درود دوستان…
این مطلب حقیقت است و نیازی به دروغ گفتن ندارم پس لطفا در صورتکه به نظرتون عاری از حقیقت میاد ، پاسخ ندهید!
من افغانم و کابل زندگی میکنم.
نامزد دارم و نامزدم ره دوست دارم.
چندسال قبل زمانکه در هند مشغول ماستری بودم با دختری رابطه داشتم و سکس هم داشتیم البته از عقب!
بعد امدن به کشور هر دو مان رفتیم پشت کار و زندگی خودمان ولی در فیسبوک همچنان دوستیم . اون شوهر کرده و من نامزدم…
الان نزدیک سه سال است که اون شوهر کرده و حامله نمیشه.
داکتر رفتن گفتن که اسپرم شوهره ضعیف است… متاسفانه فرهنگ بسیارررر بی ارزش که رایج است در کشور ما ، تمام ارزش زن به زاد و ولدش است و اگر حامله نشه هیچ ارزشی برایش قایل نیستند!
فامیل پسره تمام تلاش خودشون ره دارند که برای پسر شون زن دوم بگیرند و میگن اگه زن دوم بگیری حتما اون زنت حامله میشه و این دختره خودش مشکل داره!
خلاصه دوستم حالش خیلی خیلی خرابه…
اگر بخواهد با زور و فشار طلاق بگیره زندگی و اینده اش خراب میشه و هیچ امیدی براش نمیمانه و اگر زن دوم اون مرد بشه بازم زندگیش جهنم میشه!
دوستم برای چندمین بار از من خواسته بهاش سکس کنم تا حامله بشه و اینطوری بتونه زندگیشو حفظ کنه منم ابدا راضی نیستم اینکار رو بکنم ولی اون تهدید کرده اگر همکاری نکنم و شوهرش زن دوم کنه اون خودشو میکشه!
با شناختی که از اون دارم مطمینم اینکار رو میکنه!!!
میخواهم بگید چکار کنم؟؟؟
هیچی از دستم ساخته نیست جز لعنت فرستادن به این فرهنگ و نفرین به باعث و بانی اون
بمیره بهتره از اینه به یکی دروغی بگه این بچه تو هستش
اگه خودشو بکشه که مطمینم میکشه! اون وقت من آرامش نخواهم داشت!
اگر به درخواست اون عمل کنم که بدتر میشه بازم باید یک عمر با خودم درگیر باشم
اگه خودشو بکشه که مطمینم میکشه! اون وقت من آرامش نخواهم داشت!
اگر به درخواست اون عمل کنم که بدتر میشه بازم باید یک عمر با خودم درگیر باشم
می خوای خودت خودکشی کنی همه راحت شن؟
داداش خودت میدونی با توجه ب ادله ای ک آوردی و ظاهرن مذهبی هم هستی، ساعتها هم اگر بشینی با یه کارشناس یا روان شناس هم صحبت کنی، از آخرش بازم تکلیفت با خودت مشخص نیست،زندگیه خودتو بکن و نگران دیگران نباش و اگر اشتباهی کردی ک بخاطرش تحت فشاری و ترس از فاش کردنش داری، از در صداقت با زنت وارد شو و بهش بگو اسن اشتباهو کردی و داستان رو تعریف کن، اگر دوستت داشته باشه میبخشتت، ولی من مطمعنم اگر تمام مردم ایرانم الان بیان توی تاپیکت بهت بگن چه بکنی و همشون بگن یک کار مشخص رو بکنی، بازم شما از آخر تکلیفت مشخص نیست با خودت و همون کاریو میکنی ک دلت میخواد، الانم شما هرکس بهت یه مشاوره بده، در جوابش یه حرفی داری ک بهش بگی، چون اساسن این اتفاقی ک میگی کوصو شره و نمیتونی نتیجه ای بگیری ازش ک اومدی مشاوره میخوای، گاهی وقتا لعنت میکنم خودم رو ک با همچین سایت عنی آشنا شدم، خدایا میدونی من مذهبی نیستم، اصلا دین هم ندارم، ولی وجدانن عجب آدمای مریضی رو آفریدی، نمیتونستی آدمایی با ذهن های سالم بیافرینی؟ ماشالله هم خودم و هم تمام اعضای شهوانی، یک کدومشون وجدانن آدم سالمی نیست، همه انحراف جنسی دارن، انحراف اخلاقی، انحراف ذهنی، مریض اندر مریض
اگه خودشو بکشه که مطمینم میکشه! اون وقت من آرامش نخواهم داشت!
