📚تنها در پاریس🌖

1399/10/23

دیگه تصمیم دارم این سری تاپیک هارو بزنم و دوتا تاپیک عکس سکسی.

قسمت قبل: جنگجوی عشق

«اگر بخت یارت بوده باشد و در جوانی پاریس را دیده باشی، خاطره‌اش یک عمر با تو باقی خواهد ماند، چرا که پاریس؛ جشنی‌ست بیکران!» این جمله‌ی معروف ارنست همینگوی به ما خاطرنشان می‌کند که پاریس نه تنها برای عشاق که برای افرادی که عاشق ماجراجویی و تجربه‌های تازه هستند بسیار دیدنی خواهد بود. جوجو مویز هم جزو نویسندگانی است که بارها به شکل پررنگی از این شهر به عنوان عنصری مهم در داستان‌های خود استفاده کرده است. جوجو مویز در کتاب تنها در پاریس روایتی از ماجراجویی و قصه‌ای عاشقانه را در هم آمیخته تا در نهایت خواننده‌ی خود را با اثری متفاوت رو به رو کند.

  • درباره کتاب تنها در پاریس و داستان‌های دیگر
کتاب تنها در پاریس و داستان‌های دیگر اثر جوجو مویز نویسنده انگلیسی خالق کتاب‌های من پیش از تو و پس از تو است. این کتاب اولین بار در سال 2016 منتشر شد و تفاوت بزرگی که با دیگر آثار مویز دارد کنار هم قرار گرفتن مجموعه‌ای از داستان‌های کوتاه است. بر خلاف کتاب‌های قبلی مویز که عمدتا رمان بودند این بار شاهد یک مجموعه داستان کوتاه از او هستیم. کتاب شامل 9 داستان است که اولین داستان آن که داستان اصلی کتاب میباشد در واقع یک داستان طولانی است که از حالت داستان کوتاه درآمده است اما داستان‌های دیگر کتاب کوتاه هستند. مویز در این کتاب هم روال گذشته را پیش گرفته است و داستان‌های روان و با احساسی را خلق کرده است. او در دل هر قصه روایتی پر از احساس دارد که در لایه‌های زیرین آن شوخ‌طبعی و طنز زیرکانه‌ای نهفته است. مویز که همواره روای قصه زنان بوده در این کتاب هم از زنانی می‌گوید که هر کدام به شکلی از زندگی خود راضی نیستند. داستان اول این مجموعه درباره‌ی دختری به نام نل است. در خلاصه داستان این کتاب آمده است: «شخصیت اصلی این کتاب «نل» دختری است که بسیار پایبند به اصول و قوانین مخصوص به خودش است. او طی یک اتفاق در زندگی خود با خود واقعی‌اش روبه‌رو می‌شود و به جای تن دادن به عادت‌های همیشگی در مقابل آن‌ها می‌ایستد و مسیری جدید را در زندگی خویش شروع می‌کند. روند تغییرپذیری شخصیت نل در این رمان به همراه اتفاقات عاشقانه‌ای که برای او اتفاق می‌افتد روند داستانی پرکششی را برای خواننده ایجاد می‌کند و این روند پرکشش تا نیمه‌های پایانی رمان خواننده را به دنبال خود می‌کشاند.»

کتاب تنها در پاریس با ترجمه‌ی «فرانک سالاری» شامل داستان‌های «تنها در پاریس»، «در میان جیرجیرک‌ها»، «عشق در بعدازظهر»، «پرنده‌ای در دست»، «کفش‌های پوست تمساح»، «سرقت مسلحانه»، «کت پارسال»، «سیزده روز با جان سی» و «فهرست خرید کریسمس» است. این کتاب از سوی انتشارات البرز منتشر شده است.

  • در بخشی از کتاب تنها در پاریس و داستان‌های دیگر می‌خوانیم
نل کیفش را برروی صندلی پلاستیکی ایستگاه جابه جا کرد و برای هشتاد و نهمین بار به ساعت دیواری نگاه کرد. در شیشه‌ای ورودی باز شد، به عقب نگاه کرد. مسافر دیزنی لند است؛ پدر و مادری با کالسکه بچه؛ بچه‌هایی که جیغ می‌کشند؛ معلوم است آن‌ها مسافت زیادی از راه را بیدار بوده‌اند، به سالن استراحت پیش از عزیمت وارد شدند.

نیم ساعت آخر، قلبش تندتند می‌زد؛ در سینه‌اش احساس بیمارگونه‌ای داشت.

زیر لب زمزمه می‌کرد: «اون می آد، تو راه، می تونه خودش رو برسونه.»

بلندگو اعلام کرد: « قطار شماره نهصد و پنجاه و یک به مقصد پاریس تا ده دقیقه دیگر سکو را ترک خواهد کرد. لطفاً به نزدیک سکو بیایید. باروبنه خود را فراموش نکنید.»

لب اش را گزید، سپس بار دیگر برای او پیامک فرستاد.

کجایی؟ قطار داره راه می افته!

از هنگام راهی شدن این پیامک را دو بار فرستاده بود تا ببیند آیا هنوز هم قرار است در ایستگاه یکدیگر را ببینند؟ وقتی پاسخی نداد، به خودش گفت، حتماً چون داخل مترو بوده پیامک نرسیده است. شاید هم رسیده بود. برای سومین و چهارمین بار همین پیامک را فرستاد. آنجا ایستاده بود، تلفن در دستانش می‌لرزید. صدای رسیدن پیامک را شنید؛ نفسی راحت کشید.

ببخشید عزیزم، درگیر کارم، نمی‌رسم.

گویی با هم قرار نوشیدن نوشیدنی گذاشته بودند. با ناباوری به تلفن نگاه کرد؛ دوباره پیامک فرستاد.

