*(تاریخ ایران به روایت خاله )*

1391/09/15

ایران من تا ابد جاودان و سربلند

سورنا سردار بزرگ ایران زمین

سورنا فرزند آرش وماسيس بود. بر پایه گفتهٔ پلوتارک سورنا در دلیری و توانایی پیشروترین پارتی/ایرانی دوران خود بود. و در جای ديگر گفته است : سورنا بلندقدترين و خوش چهره ترين مرد زمان خود بود.

وی از خاندان سورن یکی از هفت خاندان معروف ایرانی (در زمان اشکانیان و ساسانیان) بود. سورن در زبان فارسی پهلوی به معنی نیرومند می‌باشد. (نمونه دیگر این واژه در کلمه اردیسور آناهیتا یعنی ناهید بالنده و نیرومند بکار رفته‌است). از دیگر نام‌آوران این خاندان ویندهفرن (گندفر) است که در سده نخست میلادی استاندار سیستان بود؛ قلمرو او از هند و پنجاب تا سیستان و بلوچستان امتداد داشت. برخی پژوهشگران او را با رستم دستان قهرمان حماسی ایران یکی می‌دانند. ذکر نام رستم در منظومه پهلوی اشکانی درخت آسوریک ارتباط او را با اشکانیان نشان می‌دهد.

سورنا سردارپارتي معاصراشك سیزدهم، ارد اول .وی از نظر نژاد و ثروت و شهرت پس از شاه رتبهٔ اول را داشت و بسبب نجابت خانوادگی در روز تاجگذاری پادشاه حق داشت که کمربند شاهی را بکمرشاه ببندد. سورنا ارد را به تخت نشانید و شهر سلوكيه را تصرف کردو اولین کسی بود که بر دیوار شهر مذکور بر آمد و با دست خود اشخاصی را که مقاومت می‌کردند بزیر افکند. وی در این هنگام بیش از ۳۰ سال نداشت، بااین وجود به احتیاط و خردمندی شهره بود و بر اثر این صفات كراسوس سردار رومی را مغلوب کرد، چه نخست جسارت و تکبر کراسوس و یأسی که بر اثر بدبختیها سورنا را دست داده بود، به آسانی وی را در دامهایی افکند که سورنا برایش گسترده بود. سورنا (سورن پهلو) یکی از سرداران بزرگ و نامدار تاریخ در زمان اشکانیان است که سپاه ایران را در نخستین جنگ با رومیان فرماندهی کرد و رومی‌ها را که تا آن زمان در همه جا پیروز بودند، برای اولین بار با شکستی سخت و تاریخی روبرو ساخت.

ژول سزار ، پومیه و کراسوس سه تن از سرداران و فرمانروایان بزرگ روم بودند که سرزمینهای پهناوری را که به تصرف دولت روم در آمده بود، به طور مشترک اداره می‌کردند. آنها در سوم اکتبر سال ۵۶ پیش از میلاد در نشست لوکا تصمیم حمله به ایران را گرفتند.

کراسوس فرمانروای بخش شرقی کشور روم آن زمان؛ یعنی شام بود و برای گسترش دولت روم در آسیا، قصد حمله به ایران و هند را داشت. کراسوس (رییس دوره‌ای شورا) با سپاهی مرکب از۴۲ هزار نفر از لژیون‌های ورزیده روم که خود فرماندهی آنان رابرعهده داشت به سوی ایران روانه شد و ارد (اشک۱۳) پادشاه اشکانی، سورنا سردار نامی ایران را مامور جنگ با کراسوس و دفع یورش رومی‌ها کرد. نبرد میان دو کشور در سال ۵۳ پیش از میلاد در جلگه‌های ميانرودان و در نزدیکی شهر حران یا کاره روی داد. در جنگ حران، سورنا با یک نقشه نظامی ماهرانه و به یاری سواران پارتی که تیراندازان چیره دستی بودند، توانست یک سوم سپاه روم را نابود و اسیر کند. کراسوس و پسرش فابیوس دراین جنگ کشته شدند و تنها شمار اندکی از رومی‌ها موفق به فرار گردیدند.

روش نوین جنگی سورنا، شیوه جنگ وگریز بود. این سردار ایرانی را پدیدآورنده جنگ پارتیزانی (جنگ به روش پارتیان) در جهان می‌دانند. ارتش او دربرگیرنده زره پوشان اسب سوار، تیراندازان ورزیده، نیزه داران ماهر، شمشیرزنان تکاور و پیاده نظام همراه با شترهایی با بار مهمات بود.

افسران رومی درباره شکستشان از ایران به سنای روم چنین گزارش دادند: سورنا فرمانده ارتش ایران در این جنگ از تاکتیک و سلاحهای تازه بهره گرفت. هر سرباز سوار ایرانی با خود مشک کوچکی از آب حمل می‌کرد و مانند ما دچار تشنگی نمی‌شد. به پیادگان با مشکهایی که بر شترها بار بود آب و مهمات می‌رساندند. سربازان ایرانی به نوبت با روش ویِِژهای از میدان بیرون رفته وبه استراحت می‌پرداختند. سواران ایران توانایی تیر اندازی از پشت سر را دارند. ایرانیان کمانهایی تازه اختراع کرده اند که با آنها توانستند پای پیادگان ما را که با سپرهای بزرگ در برابر انها و برای محافظت از سوارانمان دیوار دفاعی درست کرده بودیم به زمین بدوزند. ایرانیان دارای زوبینهای دوکی شکل بودند که با دستگاه نوینی تا فاصله دور و به صورت پی درپی پرتاب می‌شد. شمشیرهای آنان شکننده نبود. هر واحد تنها از یک نوع سلاح استفاده می‌کرد و مانند ما خود را سنگین نمی‌کرد. سربازان ایرانی تسلیم نمی‌شدند و تا آخرین نفس باید می‌جنگیدند. این بود که ما شکست خورده، هفت لژیون را به طور کامل از دست داده و به چهار لژیون دیگر تلفات سنگین وارد آمد. جنگ حران که نخستین جنگ بین ایران و روم به شمار می‌رود، دارای اهمیت بسیار در تاریخ است زیرا رومیها پس از پیروزی های پیدرپی برای اولین بار در جنگ شکست بزرگی خوردند.کراسوس که قصد داشت به مانند اسكندر ملعون ايران وهند را فتح کند، از سورنا، سردار ایرانی، شکست خورد و خود و اغلب سربازانش کشته شدند.

پس از پیروزی سورنا بر کراسوس و شکست روم از ایران، دولت مرکزی روم دچار اختلاف شدید شد. پس از این جنگ نزدیک به یک قرن، رود فرات مرز شناخته شده بین دو کشور گردید و مناطق ارمنستان، ترکیه، سوریه، عراق تبدیل به استانهایی از ایران گردیدند. رومیها برای جلوگیری از شکستهای آینده و به پیروی از ایرانیان ناچار شدند به وجود سواره نظام درسپاه خود توجه بیشتری بنمایند. سورنا و ویشکا دو بار جان فرهاد چهارم، پادشاه ایران را از ترور رومیان نجات دادند. که بار دوم به قیمت جانشان تمام شد و سورنا و ویشکا به وسیله مزدوران رومی کشته شدند. سورنا به هيچ وجه بدست ارد دوم كشته نشد واين دروغي بيش نيست چرا که ارد دوم دو سال قبل از سورنا در انزوا و تنهایی مُرد . البته اروپاییها همانند همیشه برای چسباندن برچسب وحشیگری به ایرانیان، مرگ ارد دوم را نیز به گردن فرزندش فرهاد چهارم انداختند.

14350 👀
0 ❤️
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید .

2012-12-05 16:47:41 +0330 +0330

مرسی خاله عالی بود

0 ❤️

2012-12-05 16:55:49 +0330 +0330

بزرگ ایران زمین ( زمان هخامنشی)فرماندهان و سرداران

  • هارپاگ: سردار و فرمانده بزرگ مادها در زمان آژی دهاک وی بعدها به خدمت کوروش بزرگ در آمد

  • کوروش بزرگ: سردار بزرگ ایران که پیش از رسیدن به پادشاهی سپاه پارس و ماد را فرماندهی می کرد

  • کریزانتاس پارسی: فرمانده سپرداران ایران در جنگ ماد با آشوریها

  • آرتاباز: فرمانده پیادگان و سواران پارسی در جنگ با کلدانیها

  • هاندامیاس مادی: فرمانده پیادگان ماد در جنگ با کلدانیها

  • ماداماس پارسی: فرمانده سواره نظام سنگینم اسلحه ایران در جنگ با کلدانیها

  • آراسپ: از سرداران کوروش بزرگ در جنگ تمبره این نبرد بین کرزوس شاه لیدیه و کوروش بزرگ انجام شد

  • آبرادات: از فرماندهان سپاه کوروش بزرگ در جنگ تمبره وی شاه شوش بود که فرماندهی ارابه های داس دار را بر عهده داشت

  • گبریاس: سپهسالار سپاه کوروش بزرگ در محاصره بابل

  • گاداتاس: فرمانده سپاه کوروش بزرگ در محاصره نینوا

  • داریوش بزرگ: فرمانده ارشد سپاه کمبوجیه همچنین فرمانده گارد سلطنتی پیش از رسیدن به پادشاهی

                بود
    
  • واتیس: از فرماندهان ارتش ایران در زمان داریوش بزرگ

  • آرتافرن: از فرماندهان ارتش ایران در زمان داریوش بزرگ

  • مگابیز: فرمانده سپاه داریوش بزرگ در اروپا

  • مردونیه: فرمانده سپاه داریوش بزرگ در یونان و آسیای صغیر

  • اتانس: فرمانده سپاه خشایارشاه

  • تیگران: فرمانده سپاه خشایارشاه

  • هیتاسپ: پسر داریوش از فرماندهان سپاه خشایارشاه

  • هرمامیتر: فرمانده سواره نظام سپاه ایران زمان خشایارشاه

  • ثی ثه: فرمانده سواره نظام سپاه ایران زمان خشایارشاه

  • آریا بیگنیس: از فرماندهان نیروی دریایی سپاه خشایارشاه در نبرد سالامیس کشته شد

  • هخامنش: برادر خشایارشاه و فرمانده ناوگان نیروی دریایی در نبرد سالامیس کشته شد

  • پرکساس پس: از فرماندهان نیروی دریایی سپاه خشایارشاه

  • بانو آرتمیز: بزرگ بانوی ایران و از فرماندهان نیروی دریایی خشایارشاه در نبرد سالامیس

