تصمیم گرفتم برای یک ماه کیر شوهرم را ساک نزنم
این کار سختتر از آنچه بود که گمان میرود
نگارنده: خانم Krista Mcharden
در تاریخ: Sep 22, 2015
وقتی سردبیرم پیشنهاد داد برای یک ماه ساک زدن را کنار بگذارم پیش خودم گفتم «کجا را امضا کنم؟!»، اولاً آدمی نیستم که بخواهم کسانی که فکر میکنند ساک زدنِ کیر عملی باشکوه و زیباست (این آدمها افسانهای نیستند، واقعاً وجود دارند!) را قضاوت کنم ولی از طرفی آدمی هم نیستم که موقع گذاشتن کیر در دهانم هیجانزده بشوم! به نظر من مردم به دو دلیل کیر پارتنرشان را ساک میزنند:
من تقریباً هفتهای چند بار کیر شوهرم را ساک میزنم، فقط هم به خاطر این که خرجم را میدهد… شوخی کردم! چون من عاشقش هستم و او هم عاشق این است که کیرش ساک زده شود و خوشحالی او مرا هم خوشحال میکند و به نظرم این بخشی از یک زندگی جنسی سالم و نرمال است. گاهی وقتها از ساک زدن کمی لذت هم میبرم ولی اگر کسی پیشنهاد کند که برای یک ماه ساک زدن را کنار بگذارم مطمئن باشید دستش را رد نمیکنم! البته شوهرم خیلی عاشق این ایده نبود و ازم پرسید «این کار را برای مقالهات میخواهی انجام بدهی؟ مگر من چه بدیای به مجلهتان کردهام؟» من هم گفتم «آری، نمیدونم شاید کار خیلی بدی کرده باشی که خودت هم ازش خبر نداری!».
برویم سر اصل مطلب!
روزهای اول مثل آب خوردن بود چون با ترفندهای مختلف سکسی سرش را گرم میکردم، منظورم از «سکسی» این است که مجبورش کردم یک شام تمام و کمال درست کند و بعد از خوردنش آنقدر خسته بودیم که اصلاً به سکس فکر هم نکردیم! برای چند روز دیگر همین روند را ادامه دادم، البته این بار با ترفندهای سکسی واقعی (جزئیاتش را بعداً میگویم، نمیخوام فعلا دود از سرتان بلند شود!) با یک چشمبههمزدن هفتهی اول به خوبی و خوشی گذشت…
هفتهی دوم هم تقریباً شبیه هفتهی اول بود ولی اوضاع داشت کمی عجیب و غریب میشد. یک بار حواسام نبود و داشتم میرفتم پایین که کیرش را ساک بزنم ولی به محض این که دهنم به سر کیرش نزدیک شد یک چیزی در مغزم جرقه زد و دهنم را کنار کشیدم و بلند گفتم «ای وای حواسم نبود! دیگر این کار را نمیکنم!» شوهرم هم یادآوری کرد که قرار است تا یک ماه این کار را برایش انجام ندهم و قرار شد بعداً درموردش با هم حرف بزنیم. پس از این اتفاق هردویمان حس خوبی نداشتیم و کلاً بیخیال سکس شدیم و شروع کردیم به کتاب خواندن تا این که خوابمان برد، چقدر هیجانانگیز!
صبح روز بعد یک حس سردی بینمان بود ولی از آن نوع سردی که به خاطر یک هفته سکس نداشتن به وجود میآید نبود. این اولین باری بود که ساک نزدن در سکسمان روی رابطهمان خارج از سکس تاثیر گذاشته بود که به نظرم خودش نشانهی این است که با آدم درستی ازدواج کردهام.
ولی همین جا بود که فهمیدم حذف کردنِ چیزی از روال و روتین سکس میتواند روی کل زندگی جنسی تاثیر بگذارد. من و همسرم روال سکس خودمان را داریم (گاهی وقتها هم کارهای جدیدی را امتحان میکنیم ولی اکثراً روال خودمان را داریم.) و وقتی بخشی از آن را حذف میکنیم تعادل همه چیز بر هم میخورد! حس میکردیم یک جای کار میلنگد. مثل تماشا کردن «One Direction» بدون “Zayn” بود، لزوماً بد نشده ولی مثل قبل نیست.
هفتهی بعدش تصمیم گرفتیم کارهای جدیدی را که قبلاً به انجام آنها عادت نداشتیم را به زندگی جنسیمان اضافه کنیم تا جای خالی بلوجاب را پر کنیم. فانتزیها، نقش بازی کردن، ویبراتور مقعد و هر چیز دیگری که فکرش را بکنید را امتحان کردیم. خیلی خوش میگذشت ولی واقعاً خسته میشدیم چون قبلاً آنها را فقط در تولد و مناسبهای خاص انجام میدادیم و انجام آنها چند بار در هفته واقعاً انرژی زیادی از ما میگرفت. منظورم فقط جنبهی فیزیکی نیست، فکر کردن این که چگونه از گردگیر دستی برای تحریک هم استفاده کنیم از نظر ذهنی هم انرژیبر است! واقعاً به حدی رسیده بود که حاضر بودم به ساک زدن برگردم و لباسهایی که برای نقشبازی کردن میپوشیدم را کنار بگذارم.
در هفتهی آخر داشتم به روند زندگی جدیدم عادت میکردم، مثل وقتی که رستوران مورد علاقهتان بسته میشود و اوایل ناراحتکننده و عجیب است ولی پس از مدتی این حسها میگذرد و به روزهای خوشی که آنجا داشتید فکر میکنید. رابطهی من با ساک زدن هم همینطور بود. البته شوهرم مثل من فکر نمیکرد، او به شوخی یک تقویم درست کرده بود و مثل زندانیها هر روز ماه رو یکییکی خط میزد تا ماه تمام بشود… آدم اینقدر داراماتیک مگر داریم؟!
با یک چشم بر هم زدن ماه تمام شد، رستوران دوباره بازگشایی شد و من در مراسم افتاحیه بودم تا روبان را ببُرم و کیر شوهرم را ساک بزنم! راستش را بخواهید خیلی هم حال داد. اشتباه نکنید، اینطور نبود که از خوشحالی ساک زدن کیرش بالا و پایین بپرم (البته کیرش در دهانم بود و از لحاظ فیزیکی ممکن هم نبود این کار را بکنم!) ولی در مقایسه با قبل قطعاً حس بهتری نسبت به ساک زدن داشتم. حس میکردم باید حداقل برای مدت کوتاهی بیشتر از قبل کیر شوهرم را ساک بزنم تا آن یک ماه را برایش جبران کنم، حس میکردم به خاطر کار من مجبور شده بود برای یک ماه زجر بکشد! به اضافه موقعی که کیرش را برای بار اول ساک زدم رفت در حالت خلسه و من هم عاشق آدمهایی هستم که دیوانهی ساک زده شدنِ کیرشان هستند!
↩ Miss dragon
پرسش و پاسخ در این دو جمله، درواقع دوبخشیست:
«آری» در پاسخ به پرسش اول شوهر این خانوم بوده (این کار را برای مقالهات میخواهی انجام بدهی؟) و «نمیدونم» و باقی جمله نیز در پاسخ به پرسش دومش (مگر من چه بدیای به مجلهتان کردهام؟).
↩ Azi
تو بیا برا من ساک بزن قول میدم ۱۲ ساعت کاری تو دهنت باشه😉
جالب و روون بود ولی به نظرم نباید تو تاپیک سکسولوژی میذاشتیش