سلام دوستان
.
موضوع این تاپیک مشکلات خانوادگی با تمرکز بر مشکلات پدرفرزندی و تاثیر اون در شکل گیری شخصیت و . . .
.
.
همونطور که همه میدونیم وقتی کودکی به دنیا میاد هیچ دانش و اگاهی نسبت به محیط نداره و این خانواده هستند که وظیفه تربیت بر عهدهاون هاست
.
متاسفانه در کشور ما تربیت جدی گرفته نمیشه
و تصور بر اینه که اگه به کودک بگی این کارو بکن یا نکن و یا اینکار خوب یا بده این یعنی تربیت کردن
.
در صورتی که تربیت باید از قبل تولد شروع بشه
و از خود والدین یعنی اون فرد با خودش بگه آیا من پدر یا مادر خوبی میشم یا نه ؟
و تلاش کنه برای بهتر کردن خودش
.
.
نمیشه انتظار داشت که یک فرد به عنوان پدر یا مادر اخلاق ها و رفتار های بدی داشته باشه و روی کودک اثر نذاره
چون اون بچه میبینه این رفتار رو و تاثیر میپذیره
.
.
.
اولین الگو هر کودکی پدر و مادر اون کودک هستند
کودک در ابتدا شروع به تقلید رفتار میکنه و روی ضمیر ناخوداگاه اون کودک تاثیر جدی میذاره
.
حالا قسمت مشکلات پدر فرزندی یا همون DADDY ISSUE
.
پدر نقش انکار ناپذیری در خانواده داره و میشه گفت ستون یا تکیه گاه خانواده اس وقتی این ستون مشکل داشته باشه
اون خانواده مشکل پیدا میکنه
.
کافیه یه نگاه به دور و اطراف و یا حتی خودتون بندازید و مشکل هاتون رو ریشه یابی کنید
میبینید که چقدرش به دوران کودکی و خانواده برمیگرده
.
.
عدم محبت کافی در سن کم میتونه باعث این بشه اون فرد حتی در بزرگسالی تشنه محبت و تایید دیگران باشه
.
تن به هر کار یا هر مدل رابطه ای بده که صرفا حس کنه دوست داشته میشه حتی با اگاهی به اینکه به خودش داره ضرر میرسونه
.
خیلی اوقات رفتار های بد باعث عادت میشه
یعنی اون فرد حس میکنه لیاقتش این مدل رفتاره و سرخورده خواهد بود
و به همه اجازه میده که اینطوری رفتار کنن باهاش
.
.
این کمبود محبت ها و این بدرفتاری ها گاهی باعث میشه طرف بدون فکر و صرفا برای فرار از خونه به اولین خاستگار جواب بله بده
یا جذب افراد توکسیک بشه و رابطه های ناسالم
یا خیلی اوقات مشکلات جدی روانی
.
پایان تاپیک اول DADDY ISSUE
.
مراقب فرزند های خودتون باشید
.
.
.
شما هم از تجربیات و مشکلاتیکه تو خانواده و یا با پدر داشتید بگید برامون و بگید که باعث چه مشکلاتی تو زندگیتون شده ؟
.
.
کامنت فراموش نشه
من لذت بردم
ولی گنجوندن این مطلب اونم تو این سایت تحسین برانگیره
من با پدرم شدیدا مشکل دارم ( در این حد که هم به خودش گفتم هم به بقیه که اگه این بمیره من تف هم تو قبرش نمی اندازم چه برسه به دفن کردنش ) و چند سالی هم هست که خودم مستقل زندگی میکنم.
دلیلش هم اینه که بچگی پدرم شدید کتکم میزد سر هر مساله بیخودی و ازش به شدت میترسیدم . بزرگ که شدم دیگه زورم بهش میچربید این کارش رو ترک کرد شروع کرد به کلاه گذاشتن سر ادم وعده سر خرمن دادن . از اخلاق گوهش هم همین قدر بگم که دیگه هیچ کسی رو نداره و اگه کسی هم از سر خیرخواهی یه مدت باهاش رفت آمد کنه همچین نیشش میزنه که طرف به غلط کردن بیفته که چرا راه رضای خدا برای این کار کرده ، سر همین هم کل فامیل ( هم فامیل خودش هم فامیل مادرم ) به کل باهاش قهرن .
البته پدرش هم همین اخلاق گوه رو داشت و وقتی پدرش ( پدربزرگ من ) فوت کرد این اصلا به خیالش هم نبود و یه روز هم سیاه نپوشید .
خودم مجردم یه بخشش به خاطر هزینه های زندگی هست یه بخشی هم به خاطر مسایل ژنتیک هست میترسم که این ژن لاشی بازی از پدرم بهم به ارث رسیده باشه و همین رو به نسل بعد منتقل کنم . سر همین هم اگه بخوام ازدواج کنم بچه دار بشم احتمال خیلی زیاد اسپرم بخرم .
خیلی خوب و به جا و مفید بود. ممنون ازتون :)
من که خودم مشکلات زیادی با پدر و مادرم داشتم و واقعا هم باعث شد توی نوجوونی و اوایل جوونی کلی رابطه های بد و ناسالم رو تجربه کنم :/ دقیقا مثل چیزی که بهش اشاره کردین
اون عکس و شکستن زنجیره ی باطل هم خیلی خوب بود :)🌸
بسیاری از روانشناسان معتقدند که شخصیت اصلی هر شخص تا 7سالگی شکل میگیره و رفتار هر فرد تو بقیه عمر حول همون میچرخه.
حالا دیگه تو خود حدیث مفصل بخوان.
البته شما نوشتی😉😉😉