  • ماسیست: از فرماندهان نیروی دریایی سپاه خشایارشاه

  • تری تان تخم: از فرماندهان نیروی زمینی ایران در نبرد سالامیس

  • گرگیس: از فرماندهان نیروی زمینی ایران در نبرد سالامیس

  • سمردمنس: از فرماندهان نیروی زمینی ایران در نبرد سالامیس

  • مگابیز: فرمانده ناوگان بزرگ ایران در جنگ با آتن در زمان اردشیر اول جنگی که با صلح کالیاس پایان یافت

  • تیسافرن: فرمانده سواران ایران در زمان اردشیر دوم

  • ارن تاس: فرمانده نیروی زمینی ایران در زمان اردشیر دوم

  • تیریداز: فرمانده نیروی دریایی ایران در زمان اردشیر دوم

  • سپیتردات: فرمانده سواره نظام ایران در زمان داریوش سوم

  • آرسیت: فرمانده سواره نظام ایران در زمان داریوش سوم

  • نبرزن: فرمانده سواره نظام ایران در زمان داریوش سوم در نبرد ایسوس

  • آریوبرزن: سردار بزرگ داریوش سوم در نبرد گوگمل، در آستانه شکست ایران از اسکند با فداکاری و

          جانبازی با یاران اندک خود از پارسه دفاع نمود و کشته شد
    
  • اربات: از فرماندهان سپاه داریوش سوم در نبرد گوگمل

  • ارسی نس: از فرماندهان سپاه داریوش سوم در نبرد گوگمل

  • فردات: از فرماندهان سپاه داریوش سوم در نبرد گوگمل

  • مازه: از فرماندهان سپاه داریوش سوم در نبرد گوگمل

  • بانو یوتاب: از فرماندهان سپاه ایران خواهر آریوبرزن که در واپسین لحظات حکومت هخامنشی در کنار برادر

           خود و اندک مردان و زنان شجاع ایران از پارسه دفاع نمود و با هزاران زخم در بدن در راه ایران
    
    
    
           زمین جان خود را فدا کرد.</strong>
1 ❤️

2012-12-05 17:01:52 +0330 +0330

منظور از این تاپیک این نیست که که بیایید و نظر بدهید خواهشی از هموطنان خوبم دارم اینه که مطالعه کنید حتما
تاریخ ما سالها است توسط حکومت حاکم داره به فراموشی میپیونده پس بیاییم کاری کنیم تا بدانند ایران و ایرانی هیچ موقع زیر بار ظلم نرفته و تاریخش هر روز زنده تر میمونه و به نسلهای بعد پشت به پشت انتقال داده میشود کور شود چشم هر آخوندی که نتواند دید

1 ❤️

2012-12-05 17:03:20 +0330 +0330

نامه ای به کورش بزرگ

درود بر كورش بزرگ، يگانه پادشاه عدالت گستر و آزاديخواه جهان

بسيار خرسندم به كسي نامه مي نويسم كه همواره در ذهن و افكارم با او سخن مي گويم كسي كه به ما ياد داد مي توان در اوج قدرت هم عادل بود و هم به آزادي مخصوصا آزادي بيان و عقيده احترام گذاشت.

حرفهاي زياذي براي گفتن وجود دارد حرفهايي به اندازه 2500 سال. سعي مي كنم سخن را به درازا نكشانم.

پادشاه محبوبم،

آن سرزمين پهناوري كه در زمان شما وجود داشت ديگر وجود ندارد. متاسفانه شاهان پس از شما جز داريوش بزرگ و چند شاه پس از او هرگز نتوانستند چون شما كه نخستين نگارنده منشور حقوق بشر هستيد عظمت ، شكوه و بزرگي را به ايران برگردانند. و از همه اسف بارتر اينكه هم اكنون در زمانه اي زندگي مي كنيم كه متاسفانه به تاريخ سرزمين خود اعتنايي نداشته و بيشتر پيرو فرهنگ اعراب شده ايم حتما از خود مي پرسيد اعراب كيستند؟؟!!! اعراب كساني هستند كه در زمان شما جز بيابانگردي و خوردن سوسمار هنر ديگري نداشتند اما متاسفانه امروزه ما پارسيان پيرو فرهنگ همان اعراب شده ايم چند نمونه براي اثبات اين سخن خود به شما عرضه مي دارم تا شما كه در تمام دنيا به عادل بودن شهره هستيد به قضاوت بنشينيد :

1-اگر نگاهي به تقويم ما بيندازيد متوجه خواهيد شد كه حدود 90% مناسبتها و تعطيليهاي ما را مناسبتهاي اعراب تشكيل مي دهند در حاليكه روز جهاني شما (كورش بزرگ) كه شناسنامه ملت ايران هستيد با وجود اينكه در تقويم سازمان ملل قرار داده شده اما در تقويم ما ايرانيان وجود ندارد. جشنهاي مهرگان ، تیرگان ، سده ، سپندارمذگان و …كه ديگر هيچ.

2-اين روزها همواره در سرزمين ما بناهايي به نام اعراب و اعراب زادگان ساخته مي شود و به موازات آن بناهايي كه مربوط به تاريخ اين سرزمين مي شود نابود مي شود بارزترين و دردآورترين نمونه آن ساخت سد سيوند در نزديكي آرامگاه شماست كه به دليل ساخت اين سد رطوبت در آن منطقه بالا رفته وبه مرور سبب فرسايش و نابودي يگانه شاه آزاديخواه جهان خواهد شد. جالب اینجاست که زمانی که اسکندر مقدونی جنایت کار به ایران حمله کرد و تخت جمشید و سایر بناها را به آتش کشید نه تنها به آرامگاهت آسیبی نرساند بلکه به آن ادای احترام نیز کرد اما ما از اسکندر هم بی خردتر شده ایم.نمونه هاي زيادي از تخريب آثار باستاني وجود دارد كه براي درازا نكشيدن سخن از بيان آنها صرفنظر مي كنم.

3-در كتابهاي تاريخ دانش آموزان ما قسمت كوچكي به شما و سلسله پر افتخارتان اختصاص داده شده كه متاسفانه شنيده ايم كه قرار است همان قسمت كوچك هم حذف شود. اين در حاليست كه بخش زيادي از كتابهاي ما چه كتابهاي دانش آموزان چه دانشجويان به تاريخ اعراب اختصاص داده شده است.

4-اگر نگاهي به اسمهاي ما ايرانيان بيندازيد خواهي ديد كه بيشتر اسمها عربيند و اسامي ايراني بسيار اندكند. به طوري كه گاهي در بعضي از فيلمهاي تلويزيوني ساخت ايران اسمهاي عربي را شخصيتهاي خوب و مثبت فيلم و اسامي ايراني را به شخصيتهاي بد و منفي فيلم ميدهند.

5-سالانه فيلمهاي زيادي با هزينه هاي گزاف براي اعراب و شناساندن تاريخ و شخصيتهاي عربي ساخته مي شود اما دريغ از يك فيلم خوب كه در مورد شما و سلسله پر افتخارتان باشد. نتيجه آن مي شود كه ديگران با ساخت فيلمهايي افسانه اي همچون 300 تاريخ را به انحراف كشانده و چهر هاي دروغين از تاريخ ايران به جهانيان نشان مي دهند.

جالب اينجاست كه اين اعرابي كه ما اينقدر شيفته آنها هستيم جز در مواردي كه به سودشان بوده همواره با ما سر جنگ داشته اند براي اين سخن خود نيز مثالهايي را به شما عرضه مي دارم:

1-حمله اعراب در زمان عمر به ايران. اين اعراب وحشي پس از تسخير ايران كتابخانه هاي ما را به آتش كشيدند و جنايات زيادي در جاي جاي سرزمينمان انجام دادند البته با رشادتهاي فراواني مواجه شدند كه از آن جمله مي توان به مقاومت بابک خرمدین ، مازيار و… اشاره كرد.

2-حمله صدام از سرزمين عراق با حمايت ساير اعراب به ايران. كه اين حمله هرچند با دفاع جانانه ايرانيان روبرو شد اما خسارات فراواني به سرزمينمان وارد كرد. جالب اينجاست كه هم اكنون ما در حاليكه مشكلات فراوان اقتصادي داريم به همان اعراب و اعراب سرزمين فلسطين و لبنان براي ساختن كشورشان كمك مي كنيم.

3-اعراب حاشيه خليح فارس آنقدر جسور شده اند كه علاوه بر اينكه ادعاي مالكيت جزاير سه گانه و كيش را دارند تصميم گرفته اند نام خليجي را كه همواره پارس بوده را به خليج عرب تغيير دهند.(رای به خلیج پارس)

اميدوارم شما وهمه پارسيان در مورد مثالهاي بالا به قضاوت نشسته و اندكي در آن بدون تعصب و با رعايت انصاف به تفكر بپردازيد.

تنها نقطه مثبتي كه در اين زمانه وجود دارد آوردن منشور حقوق بشر شما به سرزمينمان بود اقدامي كه با هر هدفي كه انجام شده بود اقدامي قابل تقدير بود البته ايراداتي هم بر آن وجود داشت. متاسفانه بنده حقير توفيق حضور و ديدن منشور شما را نداشتم.

در پايان اميدوارم ما ايرانيان بيشتر قدر شما ، تاريخ و گذشته پرافتخارمان را دانسته و اقدامات بزرگي در جهت اعتلاي نام شما و ايران انجام دهيم كه كوچكترين آن مي تواند قراردادن روز جهاني كورش بزرگ در تقويم ايراني و جلوگيري از ساخت سد سيوند باشد.

