*(انجمن کرمانیهای شهوانی)*

1391/10/17

درود برهمه همشهری های گلم عزیزای دلم همه قدیمی ها میدونند قبلا انجمنی با این نام تو شهوانی بوده ولی به دلایلی حذفش کردم امشب بسیار خوشحال شدم که باز همشهری های گلمو دور سر هم دیدم و دوباره اینجا رو راه اندازی میکنم البته به کمک دوستهای خوبم
ziyarazavi
وasal jo0n

2729 👀
0 ❤️
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید .

2013-01-06 14:33:07 +0330 +0330

انجمن راه افتاد قدم همه شما رو تخم چشم خاله

0 ❤️

2013-01-06 14:38:33 +0330 +0330

>:D< >:D< >:D< >:D< >:D< سلام سلام

0 ❤️

2013-01-06 14:40:12 +0330 +0330

[quote=ziyarazavi]>:D< >:D< >:D< >:D< >:D< سلام سلام[/quote]

.
.
.

.
چرا با دست خالی اومدی گلم

0 ❤️

2013-01-06 14:42:38 +0330 +0330

خاله جون اولا خانوما مقدم ترن دوما با چی مگه باید میامدم

0 ❤️

2013-01-06 14:48:04 +0330 +0330

[quote=ziyarazavi]خاله جون اولا خانوما مقدم ترن دوما با چی مگه باید میامدم[/quote]
.
.

.
.
امید وارم همیشه موفق باشی و سربلند خوش اومدی خونه خودته

0 ❤️

2013-01-06 14:48:10 +0330 +0330

امدوارم مثل ستارهای آسمان شهرمون توی شهوانی بدرخشه

0 ❤️

2013-01-06 14:50:44 +0330 +0330

[quote=s70]امدوارم مثل ستارهای آسمان شهرمون توی شهوانی بدرخشه[/quote]

.
.

.
. :X :X :X

0 ❤️

2013-01-06 14:51:44 +0330 +0330

[quote=خاله میترا][quote=ziyarazavi]خاله جون اولا خانوما مقدم ترن دوما با چی مگه باید میامدم[/quote]
.
.

.
.
امید وارم همیشه موفق باشی و سربلند خوش اومدی خونه خودته[/quote]

میسی خاله راستی جواب سوالامو ندادیا خاله :? :? :B :B

0 ❤️

2013-01-06 14:56:05 +0330 +0330

[quote=خاله میترا][quote=s70]امدوارم مثل ستارهای آسمان شهرمون توی شهوانی بدرخشه[/quote]

.
.

.
. :X :X :X[/quote]
.
.
.
.
انشالله به کمک هم میترکونیم

0 ❤️

2013-01-06 15:03:21 +0330 +0330

شب همگی بخیر
خداحافظی

0 ❤️

2013-01-06 15:03:53 +0330 +0330

ازشما دوست عزیزهم تشکر میکنم.هرکمکی ازمن بربیادکوتاهی نمیکنم

0 ❤️

2013-01-06 15:07:11 +0330 +0330
ديدم ميترا تاپيك زده به رسم ادب اومدم سلامى بكنم و طبق عادتم با شعر و گل اومدم.اين دسته گل و شعر تقديم به شما عزيزان_بنيامين

سپاس پروردگار حی و سبحان *** کریم و خالق و دانا و رحمان
سلام بر مردم و بر خاک کرمان ** ** سلامی گرم با عشق از دل و جان
سلام بر سرزمین با اصالت *** لگد خورده ز سم اسب شاهان
به تن بس زخمهای کهنه داری **** زظلم حاکمان نا مسلمان
سلام بر پشت بامهای قدیمی **** به بازار و حمام گنجعلیخان
به هر خشتی هنر بیند مسافر * *** رقابت میکند با فین کاشان
به چایخانه و قلیان وچایش **** کند هر رهگذر را شاد و خندان
کریمان را سزاوار است کرامت **** ز اندوه و مرارتهای دوران
سلامی بر مرادی و به خواجو **** سلامی بر زیرهو قالی کرمان
شمالش هست استان خراسان **** که باشد کعبه ای بر مستمندان
جنوبش خاک گرم دریای آبی **** که میگویند خلیج فارس ایــــــــران
دگر همسایه شرقی این خاک ***** بلوچهای دلیر استان سیستان
به غرب استان یزد و فارس دارد **** که باشد شاهراه پنج استان
عشایر هر کجایش هست ساکن ***** توکل بر خدا دارند و ایمان
طوایف در کنار هم آرام ******* لک و ترک و لر و ایل سلیمان
کنند با احترام حل مسائل **** چو سوگند است حرف ریش سفیدان
سلام بر طول و عرض بی مثالش **** سلامی بر زیارتگاه خوبان
سلامی بر مدفن شاه نعمت الله **** به شاهزاده حسین آن ماه تابان
سلام بر سید علی موسی دشتاب *** به سید سلطان فقیه و جد ایشان
سلام بر پیر غیب دشت آرزو ***** که زائر دارد از هر جای ایـــــــران
سلام بر شاه زکی با کرامت ***** هم او باشداز نسل امامان
سلام بر سید سلطان یحیی ***** که درگاهش امید بی پناهان
سلام سید سلطان حمید سنگ صیاد *** مسافر در برش بینم فراوان
بهر جایی زمن خواهند نشانی **** به ذوق گویم هستم اهل کرمـــــــان
سلام به یک یک شهرهایش **** به خرمای بم و هفت باغ ماهان
سلام من به جیرفت و به راین ***** به گلبافت و به شهداد و به سیرجان
سلام بر بردسیر و شهر بابک **** به رفسنجان و جمع پسته کاران
سلامی بر انار و جای جایش ***** سلامی بر نگار و حومه آن
سلام بر لاله زار و باغ گلها ***** گلابش سرتر از قمصر به کاشان
سلام بر راور و چترود و همسیرچ **** جبالبارز نماد برف و باران
سلامی بر زرند و پابدانا **** سلام بر کوهبنان و لـــــوت ایران
سلام بر خشکی و خاک کویرت ***** سلام دارم به استاندار کرمان
سلام بر مادران داغ دیده ***** سلام بر کودکان و نوجوانان
سلام من به پیران و جوانان ***** سلام بر شهردار و لطف ایشان
نمیپرسی حقیر اهل کجایم؟ **** چو بینم رفت بافت از یاد دوستان
همانی را که اقطاع نام بوده **** که تاریخ نام اوبرده فراوان
سلام بر بافت شهر علم و فرهنگ ***** سلام بر گردو بر باغبانان
سلام بر همجوارش شهر رابر ***** سلام بر آهو و شهر بزنجان
سلامی بر زمستان و به سرما ***** سلام دارم به بیدان و به کیسکان
سلام بر گوغر و بیدشک و شور باز **** به شصت فیچ و دهوج و بر جواران
سلامی بر مزار و گوشک و دهسرد **** به گیجو و به ارزوئیه به صوغان
سلامی بر وکیل آباد و خاکش **** سلامی بر تلاش میوه داران
سلام بر خبر و هم پارک ملی **** سلام بر شیر مردان محیط بان
سلام بر دولت آباد شهر شاعر **** سلام بر ذرت و صیفی آنان
سلام بر سادگی مردمانش ***** قناعت پیشگان با لقمه ای نان
به خط مرزی و پایان استان **** گواهش گفته تاریخ نویسان
سلام بر تپه یحیی و درونش **** که دارد او بهدل صد راز پنهان
سلام بر بانیان جشنواره ***** تشکر دارم از خدمتگزارن
شدیم مشهور بر مهمان نوازی **** * سفارش کرده اند پیوسته نیکان
قلم عاجز شد از وصف کرمان **** * ندارم جمله ای در شان و میزان
سلامی ویژه دارم بر شهیدان **** به فرزندان نیک این دلیـــــــــران
دعا بر سر بلندی تو دارم ***** تمنا دارم از درگاه منان
سلام بر جای جای شهر کرمان **** سلام بر مردم دانای کرمـــــــان
به لطف و عشق امید دارد مسافر **** دعا گویم چو شعرم گشت پایــان
شاعر عمو منوچهر

