اگه یه روزی به تهه خط رسیدید حاضرید خودکشی کنید. چه راهی رو برای خودکشی انتخاب میکنید
به خودكشي كه زياد فك ميكنم
ولي هنوز راه خوبي رو پيدا نكردم شايد مثل صادق هدايت با گاز و خواب شايد مثل چستر با طناب شايدم رگ
ولي قطعا خفه شدن تو اب و پريدن از بلندي رو انتخاب نميكنم
چرا میخواد بین جوونا و مردم فرهنگ خودکشی راه بندازی خریت نکن گناه داره
خب بستگی به این داره که ما چطوری دنیا رو هم ببینیم. همه ما توی زندگیمون مشکلات داریم . از دست دادن عزیزان ، علایق و حتی رویاهامون . بعضی از ما عاشق شدیم و خیلی زشت و پر درد برامون تموم شده ، مشکلات شغلی و خیلی مسائل دیگه همه و همه می تونن باعث ایجاد ناامیدی و افسردگی شدید توی هر کدوم ما بشن . بعد از همه اینها شرایط بد جامعه ، نبود آزادی در هیچ زمینه ای ( تکرار می کنم در هیچ زمینه ای ) و نبود شعور کافی و درک متقابل در جامعه که خیلی از مارو به تنهایی ناخواسته هدایت می کنه. شکست های پی در پی که هر کدوم ما می خوریم به صورت کاملا اساسی می تونن همه و همه باعث فکر کردن به خود کشی بشن . اما اما اما و اما یک نکته خیلی اساسی که توی زندگی پر از دردسر و پستی و بلندی خودم فهمیدم اینه فکر جا زدن و تسلیم شدن وقتی به سر آدم میزنه که روحیه جنگ جو بودنش رو کنار بزاره . هر روز صبح که خورشید طلوع می کنه و همیشه من این صحنه رو تماشا می کنم به امید لذت و خوشی و خوشگذروندن بلند نمی شم چون اگر اینجوری بلند بشم اون زمان به زمین خوردنم خیلی دردناک می شه . به همین خاطر هر روز صبح به خودم می گه یک جنگ جدید امروز داری که ممکنه هیچ پایانی نداشته باشه . گاهی اوقات شمار باخت هام از دستم در میره ولی بازم مهم نیست ، باز فردا جلو همون مشکل وامیسم. اینکه زندگیت بشه یک جنگ تمام عیار اصلا خوب نیست . اصلا لذت بخش نیست ولی تنها راه تسلیم نشدن همینه . من این رو به خودم قبولوندم که تا دیگران یا مرگ طبیعی از چرخه هستی خارجت نکرده بجنگ برای بهتر شدن حتی اگر امیدی هم نبود .
من غلط بکنم فرهنگ خودکشی راه بندازم. فقط یه سواله.
معلومه شما خودکشی نمکنی،بلکه بقیه رو نفله میکنی با این اخلاقت ?
خودمو حاضر نیستم بکشم ولی بعضیارو حاضرم زنده زنده گوشتشو بکنم
به قبرستون واصل کنم:| اهوووممم
خودکشی همش الکیه جواب نمیده. درد داره و ترس. اونم بدتر از اون چیزی که تو زندگی میخوایم به خاطرش خودکشی کنیم. شما یه لحظه پتو رو بکش رو سرت تا هوا تموم بشه بعد ببین چه زجری داره خفگی.
اونایی که میگن خودکشی بده و نشونه بزدلیه و این حرفا،اصلا تا الان (ته خط) رو تجربه کردن؟اون گنگی تخمی و احمقانش رو؟که حس میکنی بین هشت میلیارد ادم یه نفرم نداری؟حس کردن که کل زندگی نکبتشون فقط یه جک بیمزش؟اون حس اضافی بودن و تنهایی بی معنیش رو تجربه کردن؟اگه میتونستم همین الان یه چاقو تو قلب کوفتیم فرو میکردم و خلاص،ولی متاسفانه اجازشو ندارم و فعلا محکوم به نفس کشیدنم!...
اصلا خودکشی نشون ضعفه!نشونه ترسه!نشونه حماقته!گناس!باشه!ولی گاهی (راه حل نهایی) هستش!
اونایی که میگن خودکشی بده و نشونه بزدلیه و این حرفا،اصلا تا الان (ته خط) رو تجربه کردن؟اون گنگی تخمی و احمقانش رو؟که حس میکنی بین هشت میلیارد ادم یه نفرم نداری؟حس کردن که کل زندگی نکبتشون فقط یه جک بیمزش؟اون حس اضافی بودن و تنهایی بی معنیش رو تجربه کردن؟اگه میتونستم همین الان یه چاقو تو قلب کوفتیم فرو میکردم و خلاص،ولی متاسفانه اجازشو ندارم و فعلا محکوم به نفس کشیدنم!...
