فرآیند تغییر فتیش شما شامل این مراحل است:
۱-بفهمید که چگونه شکل گرفته است.
۲-به علت ریشه‌ای برسید.
۳-بدترش نکنید.
۴-علت ریشه‌ای را تغییر دهید.

قدم اول:چگونگی شکل‌گیری‌اش را بفهمید

اگر می‌خواهید بدانید که چطور فتیش خود را تغییر دهید، اول باید بفهمید که چگونه شکل گرفته است. معمولا به ترکیبی از سه مکانیزیم (همه یا برخی‌شان) می‌رسید.
۱-شرطی شدن: وقتی که پیوندی در مغز بین چیزی و سکس به خاطر تجربیات تکرارشونده شکل می‌گیرد. فتیش‌های مربوط به اشیا و لباس معمولا اینگونه‌اند. برای مغز شما چیزی تداعی‌گر لذت می‌شود.
۲-حک شدن: پیوندی در مغز بین چیزی و سکس به خاطر تجربه‌ای که معمولا در کودکی اتفاق می‌افتد، شکل می‌گیرد.
۳-سپر عاطفی: فتیش‌های مفهومی یا سناریویی از این مکانیزم نشات می‌گیرند. یعنی وقتی احساسی ریشه‌ای به لذت جنسی تبدیل می‌شود. ما از شرایطی که احساسات خاصی را برمی‌انگیزند، تاییدی لذتبخش دریافت می‌کنیم.
تقریبا همیشه ترکیبی از این سه تا را شاهد هستیم. همه‌ی ما پیوند‌هایی در مغزمان شکل می‌دهیم؛ همه تجربه‌های کودکی داریم و همه‌ی ما احساسات و ترس‌های عمیقی داریم.

چگونه فتیش را تغییر دهیم:شرطی شدن

معمولا برای همه‌ی فتیش‌هاست. مخصوصا برای تقویت فتیش. ولی به طور خاص برای فتیش‌هایی که مربوط به اعضای بدن، لباس زیر یا اشیا جنسی هستند.
وقتی مکررا چیزی را به همراه سکس/لذت/عاطفه/عشق/ تحریک و … ببینیم، فتیشی برای آن چیز ایجاد می‌شود. چون پیوندی در مغزمان به وجود می‌آید.
محققان در دهه‌ی شصت میلادی به گروهی از مردان عکس زنان لخت را در کنار تصاویر غیرجنسی چکمه نشان دادند. محققان فکر کردند که بعد تکرار این عمل، مغز این مردها شروع به ایجاد پیوندی بین چکمه و تحریک می‌کند. همین طور هم شد؛ بعد از نشان دادن چند باره‌ی چکمه در پس زمینه‌ی جنسی، توانستند فتیش چکمه را در این مردان به وجود آورند. فقط با ایجاد پیوندی در مغزشان بین چکمه و تحریک شدن (و سپس این فتیش را از کل شرکت‌کنندگان پاک کردند).
اگر مرتبا در حین تحریک جنسی با چیزی مواجه شوید، برای مغز شما، آن چیز تداعی‌گر سکس و لذت می‌شود و این یک راه ایجاد فتیش است.
معمولا احتمال این اتفاق در دوران بلوغ زیاد است. در این زمان ما طبیعت جنسی خود را کشف می‌کنیم و بیشترین اطلاعات را درباره‌ی سکس می‌آموزیم‌. ولی در هر زمانی ممکن است اتفاق بیفتد.
شرطی شدن در همه‌ی فتیش‌ها نقش دارد. هر چه بیشتر چیزی را به تحریک جنسی ربط دهید، پیوندش قوی‌تر خواهد شد.
در واقع، شرطی شدن در هر میل جنسی‌ای نقش دارد. دلیل اینکه برخی بلوندها را بیشتر از سبزه‌ها دوست دارند یا باسن را بیشتر از پستان، بیشتر به خاطر همین تداعی‌هاست.