اگر به درخواست اون عمل کنم که بدتر میشه بازم باید یک عمر با خودم درگیر باشم
می خوای خودت خودکشی کنی همه راحت شن؟
به این تا حال فکر نکرده بودم ?
داداش عزیز…
با این حجم از دروغ ها که اینجا نشر میشه بهت کاملا حق میدم حرفمو کوس شعر بشماری !
و اصلا هم ناراحت نمیشم.
اما اون چیزی که گفتم کاملا حقیقته داداش.
در مورد مشوره تون:
بله تصمیم گیری خیلی برام سخت سخت شده برای همین اینجا این راز رو بیان کردم و خواستم ببینم کسی چیزی به ذهنش میرسه که بهم پیشنهاد بده؟!
من هیچ نقطه ضعفی پیش اون ندارم داداش که اون بتونه منو بر اساس اون تهدید کنه. فقط یک زمانی وابسته هم بودیم و الان طوری است که نمیشه از کنار این مشکلش چشم بسته رد بشم
داداش عزیز…
با این حجم از دروغ ها که اینجا نشر میشه بهت کاملا حق میدم حرفمو کوس شعر بشماری !
و اصلا هم ناراحت نمیشم.
اما اون چیزی که گفتم کاملا حقیقته داداش.
در مورد مشوره تون:
بله تصمیم گیری خیلی برام سخت سخت شده برای همین اینجا این راز رو بیان کردم و خواستم ببینم کسی چیزی به ذهنش میرسه که بهم پیشنهاد بده؟!
من هیچ نقطه ضعفی پیش اون ندارم داداش که اون بتونه منو بر اساس اون تهدید کنه. فقط یک زمانی وابسته هم بودیم و الان طوری است که نمیشه از کنار این مشکلش چشم بسته رد بشم
چه جای عالی ای هم اومدی و مشورت میخوای، داداش گلم اگر ما جماعت شهوانی راهکار بلد بودیم ک خودمونو از این اسکول بازیا نجات میدادیم، ب نظر خودت یکم با خودت فکر کن، شما آدم عاقل و کسی ک فهم و شعور حالیش بشه توی این سایت دیدی؟ مردم ما نمیخوان قبول کنن حقیقتارو، آدم باید بپذیره ک همچین جاهایی آدمای درست و حسابی ای نمیان، شما اونوقت توقع داری از اینجا کسی پیدا شه راهکار هم بده بهت؟ خوووب با خودت کلنجار برو راجب دوس دختر سابقت،بالاخره یروزی باهاش حالاتو کردی و حالا داری تقاصاشو پس میدی، هرچیزی یه برگشتی داره
کلا خوشم میاد از آدمایی ک توی همچین دردسرایی میندازن خودشونو،دمتون گرم
جای تو میبودم یه پسری پیدا میکردم و بهش یه پولی میدادم که اون دختر رو حامله کنه
همین
اینکار رو خود دختره هم میتونه انجام بده!
مشکل اینکه اون اصرار داره من اینکار رو بکنم به هزار و یک دلیل
داداش عزیز…
با این حجم از دروغ ها که اینجا نشر میشه بهت کاملا حق میدم حرفمو کوس شعر بشماری !
و اصلا هم ناراحت نمیشم.
اما اون چیزی که گفتم کاملا حقیقته داداش.