0 ❤️

2013-01-06 15:07:16 +0330 +0330
07_15.jpg
0 ❤️

2013-01-06 15:11:29 +0330 +0330

ممنون که اومدی چه امضا قشنگی
تاج سر خاله و همه کرمونی ها هستی

0 ❤️

2013-01-06 15:15:01 +0330 +0330

سلام برتمامی اهالی محترم استان 8به خصوص خانمهای محترم

0 ❤️

2013-01-06 15:15:25 +0330 +0330

[quote=خاله میترا]ممنون که اومدی چه امضا قشنگی
تاج سر خاله و همه کرمونی ها هستی[/quote]
خيلى ممنون.مارو شرمنده نكنيد
امضا موقته تا امضاى جديدم رو كار بياد.فعلا دارم روى امضام كار ميكنم

0 ❤️

2013-01-06 15:21:12 +0330 +0330

ل
ب
لب
لب
ل
بل
ب
لب
لب
ل
310472_1241832043530.jpg

0 ❤️

2013-01-06 15:22:29 +0330 +0330

[quote=بنيامين_Benyamin]
ديدم ميترا تاپيك زده به رسم ادب اومدم سلامى بكنم و طبق عادتم با شعر و گل اومدم.اين دسته گل و شعر تقديم به شما عزيزان_بنيامين

سپاس پروردگار حی و سبحان *** کریم و خالق و دانا و رحمان
سلام بر مردم و بر خاک کرمان ** ** سلامی گرم با عشق از دل و جان
سلام بر سرزمین با اصالت *** لگد خورده ز سم اسب شاهان
به تن بس زخمهای کهنه داری **** زظلم حاکمان نا مسلمان
سلام بر پشت بامهای قدیمی **** به بازار و حمام گنجعلیخان
به هر خشتی هنر بیند مسافر * *** رقابت میکند با فین کاشان
به چایخانه و قلیان وچایش **** کند هر رهگذر را شاد و خندان
کریمان را سزاوار است کرامت **** ز اندوه و مرارتهای دوران
سلامی بر مرادی و به خواجو **** سلامی بر زیرهو قالی کرمان
شمالش هست استان خراسان **** که باشد کعبه ای بر مستمندان
جنوبش خاک گرم دریای آبی **** که میگویند خلیج فارس ایــــــــران
دگر همسایه شرقی این خاک ***** بلوچهای دلیر استان سیستان
به غرب استان یزد و فارس دارد **** که باشد شاهراه پنج استان
عشایر هر کجایش هست ساکن ***** توکل بر خدا دارند و ایمان
طوایف در کنار هم آرام ******* لک و ترک و لر و ایل سلیمان
کنند با احترام حل مسائل **** چو سوگند است حرف ریش سفیدان
سلام بر طول و عرض بی مثالش **** سلامی بر زیارتگاه خوبان
سلامی بر مدفن شاه نعمت الله **** به شاهزاده حسین آن ماه تابان
سلام بر سید علی موسی دشتاب *** به سید سلطان فقیه و جد ایشان
سلام بر پیر غیب دشت آرزو ***** که زائر دارد از هر جای ایـــــــران
سلام بر شاه زکی با کرامت ***** هم او باشداز نسل امامان
سلام بر سید سلطان یحیی ***** که درگاهش امید بی پناهان
سلام سید سلطان حمید سنگ صیاد *** مسافر در برش بینم فراوان
بهر جایی زمن خواهند نشانی **** به ذوق گویم هستم اهل کرمـــــــان
سلام به یک یک شهرهایش **** به خرمای بم و هفت باغ ماهان
سلام من به جیرفت و به راین ***** به گلبافت و به شهداد و به سیرجان
سلام بر بردسیر و شهر بابک **** به رفسنجان و جمع پسته کاران
سلامی بر انار و جای جایش ***** سلامی بر نگار و حومه آن
سلام بر لاله زار و باغ گلها ***** گلابش سرتر از قمصر به کاشان
سلام بر راور و چترود و همسیرچ **** جبالبارز نماد برف و باران
سلامی بر زرند و پابدانا **** سلام بر کوهبنان و لـــــوت ایران
سلام بر خشکی و خاک کویرت ***** سلام دارم به استاندار کرمان
سلام بر مادران داغ دیده ***** سلام بر کودکان و نوجوانان
سلام من به پیران و جوانان ***** سلام بر شهردار و لطف ایشان
نمیپرسی حقیر اهل کجایم؟ **** چو بینم رفت بافت از یاد دوستان
همانی را که اقطاع نام بوده **** که تاریخ نام اوبرده فراوان
سلام بر بافت شهر علم و فرهنگ ***** سلام بر گردو بر باغبانان
سلام بر همجوارش شهر رابر ***** سلام بر آهو و شهر بزنجان
سلامی بر زمستان و به سرما ***** سلام دارم به بیدان و به کیسکان
سلام بر گوغر و بیدشک و شور باز **** به شصت فیچ و دهوج و بر جواران
سلامی بر مزار و گوشک و دهسرد **** به گیجو و به ارزوئیه به صوغان
سلامی بر وکیل آباد و خاکش **** سلامی بر تلاش میوه داران
سلام بر خبر و هم پارک ملی **** سلام بر شیر مردان محیط بان
سلام بر دولت آباد شهر شاعر **** سلام بر ذرت و صیفی آنان
سلام بر سادگی مردمانش ***** قناعت پیشگان با لقمه ای نان
به خط مرزی و پایان استان **** گواهش گفته تاریخ نویسان
سلام بر تپه یحیی و درونش **** که دارد او بهدل صد راز پنهان
سلام بر بانیان جشنواره ***** تشکر دارم از خدمتگزارن
شدیم مشهور بر مهمان نوازی **** * سفارش کرده اند پیوسته نیکان
قلم عاجز شد از وصف کرمان **** * ندارم جمله ای در شان و میزان
سلامی ویژه دارم بر شهیدان **** به فرزندان نیک این دلیـــــــــران
دعا بر سر بلندی تو دارم ***** تمنا دارم از درگاه منان
سلام بر جای جای شهر کرمان **** سلام بر مردم دانای کرمـــــــان
به لطف و عشق امید دارد مسافر **** دعا گویم چو شعرم گشت پایــان
شاعر عمو منوچهر
[/quote]
شعرت خیلی زیبا بود.وباید بهت تبریک بگم بابت تایپیک زیر سیگاری خیلی جالبه واونوخیلی دوست دارم آرزو میکنم موفق باشی .

