اگه متاهل هستين يا رابطه جدي دارين و شيطنت در طول رابطه كردين اينجا به اشتراك بذارين بقيه هم بخونن
و خیلی دوس دارم پسر بکنم راستش ی دوس پسرم دارم ک باهاش رابطه دارم البته فاعلم.ی حس عجیبیه هم ترس هم لذت
من خودم متاهلم و فوق العاده شیطون تو این چند سالی که وارد زندگی تعهد دار شدم موقعیت های زیادی برای شیطنت داشتم ولی هر بار افکار منفی (نکنه شریک زند گیم بفهمه …نکنه زندگیمو از دست بدم و آبروم بره و…)آره این فکرا باعث شده که شیطنت رو تو وجود خودم سر کوب کنم و با هیچکس نباشم اما تو دوران مجردی خیلی شیطون بودم
بگو دوستان استفاده كنن ؛-)
منم قبلانا یواشکی شیطنت میکردم مثل همه متاهلای دیگه اما دیگه الان باهم زن و شوهری شیطنت میکنیم یواشکی هم نیست
عذاب وجدان نداریم فازشم بیشتره
البته واسه كسايي كه دوس داشته باشن
بگو واسه بچه ها ???
دوستان واسه ضربدري و اين داستانا كلي تاپيك هست
اين تاپيك با اونا فرق داره
لطفا خصوصي پيشنهاد ندين
ممنون
الان که متاهلیم هم من هم خانمم رابطه آزاد داریم… بدون اینکه از هم پنهون کنیم. باهم راحتیم و لذت میبریم
از خواهر زن نگو كه دل اكثر مرداي متاهل كبااابه واسه خواهر زنشون
جالبه آقایون بیشتراز اینکه ازطرف خانومشون تحریک بشن دنبال شیطنت باخواهرخانوماشون هستن.خوووچه کاریه ازاول میرفتین دنبال خواهرخانوم محترم وبا اون وصلت میکردین
نه دیگه اگه با اون یکی خواهره هم وصلت کنی باز دلت پیش اون یکیههه (dash) (dash) (dash)
اره ديگه
كلا خواهر زن شيطنت برانگيزه
مگه اينكه خيلي چش پاك باشي
من متاهلم و چون شوهرم زیاد ماموریت میره معمولا در غیابش وقتی تحریک میشم با مردای دیگه سکس دارم
اینقد شیطنت کردم که نمیدونم کدومش رو بگم . شاید هیجان انگیزترینشون رابطه با خواهر زنم باشه. اگه ب نظرتون جذابه تا بگم…
تعريف كن
البته نه خيلي با جزييات
قرار نيس كسي بياد اينجا جق بزنه خخ
سلام اگه يواشكي داشتي تعريف كن
از خواهر زن نگو كه دل همه كبابه خخخ
افرین بر تو. عاشقه خانمهای زرنگ و شیطونم
از خواهر زن نگو كه دل همه كبابه خخخ
حدود دوسال نقشه کشیدم و طراحی کردم تا بالاخره تونستم خواهرزنم رو راضی کنم و توی دلش جا باز کردم. بیشتر از سه سال باهاش رابطه داشتم و حداقل هفته ای یکبار باهم سکس داشتیم و چون دختر بود از پشت فقط سکس داشتیم. ولی واقعا بی نظیرترین بدن دنیارو داره و سکس با خواهرزن لذت بخش ترین سکس دنیاست
یکی از شیطنتهای خاطره انگیزم ۲ سال پیش اتفاق افتاد. خانواده زنم شهرستان زندگی میکنن واسه همین زن و بچه ام رفته بودن یکی دو هفته بهشون سر بزنن. همون موقع عروسی یکی از همکارام دعوت بودم که حوصله نداشتم برم. رفتم گلفروشی گل سفارش بدم براش بفرستم. دو تا دختر تو گلفروشی بودن که یکیشون نظرم رو جلب کرد. من تو انتخاب گل مردد بودم که همون دختره که فهمیده بود حواسم بهش هست اومد جلو و خودش شروع به اظهارنظر کرد.
یک تاج خوشگل سفارش دادم. وقتی کارمون تموم شد یواش در گوشش گفتم “افتخار میدی شام در خدمتت باشم؟” نگاهی کرد من هم بهش چشمک زدم. بدون اینکه حرفی بزنه، رفت پیش اون دختری که همراهش بود و گفت باید زود برگرده خونه و ازش خداحافظی کرد. من هم چند دقیقه بعد رفتم بیرون. دیدم چند متر دورتر وایساده. سوارش کردم و رفتیم رستوران. موقع شام گفتم اگر کار نداره بریم خونه قلیون بکشیم و فیلم تماشا کنیم.
خیلی اهل حال بود. رفتیم خونه و تا تونستیم تا صبح مشروب خوزدیم و سکس کردیم. بعدا بهم گفت با نامزدش دعواش شده بود واسه همین میخواسته کاری کنه که دلش خنک شه. با اینکه بعدا با نامزدش آشتی کرد اما تا یکسال باز هم رابطه مون ادامه پیدا کرد و هفته ای یکبار سکس داشتیم.