در مورد مشوره تون:
بله تصمیم گیری خیلی برام سخت سخت شده برای همین اینجا این راز رو بیان کردم و خواستم ببینم کسی چیزی به ذهنش میرسه که بهم پیشنهاد بده؟!
من هیچ نقطه ضعفی پیش اون ندارم داداش که اون بتونه منو بر اساس اون تهدید کنه. فقط یک زمانی وابسته هم بودیم و الان طوری است که نمیشه از کنار این مشکلش چشم بسته رد بشم
چه جای عالی ای هم اومدی و مشورت میخوای، داداش گلم اگر ما جماعت شهوانی راهکار بلد بودیم ک خودمونو از این اسکول بازیا نجات میدادیم، ب نظر خودت یکم با خودت فکر کن، شما آدم عاقل و کسی ک فهم و شعور حالیش بشه توی این سایت دیدی؟ مردم ما نمیخوان قبول کنن حقیقتارو، آدم باید بپذیره ک همچین جاهایی آدمای درست و حسابی ای نمیان، شما اونوقت توقع داری از اینجا کسی پیدا شه راهکار هم بده بهت؟ خوووب با خودت کلنجار برو راجب دوس دختر سابقت،بالاخره یروزی باهاش حالاتو کردی و حالا داری تقاصاشو پس میدی، هرچیزی یه برگشتی داره
کلا خوشم میاد از آدمایی ک توی همچین دردسرایی میندازن خودشونو،دمتون گرم
من تقاص چیزی رو قرار نیست پس بدم چون کاری نکرده ام!
اون موقع هر دومان مجرد بودیم و این رابطه با رضایت هر دو مان شکل گرفته بود…
در ضمن اون هیچی نداره که بتونه منو تهدید کنه فقط از نگاه احساسی منو تحت فشار قرار داده همین…!
به هرحال ممنونم از نظرتون داداش
والا تا جایی که ما دیدیم مردای افغانی معمولا چندتا زن میگیرن صرف نظر ازینکه زنش بچه بیاره یا نه شایدم اونایی که ما دیدیم طبقه اجتماعیشون اینجوری بوده!
به هرحال عزیز هم نژاد به نظر من بشین با خودت فکر کن بقولی سنگاتو وا بکن ببین فردای روزگار اگه اون بچه بزرگ شد تو اون حس پدریت گل نمیکنه بخای بری هی ببینیش و بعدم کل داستان رو براش تعریف کنی و آبروی چندساله خانواده اش رو حداقل در پیش خود اون بچه خراب کنی؟
اگه واقعا میتونی بعد اینکه طرف باردار شد کلا قید مادر و فرزند رو بزنی بهش فکر کن و گرنه بیخیالش شو
اگه بخوام ثواب کنم ، ممکنه کباب بشم ?
انگار مشکل عصبی داری !
دوباره متن رو بخوان
اون مردهای که شما دیدی عصرشون گذشته و نسل شون هم کم کم منقرض میشه! فعلا همون یک زن هم به زور میشه گرفت چه برسه به دومی همزبان گرامی!
در مورد مشوره تون:
خودم به هیچ عنوان مایل نیستم و قبلا هم بهش جواب رد دادم ولی طرف دست بردار نیست.
از طرفی ، یک روزی دوست دخترم بوده و الان یکی از نزدیکترین دوستانم است و هنوزم بهش وابستگی احساسی دارم از نوع دوستی!
یعنی نمیتونم از کنار مشکلش چشم بسته رد بشم و بگم به من ربطی نداره!.از طرفی واقعا تصورش هم برام سخته که فردا اون پسر یا دختر حاصل این سکس رو ببینم چه حالی میشم !
خاک برسر بی فرهنگ ات !
گوسفند
من تمایل ندارم اون جدا بشه و بیاد زن من بشه! خودشم اینو نمیخاد!
بلکه میخاد سر شوهره رو کلاه بزاره