0 ❤️

2013-01-06 15:26:23 +0330 +0330

[quote=mehrdad1357]سلام برتمامی اهالی محترم استان 8به خصوص خانمهای محترم[/quote]
.
.

.
.
.

.
معلومه از اون استان 8 های اصیل هستی

0 ❤️

2013-01-06 15:32:28 +0330 +0330

عاشق مهربونیاتم خاله جووووون

0 ❤️

2013-01-06 15:33:41 +0330 +0330

سلام به همه ی برو بچ کرمونی خاله جون تو کرمونی بودی و ما نمیدونستیم بابا ایول دمت گرم من عاشق پستاتم اصلا فکرشو نمیکردم کرمانی باشی…عاشق همتونم عشق است کرمان …حالا اگه موافقید اسم شهراتون رو هم اگه دوس دارید و مایلید رو هم بگید از خودم شروع میکنم من ماله شهر طلای سبزم…

0 ❤️

2013-01-06 15:34:33 +0330 +0330

واژه های نوببای لهجه کرمانی

همان گونه که ذکر شد، بسیاری از اصطلاحاتی که کرمانیها به کار می برند خاص همین گویش بوده که درک آن توسط خیلی های دیگر غیر ممکن است؛ به عنوان نمونه بر پایه آنچه که در کتاب “فرهنگ گویش کرمانی” آمده است، کرمانیها به جای “شکافتن” می گویند “چاکیدن”، به کسی که نتواند رازی را نگه دارد می گویند " زبون شُل"،‌"نم نمو" را به جای " کم کم" به کار می برند و به “فرد سمج” می گویند " سیسو".

کرمانیها به چیزی که تر و تازه باشد " نوببا" و به صدای ریختن ناگهانی چیزی مثل آرد در جایی محدود، می گویند “هُفی”.
انگشت کوچک دست یا پا در گویش شیرین کرمانی ها به انگشت " کاچیل" شهرت دارد. همچنین ساکنان خونگرم این خطه به سخنان تند و ناپسند و دلخور کننده " کِل قُلُمپ" و به کسی که در کاری سر از پا نمی شناسد می گویند " ور هول مُفت افتاده است".

کرمانیها به شخص بی کفایت هم “مِن مِنو” می گویند. “پِپِرمه” در لهجه کرمانیها برای “آب نبات” به کار می رود و ساکنان این خطه به چیزی که مچاله شده باشد " مُچو شده" می گویند.

از دیگر شیرینیهای این گویش، اصطلاحاتی است که به جای اسم برخی جانداران به کار می رود به عنوان مثال؛ “گاو خدا” به جای “خرخاکی”، “کاس پُش” به جای “لاک پشت” و “اسپریچو” به جای “پرستو”. و این تنها گوشه های از هزاران اصطلاح در عمق لهجه اصیل کرمانی است.

گویش کرمانی بر شکوه ادبیات فارسی می افزاید

در همین حال، رییس موسسه فرهنگی و انتشاراتی کرمان شناسی درباره ویژگیهای این گویش شیرین به خبرنگار مهر می گوید: در کرمان برای خطاب قرار دادن این و آن " واو" تحبیب به دنبال اسامی می آورند مانند “احمدو” به جای “احمد”.

محمد علی گلاب زاده می افزاید: البته این “واو” با آنچه که به عنوان “واو” تصغیر به دنبال اسامی آورده می شود تفاوت دارد هر چند که ما در کرمان به یک اتومبیل کوچک هم “ماشینو” می گوییم.

وی تصریح می کند: اما “واو” اول نشانه انس و الفت و ارتباط عاطفی و مورد دوم برای کوچک نشان دادن چیزی است.
این پژوهشگر و مورخ اضافه می کند: علاوه بر این، گویش کرمانی سرشار از واژه ها و اصطلاحات زیبایی است که پردازش آن بر شکوه ادبیات ما می افزاید.

وی می گوید: به عنوان نمونه وقتی ما کرمانیها از واژه “بشن” به معنای بدنه استفاده می کنیم گویی بخشی از زیبایی مطلب و محتوا را تامین کرده ایم کما اینکه بسیاری از واژه های مصطلح در گویش کرمانی از همین خصوصیت برخوردار است.

لهجه ای با سابقه هزار ساله

در همین حال، در کنار شیرینی های لهجه کرمانی که خاص همین گویش است نکته مهم دیگر سابقه تاریخی هزار ساله آن است؛ دکتر ابراهیم باستانی پاریزی، تاریخ دان برجسته کشور، در مقدمه کتاب “فرهنگ گویش کرمانی” در باره این گویش تصریح کرده است که کرمان لهجه خاصی ندارد اما فارسی آن بسیار قدیمی و همان است که در آتشگاه کرکویه، سرود گرشاسب را به آن زبان می خواندند.

وی گفته است: زبانی که کرمانیها از هزاران سال پیش، و پیش از آن صحبت می کرده اند باید همین زبان باشد زیرا لهجه دیگری در کرمان نمی شناسیم که ربطی به پهلوی عصر ساسانی و یا اشکانی داشته باشد.

وی ادامه داده است: لهجه خاص مردم کرمان همان لهجه “محله شهری” است و البته بسیاری از کلمات قدیم و فصیح فارسی در مورد بسیاری از اشیا وجود دارد که تنها در کرمان هنوز کاربرد دارد و در سایر شهرستانها معمول نیست.