اصلا خودکشی نشون ضعفه!نشونه ترسه!نشونه حماقته!گناس!باشه!ولی گاهی (راه حل نهایی) هستش!
واقعا لايك داري
اونایی که میگن خودکشی بده و نشونه بزدلیه و این حرفا،اصلا تا الان (ته خط) رو تجربه کردن؟اون گنگی تخمی و احمقانش رو؟که حس میکنی بین هشت میلیارد ادم یه نفرم نداری؟حس کردن که کل زندگی نکبتشون فقط یه جک بیمزش؟اون حس اضافی بودن و تنهایی بی معنیش رو تجربه کردن؟اگه میتونستم همین الان یه چاقو تو قلب کوفتیم فرو میکردم و خلاص،ولی متاسفانه اجازشو ندارم و فعلا محکوم به نفس کشیدنم!...
اصلا خودکشی نشون ضعفه!نشونه ترسه!نشونه حماقته!گناس!باشه!ولی گاهی (راه حل نهایی) هستش!
تنها نیستی. خیلیا دیدم همینن. خودمم هستم ولی الان روانشناس میرم و امید دارم بهتر شم. جلسه ای دویست تومن میدم روانشناس اونم حاصل دسترنج یک ساله ام.
منم دوست ندارم زندگی کنم ولی مجبورم زنده باشم چون خودکشی ترس داره و اتفاقا آدمای با شهامت میتونن راحت خودکشی کنن.
از طرفی البته من حس میکنم مفیدم خصوصا برای مادرم و افرادی که مطالبمو تو سایتهای دیگه میخونن و حس خوبی بهم میده.
معلومه
تیغ
اگه قرص پیدا کردم که چه بهتر
به افتادن از ساختمون هم فکر کردم
خودکشی شجاعت نیمخواد ، درد میخواد اونم خیلی زیاد
اونایی که میگن خودکشی بده و نشونه بزدلیه و این حرفا،اصلا تا الان (ته خط) رو تجربه کردن؟اون گنگی تخمی و احمقانش رو؟که حس میکنی بین هشت میلیارد ادم یه نفرم نداری؟حس کردن که کل زندگی نکبتشون فقط یه جک بیمزش؟اون حس اضافی بودن و تنهایی بی معنیش رو تجربه کردن؟اگه میتونستم همین الان یه چاقو تو قلب کوفتیم فرو میکردم و خلاص،ولی متاسفانه اجازشو ندارم و فعلا محکوم به نفس کشیدنم!...
اصلا خودکشی نشون ضعفه!نشونه ترسه!نشونه حماقته!گناس!باشه!ولی گاهی (راه حل نهایی) هستش!
حذف شد
اونایی که میگن خودکشی بده و نشونه بزدلیه و این حرفا،اصلا تا الان (ته خط) رو تجربه کردن؟اون گنگی تخمی و احمقانش رو؟که حس میکنی بین هشت میلیارد ادم یه نفرم نداری؟حس کردن که کل زندگی نکبتشون فقط یه جک بیمزش؟اون حس اضافی بودن و تنهایی بی معنیش رو تجربه کردن؟اگه میتونستم همین الان یه چاقو تو قلب کوفتیم فرو میکردم و خلاص،ولی متاسفانه اجازشو ندارم و فعلا محکوم به نفس کشیدنم!...
اصلا خودکشی نشون ضعفه!نشونه ترسه!نشونه حماقته!گناس!باشه!ولی گاهی (راه حل نهایی) هستش!
خب شاید بهتر باشه کمی ریز بشم برات دوست عزیز . ته خط ایجوری شروع می شه که وقتی پدرت که سالها در کنارش با آبرو زندگی کردی حالا به دلیل سرطان داره می میره و شرکتش و همه زندگی مالیش به ورشکستگی خورده و مجبوری همه دارو ندارت رو خرج بکنی که شاید زنده بمونه . پله بعدیش اینه هنوز از بیمارستام مرخصش نکردی مالک قبلی خونه ای که توش نشستی می فهمی با وکالت نامه جعلی خونه زنش رو به تو فروخته و حالا احضاریه دادگاه زنش که 2 تا وکیل گردن کلفتم داره پشت در خونت منتظر گرفتن حکم تخلیه نشستن و شما برای پولت باید بری دنبال یک فرار بگردی که توی ایران هم نیست . پله بعد آخر خط اینه که دختری توی زندگیت بود که توی این شرایط بد انتظار داشتی حداقل پیش اون یکمی آرامش بگیری ولی بعد از سالها عاشقانه برای اون و دل خودت جنگیدن برای از دست ندادنش بهت می گه بریده از دست خانوادش و به زور به یک پسرک دروغگوی کلاش می خوان شوهرش بدن و دیگه نمی تونه حتی به تو زنگ بزنه . ته خط اینجاست که بعد حساب خالیت و تلفنی که فقط التماس می کنی یک بار دیگه زنگ بخوره ولی نمی خوره یک عنتر دیگه ای از راه میرسه و می گه چون شما توی دانشگاه زیادی از حد و اندازت حرف زدی حالا باید بیای جوابگو باشی و کمیته انضباطی برات تشکیل شده که به جرم نکرده می خوان متهمت کنن چون اعتراض کردی به اخراج یک استاد دگر اندیش دیگه که رئیس دانشگاه آخوندت با شیش کیلو عمامه هوس کرده شما رو اخراج کنه . ولی جواب من به همه اینا این بود ، من رو تا به زور نگیرید و نکشید تسلیم نمی شم . هر کسی هم می خواد تسلیم بشه من جلوش رو نمی گیرم ، بهش ترسو هم نمی گم ولی من این کارو نمی کنم . اگه قراره بمیرم سر پا می میرم نه مثل کسی که جا زده . اگر قرار یک روزی ، روز آخر من باشه ، چنان آخری به این زندگی نشون می دم که تا مدت ها از یادش نره .