به این قطار نمی‌رسی؟ باید منتظر بمونم؟

و ثانیه‌هایی دیگر پاسخ این بود:

نه تو برو. سعی می‌کنم با قطار بعدی بیام

بیش از آنکه یکه خورده باشد؛ عصبانی شد. مردم دوروبرش ایستادند تا کت‌هایشان را بپوشند، او بی‌حرکت ایستاد و پاسخ پیامک او را داد.

اما کجا همدیگه رو ببینیم؟

جواب نداد.

درگیر کار. او در یک مغازه فروش وسایل غواصی کار می‌کند. اکنون نیز ماه نوامبر است. چگونه ممکن است درگیر کار باشد؟

به اطرافش نگاه کرد، شاید یک شوخی باشد. شاید، همین الان، با همان لبخند همیشگی از در ایستگاه داخل شود و به او بگوید که سربه سر او گذاشته است (به شوخی کردن با او خیلی علاقه دارد). بعد هم دست او را بگیرد، صورتش را ببوسد و بگوید: فکر کردی در این سفر تنهایت می‌گذارم؟

ـ اولین سفرت به پاریس رو؟

اما درهای شیشه‌ای محکم باز شدند.

مامور ایستگاه به او نزدیک شد و بلیت را خواست. «خانم؟ باید بروید طرف سکو» او لحظه‌ای تردید کرد. آیا او می‌آید؟ سپس داخل جمعیت شد. چمدان چرخ‌دارش را نیز از عقب می‌کشید. ایستاد و دوباره پیامک فرستاد: پس توی هتل می‌بینمت.





1200 👀
8 ❤️
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید .

2021-01-12 15:05:43 +0330 +0330
1 ❤️

2021-01-12 15:12:01 +0330 +0330

نظراتتون برای بهتر شدن تاپیک رو با آغوش باز پذیرام 🌹

0 ❤️

2021-01-12 15:17:33 +0330 +0330

↩ Ameob
🌹 🌹 🌹 مررررسی

1 ❤️

2021-01-12 15:17:54 +0330 +0330

↩ Sinasafa67
اره خیلی افتضاح شده!
ماه به ماه داره بدتر میشه

1 ❤️

2021-01-12 15:18:26 +0330 +0330

↩ negarmmm
خواهش جیگر 😍 ❤️ 🌹

1 ❤️

2021-01-12 15:20:49 +0330 +0330

↩ Sinasafa67
پوووووووف
اومدم مثلا ردلاین برگزار کنم ولی هیچی مثل سابق نبود!
اونموقع انقدر کص شعر می گفتیم و می خندیدیم که صفحه های تاپیک به 20 هم می رسید در عوض یه ساعت!
ولی دیشب به زور دو صفحه شد!

1 ❤️

2021-01-12 15:21:16 +0330 +0330

↩ ✩Shaylin✩
فکر کنم خلاف قوانین سایت باشه 🌹

0 ❤️

2021-01-12 15:23:20 +0330 +0330

↩ Sinasafa67
ای بابا
شما هم برید که دیگه سایت فایده نداره
خیلیا میخوان برن!

1 ❤️

2021-01-12 15:24:20 +0330 +0330

↩ ✩Shaylin✩
شت
تیکه اینا من نمی فهمم 😂 😂 😂
کار ما پشیمون کردن مشتری هامونه 🤤 😎 😛

0 ❤️

2021-01-12 15:26:03 +0330 +0330

↩ Sinasafa67
ای کوووووووووفت 😂 😂 😂 😂

1 ❤️

2021-01-12 15:27:09 +0330 +0330

↩ ✩Shaylin✩
والا
مرسی 🌹

0 ❤️

2021-01-12 15:28:00 +0330 +0330

↩ Sinasafa67
من دیگه تغییر جنسیت دادم و با نگار و شیوا ازدباج کردم 😛 😎 🤤 🤤
مزاحم نشید آقا 😒 😂 😂 😂 😂 😎

1 ❤️

2021-01-12 15:29:56 +0330 +0330

↩ Sinasafa67
😂برو گوزووووووو 😂 😂 😂 😂

1 ❤️

2021-01-12 15:31:32 +0330 +0330

↩ Sinasafa67
😂 😂 😂 😂 جلو زبونت کم اوردم
باااااااااای 😂

1 ❤️

2021-01-12 15:33:32 +0330 +0330

↩ Sinasafa67
😂 😂 😂 بوس نکن زن هام ناراحت میشنننننننننن 😛 😎 😂 😂

1 ❤️

2021-01-12 15:35:15 +0330 +0330

↩ Sinasafa67
گاه نخورررر
زارت
گوز 😂 😂 😂 😂 😂 😂

1 ❤️

2021-01-12 15:38:17 +0330 +0330

↩ Sinasafa67
😂 😂 😂 😂 دیوونههههههههههه

1 ❤️

2021-01-12 15:42:10 +0330 +0330

↩ Sinasafa67
😂 😂 😂 😂

1 ❤️

2021-01-12 18:01:59 +0330 +0330

↩ Sinasafa67
حالا واقعا میخوای بری؟

1 ❤️

2021-01-12 18:05:11 +0330 +0330
1 ❤️

2021-01-12 18:06:47 +0330 +0330

↩ Sinasafa67
😊😊

1 ❤️

2021-01-12 18:08:09 +0330 +0330
1 ❤️







‌آگهی‌های دوستیابی

نمایش آگهی های دوستیابی بستگی به علاقه شما دارد. برای دیدن آگهی مرتبط با علاقه تان لطفا پروفایل تان را » ایجاد یا ویرایش کنید «