وی تصریح کرده است: ولی این کلمات هم صورت لهجه ای خاص ندارد بلکه جزء همان زبان فارسی کرمانی است که با تلفظ خاص محله شهری به کار برده می شود.

باستانی پاریزی اذعان داشته است: مثلا عبارت معروف “کُت حوض را بِلِچ!” یعنی سوراخ حوض را با لته یا وسیله دیگری ببند و محکم کن از دو کلمه “کُت” به معنی سوراخ و “لچاندن” به معنای با زور پارچه ای را در سوراخی فرو بردن ساخته شده و هر دو فارسی قدیم دارد منتها لهجه کرمانی ادای کلمات را با کسره های اضافی و تکیه بر قسمتی از کلمه به صورتی در می آورد که مورد توجه شنونده هم گاهی قرار می گیرد.

ضبط لهجه کرمان کار بسیار سختی است

این تاریخ دان برجسته اظهار داشته است: ضبط لهجه یعنی فرم ادای کلمات فارسی، نه تنها با اِعراب معمولی امکان پذیر نیست بلکه با الفبای فونتیک هم به زحمت می توان آن را تحریر کرد.

وی گفته است: به همین دلیل همه کتابها و مقالات و یادداشتهایی که تاکنون در این باره چاپ شده این مقصود را آن طور که شایسته است برآورده نمی کند.

وی ادامه داده است: علت آن است که ترتیب کسره دادن یا ضمه دادن و نحوه طول دادن حرکتها و زیر و بم ها و توقف و تاکید روی حروف تا حدود زیادی با سایر نقاط ایران تفاوت دارد.

پایبندی تاریخی کرمانیها بر حفظ لهجه خود

با این وجود، کرمانیها خود بر حفظ این گویش اصیل همواره کوشیده اند. دراین باره رییس موسسه کرمان شناسی، با بیان اینکه لهجه و گویش یکی از ارزشهای تاریخی هر ملتی است که می تواند به آن بنازد و افتخار کند می گوید: طبیعتا لهجه ها در گذر هزاران سال از با هم زیستن مردمان هر منطقه تولد یافته و تجربه گفتمان هر ملتی است.

وی می افزاید: درباره سابقه لهجه و گویش کرمانی روایت دقیقی موجود نیست اما آنچه که روشن است اینکه این دو مقوله، نشانی از صفای باطن و انس و الفت و خونگرمی مردمی است که در طول تاریخ همواره از این جهت شهره آفاق بوده اند.

وی با بیان اینکه کرمانیها همواره در طول تاریخ بر حفظ این اصالت پا فشرده اند، ادامه می دهد: به عنوان مثال زمان حکومت ناصرالدین شاه قاجار بر ایران، عده ای از مردم کرمان راهی تشکیلات حکومتی وقت شده اند و خود را به مسئولین مرکز رسانده و به بیان حاجت خود پرداخته و اعلام کرده اند که سیل در کرمان، روستاها و خانه های ما را خراب کرده و انتظار کمک و همراهی داریم.

وی می افزاید: در آن زمان حاکم وقت به مسخره کردن این افراد پرداخته و در حالی که لهجه کرمانی را به تمسخر گرفته بود با شوخی و خنده گفت که این همه راه آمده اید که همین حرف را بزنید؟

گلاب زاده ادامه می دهد: یکی از کسانی که در میان این جمع بود به گریه افتاد که در آن لحظه حاکم با تعجب گفت مرد که گریه نمی کند و او در جواب گفت؛ گریه من به خاطر مصیبتی که بر ما وارد شده نیست گریه می کنم زیرا تو شان و شخصیت ما را ارج ننهادی و لهجه ما را به تمسخر گرفتی این را هم بدان که ما کرمانیها در مقابل آغامحمدخان قاجار و چشم هایی که او از ما درآورد گریه نکردیم و پر صلابت و استوار در مقابل همه ناملایمات ایستاده ایم.

این مورخ و پژوهشگر تاریخ اظهار می دارد: به این ترتیب می بینیم که مردم کرمان تا چه حد بر حفظ اصالت و احترام به گویش خود پایبند بوده و در این میانه هیچ چیز را سودا نمی کنند.

ترکهایی که از کرمانیها کرمانی تر بوده اند

در همین حال، دکتر باستانی پاریزی درباره حفظ اصالت گویش کرمانی در مقدمه کتاب " فرهنگ گویش کرمانی" به نکته ای اشاره کرده که خود آن را عجیب می داند.

وی گفته است: در تمام طول تاریخ، لااقل بعد از اسلام، با اینکه تمام حکام کرمان، غیر کرمانی بوده اند و بیشتر آنان ترکان، گیلکها، غز، قراختاییان، قزلباشان و بالاخره قاجارها بوده اند و اغلب انها مامور گارد و سپاه ترک به همراه داشته اند با همه اینها برخلاف بسیاری از نقاط ایران نه تنها هیچ کلنی ترک نشین مثل اطراف اراک و همدان و یا شمال خراسان در کرمان پدید نیامده بلکه همان ایل افشار و بچاقچی که ترک بوده اند و مهاجر و احتمالا تبعیدی کرمان بوده اند نه تنها لهجه کرمانی خود را از دست نداده اند بلکه از همه کرمانیها هم کرمانی تر شده اند.

باستانی پاریزی درباره دلیل این تحول زبانی گفته است: چون عموما حکام ترک و ترکانی که به کرمان آمده اند با کرمانیها ازدواج می کرده اند و زن کرمانی می گرفته اند بچه های آنها طبعا به لهجه کرمانی با مادر صحبت می کرده اند و لهجه مرد به تدریج فراموش می شده و در نهایت همه اولاد انها کرمانی خالص صحبت می کرده اند.

دلیلی ندارد از لهجه غلیظ استفاده شود

در این میان، مسئله نگران کننده فراموشی بسیاری از این اصطلاحات است که دامان این لهجه اصیل فارسی را گرفته؛ گلاب زاده، رییس موسسه کرمان شناسی در این باره به خبرنگا رمهر می گوید: یکی از مسایلی که لهجه کرمانی با آن مواجه است شیرینی این لهجه و مورد توجه قرار گرفتن آن است.

گلاب زاده برای حل این مسئله راه حلی ارایه داده و می گوید: همان طورکه ما امروز حمام گنجعلیخان را به عنوان اثری تاریخی نگهداری می کنیم اما از آن برای استحمام استفاده نمی کنیم چندان دلیلی هم وجود ندارد تا از همان لهجه بسیار غلیظ محله شهری استفاده کنیم.

