درون گرایی و سکس

وقتی کلمه ی درون گرا را می شنویم اکثر ما آدمی را تصور میکنیم که مهارت های اجتماعی اش در حد ربات است. افراد با این شدت درون گرایی به ندرت پیدا می شوند و دقیقا به همین دلیل به آنها درون گراهای افراطی میگوییم. ولی در واقعیت طیف شخصیتی وسیعی بین درون گرایی و برون گرایی مطلق وجود دارد که تقریبا همه ی ما جایی بین آن قرار داریم. با این اوصاف تمایل شخصیت ما به یکی از این دو سر دامنه درون گرایی یا برون گرایی تاثیر زیادی روی نحوه ی برخورد ما با مردم دارد ، به خصوص هنگام ایجاد ارتباط عاطفی یا جنسی.

آیا من درون گرا هستم؟

شاید در برهه ای از زندگی تان فهمیده باشید که برای لذت بردن و شاد بودن نیازی به حضور بقیه ندارید یا شاید اغلب اوقات ترجیح می دهید به جای بیرون رفتن و مشروب خوردن و رقصیدن در کلاب در خانه بمانید و با آرامش خودتان را مشغول کاری کنید. همه ی اینها میتواند به معنی این باشد که شما یک درون گرا هستید ، یک فرد درون گرا ترجیح میدهد در موقعیت های اجتماعی ای که تنش و فشار کمتری دارند شرکت کند. درون گرایی عیب نیست و ذاتا چیز خوب یا بدی نیست. درون گرایی فقط یک ویژگی شخصیتی است که البته جزو دسته شخصیت های مهم محسوب میشود.

درونگراها و برونگراها چه تفاوتی با هم دارند؟

تفاوت اساسی این دو شخصیت در میزان اشتیاق و علاقه آنها به حضور در جمع های اجتماعی است ، این مسئله به طور مستقیم روی اندازه حلقه ی اجتماعی شما تاثیر میگذارد. البته ممکن است تفاوت های دیگری هم وجود داشته باشد ولی تفاوت اصلی همانی بود که در بالا گفته شد. جدا از اینکه خود من تا حدی درون گرا هستم ولی هیچ مشکلی برای شروع کردن یا ادامه ی مکالمه با کسی ندارم. همچنین از گرم گرفتن با آدم های خوش مشرب و خون گرم لذت میبرم و عاشق رقص و پارتی ام و تا حدودی هم تمایل دارم با آدم های جدید آشنا شوم. با این حال یک چیزی هست که من را از تمام آدم های برون گرایی که میشناسم متمایز میکند و آن انرژی و وقتی است که باید برای حفظ یک حلقه اجتماعی بزرگ و فعال صرف کنم، همیشه برایم جالب بوده که یک برون گرای واقعی چطور به این سادگی یک حلقه ی اجتماعی وسیع و فعالش را حفظ میکند. اینکار برای من خیلی انرژی بر است در حالی که همین کار برای برون گراها نه تنها زحمتی ندارد بلکه برایشان انرژی بخش هم هست.

درون گرایی و رابطه

خیلی از ما شاید به این دام افتاده باشیم که سعی میکنیم موفقیت یک رابطه را بر اساس میزان درون گرایی یا برون گرایی خودمان یا پارتنرمان پیش بینی کنیم. ولی واقعیت این است که سرمایه گذاری عاطفی هیچ ربطی به درون گرایی شما یا پارتنرتان ندارد. بعضی درون گراها از ارتباط عاطفی فراری اند و پارتنرشان نمی تواند به راحتی با آنها ارتباط برقرار کند در حالی که بعضی درون گراها کاملا از نظر عاطفی برای پارتنرشان در دسترس هستند. این قضیه برای برون گراها هم صدق میکند ، خیلی از آنها را دیدم که دنبال روابط سطحی و کوتاه هستند و البته گروهی از آنها هم کاملا به پارتنرشان متعهد هستند و مراقب اند زندگی اجتماعی شان به رابطه شان لطمه نزند. یادتان باشد معمولا زندگی واقعی مردم با کلیشه های جامعه متفاوت است. مثلا در تحقیقی که در مورد اینکه چرا بعضی مردم رابطه دوستی شان را با پارتنر سابق شان حفظ میکنند انجام شده بود مشخص شد احتمال اینکه درون گراها رابطه دوستی شان را بعد از جدایی با پارتنرشان حفظ کنند بیشتر است. یکی از دلایل احتمالی این مسئله میتواند این باشد که برون گرا ها راحت تر دوست جدید پیدا میکنند و نتیجتا یک رابطه دوستی به تنهایی برای آنها در مقایسه با درون گراها ارزش کمتری دارد.