شما یه چیزی برای از دست دادن داری!میتونی برای پدرت بجنگی،برای اعتبار و ابروی خونوادت بجنگی،به خاطر عقاید و بی گناهیت بجنگی و در اخر به خاطر عشقت بجنگی!این ته خط نیست!ته خط وقتیه که دیگه چیزی برای از دست دادن نداری!
اونایی که میگن خودکشی بده و نشونه بزدلیه و این حرفا،اصلا تا الان (ته خط) رو تجربه کردن؟اون گنگی تخمی و احمقانش رو؟که حس میکنی بین هشت میلیارد ادم یه نفرم نداری؟حس کردن که کل زندگی نکبتشون فقط یه جک بیمزش؟اون حس اضافی بودن و تنهایی بی معنیش رو تجربه کردن؟اگه میتونستم همین الان یه چاقو تو قلب کوفتیم فرو میکردم و خلاص،ولی متاسفانه اجازشو ندارم و فعلا محکوم به نفس کشیدنم!...
اصلا خودکشی نشون ضعفه!نشونه ترسه!نشونه حماقته!گناس!باشه!ولی گاهی (راه حل نهایی) هستش!
خب شاید بهتر باشه کمی ریز بشم برات دوست عزیز . ته خط ایجوری شروع می شه که وقتی پدرت که سالها در کنارش با آبرو زندگی کردی حالا به دلیل سرطان داره می میره و شرکتش و همه زندگی مالیش به ورشکستگی خورده و مجبوری همه دارو ندارت رو خرج بکنی که شاید زنده بمونه . پله بعدیش اینه هنوز از بیمارستام مرخصش نکردی مالک قبلی خونه ای که توش نشستی می فهمی با وکالت نامه جعلی خونه زنش رو به تو فروخته و حالا احضاریه دادگاه زنش که 2 تا وکیل گردن کلفتم داره پشت در خونت منتظر گرفتن حکم تخلیه نشستن و شما برای پولت باید بری دنبال یک فرار بگردی که توی ایران هم نیست . پله بعد آخر خط اینه که دختری توی زندگیت بود که توی این شرایط بد انتظار داشتی حداقل پیش اون یکمی آرامش بگیری ولی بعد از سالها عاشقانه برای اون و دل خودت جنگیدن برای از دست ندادنش بهت می گه بریده از دست خانوادش و به زور به یک پسرک دروغگوی کلاش می خوان شوهرش بدن و دیگه نمی تونه حتی به تو زنگ بزنه . ته خط اینجاست که بعد حساب خالیت و تلفنی که فقط التماس می کنی یک بار دیگه زنگ بخوره ولی نمی خوره یک عنتر دیگه ای از راه میرسه و می گه چون شما توی دانشگاه زیادی از حد و اندازت حرف زدی حالا باید بیای جوابگو باشی و کمیته انضباطی برات تشکیل شده که به جرم نکرده می خوان متهمت کنن چون اعتراض کردی به اخراج یک استاد دگر اندیش دیگه که رئیس دانشگاه آخوندت با شیش کیلو عمامه هوس کرده شما رو اخراج کنه . ولی جواب من به همه اینا این بود ، من رو تا به زور نگیرید و نکشید تسلیم نمی شم . هر کسی هم می خواد تسلیم بشه من جلوش رو نمی گیرم ، بهش ترسو هم نمی گم ولی من این کارو نمی کنم . اگه قراره بمیرم سر پا می میرم نه مثل کسی که جا زده . اگر قرار یک روزی ، روز آخر من باشه ، چنان آخری به این زندگی نشون می دم که تا مدت ها از یادش نره .