وی اظهار می دارد: می توان محکمتر و با صلابت تر و با بهره گیری از واژه ها و گویش کرمانی استفاده کرد و در عین حال لهجه وارفته گذشته های دور را به عنوان وسیله ای برای سواستفاده دیگران قرار نداد به ویژه اینکه متاسفانه برخی در رسانه ها و آثار هنری تصویری وقتی آثار خود را بی محتوا می بینند برای توجه بیشتر از لهجه های مکانهای مختلف استفاده می کنند و این امر رایج شده است مانند انچه که در یکی از سریالهای ایام نوروز دیدیم.

گلاب زاده در باره فراموش شدن لهجه کرمانی هم تصریح می کند: بالاخره هر کار که انجام دهیم همه بخشهای یک فرهنگ را نمی توان حفظ کرد به خصوص با وجود رسانه های جمعی که تیشه به ریشه اصالتهای فرهنگی می زنند.

اصطلاحات کرمانی جایگزین وا‍ژه های بیگانه

اما، باستانی پاریزی در نظریاتی که درباره لهجه کرمانی ارایه کرده معتقد است تحقیق بر روی لهجه و امثال و آداب و رسوم مردم کرمان ازاین جهت حایز اهمیت است که این لهجه قدمت طولانی دارد چنانکه وقتی کسی فارسی کرمان را مثلا در روستای “خونو” پاریز یا کارزار (لاله زار بافت) می شنود چنان می نماید که گویی دارد با فارسی مردم عصر کهن صحبت می کند.

وی در این مقاله خود آورده است: این از نظر ثبات قومیت و قدمت فرهنگ فارسی امری بسیار معتبر است.

باستانی پاریزی به نکته مهم دیگری هم اشاره کرده و گفته است: زبان فارسی که در تهران و مراکز رسمی کشور رایج است متاسفانه برای بسیاری از اصطلاحات و پدیده های طبیعی و گیاهان و حیوانات کلمه خاص ندارد.

وی اضافه کرده است: این در حالی است که در لهجه های ولایات از جمله لهجه کرمانی بسیاری از اصطلاحات هست که اگر ضبط شود هم به غنای زبان فارسی می افزاید و هم احتیاج نیست که معادل آن اصطلاحات از زبانهای خارجی اخذ شود.

وی تاکید کرده است: باید واژه های لهجه کرمانی را ضبط کرد و اگر چنین شود بسیاری از لغات خارجی و لاتین و عربی را که ما به ناچار و به زحمت به خورد محصلان فارسی زبان می دهیم، از آن بی نیاز خواهیم شد.

تهیه فیلم و نوار از لهجه کرمانیها

باستانی پاریزی اما، برای حفظ لهجه و اصطلاحات رایج گویش کرمانی راه حلی دارد.

وی گفته است: با گسترش رسانه های جمعی به تدریج این لغات فراموش می شوند و بالاتر از آن خود لهجه و نحوه ادای کلمات است که فراموش می شود.

وی تصریح کرده است: تنها راه چاره این است که هر چه زودتر حتی فردا هم دیر است، نوار و فیلم لازم از نحوه بیان مردم پر شود.

این تاریخ دان برجسته اضافه کرده است: باید دستگاههای موظف شوند که خود را به روستاهای دوردست برسانند و با پیرزنان و پیرمردان پر حرف بنشینند و هر چه می گویند مخصوصا به صورت طبیعی ضبط کنند و سپس آن را در اختیار محققان قراردهند که استفاده لازم از آن بشود.

وی گفته است: ضمنا اصل آن هم باید در آرشیو باقی بماند که یک روزی اگر مردم عالم به یک زبان گویا شدند، یک چیزی باشد که بتواند به ما ثابت کند که مردمی روزگاری در جایی چنین و چنان ادای مقصود می کرده اند.

باستانی پاریزی اذعان داشته است: یکی از موارد ضبط بقایای این ذخایر ملی همین است که اشخاصی که از بطن یک جامعه برخاسته اند، بنشینند و هر چه به خاطر می آورند و هر چه از پدربزرگ ها و مادربزرگها شنیده اند روی کاغذ بیاورند و به صورت کتاب و مقاله منتشر کنند.

هر لحظه دهها کلمه فراموش می شود

وی با بیان اینکه این کار، هم شرایط دارد و مقدماتی می خواهد، تصریح کرده است: باید کسانی تعلیم ببینند که این کارها را سیستماتیک انجام دهند ولی چون ما هنوزدر ایران چنین کادر مجهزی تربیت نکرده ایم و تعداد کسانی که به این اصول آگاهند محدودند.

وی ادامه داده است: از طرف دیگر رسانه های گروهی و رادیو و تلویزیون و جراید و مجلات هرگز منتظر نمی مانند که بعد از ضبط لهجه ها به کارخود ادامه دهند و هر لحظه دهها و صدها کلمه فراموش می شود و به خاک می رود همان طور که در هر روز هکتارها جنگل نابود و سرسبزیها به کویر تبدیل می شود.

وی گفته است: باید برای حفظ این آثار فرهنگی، هر کس را به هر گونه که ممکن باشد تشویق کرد تا آنچه را که می داند و می تواند، ضبط کند.

باستانی پاریزی همچنین تاکید کرده است: چون این کارها بازده اقتصادی ندارد چاپ و انتشار آن از طرف موسسات خصوصی سود ده نیست و به همین دلیل مورد اعتنا قرار نمی گیرد و تنها موسسات فرهنگی دولتی هستند که می توانند چنین اقدامی را انجام دهند.

به هر حال، آنچه که درحال حاضردر کرمان شاهدیم، از سویی تخریب بناهای تاریخی چندین و چند صد ساله است که در واقع نماد اصالت ساکنان این منطقه بوده و زبان گویای تمدن چندین هزار ساله آن و از سوی دیگر، فراموشی بسیاری از بخش های فرهنگی این منطقه؛ ‌چه با ساختن یک فیلم و وارونه جلوه دادن غنای فرهنگی کرمان و شهرستانهایش، چه با کمرنگ دیدن قابلیت ها و توانمندیهای این استان در حفظ سابقه درخشان فرهنگی کشور و چه با مورد تمسخر قرار دادن گویش هزار ساله کرمانیها. در این میان آیا در گام اول جز خود کرمانیها، چه کسی می تواند در حفظ غنا و داشته های بی همتای خود بکوشد؟

0 ❤️

2013-01-06 15:39:05 +0330 +0330

[quote=Z A K H A R]سلام به همه ی برو بچ کرمونی خاله جون تو کرمونی بودی و ما نمیدونستیم بابا ایول دمت گرم من عاشق پستاتم اصلا فکرشو نمیکردم کرمانی باشی…عاشق همتونم عشق است کرمان …حالا اگه موافقید اسم شهراتون رو هم اگه دوس دارید و مایلید رو هم بگید از خودم شروع میکنم من ماله شهر طلای سبزم…[/quote]
.

