چیزهایی که در مورد رابطه با یک هوشگرا (Sapiosexual) باید بدانید
اگر بهجای سلفیهای در باشگاه، جذب کتابها و کتابخانهی یک شخص میشوید، ممکن است شما یک هوشگرا باشید. همچنین اگر قرارهای ملاقات در موزهها را ترجیح میدهید، به نویسندههای مجلات ادبیاتی بسیار علاقمند هستید یا با تواناییهای تجملی و خاص افراد مثل پیانو زدن، از خود بی خود میشوید، ممکن است یک هوشگرا باشید. قسمت آخر [جمله قبل] کمی اغراقانگیز است اما این نشان میدهد که برای هوشگراها هوشمندی و هوش پارتنرشان که میتواند شامل سرگرمیهای شخصی او یا اطلاعات عمومیاش باشد، در اولویت است. در واقع هوشگراها نه تنها به هوش پارتنرشان اهمیت میدهند و برایشان اولویت است بلکه با آن تحریک نیز میشوند.
دکتر تاری مَک، یک روانشانس درمانگر و متخصص رابطه میگوید:
“بعضی عقیده دارند که هوشگرایی در واقع یک تمایل جنسی واقعی است، در حالی که بعضی آن را یک تمایل مکالمهای {۱} مینامند. مانند هر تمایل یا ترجیح جنسی دیگری، هوشگرایی نیز شامل یک طیف است. بعضی از هوشگراها خالصا توسط هوش افراد تحریک و به هوش آنها جذب میشوند و بعضی دیگر هوش افراد را صرفا یکی از جذابترین ویژگیهای شخصیتی یک شخص، پارتنر احتمالی، میبینند.”
اگر توضیحات بالا، توصیفکننده شماست و شما به دنبال پارتنری میگردید که مانند شما احساس و فکر میکند، چندتا از توصیههای لاس زدن و قرار ملاقات با افرادی که ملاقات خواهید کرد، در پایین آمده است و برای شما هوشگراها ضروری است آنها را امتحان کنید.
۱. بر روی علایق و سرگرمیهای خودتان تمرکز کنید
دکتر مَک میگوید: “ما جذب آن چیزی که هستیم، میشویم. در نتیجه اگر به دنبال یک پارتنر باهوش میگردید، بایستی خود شما هم درگیر اهداف و فعالیتهای هوشمندانه شوید که بیشتر نشان دهندهی شما باشد.” کتاب بخوانید، ساز بزنید، فیلم تماشا کنید و به موسیقی گوش دهید.
“منتظر پارتنر خود برای انجام این کارها نباشید. هنگاهی که ما علایق خودمان را پرورش میدهیم، در واقع در حال پرورش خودمان هستیم، میتوانیم احساس خوشحالی کنیم و با انجام این کارها افرادی که ممکن است خودشان هوشگرا باشند را جذب کنیم.”
۲. از صحبتهای کوتاه بپرهیزید
اگر با کسی در یک برنامهی دوستیابی و یا در یک قرار ملاقات به صرف قهوه، صحبت میکنید، سعی کنید به سرعت از صحبتهای کوتاه عبور کنید. بهجای صحبت مورد آب و هوا یا ‘عارضهی شنبه’ {۲}، به سراغ موضوعات اصلیتر و مسائل مهمتر بروید. مک عقیده دارد، این صحبتهای سر راست بهترین روش برای “تشخیص دادن علایق ذهنی و پاسخ به این سوال که آیا علایق افراد با علایق شما سازگاری دارند یا خیر میباشد.”
به ایدههایی برای صحبت نیاز دارید؟ در مورد نویسنده، کارگردان و حوزههای تحصیلی مورد علاقه سوال بپرسید. مک میگوید “در حالی که به صورت ذهنی ارتباط برقرار میکنید، باید چیزهای شخصی خودتان را هم با یکدیگر به اشتراک بگذارید و سوالهای شخصی نیز بپرسید”، این کار باعث میشود که مکالمهی شما بسیار عمیقتر شود.