0 ❤️

2012-12-05 17:11:55 +0330 +0330

درود برخاله عزیز ممنون خاله ادامه بده

0 ❤️

2012-12-05 17:12:01 +0330 +0330

تقویم زرتشتی

در تقویم زرتشتی هر ماه دقیقا دارای سی روز است و به کلی مـاه 31 روزه وجود ندارد. پس روزهای 31فروردین و 31 اردیبهشت و 31 خرداد و …وجود ندارد,بنابراین جشن تیرگان که سیزدهم تیر به تقویم زرتشتی است به علت وجود 31 فروردین و 31 اردیبهشت و 31 خرداد برابر با 10تیر به تقویم امروزی می شود و یا جشن خردادگان که 6 خرداد به تقویم زرتشتی است برابر با چهارم خرداد به تقویم جدید می شود زیرا 31 فروردین و 31 اردیبهشت از آن کم می شود.بنابراین کلا چیزی به نام هفته وجـود ندارد. وجود هفته که در تقـویم عربی یا قمـری هست پس از حمـله اعـراب و هـجوم فرهـنگی آنـان وارد تقـویـم ایرانیـان شد. در تقـویـم زرتشتی هرماه دقیقـا سی روز و هـر روز نیز نام ویـژه خود را دارد و آدمی بـا شنیدن نام هر روز خود به خود می فهمـدکه روز چندم ماه نیز است. اکنون نام این سی روز و معنی آن را برایتان می گویم.بـه ویژه هم میهنان مسلمانی که به فـرهنگ نیاکان خویش علاقـمـندند خوب است یاد بگیرند چون این از ابتدایی ترین موضوعاتی است یک زرتـشتی می داند و چیز سختی هم نـیست.حال به ذکر روزهـــای ماه ومعانی تک تک آنان می پردازم؛

1-نخستین روز هر ماه اورمزد یا هرمز نام دارد به معنی اهورامزدا؛چون هر کار و هر چیزی را باید با نام خداوند آغاز کرد بنابراین زرتـشتیان نخـستین روز ماه را با نـام خداوند آغاز می کنند؛

2-دومین روز ماه بهمن یا وهومن نام دارد به معنی منش نیک و نیز نام یکی از امشاسپندان یا فرشتگان درگاه خداوند است؛

3-سومین روز ماه اردیبهشت است به معنی بهترین راستی و نیز نام یکی از امشاسپندان یا فرشتگان درگاه خداوند است؛

4-چهارمین روز ماه شهریور است به معنی بهترین شهریاری یا مدینه فاضله و نیز نام یکی از امشاسپندان یا فرشتگان درگاه خداوند است؛

5-پنجمین روز ماه سپندارمذ یا اسفند نام دارد به معنی فروتنی و نیز نام یکی از امشاسپندان یا فرشتگان درگاه خداوند است؛

6-ششمین روز ماه خرداد نام دارد به معنی تندرستی و نیز نام یکی از امشاسپندان یا فرشتگان درگاه خداوند است؛

7-هفتمین روز ماه امرداد نام دارد به معنی بی مرگی و جاودانگی که نام آخرین امشاسپند نیز می باشد.در باره این واژه توجه کنید کـه بیشتر به غلط مرداد تلفظ می شود که نـادرست است و باید امرداد خوانده شود؛

8-هشتمین روز ماه دی به آذر است به معنی آفریدگار؛

9-نهمین روز آذر است به معنی آتش.

10-دهمین روز آبان نام دارد به معنی آب,به طور کلی مظاهر طبیعی سودمند نزد ایرانیان بسیار ارجمند است بنابراین برخی روزهای ماه به نام مظاهر طبیعی نهاده شده است؛

11- نام یازدهمین روز خورشید یا خور است که باز نام یکی از مظاهر طبیعی و مقدس است؛

12-دوازدهمین روز ماه, ماه نام دارد.ماه نیز که شباهنگام در آسمان می درخشد نزد ایرانیان مقدس است؛

13-نام روز سیزدهم ,تیر است که نام ستاره ای است در آسمان.

14-چهاردهمین روز هر ماه گوش نام دارد به معنای جهان و هستی.

15-نام روز پانزدهم ,دی به مهر است به معنای آفریدگار.

16-روز شانزدهم هر ماه مهر است که محبت ومهربانی معنی می دهد؛

17-هفدهمین روز ماه سروش است به معنی فرمانبرداری که بعد ها در زبان پارسی معنای فرشته نیز به آن داده شد؛

18-رشن نام هجدهمین روز است که به معنی عدالت و دادگری است؛

19-نوزدهمین روز ماه فروردین است که شکل تغییر یافته واژه فروهر است به معنای نیروی پیشرو؛

20-نام بیستمین روز ماه بهرام یا وهرام است به معنای پیروزی.

21-بیست و یکمین روز هر ماه رام است به معنای رامش و شادمانی؛

22-نام بیست و دوم هر ماه باد است.چنانچه ذکر شد زرتشتیان به پدیده ها و مظاهر طبیعی مانند خورشید ,ماه,آسمان,باد و …احترام زیادی می نهند؛

23-بیست و سومین روز هر ماه دی به دین است به معنای آفریدگار

24-بیست و چهارمین روز هر ماه دین است به معنای وجدان که امروزه معنی آیین و مسلک هم می دهد؛

25-روز بیست و پنجمین, ارد است به معنای ثروت و نعمت.

26-نام بیست و ششمین روز ماه اشتاد است به معنای راستی.

27-نام بیست و هفتمین روز آسمان است که باز جلوه ای از ارزش مظاهر طبیعی نزد ایرانیان است؛

28-نام روز بیست و هشتم, زامیاد است به معنی زمین که باز به عنوان یکی از مظاهر طبیعی و آفریده خداوند نزد ایرانیان مقدس است و آن را بر روی روز بیست و هشتم ماه نهادند؛

29-نام روز بیست و نهم ,مهر اسپند است به معنای کلام ایزدی یا گفتار آسمانی؛

30-و اما نام روز سی ام ماه انارام است که یعنی روشنایی محض و فروغ جاویدان؛

بنابراین 30 روز ماه به این گونه است که گفته شد و برتری آن این است که مثلا اگر بشنویم امروز روز دی به مهر است خود به خود می فهمیم که روز پانزدهم ماه نیز است.در ضمن اگر دقت کرده باشید متوجه می شوید نام برخی از روزها با نام ماه های سال یکی است.هرگاه نام روز و نام ماه یکی شود در آن روز جشنی برگزار می شود که معروف است به جشن های ماهانه.مثلا روز سوم هر ماه اردیبهشت نام دارد بنابر این سوم اردیبهشت چون نام روز و ماه یکی میشود جشن اردیبهشتگان برگزار می شود.ویا روز شانزدهم هرماه مهر نام دارد بنابراین هر سال شانزدهم مهر ماه جشن مهرگان برگزار می شود؛

پرسش: با توجه به این که تقویم زرتشتی ماه31 روزه ندارد و 6 ماه سی ویک روزه در تقـویم جدید داریم, و نیز در تقویـم جـدید اسفـند مـاه 29 روز است, پـس بـا ایـن حـساب در تقـویم زرتشتی پنـج روز آخـر سال کـم می آید. با این وجود این پـنـج روز چه می شود؟؟

پـاسخ : درست است. در آخر سـال 5 روز کـم می آید ولی جـای این پنج روز نیز در این تقویم حساب شده است. به این گونه که پنج روز آخر سـال هر یـک نامـی جـداگـانه دارد و این 5 روز را به عـنوان جـشن پنجه ,جشن می گیرند. این پنج روز را , پنج روز پنجه گویند که نام آن ها به این ترتیب است : روز نخست پنجه اهـنودگـاه نام دارد.روز دوم پنجـه اشتود گـاه نـام دارد.روز سوم پنجه سپنتمـدگـاه نام دارد. روز چهارم پنجه وهوخشترگاه نام دارد. و روز پنجـم پنجه وهیشتوایشتی نام دارد. بنابراین تقـویم زرتشتی که بر اساس گـردش زمین به دور خورشید است دارای 365 روز کامل می شود؛

پرسش:با توجه به این که هر چهار سال یکبار ,سال کبیسه است و دارای 366 روز می شود,در تقویم زرتشتی این روز چه می شود؟

پاسخ:هر چهار سال یکبار در سال کبیسه این روز اضافی نیز در نظر گـرفته می شود که نـام این روز اورداد است به مـعنی روز اضـافه؛

پرسش: با تـوجـه به این که در تقویم زرتشتی هفـته وجود ندارد پس چه روزهایی از ماه روز تعطیلی و استراحت می باشد؟

پاسخ:در تقویم زرتشتی روزهای اورمزد (روزاول ماه),روز دی به آذر که روز هشتم ماه است, روز دی به مهر(روز پانزدهم ماه)و روز دی به دین(روز بیست و سوم ماه) روز های تعطیل و استراحت است که آدینه روز نامیده می شود؛

الـبته تـقـویم امـروزی نیز در واقع همان تقـویم زرتشتی است با این تفاوتکه 6 ماه نخست سال را 31 روزه کرده اند و در عوض پنج روز پنجه را حذف کرده اند؛

بر اساس نظر کارشناسان, تقویم زرتشتی کامل ترین و دقیق ترین تقـویمی است که تـا بـه امـروز توسط انسان ساخته شد که الـبته نخستین تقـویم تاریخ بشریت نیز است. از دیگر تقویم های ساخته دست انسان تقویم قمری یا عربی است که بر اساس گردش مـاه عمل می کند که به اندازه ای مسخره است که اصلا لازم نیست در باره اش حرف بزنیم زیرا هر سال بیش از ده روز جابه جا می شود.یکی دیگر از تقویم های مورد استفاده تقویم میلادی است که شایدامروزه پر کاربردترین تقویم دنیا باشد.که آن نیز کم و کاستی هایی دارد.بر اساس نظریه انفجار بزرگ هر سال به اندازه چندین ثانیه از سال قبل طولانی تر است که پس از چندین سال پی در پی این ثانیه های اضافی روی هم جمع می شوند و دوباره یک روز کامل به وجود می آید.در تقویم میلادی هر 2500 سال یک روز زیاد می شود.و آنان مجبورند هر دوهزاروپانصد سال یک روز از تقویم خود حذف کنند تا روزهای سالشان به هم نخورد.که یک بار در سال 1582 میلادی این کار را انجام دادند.ولی تقویم زرتشتی به اندازه ای پیشرفته است که بر اساس محاسبات ریاضی هر ده میلیون سال یک روز به آن اضافه می شود.این تقویم ساخته دست ایرانیان اولین و در کمال تعجب و افتخار پیشرفته ترین تقویم بشریت است که تاکنون ابـداع شده , حق داریم که بگوییـم چـه کردند این نیاکان ما؛

1 ❤️

2012-12-05 17:13:44 +0330 +0330

به نام اهورامزدا افریننده جان و خرد که هرچه داریم از اوست

زنده باد ایران و خلیج همیشگی پارس

ومرگ بر اعراب سوسمار خور

1 ❤️

2012-12-05 17:15:26 +0330 +0330

وطن یعنی نژاد پاک کورش

سپردن سر به راه خاک کورش

وطن یعنی که منشور رهایی

وطن یعنی نماد آریا یی

وطن یعنی درفش کاویانی

وطن یعنی ردای آسمانی

وطن یعنی سران ملک جاوید

ستون جاودان تخت جمشید

وطن یعنی ز آب و آتش و باد

هنوزم در امان مانده پاسارگاد

وطن یعنی وفور فروهرها

شکوه پر فروغش از اهورا

وطن یعنی که تاج و تخت دارا

سریر نادروملک اهورا

1 ❤️

2012-12-05 17:17:51 +0330 +0330

[quote=rezausefi]درود برخاله عزیز ممنون خاله ادامه بده[/quote]
.
.