شما یه چیزی برای از دست دادن داری!میتونی برای پدرت بجنگی،برای اعتبار و ابروی خونوادت بجنگی،به خاطر عقاید و بی گناهیت بجنگی و در اخر به خاطر عشقت بجنگی!این ته خط نیست!ته خط وقتیه که دیگه چیزی برای از دست دادن نداری!
مشکل دقیقا همینه شما وقتی که باید بجنگید نمی جنگید بعد همه چیز که از دست میره می گید ما که چیزی نداریم براش بجنگیم . فکر کردی این جنگ من همش برد بود ؟ نه عزیزم خیلی هاش باخت شد . هنوزم جاش رو تمام اعصاب و روحیات من مونده . نمی تونی حتی فکرش رو بکنی که عمق تنهایی تو چقدر می تونه سیاه و بی انتها باشه . حتی گذر زمان رو دیگه احساس نمی کنی . این حرف نیست ، این می شه عین واقعیتت . ببین این جنگی که برات ازش می گم امید توش نیست . فکر نکن قرار بجنگی که همه چیز به دست بیاد ، این مال فیلماست. نصف بیشتر اینارو که گفتم از دست می دی و دیگه بر نمی گردن . اون دختر رو که حالا خانمی شدی بعد از سالها باید ببینی که رفته و داره زندگیش رو می کنه و این تو هستی که هنوز منتظر زنگ اونی در حالی که اون سالها پیش خط جدید خریده .به دست آوردنی توی خیلی از این جنگا نیست . ولی بازم ادامه می دم . نمی گم به خودکشی فکر نکردم ولی بهش می خندم . من اعتقاد دارم مفتی تسلیم نشم حتی وقتی هیچی ندارم .
اونایی که میگن خودکشی بده و نشونه بزدلیه و این حرفا،اصلا تا الان (ته خط) رو تجربه کردن؟اون گنگی تخمی و احمقانش رو؟که حس میکنی بین هشت میلیارد ادم یه نفرم نداری؟حس کردن که کل زندگی نکبتشون فقط یه جک بیمزش؟اون حس اضافی بودن و تنهایی بی معنیش رو تجربه کردن؟اگه میتونستم همین الان یه چاقو تو قلب کوفتیم فرو میکردم و خلاص،ولی متاسفانه اجازشو ندارم و فعلا محکوم به نفس کشیدنم!...
اصلا خودکشی نشون ضعفه!نشونه ترسه!نشونه حماقته!گناس!باشه!ولی گاهی (راه حل نهایی) هستش!
خب شاید بهتر باشه کمی ریز بشم برات دوست عزیز . ته خط ایجوری شروع می شه که وقتی پدرت که سالها در کنارش با آبرو زندگی کردی حالا به دلیل سرطان داره می میره و شرکتش و همه زندگی مالیش به ورشکستگی خورده و مجبوری همه دارو ندارت رو خرج بکنی که شاید زنده بمونه . پله بعدیش اینه هنوز از بیمارستام مرخصش نکردی مالک قبلی خونه ای که توش نشستی می فهمی با وکالت نامه جعلی خونه زنش رو به تو فروخته و حالا احضاریه دادگاه زنش که 2 تا وکیل گردن کلفتم داره پشت در خونت منتظر گرفتن حکم تخلیه نشستن و شما برای پولت باید بری دنبال یک فرار بگردی که توی ایران هم نیست . پله بعد آخر خط اینه که دختری توی زندگیت بود که توی این شرایط بد انتظار داشتی حداقل پیش اون یکمی آرامش بگیری ولی بعد از سالها عاشقانه برای اون و دل خودت جنگیدن برای از دست ندادنش بهت می گه بریده از دست خانوادش و به زور به یک پسرک دروغگوی کلاش می خوان شوهرش بدن و دیگه نمی تونه حتی به تو زنگ بزنه . ته خط اینجاست که بعد حساب خالیت و تلفنی که فقط التماس می کنی یک بار دیگه زنگ بخوره ولی نمی خوره یک عنتر دیگه ای از راه میرسه و می گه چون شما توی دانشگاه زیادی از حد و اندازت حرف زدی حالا باید بیای جوابگو باشی و کمیته انضباطی برات تشکیل شده که به جرم نکرده می خوان متهمت کنن چون اعتراض کردی به اخراج یک استاد دگر اندیش دیگه که رئیس دانشگاه آخوندت با شیش کیلو عمامه هوس کرده شما رو اخراج کنه . ولی جواب من به همه اینا این بود ، من رو تا به زور نگیرید و نکشید تسلیم نمی شم . هر کسی هم می خواد تسلیم بشه من جلوش رو نمی گیرم ، بهش ترسو هم نمی گم ولی من این کارو نمی کنم . اگه قراره بمیرم سر پا می میرم نه مثل کسی که جا زده . اگر قرار یک روزی ، روز آخر من باشه ، چنان آخری به این زندگی نشون می دم که تا مدت ها از یادش نره .