.
.
.

.
شما بهم لطف دارین خاله یه خدمتکار شهوانی بیشتر نیست
به دلایلی فقط میتوانم بگویم کرمانیم و همه کرمانی هارو دوست دارم

0 ❤️

2013-01-06 15:40:36 +0330 +0330

[quote=خاله میترا]واژه های نوببای لهجه کرمانی

همان گونه که ذکر شد، بسیاری از اصطلاحاتی که کرمانیها به کار می برند خاص همین گویش بوده که درک آن توسط خیلی های دیگر غیر ممکن است؛ به عنوان نمونه بر پایه آنچه که در کتاب “فرهنگ گویش کرمانی” آمده است، کرمانیها به جای “شکافتن” می گویند “چاکیدن”، به کسی که نتواند رازی را نگه دارد می گویند " زبون شُل"،‌"نم نمو" را به جای " کم کم" به کار می برند و به “فرد سمج” می گویند " سیسو".

کرمانیها به چیزی که تر و تازه باشد " نوببا" و به صدای ریختن ناگهانی چیزی مثل آرد در جایی محدود، می گویند “هُفی”.
انگشت کوچک دست یا پا در گویش شیرین کرمانی ها به انگشت " کاچیل" شهرت دارد. همچنین ساکنان خونگرم این خطه به سخنان تند و ناپسند و دلخور کننده " کِل قُلُمپ" و به کسی که در کاری سر از پا نمی شناسد می گویند " ور هول مُفت افتاده است".

کرمانیها به شخص بی کفایت هم “مِن مِنو” می گویند. “پِپِرمه” در لهجه کرمانیها برای “آب نبات” به کار می رود و ساکنان این خطه به چیزی که مچاله شده باشد " مُچو شده" می گویند.

از دیگر شیرینیهای این گویش، اصطلاحاتی است که به جای اسم برخی جانداران به کار می رود به عنوان مثال؛ “گاو خدا” به جای “خرخاکی”، “کاس پُش” به جای “لاک پشت” و “اسپریچو” به جای “پرستو”. و این تنها گوشه های از هزاران اصطلاح در عمق لهجه اصیل کرمانی است.

گویش کرمانی بر شکوه ادبیات فارسی می افزاید

در همین حال، رییس موسسه فرهنگی و انتشاراتی کرمان شناسی درباره ویژگیهای این گویش شیرین به خبرنگار مهر می گوید: در کرمان برای خطاب قرار دادن این و آن " واو" تحبیب به دنبال اسامی می آورند مانند “احمدو” به جای “احمد”.

محمد علی گلاب زاده می افزاید: البته این “واو” با آنچه که به عنوان “واو” تصغیر به دنبال اسامی آورده می شود تفاوت دارد هر چند که ما در کرمان به یک اتومبیل کوچک هم “ماشینو” می گوییم.

وی تصریح می کند: اما “واو” اول نشانه انس و الفت و ارتباط عاطفی و مورد دوم برای کوچک نشان دادن چیزی است.
این پژوهشگر و مورخ اضافه می کند: علاوه بر این، گویش کرمانی سرشار از واژه ها و اصطلاحات زیبایی است که پردازش آن بر شکوه ادبیات ما می افزاید.

وی می گوید: به عنوان نمونه وقتی ما کرمانیها از واژه “بشن” به معنای بدنه استفاده می کنیم گویی بخشی از زیبایی مطلب و محتوا را تامین کرده ایم کما اینکه بسیاری از واژه های مصطلح در گویش کرمانی از همین خصوصیت برخوردار است.

لهجه ای با سابقه هزار ساله

در همین حال، در کنار شیرینی های لهجه کرمانی که خاص همین گویش است نکته مهم دیگر سابقه تاریخی هزار ساله آن است؛ دکتر ابراهیم باستانی پاریزی، تاریخ دان برجسته کشور، در مقدمه کتاب “فرهنگ گویش کرمانی” در باره این گویش تصریح کرده است که کرمان لهجه خاصی ندارد اما فارسی آن بسیار قدیمی و همان است که در آتشگاه کرکویه، سرود گرشاسب را به آن زبان می خواندند.

وی گفته است: زبانی که کرمانیها از هزاران سال پیش، و پیش از آن صحبت می کرده اند باید همین زبان باشد زیرا لهجه دیگری در کرمان نمی شناسیم که ربطی به پهلوی عصر ساسانی و یا اشکانی داشته باشد.

وی ادامه داده است: لهجه خاص مردم کرمان همان لهجه “محله شهری” است و البته بسیاری از کلمات قدیم و فصیح فارسی در مورد بسیاری از اشیا وجود دارد که تنها در کرمان هنوز کاربرد دارد و در سایر شهرستانها معمول نیست.

وی تصریح کرده است: ولی این کلمات هم صورت لهجه ای خاص ندارد بلکه جزء همان زبان فارسی کرمانی است که با تلفظ خاص محله شهری به کار برده می شود.

باستانی پاریزی اذعان داشته است: مثلا عبارت معروف “کُت حوض را بِلِچ!” یعنی سوراخ حوض را با لته یا وسیله دیگری ببند و محکم کن از دو کلمه “کُت” به معنی سوراخ و “لچاندن” به معنای با زور پارچه ای را در سوراخی فرو بردن ساخته شده و هر دو فارسی قدیم دارد منتها لهجه کرمانی ادای کلمات را با کسره های اضافی و تکیه بر قسمتی از کلمه به صورتی در می آورد که مورد توجه شنونده هم گاهی قرار می گیرد.

ضبط لهجه کرمان کار بسیار سختی است

این تاریخ دان برجسته اظهار داشته است: ضبط لهجه یعنی فرم ادای کلمات فارسی، نه تنها با اِعراب معمولی امکان پذیر نیست بلکه با الفبای فونتیک هم به زحمت می توان آن را تحریر کرد.

وی گفته است: به همین دلیل همه کتابها و مقالات و یادداشتهایی که تاکنون در این باره چاپ شده این مقصود را آن طور که شایسته است برآورده نمی کند.

وی ادامه داده است: علت آن است که ترتیب کسره دادن یا ضمه دادن و نحوه طول دادن حرکتها و زیر و بم ها و توقف و تاکید روی حروف تا حدود زیادی با سایر نقاط ایران تفاوت دارد.