.
.
.
نظرت چیه خاله اگه خوندی و مطالعه کردی دوست دارم نظرت رو بدونم

0 ❤️

2012-12-05 17:26:01 +0330 +0330

خیلی کامل و جامعس خاله عالیه چیزهای خوندم که هیچ جا ازشون (تو نت منظورمه) گفته نشده
اگه میشه در مورد جشنهای ایرانیان مثل.نوروز، مهرگان، جشن‌های آتش، گاهنبارها و جشن فروردگان هم اطلاعاتی داری بزار منم یه چیزای دارم
ولی همین که با این روش به شناخت ایران دست زدی خودش عالیه ممنون خاله منم اگه بتونم اطلاعات دراختیارت میزارم

0 ❤️

2012-12-05 17:27:10 +0330 +0330

نبرد دربند پارس

نبردگاه آریوبرزن و اسکندر را در چند جای گوناگون حدس زده‌اند، به نظر می‌آید نبردگاه جایی در استان کهگیلویه وبویراحمد در در نزدیکی شهر بلاد شاپور دهدشت کنونی باشد. به هر روی ناآشنایی اسکندر با منطقه به سود پارسیان بود ولی یک چوپان که تاریخ‌نگاران نامش را لی‌بانی نوشته‌اند راه گذر از کوهستان را به مقدونیان نشان می‌دهد و اسکندر می‌تواند آریوبرزن و یارانش را به دام اندازد گفته می‌شود اسکندر پس از پایان جنگ آن اسیر را به خاطر خیانت می‌کشد. آریوبرزن با ۴۰ سوار و ۵۰۰۰ پیاده خود را بی‌پروا به سپاه مقدونی رسانده و شمار بسیاری از یونانیان را کشته و خود نیز تلفات بسیاری داد اما موفّق گردید از محاصرهٔ سپاه مقدونی بگریزد.

چون از محاصره بیرون آمد خواست تا به کمک پایتخت بشتابد و آن را پیش از رسیدن سپاه مقدونی اشغال کند. اما لشکر اسکندر که از راه جلگه به پارس رفته بودند، مانع او شدند. در این هنگام وی به مخاطرهٔ سختی افتاد، ولی راضی نشد تسلیم گردد. گفته می‌شود ایستادگی آریوبرزن یکی از چند ایستادگی انگشت شمار در برابر سپاه اسکندر بوده‌است.

بر پایه یادداشتهای به دست آمده از کالیستنس تاریخ نگار اسکندر، ۱۲ اوت سال ۳۳۰ پیش از میلاد، نیروهای اسکندر مقدونی در پیشروی به سوی پرسپولیس پایتخت آن زمان ایران، در یک منطقه دربند پارس که منطقه‌ای کوهستانی و سخت‌گذر است متوقف شدند و در این منطقه درگیری میان اسکندر و آریو برزن رخ داد. به گفته اسکندر بعد از ورود به سرزمین ایذج خورشید را به مدت سه شبانه روز بچشم ندیدم بعلت انبوه درختان و ازیاد باران. اسکندر با یک هنگ ارتش ایران که شامل ۱۰۰۰ تا ۱۲۰۰ نفر بود به فرماندهی آریو برزن رو به رو شد. این هنگ چندین روز مانع ادامه پیشروی ارتش ده‌ها هزار نفری اسکندر شده بود که مصر، بابل و شوش را پیشتر گرفته بود و در سه جنگ، داریوش سوم را شکست و فراری داده بود. سرانجام این هنگ با محاصره کوهها و حمله به افراد آن از ارتفاعات بالاتر از پای درآمد و فرمانده آن آریوبرزن نیز کشته افتاد.
مقایسه با نبردگوگمل

کالیستنس درخصوص مقایسه نبرد دربند و نبرد گوگمل نوشته‌است

اگر چنین مقاومتی در نبرد گوگمل در (کردستان کنونی عراق) در برابر ما صورت گرفته بود، شکست مان قطعی بود. در گوگمل با خروج غیر منتظره داریوش سوم از صحنه، واحدهای ارتش ایران نیز که در حال پیروز شدن بر ما بودند در پی او دست به عقب نشینی زدند و ما پیروز شدیم. داریوش سوم در جهت شمال شرقی ایران فرار کرده بود و آریو برزن در ارتفاعات جنوب ایران و در مسیر پرسپولیس به ایستادگی ادامه می‌داد.[۲]

مقایسهٔ آریوبرزن با همتای یونانی

نبرد آریوبرزن درست ۹۰ سال پس از ایستادگی لئونیداس یکم در برابر ارتش خشایارشا در جنگ ترموپیل رخ داد که آن هم در ماه اوت بود و از این نظر این دو واقعهٔ تاریخی بسیار همانند یکدیگرند. اما تفاوت میان مقاومت لئونیداس و ایستادگی آریوبرزن در این است؛ که یونانیان در ترموپیل، در محل بر زمین افتادن لئونیداس، یک پارک و بنای یاد بود ساخته و مجسمه او را برپا داشته‌اند و واپسین سخنانش را بر سنگ حک کرده‌اند تا از او سپاسگزاری شده باشد، ولی از آریوبرزن جز چند سطر ترجمه از منابع دیگران اثری در دست نیست. از شباهت‌های مرگ لئونیداس با آریوبرزن این است که هر دو در راه محافظت از یک معبد مردند و لئونیداس نیز مانند آریوبرزن حاضر به تسلیم نشد و خشایارشاه دستور داده بود او را آن قدر با تیر و نیزه زدند تا از پا در آمد. و به دلیل همین شباهت در از خودگذشتگی او و آریوبرزن بود که اسکندر دستور داده بود روی قبر آریوبرزن بنویسند به “یاد لئو نیداس”. با نگاهی به درآمدهای گردشگری کشور یونان دیده می‌شود که بازدید از بنای یاد بود و گرفتن عکس در کنار مجسمه لئونیداس برای یونان هر ساله میلیون‌ها دلار درآمد گردشگری به همراه دارد. همه گردشگران ترموپیل این آخرین پیام لئونیداس را با خود به کشورهایشان می‌برند که: “ای رهگذر، به مردم لاکونی اسپارت بگو که ما در اینجا به خون خفته‌ایم تا وفاداریمان را به قوانین میهن ثابت کرده باشیم.” (قانون اسپارت عقب نشینی سرباز را اجازه نمی‌داد). ولی در سالروز ایستادگی سردار ایرانی آریوبرزن که در ۱۲ اوت برابر با ۲۱ مرداد از میهنش دفاع کرد، برنامه ویژه‌ای اجرا نمی‌شود و جای تاسف است که هیچ اقدامی برای بزرگداشت وی انجام نمی‌شود.
مجسمه آریوبرزن در یاسوج

شهرداری یاسوج، مرکز استان کهگیلویه و بویراحمد ایران تندیسی از آریوبرزن را در ورودی این شهر نصب کرده بود که پس از سخنان و اعتراضات فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی استان کهگیلویه و بویراحمد در دوم تیر سال ۱۳۹۰، دادستان یاسوج به شهرداری این شهر دستور داد مجسمه آریوبرزن را از میدانی به همین نام در شهر یاسوج پایین بیاورد.[۳] عوض شهابی فر، فرمانده سپاه فتح استان کهگیلویه و بویر احمد جهت دم اسب آریو برزن را نامناسب دانسته بود. [۴] که صحبت های این فرمانده سپاه با مخالفت آیت الله ملک حسینی نماینده ولی فقیه و خبرگان رهبری مواجه شد. وی در این باره چنین گفت:

آریوبرزن یک سردار ایرانی ضد ظلم، ضد تجاوز و ضد اشغالگری بوده است و پاسداشت آن هیچ اشکالی ندارد، بلکه قدردانی از چهره های مثبت و افتخارآفرین وظیفه هر انسان شرافتمندی است. کسانی که مخالف نصب این تندیس هستند جلوی پخش سریالهایی مثل “جومونگ” و قهرمانهای خودساخته دیگر کشورها را از تلویزیون بگیرند. آیت الله ملک حسینی با بیان اینکه ایران آنقدر قهرمان ملی و اسلامی دارد که امثال “جومونگ” به اندازه خاک پای هیچکدام از آنان نیست، گفت: شاهنامه فردوسی مملو از داستانهای حماسی و قهرمانان ایرانی است و لازم است جوانان ما به جای اینکه وقت خود را صرف داستانهای تخیلی و دروغ پردازیهای سایر کشورها درخصوص قهرمانانشان کنند با قهرمانان کشور خودشان آشنا شوند. همچنین دادستان این شهر حجت‌الاسلام والمسلمین سید محمود موسوی در این خصوص این گونه اظهار نظر کرده‌است:

نمادهای ارزشی زیادی در جامعه داریم از جمله شهدا، علما و نقش مردم در صحنه‌های مختلف انقلاب که بهتر است از این نمادها استفاده کنیم.[۳]

پانویس

0 ❤️

2012-12-05 17:31:24 +0330 +0330

مرسی خاله من علاقه خاصی به تاریخ وطنو اتفاقات شیرینش دارم حیف که یه سری الان …
خوشحالام هنوزم افرادی هستند که به این چیز ها اهمیت بدن

0 ❤️

2012-12-05 17:32:11 +0330 +0330

فرشتگان معصومی که ناعادلـانه پرپر میشنود تا جواب غفلت مسئولین باشند!