شما یه چیزی برای از دست دادن داری!میتونی برای پدرت بجنگی،برای اعتبار و ابروی خونوادت بجنگی،به خاطر عقاید و بی گناهیت بجنگی و در اخر به خاطر عشقت بجنگی!این ته خط نیست!ته خط وقتیه که دیگه چیزی برای از دست دادن نداری!
مشکل دقیقا همینه شما وقتی که باید بجنگید نمی جنگید بعد همه چیز که از دست میره می گید ما که چیزی نداریم براش بجنگیم . فکر کردی این جنگ من همش برد بود ؟ نه عزیزم خیلی هاش باخت شد . هنوزم جاش رو تمام اعصاب و روحیات من مونده . نمی تونی حتی فکرش رو بکنی که عمق تنهایی تو چقدر می تونه سیاه و بی انتها باشه . حتی گذر زمان رو دیگه احساس نمی کنی . این حرف نیست ، این می شه عین واقعیتت . ببین این جنگی که برات ازش می گم امید توش نیست . فکر نکن قرار بجنگی که همه چیز به دست بیاد ، این مال فیلماست. نصف بیشتر اینارو که گفتم از دست می دی و دیگه بر نمی گردن . اون دختر رو که حالا خانمی شدی بعد از سالها باید ببینی که رفته و داره زندگیش رو می کنه و این تو هستی که هنوز منتظر زنگ اونی در حالی که اون سالها پیش خط جدید خریده .به دست آوردنی توی خیلی از این جنگا نیست . ولی بازم ادامه می دم . نمی گم به خودشی فکر نکردم ولی بهش می خندم . من اعتقاد دارم مفتی تسلیم نشم حتی وقتی هیچی ندارم .
متاسفانه زندگی من طور دیگه ای رقم خورده،طوری که همش یه باخت احمقانه بوده،شاید برای همینه که باهاتون مخالفم،به هر حال،عقیده شمام محترمه…ولی گاهی به این فک کنین که شاید طرف بعد جنگ های متوالی از پا افتاده باشه…
اونایی که میگن خودکشی بده و نشونه بزدلیه و این حرفا،اصلا تا الان (ته خط) رو تجربه کردن؟اون گنگی تخمی و احمقانش رو؟که حس میکنی بین هشت میلیارد ادم یه نفرم نداری؟حس کردن که کل زندگی نکبتشون فقط یه جک بیمزش؟اون حس اضافی بودن و تنهایی بی معنیش رو تجربه کردن؟اگه میتونستم همین الان یه چاقو تو قلب کوفتیم فرو میکردم و خلاص،ولی متاسفانه اجازشو ندارم و فعلا محکوم به نفس کشیدنم!...
اصلا خودکشی نشون ضعفه!نشونه ترسه!نشونه حماقته!گناس!باشه!ولی گاهی (راه حل نهایی) هستش!
خب شاید بهتر باشه کمی ریز بشم برات دوست عزیز . ته خط ایجوری شروع می شه که وقتی پدرت که سالها در کنارش با آبرو زندگی کردی حالا به دلیل سرطان داره می میره و شرکتش و همه زندگی مالیش به ورشکستگی خورده و مجبوری همه دارو ندارت رو خرج بکنی که شاید زنده بمونه . پله بعدیش اینه هنوز از بیمارستام مرخصش نکردی مالک قبلی خونه ای که توش نشستی می فهمی با وکالت نامه جعلی خونه زنش رو به تو فروخته و حالا احضاریه دادگاه زنش که 2 تا وکیل گردن کلفتم داره پشت در خونت منتظر گرفتن حکم تخلیه نشستن و شما برای پولت باید بری دنبال یک فرار بگردی که توی ایران هم نیست . پله بعد آخر خط اینه که دختری توی زندگیت بود که توی این شرایط بد انتظار داشتی حداقل پیش اون یکمی آرامش بگیری ولی بعد از سالها عاشقانه برای اون و دل خودت جنگیدن برای از دست ندادنش بهت می گه بریده از دست خانوادش و به زور به یک پسرک دروغگوی کلاش می خوان شوهرش بدن و دیگه نمی تونه حتی به تو زنگ بزنه . ته خط اینجاست که بعد حساب خالیت و تلفنی که فقط التماس می کنی یک بار دیگه زنگ بخوره ولی نمی خوره یک عنتر دیگه ای از راه میرسه و می گه چون شما توی دانشگاه زیادی از حد و اندازت حرف زدی حالا باید بیای جوابگو باشی و کمیته انضباطی برات تشکیل شده که به جرم نکرده می خوان متهمت کنن چون اعتراض کردی به اخراج یک استاد دگر اندیش دیگه که رئیس دانشگاه آخوندت با شیش کیلو عمامه هوس کرده شما رو اخراج کنه . ولی جواب من به همه اینا این بود ، من رو تا به زور نگیرید و نکشید تسلیم نمی شم . هر کسی هم می خواد تسلیم بشه من جلوش رو نمی گیرم ، بهش ترسو هم نمی گم ولی من این کارو نمی کنم . اگه قراره بمیرم سر پا می میرم نه مثل کسی که جا زده . اگر قرار یک روزی ، روز آخر من باشه ، چنان آخری به این زندگی نشون می دم که تا مدت ها از یادش نره .