انواع رابطه

موفقیت رابطه شما به اینکه چقدر شخصیت شما و پارتنرتان از نظر برون گرایی یا درون گرایی با هم همسو و هماهنگ است بستگی ندارد ، چیزی که اهمیت دارد نوع ارتباطی است که با هم دارید. متخصصان انواع رابطه را به دو نوع رابطه اصلی و ترکیبی از آنها تقسیم میکنند. نوع اول “رابطه متقارن” است که در آن طرفین رابطه به نوعی آینه ی یکدیگر اند و همانطوری که حدس زدید این نوع رابطه برای افرادی که شخصیت های مشابهی دارند خوب جواب میدهد.
برعکس رابطه نوع اول در “رابطه مکمل” چیزی که باعث پایداری رابطه زوج ها میشود تفاوت های آنهاست. برای مثال یک ازدواج کلاسیک را تصور کنید که در آن یک نفر وظیفه ی پول در آوردن را بر عهده دارد و دیگری مسئولیت نگهداری از خانه و خانواده.
نوع سوم “رابطه موازی” است که در واقع ترکیبی از جنبه های مثبت دو نوع رابطه بالاست و به همین دلیل سالم ترین نوع رابطه محسوب میشود ، چون از طرفی فضای آزاد زیادی را در اختیار هر فرد میگذارد و همزمان کمک میکند رابطه به یک جهت در زندگی حرکت کند. رابطه هایی که در آن یکی درون گرا و دیگری برون گراست میتواند تعادل و بالانس بیشتری را برای هر دو طرف فراهم کند ، البته به شرطی که زوج ها به درستی در مورد نیازهایشان با هم حرف بزنند و ارتباط برقرار کنند.

کدام یک سکس بیشتری دارند؟

یکی از چیزهایی که برون گراها باید در موردش خوشحال باشند این است که آنها بدون شک سکس بیشتری را تجربه میکنند. دلیل این مسئله ساده است ، آشنا شدن با مردم هنوز هم بهترین راه برای پیدا کردن پارتنر سکس است ، به زبان ساده برای برده شدن در لاتاری اول باید بلیط بخرید! ولی درون گرا ها هم ویژگی های مثبت خودشان را دارند ، آنها معمولا عمیق تر هستند و دنیای عاطفی واضح تر و شدیدتری را تجربه میکنند. خیلی از آدم های خلاق مشهور (نویسنده ها ، نقاش ها یا موسیقیدان ها) به درون گرایی و معشوقه های خوبی بودن شناخته میشوند.

آیا درون گراها خیانت میکنند؟

شخصا هیچ وقت این بهانه ی قدیمی که خیانت یک نفر “اتفاقی” بوده است را قبول ندارم. البته که سکس اتفاقی هم داریم ولی به نظر من این ما هستیم که با تصمیماتی مثل رفتن به کلوب های تاریک و شلوغ ، مصرف زیاد الکل و مالیدن بدن مان به بقیه و چرت و پرت گفتن توی گوششان به طور خواسته یا ناخواسته باعث این اتفاق می شویم ، در صورتی که این انتخاب را هم داریم که در خانه بمانیم و کتاب بخوانیم! اکثر متخصصان معتقدند که موقعیت و فرصت های بیشتر احتمال خیانت را بالاتر میبرد ولی در نهایت مهم ترین چیز شخصیت خود فرد است. اگر شما با خیانت کردن مشکلی نداشته باشید قطعا برون گرا بودن به شما کمک میکند تا موقعیت های بیشتری را اینکار پیدا کنید. از طرفی خیانت برون گرا ها معمولا به دلیل مشکلات عمیق تری مثل شکاف عاطفی ، دسیسه چینی ، مخفی کاری و دروغ های زیاد اتفاق می افتد.

منبع