(سی و هشت فرشته کوچک در مدرسه پیرانشهر اسیر حریق بخاری نفتی شدند)

در مملکتی که حکومتش حاضر نیست چند صد هزار تومان خرج وسایل گرمایشی مناسب برای دانش آموزانش بکند و باعث این تراژدی های دلخراش می شود، میلیاردها تومان خرج ضریح مقبره ای می شود. دخترانی که امروز در آتش سوختند آینده شان همچون صورتشان سیاه خواهد بود. بماند که تا آخر عمر را باید با درد جسمی و شرم از ظاهر سپری کنند. ولی از همه این وقایع تاسف بارتر حال مردمی است که همه این حوادث را می بینند و آن را به قسمت و سرنوشت وصل می کنند !!!

1 ❤️

2012-12-05 17:33:02 +0330 +0330

ت

ت
ت
ت
ت
ت
ت
ت

ت
ت
ت28.jpg

1 ❤️

2012-12-05 17:35:55 +0330 +0330

ممنون از نظرات خوبتون اینقدر توی این سایت حرف از سکس زدیم خودمون رو هم فراموش کردیم رضا جان شما یه جایزه خوب پیش من داری
چشم در مورد جشنها هم میگذارم
نظرتون در مورد عکس یوتاب چیه
راستی اگه قرار باشه دوبره بچه دار بشوم و دختر باشه اسمشو میگذارم یوتاب

0 ❤️

2012-12-05 17:39:51 +0330 +0330
31_0.jpg آرتمیـس یا آرتمیـز در لغت به معنی راست گفتار بزرگ است. او نخستین و تنها بانوی دریاسالار جهان است. تاریخ نویسان یونان او را در زیبایی و برجستگی و متانت سرآمد همه زنان آن روزگار نامیده‌اند. آرتمیس Artemis نخستین زن دریانورد ایرانی است که درحدود ۲۴۸۰ سال پیش فرمان دریاسالاری خود را از سوی خشایارشاه هخامنشی دریافت کرد. در سال ۴۸۴ پیش از میلاد فرمان بسیج دریایی برای شرکت در جنگ با یونانیان توسط خشایارشا هخامنشی صادر شد. آرتمیس فرماندار سرزمین کاربه با پنج فروند کشتی جنگی که خود فرماندهی آنها را در دست داشت به

نیروی دریایی ایران پیوست. در این نبرد ایران موفق به تصرف آتن شد. در این نبرد نیروی زمینی ایران از ۸۰۰ هزار پیاده و ۸۰ هزار سواره تشکیل شده بود. نیروی دریایی ایران دارای ۱۲۰۰ کشتی جنگی و ۳۰۰ کشتی ترابری بود.
همچنین آرتمیس در سال ۴۸۰ پیش از میلاد در جنگ سالامین Salamine که بین نیروی دریایی ایران و یونان درگرفت شرکت داشت و دلاوری‌های بسیاری از خود نشان داد و با ستایش دوست و آشنا روبرو شد. او در یکی از دشوارترین شرایط در جنگ سالامین، با دلیری و بی‌باکی کم مانند توانست بخشی از نیروی دریایی ایران را از خطر نابودی نجات دهد و به همین دلیل به افتخار دریافت فرمان دریاسالاری از سوی خشایارشاه رسید. او به خشایارشاه پیشنهاد ازدواج نیز داد که بدلایلی این پیوند صورت نگرفت.
در سال‌های دهه شصت میلادی (دهه چهل خورشیدی) نیروی دریایی ایران، برای نخستین بار ناو شکن بزرگی را به نام یک زن نام گذاری کرد و او “آرتمیس” بود. ناو شکن آرتمیس در دوران خدمت “دریاسالار فرج الله رسایی” به آب انداخته شد و سال‌ها بر روی آبهای خلیج همیشه فارس پاسدار سواحل ایران بود.

1 ❤️

2012-12-05 17:44:14 +0330 +0330

[quote=rezausefi]فرشتگان معصومی که ناعادلـانه پرپر میشنود تا جواب غفلت مسئولین باشند!

(سی و هشت فرشته کوچک در مدرسه پیرانشهر اسیر حریق بخاری نفتی شدند)

در مملکتی که حکومتش حاضر نیست چند صد هزار تومان خرج وسایل گرمایشی مناسب برای دانش آموزانش بکند و باعث این تراژدی های دلخراش می شود، میلیاردها تومان خرج ضریح مقبره ای می شود. دخترانی که امروز در آتش سوختند آینده شان همچون صورتشان سیاه خواهد بود. بماند که تا آخر عمر را باید با درد جسمی و شرم از ظاهر سپری کنند. ولی از همه این وقایع تاسف بارتر حال مردمی است که همه این حوادث را می بینند و آن را به قسمت و سرنوشت وصل می کنند !!!
[/quote]

.

.
.
. اره خاله دیدن این عکسها منو امشب وادار به تاپیک تاریخی و انتقادی کرده
این طفل معصومها چه گناهی دارند
چرا پول مملکت خرج اعراب میشود مدارس ایران باید با بخاری نفتی گرم شود
امکانات یه مدرسه بقدری کم باشد که نتوانند یه حریق بخار ینفتی رو مهار کنند
متاسفم برای خودم و همه ایرانی ها لعنت ب راین حکومت اینها ایرانی نیستند لعنت ب رما که زیر بار زور این اعراب رفته ایم لعنت

1 ❤️

2012-12-05 17:52:13 +0330 +0330

نگان
نگان از سرداران ساسانی

29.jpg

که در لغت به معنی کامروا و پیروزمند است. وی از سرداران ساسانی بود که با تازیان دلاورانه جنگید. دلاوری‌های شکوهمندانه او در جنگ‌های چریکی با سپاه تازیان زبان زد ایرانیان بود و تازیان بهنگام حمله‌های او از مقابلش پا به فرار می‌گزاردند.

1 ❤️

2012-12-05 17:56:36 +0330 +0330

وصیت نامه:
فرزندان من، دوستان من! من اکنون به پایان زندگی نزدیک گشته‌ام. من آن را با نشانه‌های آشکار دریافته‌ام. وقتی درگذشتم مرا خوشبخت بپندارید و کام من این است که این احساس در کردار و رفتار شما نمایانگر باشد، زیرا من به هنگام کودکی، جوانی و پیری بخت‌یار بوده‌ام. همیشه نیروی من افزون گشته است، آن چنان که هم امروز نیز احساس نمی‌کنم که از هنگام جوانی ناتوان‌ترم. من دوستان را به خاطر نیکویی‌های خود خوشبخت و دشمنانم را فرمان‌بردار خویش دیده‌ام. زادگاه من بخش کوچکی از آسیا بود. من آنرا اکنون سربلند و بلندپایه باز می‌گذارم. اما از آنجا که از شکست در هراس بودم، خود را از خودپسندی و غرور بر حذر داشتم. حتی در پیروزی های بزرگ خود، پا از اعتدال بیرون ننهادم. در این هنگام که به سرای دیگر می‌گذرم، شما و میهنم را خوشبخت می‌بینم و از این رو می‌خواهم که آیندگان مرا مردی خوشبخت بدانند. مرگ چیزی است شبیه به خواب. در مرگ است که روح انسان به ابدیت می پیوندد و چون از قید و علایق آزاد می گردد به آتیه تسلط پیدا می کند و همیشه ناظر اعمال ما خواهد بود پس اگر چنین بود که من اندیشیدم به آنچه که گفتم عمل کنید و بدانید که من همیشه ناظر شما خواهم بود، اما اگر این چنین نبود آنگاه ازخدای بزرگ بترسید که در بقای او هیچ تردیدی نیست و پیوسته شاهد و ناظر اعمال ماست. باید آشکارا جانشین خود را اعلام کنم تا پس از من پریشانی و نابسامانی روی ندهد. من شما هر دو فرزندانم را یکسان دوست می‌دارم ولی فرزند بزرگترم که آزموده‌تر است کشور را سامان خواهد داد. فرزندانم! من شما را از کودکی چنان پرورده‌ام که پیران را آزرم دارید و کوشش کنید تا جوان‌تران از شما آزرم بدارند. تو کمبوجیه، مپندار که عصای زرین پادشاهی، تخت و تاجت را نگاه خواهد داشت. دوستان یک رنگ برای پادشاه عصای مطمئن‌تری هستند. همواره حامی کیش یزدان پرستی باش، اما هیچ قومی را مجبور نکن که از کیش تو پیروی نماید و پیوسته و همیشه به خاطر داشته باش که هر کسی باید آزاد باشد تا از هر کیشی که میل دارد پیروی کند . هر کس باید برای خویشتن دوستان یک دل فراهم آورد و این دوستان را جز به نیکوکاری به دست نتوان آورد. از کژی و ناروایی بترسید. اگر اعمال شما پاک و منطبق بر عدالت بود قدرت شما رونق خواهد یافت، ولی اگر ظلم و ستم روا دارید و در اجرای عدالت تسامح ورزید، دیری نمی انجامد که ارزش شما در نظر دیگران از بین خواهد رفت و خوار و ذلیل و زبون خواهید شد. من عمر خود را در یاری به مردم سپری کردم. نیکی به دیگران در من خوشدلی و آسایش فراهم می ساخت و از همه شادی های عالم برایم لذت بخش تر بود. به نام خدا و نیاکان درگذشته‌ی ما، ای فرزندان اگر می خواهید مرا شاد کنید نسبت به یکدیگر آزرم بدارید. پیکر بی‌جان مرا هنگامی که دیگر در این گیتی نیستم در میان سیم و زر مگذارید و هر چه زودتر آن را به خاک باز دهید. چه بهتر از این که انسان به خاک که این‌همه چیزهای نغز و زیبا می‌پرورد آمیخته گردد. من همواره مردم را دوست داشته‌ام و اکنون نیز شادمان خواهم بود که با خاکی که به مردمان نعمت می‌بخشد آمیخته گردم. هم‌اکنون درمی یابم که جان از پیکرم می‌گسلد … اگر از میان شما کسی می‌خواهد دست مرا بگیرد یا به چشمانم بنگرد، تا هنوز جان دارم نزدیک شود و هنگامی که روی خود را پوشاندم، از شما خواستارم که پیکرم را کسی نبیند، حتی شما فرزندانم. پس از مرگ بدنم را مومیای نکنید و در طلا و زیور آلات و یا امثال آن نپوشانید. زودتر آنرا در آغوش خاک پاک ایران قرار دهید تا ذره ذره های بدنم خاک ایران را تشکیل دهد. چه افتخاری برای انسان بالاتراز اینکه بدنش در خاکی مثل ایران دفن شود. از همه پارسیان و هم‌ پیمانان بخواهید تا بر آرامگاه من حاضر گردند و مرا از اینکه دیگر از هیچگونه بدی رنج نخواهم برد شادباش گویند. به واپسین پند من گوش فرا دارید. اگر می‌خواهید دشمنان خود را تنبیه کنید، به دوستان خود نیکی کنید.