شما یه چیزی برای از دست دادن داری!میتونی برای پدرت بجنگی،برای اعتبار و ابروی خونوادت بجنگی،به خاطر عقاید و بی گناهیت بجنگی و در اخر به خاطر عشقت بجنگی!این ته خط نیست!ته خط وقتیه که دیگه چیزی برای از دست دادن نداری!
مشکل دقیقا همینه شما وقتی که باید بجنگید نمی جنگید بعد همه چیز که از دست میره می گید ما که چیزی نداریم براش بجنگیم . فکر کردی این جنگ من همش برد بود ؟ نه عزیزم خیلی هاش باخت شد . هنوزم جاش رو تمام اعصاب و روحیات من مونده . نمی تونی حتی فکرش رو بکنی که عمق تنهایی تو چقدر می تونه سیاه و بی انتها باشه . حتی گذر زمان رو دیگه احساس نمی کنی . این حرف نیست ، این می شه عین واقعیتت . ببین این جنگی که برات ازش می گم امید توش نیست . فکر نکن قرار بجنگی که همه چیز به دست بیاد ، این مال فیلماست. نصف بیشتر اینارو که گفتم از دست می دی و دیگه بر نمی گردن . اون دختر رو که حالا خانمی شدی بعد از سالها باید ببینی که رفته و داره زندگیش رو می کنه و این تو هستی که هنوز منتظر زنگ اونی در حالی که اون سالها پیش خط جدید خریده .به دست آوردنی توی خیلی از این جنگا نیست . ولی بازم ادامه می دم . نمی گم به خودشی فکر نکردم ولی بهش می خندم . من اعتقاد دارم مفتی تسلیم نشم حتی وقتی هیچی ندارم .
متاسفانه زندگی من طور دیگه ای رقم خورده،طوری که همش یه باخت احمقانه بوده،شاید برای همینه که باهاتون مخالفم،به هر حال،عقیده شمام محترمه…ولی گاهی به این فک کنین که شاید طرف بعد جنگ های متوالی از پا افتاده باشه…
منم به عقایدت احترام میزارم . از این کار خودمم هم متنفرم که مجبور شدم جای چنتا زخم لعنتی رو برای اینکه به تو چیزی رو نشون بدون برهنه کنم. اصلا اهل درد دل کردنم نیستم حتی توی الفاظ تمام خاطرات بدم هم که گفتم می شه این رو دید . اما اگر این حرف هارو زدم علتش این نیست که بخوام مثل من فکر کنی . نمی خوام چیزی رو مفت از دست بدی . شاید بگی من چیزی ندارم ولی جونت یک چیز مهم هست .تو هم وطن منی ، حتی اگرم نباشی یک انسانی و حتی انسان بودن رو هم کنار بزاری یک حیات هستی و این موضوع حکم می کنه که من تلاشم رو بکنم و کاری که ازم بر میاد رو برات انجام بدم . می دونم کمه ، قانع کننده نیست . متاسفم ولی گاهی اوقات تعهد انسانی هر کدوم از ما به وسیله هست نه به نتیجه .
اونایی که میگن خودکشی بده و نشونه بزدلیه و این حرفا،اصلا تا الان (ته خط) رو تجربه کردن؟اون گنگی تخمی و احمقانش رو؟که حس میکنی بین هشت میلیارد ادم یه نفرم نداری؟حس کردن که کل زندگی نکبتشون فقط یه جک بیمزش؟اون حس اضافی بودن و تنهایی بی معنیش رو تجربه کردن؟اگه میتونستم همین الان یه چاقو تو قلب کوفتیم فرو میکردم و خلاص،ولی متاسفانه اجازشو ندارم و فعلا محکوم به نفس کشیدنم!...
اصلا خودکشی نشون ضعفه!نشونه ترسه!نشونه حماقته!گناس!باشه!ولی گاهی (راه حل نهایی) هستش!