۳. در مکالمه جریان ایجاد کنید
اگر میخواهید بدون اینکه مستقیما بگویید یک هوشگرا هستید، نشان دهید که یک هوشگرا هستید، علاقهتان را برای در جریان نگه داشتن مکالمه نشان دهید. مک توصیه میکند “وقتی که آنها یک هدف و علاقهی ذهنی خود را به اشتراک میگذارند که بسیار در مورد آن هیجانزده اند، شما میتوانید سوالاتی نظیر ‘از چه زمانی به این موضوع علاقمند شدی’ یا ‘چه چیزی بیشتر از هر چیز دیگری تو را به این موضوع علاقمند کرده است؟’ بپرسید.”
اگر مکالمه رونده و در جریان باشد، شما احتمالا جفت مناسب خودتان را پیدا کردهاید. در غیر این صورت دکتر مک میگوید “اگر شما نمیخواهید بگویید ‘متاسفم، اما تو به اندازه کافی باهوش نیستی که برای من جذاب باشد’ میتوانید از یک دلیل عمومیتر استفاده کنید، به طور مثال ‘من فکر نمیکنم ما به اندازه کافی به درد هم بخوریم و جفت مناسبی برای هم باشیم.’ هیچگاه برای چیزی که به آن علاقه دارید و جذبش میشوید عذرخواهی نکنید، علایق ما به خودمان مربوط است!”
۴. به موزه یا تئاتر بروید
قطعا بهترین راه برقراری ارتباط درگیر کردن خودتان در موقعیتهایی است که غرق در فرهنگ میشوید. مک میگوید “به قرارهای ملاقاتی بروید که باعث شکلگیری بحثهای عمیق خردمندانه میشود و هر دو شما را تحریک میکند، مانند موزهها، خواندن یک کتاب در حضور هم، تماشای یک مستند یا هر فعالیت دیگری که به هر دو شما اجازه میدهد که به صورت ذهنی با هم ارتباط برقرار کنید.”
۵. سوالهای دشوار بپرسید
این مورد به توضیح آنچنانی نیاز ندارد، اما سارا تیک، زوج درمان حرفهای، میگوید، بسیار مهم است که در نظر داشته باشید “مکالمهی شما باید دوطرفه، درگیرانه و چالش برانگیز باشد.”
به هیچ عنوان از اینکه تمرکز خود را بر روی هوش به عنوان یک اولویت قرار دهید، خجالت نکشید، تیک میگوید “پارتنرهای باهوش ما را به چالش میکشند و دنیا را برایمان به مکان پرطراوتتر و جذابتری تبدیل میکنند. این تازگی و هیجانزدگی در کنار یادگیری و کاوش کردن باعث صمیمیت بیشتر در روابط میشود.”
۶. نگران گفتن چیزهای خیلی نِردی {۳} نباشید
میخواهید نسبت به یک بُردگیم، یا یک مسابقهی اطلاعات عمومی و معماها علاقه و کنجکاوی زیادی نشان دهید؟ دقیقا همین کار را انجام دهید. تیک میگوید “رابطه و ملاقات باید شامل فعالیتهای تحریک بر انگیز ذهنی نیز باشد.” حتی اگر حوصلهی شما در یک صبح جمعه سر رفته باشد، ممکن است به حل کردن جدول، سودوکو یا دادن تستهای آیکیو مشغول شوید.
۷. به آنها مجموعه کتابهای اروتیک هدیه دهید {۴}
به سرعت شروع به مبادلهی کتاب کنید، در ابتدا از این کار به عنوان یک دلیل برای ملاقات یکدیگر و سپس از این کار به عنوان یک راه برای بهکارگیری و به چالش کشیدن مغز هم استفاده کنید. این کار نه تنها یک بهانه بسیار عالی برای صحبت کردن در اختیارتان قرار میدهد، بلکه کمک میکند که به وسیلهی علایق مشترک ادبی، با هم ارتباط بهتری را برقرار کنید.