0 ❤️

2012-12-05 17:57:03 +0330 +0330
36.jpg خواهر خردمند بهرام چوبین (در دوره ساسانیان). بهرام چوبین که یکی از اهالی شهر خفر جهرم و از کردان بوده و خواهر بهرام به نام " کردیه" همسر اردشیر بابکان بوده است. کُردیـــه پس از برادرش٬ فرماندهی را به دست می‌گیرد و در میدان‌های نبرد٬ ‌آنچنان بیباکی و شایستگی از خود نشان می‌دهد که همگان را به ستایش وامیدارد. او در رده سپهسالاری سپاه برادرش در جنگ تن به تن با "تور" فرمانده نیروی خاقان چین٬ او را شکست می‌دهد و سپاهش را تار و مار می‌کند.
0 ❤️

2012-12-05 17:58:48 +0330 +0330

[quote=کون می دم به پسر و دختر]وصیت نامه:
فرزندان من، دوستان من! من اکنون به پایان زندگی نزدیک گشته‌ام. من آن را با نشانه‌های آشکار دریافته‌ام. وقتی درگذشتم مرا خوشبخت بپندارید و کام من این است که این احساس در کردار و رفتار شما نمایانگر باشد، زیرا من به هنگام کودکی، جوانی و پیری بخت‌یار بوده‌ام. همیشه نیروی من افزون گشته است، آن چنان که هم امروز نیز احساس نمی‌کنم که از هنگام جوانی ناتوان‌ترم. من دوستان را به خاطر نیکویی‌های خود خوشبخت و دشمنانم را فرمان‌بردار خویش دیده‌ام. زادگاه من بخش کوچکی از آسیا بود. من آنرا اکنون سربلند و بلندپایه باز می‌گذارم. اما از آنجا که از شکست در هراس بودم، خود را از خودپسندی و غرور بر حذر داشتم. حتی در پیروزی های بزرگ خود، پا از اعتدال بیرون ننهادم. در این هنگام که به سرای دیگر می‌گذرم، شما و میهنم را خوشبخت می‌بینم و از این رو می‌خواهم که آیندگان مرا مردی خوشبخت بدانند. مرگ چیزی است شبیه به خواب. در مرگ است که روح انسان به ابدیت می پیوندد و چون از قید و علایق آزاد می گردد به آتیه تسلط پیدا می کند و همیشه ناظر اعمال ما خواهد بود پس اگر چنین بود که من اندیشیدم به آنچه که گفتم عمل کنید و بدانید که من همیشه ناظر شما خواهم بود، اما اگر این چنین نبود آنگاه ازخدای بزرگ بترسید که در بقای او هیچ تردیدی نیست و پیوسته شاهد و ناظر اعمال ماست. باید آشکارا جانشین خود را اعلام کنم تا پس از من پریشانی و نابسامانی روی ندهد. من شما هر دو فرزندانم را یکسان دوست می‌دارم ولی فرزند بزرگترم که آزموده‌تر است کشور را سامان خواهد داد. فرزندانم! من شما را از کودکی چنان پرورده‌ام که پیران را آزرم دارید و کوشش کنید تا جوان‌تران از شما آزرم بدارند. تو کمبوجیه، مپندار که عصای زرین پادشاهی، تخت و تاجت را نگاه خواهد داشت. دوستان یک رنگ برای پادشاه عصای مطمئن‌تری هستند. همواره حامی کیش یزدان پرستی باش، اما هیچ قومی را مجبور نکن که از کیش تو پیروی نماید و پیوسته و همیشه به خاطر داشته باش که هر کسی باید آزاد باشد تا از هر کیشی که میل دارد پیروی کند . هر کس باید برای خویشتن دوستان یک دل فراهم آورد و این دوستان را جز به نیکوکاری به دست نتوان آورد. از کژی و ناروایی بترسید. اگر اعمال شما پاک و منطبق بر عدالت بود قدرت شما رونق خواهد یافت، ولی اگر ظلم و ستم روا دارید و در اجرای عدالت تسامح ورزید، دیری نمی انجامد که ارزش شما در نظر دیگران از بین خواهد رفت و خوار و ذلیل و زبون خواهید شد. من عمر خود را در یاری به مردم سپری کردم. نیکی به دیگران در من خوشدلی و آسایش فراهم می ساخت و از همه شادی های عالم برایم لذت بخش تر بود. به نام خدا و نیاکان درگذشته‌ی ما، ای فرزندان اگر می خواهید مرا شاد کنید نسبت به یکدیگر آزرم بدارید. پیکر بی‌جان مرا هنگامی که دیگر در این گیتی نیستم در میان سیم و زر مگذارید و هر چه زودتر آن را به خاک باز دهید. چه بهتر از این که انسان به خاک که این‌همه چیزهای نغز و زیبا می‌پرورد آمیخته گردد. من همواره مردم را دوست داشته‌ام و اکنون نیز شادمان خواهم بود که با خاکی که به مردمان نعمت می‌بخشد آمیخته گردم. هم‌اکنون درمی یابم که جان از پیکرم می‌گسلد … اگر از میان شما کسی می‌خواهد دست مرا بگیرد یا به چشمانم بنگرد، تا هنوز جان دارم نزدیک شود و هنگامی که روی خود را پوشاندم، از شما خواستارم که پیکرم را کسی نبیند، حتی شما فرزندانم. پس از مرگ بدنم را مومیای نکنید و در طلا و زیور آلات و یا امثال آن نپوشانید. زودتر آنرا در آغوش خاک پاک ایران قرار دهید تا ذره ذره های بدنم خاک ایران را تشکیل دهد. چه افتخاری برای انسان بالاتراز اینکه بدنش در خاکی مثل ایران دفن شود. از همه پارسیان و هم‌ پیمانان بخواهید تا بر آرامگاه من حاضر گردند و مرا از اینکه دیگر از هیچگونه بدی رنج نخواهم برد شادباش گویند. به واپسین پند من گوش فرا دارید. اگر می‌خواهید دشمنان خود را تنبیه کنید، به دوستان خود نیکی کنید.[/quote]

0 ❤️

2012-12-05 18:02:32 +0330 +0330

سوسن
ملکه سوسن همسر یزدگرد سوم

25.jpg ملکه سوسن همسر یزدگرد سوم بود که بنا بدرخواست او یزدگرد شهر "جی" را که بعدها به نام یهودیه شهرت گرفت، بنا کرد و در آن مکان دین یهود (یهودیان) را سکنا داد. محله یهودی نشین همدان را هم همین ملکه بنا نمود. در لنجان نزدیکی اصفهان، یک مرکز دیگری موجود می‌باشد که از آثار همین ملکه می‌باشد که با نام جدیدی بنام پیربکران نامگزاری شده است. یربکران شهر کوچکی در مرکز ایران (سی کیلومتری غرب اصفهان) است. مقدس‌ترین عبادت‌گاه یهودیان در این شهر است. پرفسور هرتسل باستان شناس سرشناس آلمانی در یادداشت‌های خود در کتابی به نام تاریخ باستان شناسی ایران می‌گوید "در منطقه‌ی فلاورجان اصفهان اثر دیگری از ملکه سوسن همسر یزدگرد سوم یافتم که به اسم پیربکران خوانده می‌شود. "سارا (سَرَح) بت آشر" (یعنی سارا دختر آشر) نوه‌ی حضرت یعقوب است. کسی که برای نخستین بار خبر زنده بودن حضرت یوسف را به یعقوب می‌دهد، و یعقوب نیز به پاس این خبر خوش او را به داشتن عمر جاودان دعا می‌کند. سارا در محلی که اکنون به سارا خاتون معروف است، غیب می‌شود و عمر جاودانه پیدا می‌کند. نام تنی چند از سرداران و جنگاوران زن که از زمان مادها هخامنشیان٬ ‌اشکانیان و ساسانیان به جا مانده اند ولی شوربختانه از کارهایشان هنوز آگاهی چندانی در دست نیست٬ چنینند.
0 ❤️

2012-12-05 18:07:00 +0330 +0330

در ذیل میتوانید برخی از سخنان ارزشمند کوروش بزرگ را مطالعه نمایید :

۱ ) ای پسر من نیکو کار باش نه بدکار زیرا زندگانی انسان جاودان نیست و هیچ چیز از کردار نیک لازمتر نمی باشد

۲ ) ای پسر من بشنو تو را می گویم که بهترین بخشش ها تعلیم و تعلم است زیرا مال و مکنت زوال پذیرد و چهار پایان بمیرند ولی دانش و تربیت باقی ماند

۳ ) دختر شرمگین را دوست بدار و او را به مرد هوشیار و دانایی به عروسی ده زیرا مرد دانا و هوشیار مانند زمین نیکی است که چون تخم در آن بکارند حاصل نیک و فراوان از آن به عمل آید

۴ ) با زن فرزانه و شرمگین عروسی کن و او را دوست بدار وخود برای خود زن انتخاب کن وزن دیگری را فریب مده تا روانت گناه کار نگردد

۵ ) مردی را به دامادی خود برگزین که نیکخو, درست و دانا باشد, اگر بسیار مسکین است بسیار عیب نیست مال و مکنت از یزدان برسد

۶ ) چون خوشی رسد بسیار خشنود و غره مشو و چون سختی رسد غمگین و افسرده مباش زیرا هر خوشی یک ناخوشی و هر نیکی یک بدی در پی دارد

