میدونم که با گفتن این حرفها دارم با دست خودم حکم مرگم با جوخه آتش رو امضا میکنم! اما دیگه هر چه بادا باد!

پس ای شمشیرها مرا دریابید! بگذارید همه بدانند که مردی از سرزمین پارس برخاست و جان خویش را بر سر بیان حقیقت گذاشت! ;)

توجه بفرمایید که این خصوصیات “یک بخش قابل توجهی” از خانمهای ایرانی است “نه همگی” آنها! پس در ادامه بدون اینکه مرتب بگم “بعضی خانمها”, فقط میگم “خانمها”!

*زنها هر چقدر هم که نازیبا, خنگ و کسل کننده باشند خیلی راحت باور میکنند که زیبا, باهوش و فوق العاده و استثنایی هستند. کافی است مردی این مطلب را به صورتی قابل قبول و مکرر به آنها بگوید!

*زنها براحتی افسانه شاه پریان را باور میکنند. آنها از صمیم قلب باور دارند که مردی با جایگاه اجتماعی, اقتصادی, فرهنگی…بسیار بالاتر از آنها براحتی شیفته آنها خواهد شد و از آنها درخواست ازدواج خواهد کرد!

*تقریبا خانمی رو ندیدم که فکر کند خیلی زیبا نیست! یکجور اعتماد به نفس عجیبی در این زمینه در جامعه نسوان ما موج میزند. یک خاطره شخصی: خدمتکار خانمی داشتم که خانمی بود با قد حدود 155 و وزن حوالی 100 کیلو! مطلقه با دو تا بچه, کمی لوچ, شدیدا افسرده, کند ذهن و کم سواد!..اما با همه اینها این خانم انقدر به خودش امیدوار بود که نه تنها رفته بود توی کار بنده بلکه شماره خونه رو به یکی از دوستانش هم داده بود که ایشون هم مستفیض بشن…! (این رو به عنوان یک مورد خیلی حاد تعریف کردم اما اصل قضیه بقوت خودش باقی هست)

*زن شرقی به ازدواج نه به عنوان یک نوع مشارکت دو فرد نسبتا همسان, بلکه به عنوان یک روش جهش طبقاتی نگاه میکند! کمتر زن شرقی را دیدم که با مردی همتراز (زبانم لال پایین تر از!) خودش از نظر تحصیلی, فرهنگی اقتصادی, اجتماعی…ازدواج کند.

*زن ایرانی داستان شتر مرغ را به یاد می آورد که وقتی به او گفتند تخم بگذار گفت شترم و وقتی به او گفتند بار ببر گفت مرغم! او از یک طرف خود را مدرن و امروزی …میداند و میخواهد همپای زنان غربی حقوق اجتماعی مساوی با مردان داشته باشد, اما از طرف دیگر حاضر نیست مثل مردان کار کند! هر کجا هم به نفعش هست زن سنتی شرقی میشود!: مثلا اگر کاری نسبتا سخت و سنگین از او خواسته شود فوری میگوید “اوا! آخه زنی گفتن! مردی گفتن!” وقتی پای ازدواج در میان است مهریه و شیر بها میخواهد! وقتی پای کار کردن و کسب درآمد و مشارکت در هزینه های زندگی در میان است یا کار نمیکند یا میگوید “این وظیفه مرد است که زندگی را تامین کند”. وقتی صحبت به خانه داری و آشپزی و بچه داری میرسد, کاملا غربی میشود: “این کارها در شان یک زن مدرن نیست!” و “مگه کلفت آوردی!”… و با وجود تمام این تکنیک های ماهرانه زیر آبی!, باز هم مدام غر میزند که حق او خورده شده است!

*سطحی و خالی زنک بودن! همه رو شامل نمیشه اما خیلی شایع هست. شما کمتر خانمهایی رو میبینین که وقتی دور هم جمع میشن غیر از غیبت و مقایسه و پشت هم اندازی حرف دیگه ای بزنن! بندرت خانمهایی رو میبینین که وقتی با هم هستند راجع به موضوعات عمیقتری صحبت کنند!

*دست پیش را میگیرند تا پس نیافتند! چون معمولا سعی میکنند که در رابطه هایشان جهش طبقاتی کنند برای اینکه بالاتر بودن طرف مقابل را خنثی کنند به یک جنگ تبلیغاتی تمام عیار دست میزنند و با گرفتن انواع ایرادها از خود فرد خانواده او…سعی میکنند یک نوع تعادل ساختگی ایجاد کنند!

ادامه در کامنت ها

پ.ن. وقتی در اینجا خصوصیات اخلاقی (بعضی) خانمهای ایرانی لیست میشه, بهیچوجه به این معنی نیست که مردان ایرانی خصوصیات اخلاقی بد زیادی ندارند! منطقا این دو موضوع به هم ارتباطی ندارند!

خواهران و برادران گرامی! تاپیک “خلقیات بعضی از رجال ما!” هم ایجاد شده که به صورت مشابهی به خصوصیات اخلاقی بعضی از آقایون ایرانی میپردازد! به اونجا هم سر بزنین و نظراتتون رو بگین! با تچکر!