور گذشت مهم نبود و نیست! اما وقتی که تو حرف میزدی گُل از گلم میشکفت؛ باورت میشه تو نور بودی که با من حرف میزدی.
چرا پاهات بی قراری میکنن؟ اینقدر که روی پوینت رفتی انگشتهات خون دمیده داخل شون و کوفته شدن.
میدونم، می دونم! تکرار نمیکنم که رهاش کن؛ تو عاشقش هستی! همینطور که من هستم. اگر به من بگن از دنیا یه چی بخواه، میگم ساعتها بنشینم و روشنک برای من باله برقصه . چی بهتر از اینکه توی نور اتاق برام برقصه و بازتاب نور خورشید رو روی چهرهش ببینم! من باشم و روشنک! خلوت من باشه و روشنک! اینقدر چرخ بزنه که من رو هم به خلسه واداره. روشنک میدونی وقتی سفید می پوشی چقدر قشنگ میشی! آره به من گفتی؛ میدونم و من هم گاهی از معنیاش دلم میگیره ولی حداقل امیدی هست که برای همیشه با هم باشیم؛ نمیدونم خودم چه حسی دارم اما دوست دارم وقتی به چهرهی تو نگاه میکنم، آرامش داشته باشی؛ در آغوش من آرامش داشته باشی؛
روشنک! هستی؟ اصلا به حرفهام گوش میدی؟ کجا رفتی؟ چایی سرد میشه و از دهن میفته! اشکال نداره دوباره برات تازه دم میکنم که چایی رو تازه دم بنوشی! هر وقت از راه برسی خستهای! مثل من! که خستهام!
پ.ن: در رقص باله اصطلاحی هست تحت عنوان “Giselle” که به دنیای بعد از مرگ اشاره داره و عاشق و معشوقی که به هم ملحق میشن؛ رقصندهی زن لباس تمام سفید و رقصنده مرد لباس متمایل به آبی میپوشه و نور صحنه تماماً آبی رنگ خواهد بود
🌹🌹🌹
سپاس از رفیق عزیز، احسان جان که با یادآوری این موسیقی زیبا و خاطرهانگیز بذر این تاپیک را در ذهنم کاشت؛ موسیقی زیبای فیلم شجاع دل شاهکار جیمز هورنر
تاپیک هاتون به قدری جذابه که اول لایک میکنم، بعد میخونم، بعد دوباره دلم میخاد بیشتر و بیشتر لایک کنم!💛
↩ EROTOSS
گوارای وجود نازنینتون دوست عزیز. سپاس از لطف و حضورتون؛
🙏❤🌹🌹❤🙏
زیبایی متن به کنار! این تیکهی پینوشت هم جالب بود👌♥️
در رقص باله اصطلاحی هست تحت عنوان “Giselle” که به دنیای بعد از مرگ اشاره داره و عاشق و معشوقی که به هم ملحق میشن؛ رقصندهی زن لباس تمام سفید و رقصنده مرد لباس متمایل به آبی میپوشه و نور صحنه تماماً آبی رنگ خواهند بود
↩ HiichKas
عزیز جان و دلی سهیل عزیز؛
زیبا خواندی و گوارای وجود نازنینت 🌹❤🤍🙏
یه وقت هایی توی زندگی، آدم به بن بست میخوره!
بن بست نارفیقی، بن بست ریاکاری، بن بست بی عشقی، بن بست ناملایمات زندگی و خیلی بن بست های دیگه…
هرچی تلاش میکنی، راه گریزی از این بن بستها نیست! مجبوری یه گوشه بشینی و به افرادی که باعث شدن به این بن بستها برسی، فکر کنی…
شاید بهترین همراهت در این خلوت تاریک بن بستها، یه موسیقی خوب باشه، شاید یه کتاب و شاید یه فیلم…!
ولی هیچکدوم، جای یه فردی که بتونه با خلوص و از روی معرفت، به درد دلت گوش کنه را نمی گیره!
برای فرد اسیر در بن بست، بهترین معجزه و بهترین هدیه و یا بهترین امید، باز شدن یه روزنه یا دری است که اصلا فکرش را هم نمی کرده در اونجا وجود داشته باشه…!
دری که همراه با نوری زیبا و عاشقانه و ناب، به روت باز میشه و از میان آن نور، مردی تنها و عاشق و از جنس بلور، تو رو از اون بن بست، آزاد میکنه…! بدون اینکه ببینیش، رها و آزاد میشی…! و به معجزه، ایمان میاری…
علیرضا جان، مرد تنها و عاشق!
کلامت، مرامت، قلمت، سوادت و از همه مهمتر، وجودت، برام مثل باز شدن اون درب، در بن بست زندگی است…
همیشه به رفاقت با تو افتخار کرده و میکنم و امیدوارم یه روز بتونم از نزدیک، چهره پر نور و نابت را ببینم.
شاد باشی و برقرار…
↩ Esn~nzr
احسان جان بزرگواری و منت گذار.خیلی کمتر از این حرفهام و واقعا در مدتی که توی سایت هستم مرامت نمونه هست؛
بدون شک متر و عیار تاپیک هات بیش از اینهاست و من همیشه دوست داشتم و به وجد اومدم؛ دقیقا وقتی خستهای یه رفیق با معرفت و باسواد از جنس رفاقت بلند میشه و یه برگ از تاریخ رو چنان جذاب برات میخونه که شیفتهی ادبیات میشی؛
وجودت یقیناً برای من و خیلیهای دیگه نعمت هست و به دوستی باهات میبالم و امیدوارم دیدارت میسر بشه
🌹🌹❤❤
↩ آقای تنها
سرت سلامت باشه رفیق جان.
فروتنی و تواضع در اوج بزرگی، هنر مردان خداست که در تو متجلی شده…
سایه شما مستدام و دلت شاد.
کیمیایی بود صحبتهای تو
کم مباد از خانهی دل،
پای تو…
چقدر متن “نرم” و “لطیف” بود!
واقعا حس میکنم این دو تا کلمه خیلی خوب حس و حال تاپیک رو توصیف میکنن🥲❤💖
کم کم باید نیمه گمشده من رو ول کنیم و دنبال روشنک تو بگردیم علیرضا 😂
چقدر قشنگ با کلمات احساسات ادم رو بازی میدی 🥰🥰🥰
زیبا بود و حال دل خوب کن✌️💖