شما حتی میتوانید کل مدت یک ملاقات را حول مطالعه و بررسی کتابهای کتابخانه، بحث در مورد نویسندههای مورد علاقه یا بازدید از یک کتابفروشی قدیمی و خاکگرفته کنید. اگر شما هر دو تحصیلاتی در زمینهی زبان و فلسفه داشته باشید، بدین ترتیب بسیار محمتل است که به سرعت بین قفسهها عاشق هم شوید.
توضیحات مترجم
۱: تمایل مکالمهای در واقع ترجمهی conversational orientation است که در واقع به معنی تمایل برای مکالمه و بحث کردن در مورد موضوعات خاص با یک شخص، علیالخصوص یک عضو خانواده، است
۲: عبارت عارضهی شنبه در واقع برگردان Case of the Mondays است که در واقع به معنی یک حالت ناخوشایند است که ناشی یک هفتهی کاری یا یک هفتهی پرفشار است که حالا چون هفتهی ما از شنبه شروع میشه به عارضهی شنبه ترجمهش کردم!
۳: نِردی تلفظ واژه Nerdy به فارسی است.
در واقع Nerd به کسی گفته میشود که بسیار درگیر یک چیز خاص که دیگران عموما درگیر آن نمیشوند، میشود. این کلمه در زبان انگلیسی هم بار معنایی مثبت دارد هم بار معنایی منفی. (البته عموما منفی)
در واقع به فرد دست و پا چلفتیای که فقط درگیر یک موضوع خاص مثل درس یا بازی است میتواند نِرد گفته شود.
بهطور مثال به فردی که کل عمرش درس خوانده و خرخوان (چه واژهی زشتی! -.-) بوده و مهارتهای اجتماعی را نیاموخته است، نرد گفته میشود یا به فردی که همهی جزییات و واقعیتها را در مورد جنگ ستارگان میداند، نرد گفته میشود. (مثلا اینکه سهگانهی اصلی چند دقیقه است، اصلا هم منظورم خودم نیستم که اینو میدونم :دی)
واژه Nerdy هم در واقع صفت نِرد است که به گفتهها یا کارهایی گفته میشود که گفتن یا انجام دادن آنها فقط از یک نِرد بر میآید.
توضیحات اضافه
کلمه نرد معادل فارسی درستی ندارد اما نزدیکترین چیز به آن ‘خوره’ است، مثلا به فردی که بسیار در مورد کامپیوتر میداند، خورهی کامپیوتر گفته میشود. (Computer Nerd)
نرد هر چند معنای متضادی با گیک (geek) ندارد، ولی اغلب در نقطه مقابل آن به کار میرود. . معنی اصلی کلمه nerd یعنی یک شخص غیرجذاب و آزاردهنده یا رنجآور که ممکن است با استعداد و زیرک باشد اما میخواهد که روی حرفه های غیراجتماعی تمرکز کند. در واقع شخصی است که از نظر فکری روی یک موضوع خاص تمرکز شدید دارد و از نظر اجتماعی با مشکل مواجه است در حقیقت. فرد نرد (nerd ) زمان زیادی را صرف کارهایی میکند که برای عموم مردم جذاب نیست.
اطالاعات بیشتر
۴: در متن اصلی آمده است که کتاب Delta of Venus را هدیه دهید. این مجموعه کتاب شامل ۱۵ داستان کوتاه اروتیک است که در سال ۱۹۷۷ منتشر شده. در ترجمه، به این علت که حدس زدم خوانندگان با این کتابها آشنایی نداشته باشند، به ذکر کتابهای اروتیک اکتفا کردم.