چگونه فتیش را تغییر دهیم:حک شدن

فتیش‌های عجیب و غریب نسبت به اشیای غیر جنسی مثل فوت فتیش.
اساسا وقتی است که ما پیوندی بین فتیش و تحریک جنسی/عشق/عاطفه/ پذیرفته شدن ایجاد می‌کنیم. فرقش با شرطی شدن این است که این پیوند ممکن است تنها با یک بار تجربه ایجاد شود؛ مخصوصا اگر تجربه در کودکی رخ داده باشد.
کودکی زمانی است که ما بیش تر از هر موقع دیگر از زندگیمان تحت تاثیر هستیم؛ چون داریم همه چیز را درباره‌ی بودن در این دنیا می‌آموزیم. اگر در طی این مدت، بین یک چیز و عشق/لذت/محبت رابطه ایجاد کنیم، تا ابد در ذهنمان حک می‌شود. یک تحقیق مهم درباره‌ی منشا فوت فتیش بیان می‌کند: کودکی که چهار دست و پا روی زمین می‌رود، مدام پاهای مادرش را می‌بیند و پای مادر برایش تداعی‌گر عشق/محبت/ پذیرفتن است. اینطوری، رابطه‌ی بین پا و عشق در ذهنش حک می‌شود.
راجع به مردی شنیدم که فتیش بادکنک داشت. او ادعا می‌کرد که به خاطر تجربه‌ای در اوایل زندگی‌اش دچار فتیش شده؛ چون بادکنک برایش شگفت‌انگیز بود و این شی برایش تداعی‌گر لذت شد.
فتیش چرم و لاتکس می‌تواند به خاطر تجربه‌های اولی که پیوندی بین آن مواد با لذت ایجاد کردند، شکل گرفته باشد.
ولی فقط لذت نیست. پیوند با عشق یا محبت هم می‌تواند ایجاد فتیش کند.
پس برای اینکه بفهمیم چگونه فتیشمان را تغییر دهیم، باید اول به مواجهه‌های اولیه با آن فتیش فکر کنیم. آیا خاطره‌ای از بچگی خود دارید که آن چیز را به صورت غیرجنسی دوست داشته باشید؟ آیا آن چیز برایتان تداعی‌گر لذت/عشق/ محبت است؟

چگونه فتیش را تغییر دهیم: سپر عاطفی

این هم احتمالا در تمام فتیش‌ها ایفای نقش می‌کند ولی معمولا برای سناریوها و مفاهیم رایج است تا اشیا. مثلا بانداژ (اسارت)، سلطه‌گری/سلطه‌پذیری، سادیسم/مازوخیسم، سکس ملاعام، تحقیر، محارم، تجاوز، کاکولدی، اسناف( پورن قتل) و …
این فتیش‌ها درد عاطفی را به لذت جنسی تبدیل می‌کنند. همه‌ی ما درد عاطفی عمیق داریم. ترس از تنها ماندن، نیاز به کنترل کردن، ترس از عاجز ماندن یا احساس ناکافی بودن. این چیزها در اوایل کودکی به وجود می‌آید و می‌تواند روی باقی عمرمان تاثیرگذار باشد.
مغز ما از شرایطی که این درد را بازسازی می‌کند لذت می‌برد؛ برای اینکه بتواند از ما در مقابل احساسات دردناکی که برانگیخته می‌شوند، حفاظت کند. با تسلیم شدن در مقابل درد یا انتقالش به شخص دیگر، می‌توانیم تاییدی لذت بخش از مواجهه با این ترس‌های عمیق و احساسات دردناک بگیریم.
پس در فردی که ترس از ناتوانی دارد ممکن است فتیش اسارت و عاجز ماندن شکل گیرد. عمیق‌ترین ترسشان به بزرگ‌ترین لذتشان تبدیل می‌شود. راهی برای حفاظت از خودشان.
به طور مشابه، فردی که ترس از ناتوانی دارد، ممکن است فتیش به اسارت کشیدن کس دیگر را داشته باشد؛ چون با بازی در نقش مهاجم خود را از درد جدا می‌کند. کسی که ترس از افشا شدن، آسیب پذیری یا بی آبرویی داشته باشد ممکن است از سکس در ملا عام لذت ببرد. کسی که ترس از ناکافی بودن دارد ممکن است از شرایطی که ناکافی بودن را تشدید می‌کنند مثل تحقیر لذت برد. این شرایط دردناک خواهند بود پس مغز آنها را طبق مکانیزم‌های بقا به لذت تبدیل می‌کند تا از ما در مقابل احساساتی که عمیقا آزاردهنده هستند حفاظت کند.
رایج است که با تابو ها هم تحریک شویم. بچه‌های کوچک به خاطر شیطنت کردن تنبیه می‌شوند و می‌فهمند که شیطنت رفتار بدی است. این مساله می‌تواند در ذهن ما احساسی ابدی را پیرامون هر آنچه شیطنت محسوب می‌شود حک کند. برای همین است که چیزهای تابو لذبتخش هستند. مغز از شیطنت لذت می‌برد تا همان احساسات دردناکی که در کودکی تجربه کردیم دوباره به سراغمان نیاید.
تذکر مهم: فتیش‌ها ممکن است به خاطر احتیاجات برطرف نشده به وجود آیند. مثلا آیا از نظر اجتماعی احساس رضایت می‌کنید؟ آیا احساس تعلق دارید؟ آیا نیازتان به عشق، احترام و پذیرفته شدن به همانگونه که هستید برآورده می‌شود؟ یا سعی دارید کس دیگری باشید؟