خب شاید بهتر باشه کمی ریز بشم برات دوست عزیز . ته خط ایجوری شروع می شه که وقتی پدرت که سالها در کنارش با آبرو زندگی کردی حالا به دلیل سرطان داره می میره و شرکتش و همه زندگی مالیش به ورشکستگی خورده و مجبوری همه دارو ندارت رو خرج بکنی که شاید زنده بمونه . پله بعدیش اینه هنوز از بیمارستام مرخصش نکردی مالک قبلی خونه ای که توش نشستی می فهمی با وکالت نامه جعلی خونه زنش رو به تو فروخته و حالا احضاریه دادگاه زنش که 2 تا وکیل گردن کلفتم داره پشت در خونت منتظر گرفتن حکم تخلیه نشستن و شما برای پولت باید بری دنبال یک فرار بگردی که توی ایران هم نیست . پله بعد آخر خط اینه که دختری توی زندگیت بود که توی این شرایط بد انتظار داشتی حداقل پیش اون یکمی آرامش بگیری ولی بعد از سالها عاشقانه برای اون و دل خودت جنگیدن برای از دست ندادنش بهت می گه بریده از دست خانوادش و به زور به یک پسرک دروغگوی کلاش می خوان شوهرش بدن و دیگه نمی تونه حتی به تو زنگ بزنه . ته خط اینجاست که بعد حساب خالیت و تلفنی که فقط التماس می کنی یک بار دیگه زنگ بخوره ولی نمی خوره یک عنتر دیگه ای از راه میرسه و می گه چون شما توی دانشگاه زیادی از حد و اندازت حرف زدی حالا باید بیای جوابگو باشی و کمیته انضباطی برات تشکیل شده که به جرم نکرده می خوان متهمت کنن چون اعتراض کردی به اخراج یک استاد دگر اندیش دیگه که رئیس دانشگاه آخوندت با شیش کیلو عمامه هوس کرده شما رو اخراج کنه . ولی جواب من به همه اینا این بود ، من رو تا به زور نگیرید و نکشید تسلیم نمی شم . هر کسی هم می خواد تسلیم بشه من جلوش رو نمی گیرم ، بهش ترسو هم نمی گم ولی من این کارو نمی کنم . اگه قراره بمیرم سر پا می میرم نه مثل کسی که جا زده . اگر قرار یک روزی ، روز آخر من باشه ، چنان آخری به این زندگی نشون می دم که تا مدت ها از یادش نره .
شما یه چیزی برای از دست دادن داری!میتونی برای پدرت بجنگی،برای اعتبار و ابروی خونوادت بجنگی،به خاطر عقاید و بی گناهیت بجنگی و در اخر به خاطر عشقت بجنگی!این ته خط نیست!ته خط وقتیه که دیگه چیزی برای از دست دادن نداری!
مشکل دقیقا همینه شما وقتی که باید بجنگید نمی جنگید بعد همه چیز که از دست میره می گید ما که چیزی نداریم براش بجنگیم . فکر کردی این جنگ من همش برد بود ؟ نه عزیزم خیلی هاش باخت شد . هنوزم جاش رو تمام اعصاب و روحیات من مونده . نمی تونی حتی فکرش رو بکنی که عمق تنهایی تو چقدر می تونه سیاه و بی انتها باشه . حتی گذر زمان رو دیگه احساس نمی کنی . این حرف نیست ، این می شه عین واقعیتت . ببین این جنگی که برات ازش می گم امید توش نیست . فکر نکن قرار بجنگی که همه چیز به دست بیاد ، این مال فیلماست. نصف بیشتر اینارو که گفتم از دست می دی و دیگه بر نمی گردن . اون دختر رو که حالا خانمی شدی بعد از سالها باید ببینی که رفته و داره زندگیش رو می کنه و این تو هستی که هنوز منتظر زنگ اونی در حالی که اون سالها پیش خط جدید خریده .به دست آوردنی توی خیلی از این جنگا نیست . ولی بازم ادامه می دم . نمی گم به خودشی فکر نکردم ولی بهش می خندم . من اعتقاد دارم مفتی تسلیم نشم حتی وقتی هیچی ندارم .
متاسفانه زندگی من طور دیگه ای رقم خورده،طوری که همش یه باخت احمقانه بوده،شاید برای همینه که باهاتون مخالفم،به هر حال،عقیده شمام محترمه…ولی گاهی به این فک کنین که شاید طرف بعد جنگ های متوالی از پا افتاده باشه…
منم به عقایدت احترام میزارم . از این کار خودمم هم متنفرم که مجبور شدم جای چنتا زخم لعنتی رو برای اینکه به تو چیزی رو نشون بدون برهنه کنم. اصلا اهل درد دل کردنم نیستم حتی توی الفاظ تمام خاطرات بدم هم که گفتم می شه این رو دید . اما اگر این حرف هارو زدم علتش این نیست که بخوام مثل من فکر کنی . نمی خوام چیزی رو مفت از دست بدی . شاید بگی من چیزی ندارم ولی جونت یک چیز مهم هست .تو هم وطن منی ، حتی اگرم نباشی یک انسانی و حتی انسان بودن رو هم کنار بزاری یک حیات هستی و این موضوع حکم می کنه که من تلاشم رو بکنم و کاری که ازم بر میاد رو برات انجام بدم . می دونم کمه ، قانع کننده نیست . متاسفم ولی گاهی اوقات تعهد انسانی هر کدوم از ما به وسیله هست نه به نتیجه .