پایبندی تاریخی کرمانیها بر حفظ لهجه خود

با این وجود، کرمانیها خود بر حفظ این گویش اصیل همواره کوشیده اند. دراین باره رییس موسسه کرمان شناسی، با بیان اینکه لهجه و گویش یکی از ارزشهای تاریخی هر ملتی است که می تواند به آن بنازد و افتخار کند می گوید: طبیعتا لهجه ها در گذر هزاران سال از با هم زیستن مردمان هر منطقه تولد یافته و تجربه گفتمان هر ملتی است.

وی می افزاید: درباره سابقه لهجه و گویش کرمانی روایت دقیقی موجود نیست اما آنچه که روشن است اینکه این دو مقوله، نشانی از صفای باطن و انس و الفت و خونگرمی مردمی است که در طول تاریخ همواره از این جهت شهره آفاق بوده اند.

وی با بیان اینکه کرمانیها همواره در طول تاریخ بر حفظ این اصالت پا فشرده اند، ادامه می دهد: به عنوان مثال زمان حکومت ناصرالدین شاه قاجار بر ایران، عده ای از مردم کرمان راهی تشکیلات حکومتی وقت شده اند و خود را به مسئولین مرکز رسانده و به بیان حاجت خود پرداخته و اعلام کرده اند که سیل در کرمان، روستاها و خانه های ما را خراب کرده و انتظار کمک و همراهی داریم.

وی می افزاید: در آن زمان حاکم وقت به مسخره کردن این افراد پرداخته و در حالی که لهجه کرمانی را به تمسخر گرفته بود با شوخی و خنده گفت که این همه راه آمده اید که همین حرف را بزنید؟

گلاب زاده ادامه می دهد: یکی از کسانی که در میان این جمع بود به گریه افتاد که در آن لحظه حاکم با تعجب گفت مرد که گریه نمی کند و او در جواب گفت؛ گریه من به خاطر مصیبتی که بر ما وارد شده نیست گریه می کنم زیرا تو شان و شخصیت ما را ارج ننهادی و لهجه ما را به تمسخر گرفتی این را هم بدان که ما کرمانیها در مقابل آغامحمدخان قاجار و چشم هایی که او از ما درآورد گریه نکردیم و پر صلابت و استوار در مقابل همه ناملایمات ایستاده ایم.

این مورخ و پژوهشگر تاریخ اظهار می دارد: به این ترتیب می بینیم که مردم کرمان تا چه حد بر حفظ اصالت و احترام به گویش خود پایبند بوده و در این میانه هیچ چیز را سودا نمی کنند.

ترکهایی که از کرمانیها کرمانی تر بوده اند

در همین حال، دکتر باستانی پاریزی درباره حفظ اصالت گویش کرمانی در مقدمه کتاب " فرهنگ گویش کرمانی" به نکته ای اشاره کرده که خود آن را عجیب می داند.

وی گفته است: در تمام طول تاریخ، لااقل بعد از اسلام، با اینکه تمام حکام کرمان، غیر کرمانی بوده اند و بیشتر آنان ترکان، گیلکها، غز، قراختاییان، قزلباشان و بالاخره قاجارها بوده اند و اغلب انها مامور گارد و سپاه ترک به همراه داشته اند با همه اینها برخلاف بسیاری از نقاط ایران نه تنها هیچ کلنی ترک نشین مثل اطراف اراک و همدان و یا شمال خراسان در کرمان پدید نیامده بلکه همان ایل افشار و بچاقچی که ترک بوده اند و مهاجر و احتمالا تبعیدی کرمان بوده اند نه تنها لهجه کرمانی خود را از دست نداده اند بلکه از همه کرمانیها هم کرمانی تر شده اند.

باستانی پاریزی درباره دلیل این تحول زبانی گفته است: چون عموما حکام ترک و ترکانی که به کرمان آمده اند با کرمانیها ازدواج می کرده اند و زن کرمانی می گرفته اند بچه های آنها طبعا به لهجه کرمانی با مادر صحبت می کرده اند و لهجه مرد به تدریج فراموش می شده و در نهایت همه اولاد انها کرمانی خالص صحبت می کرده اند.

دلیلی ندارد از لهجه غلیظ استفاده شود

در این میان، مسئله نگران کننده فراموشی بسیاری از این اصطلاحات است که دامان این لهجه اصیل فارسی را گرفته؛ گلاب زاده، رییس موسسه کرمان شناسی در این باره به خبرنگا رمهر می گوید: یکی از مسایلی که لهجه کرمانی با آن مواجه است شیرینی این لهجه و مورد توجه قرار گرفتن آن است.

گلاب زاده برای حل این مسئله راه حلی ارایه داده و می گوید: همان طورکه ما امروز حمام گنجعلیخان را به عنوان اثری تاریخی نگهداری می کنیم اما از آن برای استحمام استفاده نمی کنیم چندان دلیلی هم وجود ندارد تا از همان لهجه بسیار غلیظ محله شهری استفاده کنیم.

وی اظهار می دارد: می توان محکمتر و با صلابت تر و با بهره گیری از واژه ها و گویش کرمانی استفاده کرد و در عین حال لهجه وارفته گذشته های دور را به عنوان وسیله ای برای سواستفاده دیگران قرار نداد به ویژه اینکه متاسفانه برخی در رسانه ها و آثار هنری تصویری وقتی آثار خود را بی محتوا می بینند برای توجه بیشتر از لهجه های مکانهای مختلف استفاده می کنند و این امر رایج شده است مانند انچه که در یکی از سریالهای ایام نوروز دیدیم.

گلاب زاده در باره فراموش شدن لهجه کرمانی هم تصریح می کند: بالاخره هر کار که انجام دهیم همه بخشهای یک فرهنگ را نمی توان حفظ کرد به خصوص با وجود رسانه های جمعی که تیشه به ریشه اصالتهای فرهنگی می زنند.

اصطلاحات کرمانی جایگزین وا‍ژه های بیگانه

اما، باستانی پاریزی در نظریاتی که درباره لهجه کرمانی ارایه کرده معتقد است تحقیق بر روی لهجه و امثال و آداب و رسوم مردم کرمان ازاین جهت حایز اهمیت است که این لهجه قدمت طولانی دارد چنانکه وقتی کسی فارسی کرمان را مثلا در روستای “خونو” پاریز یا کارزار (لاله زار بافت) می شنود چنان می نماید که گویی دارد با فارسی مردم عصر کهن صحبت می کند.

وی در این مقاله خود آورده است: این از نظر ثبات قومیت و قدمت فرهنگ فارسی امری بسیار معتبر است.

باستانی پاریزی به نکته مهم دیگری هم اشاره کرده و گفته است: زبان فارسی که در تهران و مراکز رسمی کشور رایج است متاسفانه برای بسیاری از اصطلاحات و پدیده های طبیعی و گیاهان و حیوانات کلمه خاص ندارد.