۷ ) از پست فطرت و بداصل قرض مگیر و وام مده زیرا تنزیل زیاد باید داد و همواره بر در خانه تو بایستد و کسان بگمارد و این برای تو زیان بزرگی است

۸ ) به مال و مکنت کسی چشم مینداز زیرا مال و خوشی جهان مانند مرغی است که از این درخت به آن درخت نشیند و به هیچ شاخی نماند

۹ ) دست از دزدی و کاهلی و هوا و هوس نفسانی بدار زیرا هر کس که نیکی کند پاداش نیکی یابد و هر که بدکار گشت به سزای سخت خواهد رسید

۱۰ ) نسبت به پدر و مادر خود فرمانبردار باش زیرا مرد تا پدر و مادرش زنده اند مانند شیری است که آسوده در بیشه غنوده و از هیچ کس بیم ندارد

۱۱ ) به رئیس و سردار خود گستاخ مباش و در خدمت استوار بایست, آچه بر خود نیک ندانی به دیگران نیز نیک نشمار با دوستان به یگانگی برخورد کن

۱۲ ) اگر تو را فرزندی است به مدرسه بفرست و به تحصیل علم بگمار زیرا علم ودانش چشم روشن است

۱۳ ) عصبانی مباش زیرا مرد عصبانی مانند آتش است که در بیشه برافروزد و تر و خشک را با هم بسوزاند

۱۴ ) دشمن کهنه را دوست نو مساز زیرا دشمن کهنه مانند مار سیاه است که بعد از صد سال انتقام را فراموش نکند

۱۵ ) مغرور و خودپسند مباش زیرا انسان مغرور چون مشک پر باد است و اگر باد آن خالی شود چیزی باقی نماند

۱۶ ) آنچه را که گذشته است فراموش کن و به آنچه که نرسیده رنج و اندوه مبر

۱۷ ) در مجالس در صدر منشین تا تو را از آنجا بلند نکنند و به جای پایین تری بنشانند

۱۸ ) سخن بموقع بگو زیرا بساتکلم بهتر از خاموشی و بسا خاموشی بهتر از تکلم است

۱۹ ) ای پسر من تو را می گویم بهترین چیزها برای سخاوت تعلیم و تربیت مردم است

۲۰ ) از هر خوراک مخور و زود به زود به مجلس عیش بزرگان مرو که پسندیده نیست

۲۱ ) ای پسر من تو را می گویم بهترین چیزها برای سخاوت تعلیم و تربیت مردم است

۲۲ ) همیشه و همه جا به خدا توکل کن و دوستی با کسی کن که بیشتر به تو سود رساند

۲۳ ) زن و فرزند خود را از تحصیل علم باز مدار تا غم و اندوه به تو نرسد و پشیمان نشوی

۲۴ ) اگر در پی مال و مکنتی اول آب و زمین بخر زیرا اگر ثمر ندهد اصل آن باقی است

۲۵ ) حضور دانشمندان را گرامی دار و از ایشان سئوال کن و جواب بشنو

۲۶ ) با مردی که پدر و مادر از او ناخشنودند همکار مباش تا گناهکار نباشی

۲۷ ) از هر کس که با تو کینه ورزد و خشم گیرد کناره جوی

۲۸ ) با مرد پاک نظر, کارآگاه, هوشیار و نیکخو مشورت کن

۲۹ ) در جنگ اگر مسئولیتی به عهده تست بسیار مواظب باش

۳۰ ) به فرمان یزدان و امشاسپندان گوش کن و رفتار نما

۳۱ ) مرد فقیر و بینوا را تمسخر مکن شاید تو نیز روزی بینوا شوی

۳۲ ) مرد پارسا در آسایش ماند و بدکار همیشه گرفتار اندوه است

۳۳ ) اگر چه افسون مار خوب بدانی ولی دست به مار نزن تا تو را نگزد

۳۴ ) اگر چه شناوری به خوبی دانی ولی زیاد در آب مرو تا غرق نشوی

۳۵ ) با هیچ کس و به هیچ آیین پیمان شکنی نکن که آسیب به تو نرسد

۳۶ ) فرومایه را اعتنا مکن و شخص محترم را در پایه اش پاداش رسان

۳۷ ) مردم دارای همان خویی هستند که از زمان شیر خوارگی خود کسب نموده اند

۳۸ ) سحر خیز باش تا کار خود را به نیکی به انجام برسانی

۳۹ ) دوست کهنه را گرامی دار و در دوستی او استوار بایست

۴۰ ) یزدان را ستایش کن و دل را شاد ساز تا یزدان نیکی تو را بیافزاید

۴۱ ) حکمرانان را نفرین مکن زیرا آنان پاسباتات مردم هستند

۴۲ ) هیچ فرازی بدون نشیب و هیچ نشیبی بدون فراز نیست

۴۳ ) مال کسی را تاراج مکن و به مال خود میامیز

۴۴ ) برای نام خود از کسب و کار احتراز مکن

۴۵ ) هر چه شنوی به عجله و بیهوده مگوی

۴۶ ) هر کس که برای دیگران چاه کند در آن افتد

۴۷ ) تا حدی که می توانی از مال خود داد و دهش نما

۴۸ ) کسی را فریب مده تا دردمند نشوی

۴۹ ) پیشوای نیک را گرامی دار و سخنش بپذیر

۵۰ ) جز از خویشان و دوستان چیزی از کسی وام مگیر

۵۱ ) نه به راست نه به دروغ هرگز سوگند مخور

۵۲ ) چو خواهی عروسی کنی اول مال فراهم کن

۵۳ ) از نیک کرداری خود غره مشو و رجز مخوان

۵۴ ) به رئیسها و پادشاهان خیانت مکن

۵۵ ) از مرد بزرگ و نیک سخن بپرس

۵۶ ) با دزدان معامله مکن و آنها را گرفتار نما

۵۷ ) از دوزخ یاد آور و کسان را به انصاف مجازات کن

۵۸ ) از هر کس و هر چیز مطمئن مباش

۵۹ ) فرمان خوب ده تا بهره خوب یابی

۶۰ ) بیگناه باش تا بیم نداشته باشی

۶۱ ) سپاس دار باش تا لایق نیکی باشی

۶۲ ) با مردم یگانه باش تا محترم و مشهور شوی

۶۳ ) راستگو باش تا استقامت داشته باشی

۶۴ ) متواضع باش تا دوست بسیار داشته باشی

۶۵ ) دوست بسیار داشته باش تا معروف باشی

۶۶ ) معروف باش تا زندگانی به نیکی گذرانی

۶۷ ) دوستدار دین باش تا زندگی به نیکی گذرانی

۶۸ ) مطابق وجدان خود رفتار کن که بهشتی شوی

۶۹ ) سخی و جوانمرد باش تا پاک و راست گردی

۷۰ ) با مرد قدر نشناس و ناسپاس معاشرت مکن

۷۱ ) روح خود را با خشم وکین آلوده مساز

۷۲ ) در حفظ دین بکوش زیرا سعادت روحانی از آن برسد

۷۳ ) در هر گفتار و کار تواضع و ادب را فراموش مکن

۷۴ ) هرگز ترشرو و بدخو مباش

۷۵ ) در انجمن نزد مرد نادان منشین که تو را نادان نشمارند

۷۶ ) دختر خود را به شوهر هوشیار و دانا ده

۷۷ ) اگر خواهی از کسی دشنام نشنوی کسی را دشنام مده

۷۸ ) خود را به بندگی کسی مسپار

۷۹ ) همیشه روح خود را به یاد دار

۸۰ ) قبل از جواب دادن تفکر کن

۸۱ ) هیچ کس را تمسخر مکن

۸۲ ) با مرد بدکار هم راز مشو

۸۳ ) با مرد خشمگین همراه مشو

۸۴ ) با فرومایه مشورت مکن

۸۵ ) با مست هم خوراک مشو

۸۶ ) مرد بدچشم را به معاونت خود قبول مکن

۸۷ ) مال خود را به مرد حسود نشان نده

۸۸ ) از پادشاهان فرمان ناحق مخواه

۸۹ ) از مرد سخن چین و دروغگو سخن مشنو

۹۰ ) در مجازات مردم کینه مورز

۹۱ ) در معبر عام مجادله نکن

۹۲ ) با مرد بسیار متول هم خوراک مشو

۹۳ ) مرد راستگو را برای پیغام بفرست

۹۴ ) برای جاه و مقام مجادله مکن

۹۵ ) از مدد قوی, متمول و کینه ورز دور باش

۹۶ ) با مرد ادیب دشمن مباش

۹۷ ) با مرد نادان راز مگوی

۹۸ ) به هیچ کس دروغ مگو

۹۹ ) از بی شرم مال مگیر

۱۰۰ ) به نزد بدکار چیزی گرو مگذار

0 ❤️

2012-12-05 18:09:03 +0330 +0330

[quote=Hidden_sex]مرسی خاله من علاقه خاصی به تاریخ وطنو اتفاقات شیرینش دارم حیف که یه سری الان …
خوشحالام هنوزم افرادی هستند که به این چیز ها اهمیت بدن[/quote]
.