منم متاسفم که باعث شدم درداتون رو به یاد بیارین،با این که به زنده بودن علاقه ای ندارم،مرسی بابت حرفای صمیمانه تون… ? ?
دوستانی که خودکوشی به سرشون میزنه یه جق بزنن اروم میشن خخخخخخ
بی شوخی 90 درصد دخترایی که خودکشی میکنن بخاطر نداشتن سکسه(یا کم توجهی و از این قبیل مسایل)
اکثر پسرا هم که یه دست کف دست بزنن حله
مگر اینکه مشکل فراتر از این چیزا باشه
مثلا ورشکستگی سنگین
که یادمه یکی میگف یه نفر خودشو از ساختمون پلاسکو انداخته بود پایین سر این داستان
never mess with he who has nothing to lose
داداش خودکشی مال خارجی هاس اونا سوسولن
ضمنا بیخود شرو ور تو مخ یه مشت بچه نکن عاقیت نداره
ادم چه مرد چه زن باید تا اخر برای چیزی که میخواد بجنگه تا بدستش بیاره
ﺣﻖ ﺑﺎ ﺍﻳﺸﻮﻧﻪ ﻋﻜﺲ ﻛﻴﻮﻧﺘﻮﻧﻮ ﺑﺰﺍﺭﻳﻦ ﺛﻮﺍﺑﻢ ﻣﻴﻜﻨﻴﻦ :D
ﻛﺴﻢ ﺧﻠﻪ ﻣﮕﻪ 🙄 ﺯﻧﺪﮔﻲ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺗﺨﻤﻲ ﺗﺮ ﻧﻤﻴﺸﻪ ﻛﻪ ﺑﺸﻪ ﻫﻢ ﺑﻪ ﺗﺨﻤﻢ
به قبرستون واصل کنم:| اهوووممم
ببخشیدا جسارتاً اون “بعضیا” کیان؟! ?
گمان میبرم همون پسری بوده که از شما سوء استفاده نموده مدتی با شما خوش گذرانده سپس شما را دودر نموده است ?
به قبرستون واصل کنم:| اهوووممم
ببخشیدا جسارتاً اون “بعضیا” کیان؟! ?
گمان میبرم همون پسری بوده که از شما سوء استفاده نموده مدتی با شما خوش گذرانده سپس شما را دودر نموده است ?
بعضیا دقیقن منظورم به تو بود ! چ چرت میگی واس خودت باهوش زرنگ چجوری فکر کردی که از من سواستفاده شده و رفته!؟
بمیر:|
ای کسانی خودکشی رو بعنوان حذف نهایی خودتون یه راه حل میدونین که همه از شرّتون خلاص شن...
عایا به خرج و هزینه کفن و دفن مراسم ختمو پول قبر و اینام که رو دوش خونوادهتون میفته فک کردین؟!
نه مگه مریضم وقتی قراره به مرگ طبیعی بمیرم چرا خود کشی کنم ?
ای کسانی خودکشی رو بعنوان حذف نهایی خودتون یه راه حل میدونین که همه از شرّتون خلاص شن...
عایا به خرج و هزینه کفن و دفن مراسم ختمو پول قبر و اینام که رو دوش خونوادهتون میفته فک کردین؟!
گور باباشون!تا زنده بودین نگامون نکردن،لازم نیست واسه کفن و دفن به زحمت بیفتن!اونم تازه اگه مخارجشو قبول کنن واسه ابروی خودشونه!
به قبرستون واصل کنم:| اهوووممم
ببخشیدا جسارتاً اون “بعضیا” کیان؟! ?
گمان میبرم همون پسری بوده که از شما سوء استفاده نموده مدتی با شما خوش گذرانده سپس شما را دودر نموده است ?
بعضیا دقیقن منظورم به تو بود ! چ چرت میگی واس خودت باهوش زرنگ چجوری فکر کردی که از من سواستفاده شده و رفته!؟
بمیر:|
منظورت به من بود!!!
چرت نمیگم که راس میگم ?
من انقد دوستت دارم اونوخ واسه من آرزوی مرگ میکنی؟!
بدجنس ?
واقعا کسی ک دنبال خودکشیه کلا از انسان بودنش نامید میشم بی معنی ترین کار چ ورشکستگی مالی و عشقی بی تفاوتی و غیره دلیل موجهی برا اینکار وجود نداره