وی اضافه کرده است: این در حالی است که در لهجه های ولایات از جمله لهجه کرمانی بسیاری از اصطلاحات هست که اگر ضبط شود هم به غنای زبان فارسی می افزاید و هم احتیاج نیست که معادل آن اصطلاحات از زبانهای خارجی اخذ شود.

وی تاکید کرده است: باید واژه های لهجه کرمانی را ضبط کرد و اگر چنین شود بسیاری از لغات خارجی و لاتین و عربی را که ما به ناچار و به زحمت به خورد محصلان فارسی زبان می دهیم، از آن بی نیاز خواهیم شد.

تهیه فیلم و نوار از لهجه کرمانیها

باستانی پاریزی اما، برای حفظ لهجه و اصطلاحات رایج گویش کرمانی راه حلی دارد.

وی گفته است: با گسترش رسانه های جمعی به تدریج این لغات فراموش می شوند و بالاتر از آن خود لهجه و نحوه ادای کلمات است که فراموش می شود.

وی تصریح کرده است: تنها راه چاره این است که هر چه زودتر حتی فردا هم دیر است، نوار و فیلم لازم از نحوه بیان مردم پر شود.

این تاریخ دان برجسته اضافه کرده است: باید دستگاههای موظف شوند که خود را به روستاهای دوردست برسانند و با پیرزنان و پیرمردان پر حرف بنشینند و هر چه می گویند مخصوصا به صورت طبیعی ضبط کنند و سپس آن را در اختیار محققان قراردهند که استفاده لازم از آن بشود.

وی گفته است: ضمنا اصل آن هم باید در آرشیو باقی بماند که یک روزی اگر مردم عالم به یک زبان گویا شدند، یک چیزی باشد که بتواند به ما ثابت کند که مردمی روزگاری در جایی چنین و چنان ادای مقصود می کرده اند.

باستانی پاریزی اذعان داشته است: یکی از موارد ضبط بقایای این ذخایر ملی همین است که اشخاصی که از بطن یک جامعه برخاسته اند، بنشینند و هر چه به خاطر می آورند و هر چه از پدربزرگ ها و مادربزرگها شنیده اند روی کاغذ بیاورند و به صورت کتاب و مقاله منتشر کنند.

هر لحظه دهها کلمه فراموش می شود

وی با بیان اینکه این کار، هم شرایط دارد و مقدماتی می خواهد، تصریح کرده است: باید کسانی تعلیم ببینند که این کارها را سیستماتیک انجام دهند ولی چون ما هنوزدر ایران چنین کادر مجهزی تربیت نکرده ایم و تعداد کسانی که به این اصول آگاهند محدودند.

وی ادامه داده است: از طرف دیگر رسانه های گروهی و رادیو و تلویزیون و جراید و مجلات هرگز منتظر نمی مانند که بعد از ضبط لهجه ها به کارخود ادامه دهند و هر لحظه دهها و صدها کلمه فراموش می شود و به خاک می رود همان طور که در هر روز هکتارها جنگل نابود و سرسبزیها به کویر تبدیل می شود.

وی گفته است: باید برای حفظ این آثار فرهنگی، هر کس را به هر گونه که ممکن باشد تشویق کرد تا آنچه را که می داند و می تواند، ضبط کند.

باستانی پاریزی همچنین تاکید کرده است: چون این کارها بازده اقتصادی ندارد چاپ و انتشار آن از طرف موسسات خصوصی سود ده نیست و به همین دلیل مورد اعتنا قرار نمی گیرد و تنها موسسات فرهنگی دولتی هستند که می توانند چنین اقدامی را انجام دهند.

به هر حال، آنچه که درحال حاضردر کرمان شاهدیم، از سویی تخریب بناهای تاریخی چندین و چند صد ساله است که در واقع نماد اصالت ساکنان این منطقه بوده و زبان گویای تمدن چندین هزار ساله آن و از سوی دیگر، فراموشی بسیاری از بخش های فرهنگی این منطقه؛ ‌چه با ساختن یک فیلم و وارونه جلوه دادن غنای فرهنگی کرمان و شهرستانهایش، چه با کمرنگ دیدن قابلیت ها و توانمندیهای این استان در حفظ سابقه درخشان فرهنگی کشور و چه با مورد تمسخر قرار دادن گویش هزار ساله کرمانیها. در این میان آیا در گام اول جز خود کرمانیها، چه کسی می تواند در حفظ غنا و داشته های بی همتای خود بکوشد؟[/quote]

0 ❤️

2013-01-06 15:41:37 +0330 +0330

[quote=s70]
شعرت خیلی زیبا بود.وباید بهت تبریک بگم بابت تایپیک زیر سیگاری خیلی جالبه واونوخیلی دوست دارم آرزو میکنم موفق باشی .[/quote]
ممنون دوست من.
تاپيك زير سيگارى مشابهش در سايت‎ ‎98iaو به همين نامزير سيگارى</aهست كه من تا قبل از حذف كاربريم در اون سايت, اونجا فعاليت ميكردم.البته بعضى از كاربران تاپيك بنده رو با خانه بهداشت اشتباه ميگيرن و پست هاى بى مربوط ميزارن و شروع به پند اندرز ميكنن كه باعث ناراحتى بنده ميشوند.با اين اوصاف ما بازهم به كار خود ادامه ميديم

0 ❤️

2013-01-06 15:45:25 +0330 +0330

آب گرَمو âb garmu

همان اشكنه‌ي تهراني ها كه وقتي خيلي چرب و پر روغن باشد به آن آبگرمو ميرزايي مي گويند

0 ❤️

2013-01-06 15:47:54 +0330 +0330

به آفتابه میگویند کرمانی ها دو کتو: ابکش به ابفتابه میگه دوتا سوراخ داری.کنایه از ایراد گرفتن افراد پر عیب از دیگران
به گنجشک میگویند چغوک :D

0 ❤️

2016-03-23 22:35:45 +0430 +0430

منم کرمانی هستم دنبال یک خانم با شخصیت از کرمان یا اطرافشم لطفا خصوصی پیام بدین مرسی

0 ❤️

2016-03-25 21:49:03 +0430 +0430

سلام یه پسرم کرمانی و 19 ساله دنبال یه همدم(چه آقا و چه خانم ) هستم . لطفا آقایون زیر 19 سال فقط پیام بدن

0 ❤️







‌آگهی‌های دوستیابی

نمایش آگهی های دوستیابی بستگی به علاقه شما دارد. برای دیدن آگهی مرتبط با علاقه تان لطفا پروفایل تان را » ایجاد یا ویرایش کنید «