نظر شما در مورد رابطهی عاطفی با یک هوشگرا چیست؟
↩ ShivaBanoo
🌹 🌹 🌹
متاسفانه تاپیکهای این سری موضوعی تموم شد دیگه. :(
فوق العاده بود. به نظرم هوش گرا ها در رابطه جنسی و کلا در رابطه عاطفی بردباری و مدارای بیشتری با پارتنر خویش به خرج بدهند
هوش گرایی با این اوصاف که گفتین بیشتر یه استایل جنسی هست تا گرایش. یعنی باید پارتنر جنسی آدم با سبک زندگی همخوانی داشته باشه
بالاخره یکی در موردش تعریف کرد که بقیه هم بدونن چیه
برای همه باس توضیح میدادم
آخیش
راحتم کردی
واقعا الان رسیدم به درک از بخورد خودم از رابطه جنسی
دقیقا همین طور که گفتی بنایی شد برا مطالعه ی بیشتر اصلا متوجه این مطلب نبودم که این رفتار ها شخصی من حاصل گرایش خاص باشه
به طور صد در صد بنده از این رفتار پیروی میکنم
زمانی که ازم سوال سخت می پرسن جوری هیجان پیدا می کنم که حد نداره با ریزترین جزئیات توضیح دادن جوری باقی متوجه بشن
خیلی وقتا هم دیدم لباس خاص اروتیک یا لخت بودن حتی اندازه مواردی که شما گفتی هیجان نداره و کاملا عادی هست !
کاهی جایی که می خوام سکس کنم حل معمای محل برام جذاب تر
محلی که جدید باشه مثل باغ یا هتل
خودم سوال می سازم خودم حل میکنم
مثلا می بینم تو باغ طرف لباس زنونه رو مبل هست شروع می کنم تا از لباس ها و باقی موارد پیدا کنم این زن چند ساله بود سکس کرده یا ن صاحب باغ چ آدمی هست واقعا لذت بخش
جای نرد می شه گفت طرف کلید کرده یا چفتی زده
معال نیست
نظر من
کلید کردن معمولا هم معنی منفی داره
↩ ShivaBanoo
ای جووووونم این هوش وذکاوت تو منو کشته گرایشات هوشمندانه ات که دیگه نگو ونپرس . بده این هوشو ما بوخوریم جون بگیریم
من یه هوشگرا هستم و اینو وقتی فهمیدمکه توی ۱۵ سالگی جذب زشت ترین پسر دنیا شدمکه پیانومیزد و خواننده بود ، چندتا زبانمختلف بود و ورزشکار موفقی بود 😐😐
والا ما از هرکی که آشنا شدیم پرسیدیم الان چه کتابی میخونی؟ گفت چه ربطی داره
الانم سه ساله تو رابطه ام ، واسش کتاب خریدیم نخوند، ساز خریدیم چهار ماه کار کرد گذاشت کنار ولی خدا رو شکر با موزه خیلی اوکیه
یه رابطه سخت .به خصوص خود بدبخت شون
گاهی جفت شونم هوش گران ولی خوره شون متفاوته
گاهی بعضیا فقط ژست هوش گرایی رو میگیرن یکم که قاطی میشه هوش پایین خودش میکوبه تو ذوقت یا جدیدا خیلی مد شده خودشونو اهل کتاب و فیلم و موسیقی نشون میدن بعد کتابایی که میخونن و نگاه میکنی در عجب هزینه و زمانی هستی که براش گذاشتن و خوشحالم هستن ولی ازین ورم میشه اینجوری فکر کرد که صرفا نرد شون متفاوته و نمیتونن چالش جذاب دو طرفه ای ایجاد کنن
در کل من فکر میکنم ما نمیتونیم خودمونو بگنجونیم تو این تعاریف و بگیم خوب من این مدلی ام و باید یه تایپ ایکس حتما پیدا کنم.زندگی ازینم سخت تر میشه خودم رو مود باشم خودمو با سر و کله زدن با ادما و تایپای مختلف سرگرم میکنم چیزای بامزه ای گاهی پیش میاد گاهی ام عکسش
↩ Mojitaba65
تو میگی هوشگرایی اون فکر نمیکنم همچین ادعایی داشته باشه .الانم بجای عیب گذاشتن و دست زدن به اندازه های اون بنده خدا برو دنبال چیزی که خودت میخوای و راضیت میکنه اون طفلک ام همینجوری که هست حتما ایده آل و رویایی ترین برای یه نفر دیگس.به خودت و او محبت کن برو پی کارت
ساپیوسکشوال بودن به خودی خود سخت هست. چه برسد به اینکه تازه همجنسگرا هم باشی. دقیقا در محل زندگی خودت انگار تبعید شدی و هیچ هم زبانی نمیتونی بیابی