.
.
.
.
کاش روزی همه ما ایرانی میشدیم

0 ❤️

2012-12-05 18:10:10 +0330 +0330

کزروس به کورش بزرگ گفت : چرا از غنیمت های جنگی چیزی را برای خود بر نمی داری و همه را به مردم و سربازانت می بخشی ؟!
کورش گفت اگر غنیمت های جنگی را نمی بخشیدیم الان دارایی من چقدر بود؟
گزروس عددی را با معیار آن زمان گفت …
سپس کورش یکی از سربازانش را صدا زد و گفت برو به مردم بگو کورش برای امری به مقداری پول و طلا نیاز دارد !
سرباز در بین مردم جار زد و سخن کورش را به گوششان رسانید…
مردم هرچه در توان داشتند برای کورش فرستادند !
وقتی که مالهای گرد آوری شده را حساب کردند ، از آنچه کزروس انتظار داشت بسیار بیشتر بود …!
کورش رو به کزروس کرد و گفت : ثروت من اینجاست.اگر آنها را پیش خود نگه داشته بودم ، همیشه باید نگران آنها می بودم .
زمانی که ثروت در اختیار توست و مردم از آن بی بهره اند مثل این می ماند که تو نگهبان پولهایی که مبادا کسی آن را ببرد …

0 ❤️

2012-12-05 18:13:15 +0330 +0330

کوروش همتایی در تاریخ ندارد در عدل و داد

0 ❤️

2012-12-05 18:15:14 +0330 +0330

ارزش وجایگاه زن در جامعه ایران باستان (به مناسبت فرا رسیدن روز زن ومادر )
زماني كه اعراب دختران خود را زنده بگور مي كردند، در ايران دختران خسروپرويز، آذرميدخت و پوراندخت، فرمانروايي مي كردند . تاريخ سياسي زنان از تاريخ سياسي مردان جدا نيست و همه تواريخ حول محور پادشاهان نوشته شده است. در نتيجه درك شرايط تودة مردم و از جمله جامعة زنان ايران مشكل است. در تاريخ ايران باستان زنان از مقام و موقعيت بالايي برخوردار بوده اند. به عنوان مثال در دورة حكومت ايلاميان، مرداني كه از وارثان ملكه نخستين بودند اجازه سلطنت داشتند. پرستش الهه هاي زنان متداول بود. زن جاودانه و قابل احترام بود و نسب خانواده را حفظ مي كرد، الهة مادر در رأس خدايان ايلامي قرا رداشت و موجب باروري و سودبخشي همه پديده هاي طبيعت مي شد باستان شناسان پيكره هاي بسياري از الهه هاي مادر را كشف كرده اند كه حاكي از مقام و موقعيت زن بود و يا شاتن هاي زن (مسئولان امور ديني جامعه) كه از جايگاه اجتماعي آنان خبر مي داد. دياكونف در كتاب (تاريخ ماد) مي گويد:» در ميان مادها و پارسيان و مصريان دختر پادشاه و داماد او مي توانند به جاي او بنشينند.« در عصر حكومت هخامنشيان زمينه اجتماعي مقام زن بر مبناي مفاهيم عدالت و مردمي عصر خود استوار بود. زن در اين دوره در امورسياست، تعليم و تربيت و سرنوشت ميدان جنگ نقش داشته است. مقام و منزلت زن در دورة هخامنشيان تا آنجا بود كه چون اسكندر، داريوش سوم را شكست داد و مادر او اسير شد، پادشاه ايران طي سومين نامه خود به اسكندر حاضر شد به خاطر آزادي مادرش گذشته از 30 هزار تالان پول، پسرش نيز نزد اسكندر به گروگان باقي بماند.

روز زن در ایران باستان

پنجم اسفندماه در تقویم باستانی ایران، روز ’’سپندارمزدان‘‘ یا روز زن نامیده شده است. : این آیین یکی از جشن‏های “نام‏روزی” است که تازه به این نام مصطلح شده‏اند. یعنی جشن‏هایی که نام روز و نام ماه با هم دیگر انطباق پیدا می‏کنند. در هر سال ۱۲ تا از این جشن‏ها وجود دارند. زمانی که نام روز در ماه و نام ماه یکی می‏شوند، این جشن را می‏گیرند. بنابراین سپندارمزدان آخرین جشن از این جشن‏های دوازده‌گانه است. تاریخ این جشن، مطابق تقویم اصلی پنجم اسفند است. اما چون در تقویمی که امروزه در ایران معمول است، یعنی تقویم رسمی شمسی، شش ماه اول سال ۳۱ روز و شش ماه دوم ۳۰ روز است، در پنجم اسفند نام ماه و روز باهم‏دیگر انطباق پیدا نمی‏کنند. بنابراین به حساب تقویم شمسی فعلی، بیست و نهم بهمن، اسپندارمزدان خواهد بود و آن روز ’’سپندارمزدروز‘‘ از ماه سپندارمزد است؛ یعنی ماه اسفند و روز سپندارمزد. شکل جدید سپندار “اسفند” است و می‏توان به آن “اسفندگان” یا “سپندارمزدان” گفت.

0 ❤️

2012-12-05 18:15:28 +0330 +0330

چه زیباست اگر به زبان پارسی سخن بگوییم …

بجای سلام و خدا حافظ بگوییم …> دورود , بدرود
بجای الله و شیطان بگوییم …> اهورا , اهریمن
بجای خلیج فارس بگوییم …> شاخاب پارس
بجای فکر بگوییم …> اندیشه , پندار

بجای مزاح بگوییم …> شوخی
بجای ضعیف بگوییم …> ناتوان
بجای غذا بگوییم …> خوراک
بجای سئوال و جواب بگوییم …> پرسش و پاسخ
بجای تبریک بگوییم …> شاد باد ,همایون باد ,گرامی باد ,فرخنده باد
بجای مجسمه بگوییم …> تندیس
بجای سر مجسمه بگوییم …> سردیس
بجای فارسی بگوییم …> پارسی
بجای سفید بگوییم …> سپید
بجای مرسی بگوییم …> سپاس

0 ❤️

2012-12-05 18:18:28 +0330 +0330

[quote=rezausefi]چه زیباست اگر به زبان پارسی سخن بگوییم …

بجای سلام و خدا حافظ بگوییم …> دورود , بدرود
بجای الله و شیطان بگوییم …> اهورا , اهریمن
بجای خلیج فارس بگوییم …> شاخاب پارس
بجای فکر بگوییم …> اندیشه , پندار

بجای مزاح بگوییم …> شوخی
بجای ضعیف بگوییم …> ناتوان
بجای غذا بگوییم …> خوراک
بجای سئوال و جواب بگوییم …> پرسش و پاسخ
بجای تبریک بگوییم …> شاد باد ,همایون باد ,گرامی باد ,فرخنده باد
بجای مجسمه بگوییم …> تندیس
بجای سر مجسمه بگوییم …> سردیس
بجای فارسی بگوییم …> پارسی
بجای سفید بگوییم …> سپید
بجای مرسی بگوییم …> سپاس[/quote]

.
.
.

.
ولی با یه مشت لغات عربی به گند کشیدیم پارسی رو

0 ❤️

2012-12-05 18:23:38 +0330 +0330

منشور حقوق بشر کورش کبیر بیان گر مهد تمدن ایران در 2550سال بیش
منم كوروش، شاه جهان، شاه بزرگ، شاه دادگر، شاه بابل، شاه سومر و اكد، شاه چهارگوشه‌ي جهان. پسر كمبوجيه، شاه بزرگ … نوه‌ي كورش، شاه بزرگ … نبيره‌ي چيش پيش، شاه بزرگ… .
آنگاه كه بدون جنگ و پيكار وارد بابل شدم، همه‌ي مردم گام‌هاي مرا با شادماني پذيرفتند. در بارگاه پادشاهان بابل بر تخت شهرياري نشستم، مردوك خداي بزرگ دل‌هاي پاك مردم بابل را متوجه من كرد… زيرا من او را ارجمند اینک که به یاری مزداتاج سلطنت ایران، بابل و گرامي داشتم و کشورهای چهارگانه را بر سر گذاشته ام

… اعلام می کنم

• تا روزی که زنده هستم و مزدا پادشاهی را به من ارمغان می کند کیش و آیین و باورهای
مردمانی را که من پادشاه آنها هستم گرامی بدارم و نگذارم که فرمانفرمایان و زیر دستان
من کیش و آیین و دین و روش مردمان دیگر را پست بدارد و یا آنها را بیازارند.
• من که امروز افسر پادشاهی را بر سر نهاده ام، تا روزی که زنده هستم و مزدا پادشاهی
را به من ارزانی کرده هرگز فرمانروایی خود را بر هیچ مردمانی به زور تحمیل نکنم و در
پادشاهی من هر ملتی آزاد است که مرا به شاهی خود بپذیرد یا نپذیرد. و هرگاه نخواهد
مرا پادشاه ایران و بابل و کشورهای رابعه هستم نخواهم گذاشت کسی به دیگری ستم
کند و اگر کسی ناتوان بود و بر او ستمی رفت من از وی دفاع خواهم کرد و حق او را گرفته
و به او پس خواهم داد و ستمکاران را به کیفر خواهم رساند.
• من تا روزی که پادشاه هستم نخواهم گذاشت کسی مال و اموال دیگری را با زور و یا
هر روش نادرست دیگری از او بدون پرداخت ارزش واقعی آن بگیرد.
• من تا روزی که زنده هستم نخواهم گذاشت کسی، کسی را به بیگاری بگیرد و به
او مزد نپردازد.
• من اعلام می کنم که هر کس آزاد است هر دین وآیینی را که میل دارد برگزیند و در
هر جا که می خواهد سکونت نماید و به هرگونه که معتقد است عبادت کند و معتقدات
خود را بجا آورد و هر کسب و کاری را که می خواهد انتخاب نماید. تنها به شرطی که
حق کسی را پایمال ننماید و زیانی به حقوق دیگران وارد نسازد.
• من اعلام می کنم هر کس پاسخگوی اعمال خود می باشد. هیچ کس را نباید به
انگیزه اینکه یکی از بستگانش خلاف کرده است مجازات کرد و اگر کسی از دودمان یا
خانواده ای خلاف کرد تنها همان کس به کیفر برسد و با دیگر مردمان و خانواده کاری نیست.

• تا روزی که من زنده هستم نخواهم گذاشت مردان و زنان را بنام برده و کنیز و یا نامهای
دیگر بفروشند و این رسم زندگی باید از گیتی رخت بربندد. از مزدا می خواهم که مرا در
تعهداتی که نسبت به ملتهای ایران و ممالک چهارگانه که گرفته ام پیروز گرداند.

0 ❤️

2012-12-05 18:24:25 +0330 +0330

واقعا که یادمون رفته از نسل کوروش هستیم
از نسلی که توش شهادت نداشت توش وفات نداشت توش دوماه عزاداری نبود تواین دماه نمیشد جشن تولد گرفت تو این دوماه نمیشد عروسی گرفت
همیشه و هرماه ایران جشن بود کاش ما اون زمان بودیم تا الان زجر نکشیم کاش ماهم از زمان کوروش بودیم

0 ❤️










‌آگهی‌های دوستیابی

نمایش آگهی های دوستیابی بستگی به علاقه شما دارد. برای دیدن آگهی مرتبط با علاقه تان لطفا پروفایل تان را » ایجاد یا ویرایش کنید «