چگونه فتیش را تغییر دهیم قدم دوم: به علت ریشه‌ای برسید

شرطی شدن و حک شدن

در شرطی شدن و حک شدن علت ریشه‌ای، پیوند بین فتیش و تحریک است. مغز شما لینکی بین شی و تحریک ایجاد کرده است. به جای اینکه ان چیز را به صورت طبیعی ببینید، بهش نگاه جنسی دارید چون برایتان تداعی‌گر سکس است. به همین سادگی.
سپس اگر می‌توانید، سعی کنید بفهمید که فتیش چگونه شکل گرفته است. به اولین خاطره‌های مربوط به آن موضوع فکر کنید. شاید با چرم تجربه‌ی اولیه‌ای داشتید که منجر به فتیش چرم شده است. شاید اولین بارهایی که خودارضایی کردید با کاتالوگ‌های ویکتوریا سیکرت( برند لباس زیر) بوده است و منجر به فتیش جوراب شلواری، جوراب لانه زنبوری و جوراب بنددار شده است. شاید با گذشت زمان این فتیش شدیدتر و خاص تر شده. یا شاید بعد از دیدن زنی که در تخت خواب پاشنه بلند پوشیده، پاشنه بلند برایتان تداعی سکس می‌کند. بفهمید که از کجا شروع شده است. برخی چیزها خیلی زود شکل می‌گیرند. مثلا قبل سه سالگی. پس اگر نتوانستید به خاطر بیاورید نگران نباشید. چیزی که مهم است دانستن این است که شما یک تداعی ذهنی بین آن چیز و لذت برقرار کردید.

سپر دفاعی

اینجا خود احساسات علت ریشه‌ای هستند. مثلا عجز، دست رد به سینه خوردن، ناکافی بودن، بیچاره بودن، عذاب وجدان، طرد شدن، تنهایی، آسیب‌پذیری، شرم، تشویش و خیلی چیزهای دیگر. تعیین کنید که فتیشتان دقیقا حول چه احساسی می‌چرخد.
برای فتیش‌هایی که “مطیعانه” هستند می‌توانید از خود بپرسید:" یک انسان نرمال در این شرایط چه احساسی بهش دست می‌داد؟" فتیش‌های تحقیر حس ناکافی بودن ایجاد می‌کنند. یک حس عمیق شرم و پست بودن. اسارت ایجاد احساس عجز و آسیب‌پذیری می‌کند.
برای فتیش‌هایی که "سلطه‌گرانه"هستند هم به همین منوال است ولی برعکس. به جای اینکه نقش قربانی را بازی کنید، نقش مهاجم را بازی می‌کنید. شرایط همچنان احساسات ناخودآگاه را به لذت تبدیل می‌کند. مثلا دست و پای کسی را بستن تلاشی است برای بهبود حس عجز و آسیب‌پذیری خودتان ولی این بار در نقش فاعل. کسی را تحقیر کردن مربوط به احساس ناکافی بودن در خودتان است. تجاوز مربوط به بیچارگی است و …
فتیش ادرار حس شرم/گناه/ناتوانی را شهوانی می‌کند. Asphyxiation (جلوگیری از تنفس)= بیچارگی. ABDL اطلاعات بیشتر کلیک کنید =ناکافی بودن،بیچارگی، تهی بودن. محارم=احساس گناه و شرم، طردشدگی و ناکافی بودن. اعضای بدن= ضعف، بی حسی، تهی بودن، آسیب‌پذیری. اشیا/لباس= ترس از صدمه زدن به دیگران، جداافتادگی. این لیست تماما طبق نظر یک نویسنده/روانشناس است. در آخر این خودتان هستید که بسته به احساساتان، این موارد را شناسایی می‌کنید.
به خاطر داشته باشید که معمولا در تجربه‌های جنسی به دنبال مهر تایید می‌گردیم. فتیش شما چگونه این تایید را فراهم می‌کند؟ یک بار به مردی که فتیش BBW داشت کمک کردم. او زنان چاق را دوست داشت. او متوجه شد که این باعث می‌شد احساس امنیت داشته باشد و ترس از رد شدن را تسهیل می‌کرد. چون فکر می‌کرد زنان چاق هیچ وقت دست رد به سینه‌ی او نمی‌زنند؛ چون خودشان خیلی عیب و نقص داشتند. او نگاهی بالا به پایین به انسان‌های چاق داشت؛ پس چاقی برایش به تور نجاتی تبدیل شد که توهم عشق واقعی و پذیرفته شدن را به او می‌داد. چون مغزش زنان چاق را مساوی با احتمال صفر رد شدن در نظر می‌گرفت. برای همین زنان چاق از نظر شهوانی به او اعتبار می‌بخشیدند.
علت ریشه‌ای این مرد: عزت نفس پایین و احساس ناامنی به همراه تداعی های اشتباه نسبت به چاقی و زنان چاق.
به احساسات پس پرده‌ی فتیش نگاه بیندازید. دنبال درد بگردید. این درد راهنمای شماست در جست‌وجوی آنچه در درونتان است. همان، دلیل ریشه‌ای است.