دو تا جوکه که " تطابق نیازهای زن و مرد!!!" دومی هست.
عشق نوجوانی دختر و پسر عاشق!
یه دختر و پسر عاشقی چندین سال دبیرستان رو به صورت اختصاصی با همدیگه سپری کردند. بعد از اتمام دبیرستان اونها هر دو میخواستن که به یک دانشگاه برن اما دختر از یک دانشگاه ساحل شرقی آمریکا پذیرش گرفت در حالیکه پسره از یک دانشگاه ساحل غربی آمریکا پذیرش گرفت. اونها ناچارا از هم جدا شدند اما با هم قرار گذاشتند که به همدیگه وفادار باشند و حتی الامکان با همدیگه وقت بگذرانند.
با گذشت زمان وقتی که پسر زنگ میزد دختر در خانه نبود و وقتی نامه ای مینوشت چند هفته طول میکشید تا دختر جواب دهد حتی وقتی به او ایمیل میزد چند روز طول میکشید تا پاسخ دهد. نهایتا دختر اعتراف کرد که میخواهد با مردهای دیگر باشد. پسره خیلی ناراحت شد و سعی کرد با تلفن های بیشتر, نامه های بیشتر و ایمیل های بیشتر دوباره قلب اون دختر رو به دست بیاره. دختر که از این کارهای او کلافه شده بود و حالا دیگه برای خودش دوست پسر جدیدی داشت, میخواست از شر او خلاص شود پس یک عکس پلاروید از خودش موقع ساک زدن کیر دوست پسر جدیدش گرفت و آن را برای دوست پسر قدیمی فرستاد و یادداشتی ضمیمه کرد که:
من یه دوست پسر جدید پیدا کردم, دست از سر من بردار!
لازم به توضیح نیست که پسره خیلی دل شکسته و عصبانی شد و تصمیم گرفت که انتقام بگیرد. او پشت آن عکس نوشت: مادر و پدر عزیزم من اوقات خیلی خوشی را در دانشگاه میگذرانم لطفا پول بیشتری بفرستید! و عکس را برای پدر و مادر دختره فرستاد! 😁
پ.ن. فکر کنم این دوست پسر اولیه فامیل شاه ایکس اینا بوده! 😁