ایا تا حالا کسی تو زندگیتون بوده که نتونسته باشین باهاش رابطه جنسی داشته باشین و بعد به خاطر اینکه براتون قیافه گرفته احساس افسوس کنید که چرا باهاش سکس نکردم. خود من حداقل سه تا را یادم میاد
بخاطر جوانی و نادانی و بی تجربگی به کسی که از ته دل دوستم داشت و از ته دل دوستش داشتم ، پیشنهاد صیغه دادم. و برای همیشه تصمیم گرفتم آدم باشم . نه انسان نما
برام سوال هست. اگه می شه توضیح بده.
فکر می کنم اون کسی که خیلی دوسش داشتی و از محرماتت نبود می تونست یه شریک جنسی فوق العاده برات باشه. و تو هم می تونستی یه شریک عالی براش باشی که نیاز جنسیش رو کاملا برطرف کنی. این بد بود؟
رفاقت خوب و صادقانه ای داشتیم حرفی نبود که از هم پنهون داشته باشیم . مطلقه بود و درگیر مشگلات خودش یه روز از روی نادونی حرف صیغه رو باهاش در میون گذاشتم و بعد چن روز رابطه مون به کل از هم پاشید. علاقه مون صادقانه بود بدون هیچ حس بدی و من هیچ وقت بهش نظر و فکر بدی نداشتم ولی اون حرفا تو یه لحظه بود و رفاقتمون از هم پاشید… همه چیز سکس نیست دوستی و رفاقت خیلی بهتره
برای من شده و هنوز داغش هست. خیلی دوست داشتم یه پسری منو بکنه ولی نکرد و خیلی بهم ضربه خورد. از اون موقع دیگه سکس دوست ندارم.
من که تاحالا چند نفری بودن که از سکس نکردن باهاشون خیلی افسوس می خورم
زیبا رویان عالم رحم ندارد دلشان
چاره ای نیست به جز کردن و ول کردنشان!
تا میتونی بکن که هیچوقت حسرت نخوری.مدیون کیرت نشو که اون دنیا باید جوابش را بدی ها!!!
اره دو مورد داشتم …
اولی دوست دخترم بود خیلی دوستم داشت اما علاقه ای بهش نداشتم اینو از اولین روز رابطه حتی از اولین ساعات بهش گفتم … یه شبی به طریقی تنها شدیم تا صبح با هم بودیم خودش دلش میخواست زل میزد توی چشمام اما من هیچ کاری نکردم و صبح راهیش کردم رفت . بعدها رفتارایی کرد که پشیمون شدم چرا باهاش رابطه جنسی نداشتم .
مورد دوم هم دوست دخترم بود بارها خودش اصرار میکرد با هم رابطه داشته باشیم نمیدونم چرا نشد حتی قرار یک روزی رو گذاشتیم که بریم جایی که تنها باشیم اما من کنسلش کردم . هربار به یه شکلی نشد . وقتی جدا شدیم به جرات میگم یکسال هر روز به خودم فحش میدادیم چرا سکس نداشتیم چون واقعا هم بهش علاقه ی زیادی پیدا کرده بودم …
چند حالت داره.
یا گی هستی و یا اینکه جن مونث عاشقت شده و نمیذاره با خانمای دیگه باشی ^^
والا اصولاً اگه کسی گیر ما بیفته تا نکنیمش ولش نمکنیم ?
البته من همیشه به “من راضی تو راضی،شاشیدم به دین و مذهب و هر کی هست از رابطه ما ناراضی،زود باش بپریم رو همدیگه و بشیم مشغول بازی” اعتقاد راسخی داشتم و دارم و خواهم داشت ?
من تو دوران مجردی یه دختر عموم داشتم که بیشتر وقتا پیش هم بودیم هر نوع شوخی میکردیم خیلی راحت با هم میرقصیدم با هم بیرون میرفتیم خلاصه من اون زمان فاز فردین ناصر ملک مطیعی داشتم
اصلا نمیخواستم بهاش سکس کنم یا حداقل یه بار ببوسمش یه روز دوتایی نشسته بودیم داشتیم کپ میزدیم گف پسر عمو پخمه ینی چی گفتم خوب پخمه ینی یه ادم بی بخار یه ادم بیخود
برگشت بهم گفت نه پخمه یعنی تو
ببین من ۱۶ سالگی با یه دختر ۱۸ ساله دوست شدم و تا سه سال هر ماه میومد زیر زمین خونمون و در اوج عشی کادب و دروغین ارضاش میکردم اما هیچوقت جرئت اینکه ازش سکسی بخوام رو نداشتم(شاید حس میکردم با این کار عشقم خراب میشه)حتی یکبار هم خواستم ولی تا گفت نه کنسلش کردم و فقط اونو ارضا کردم.
خلاصه بخاطر اینکه آینده ای با من نداشت رفت اما پنج سال بعد برگشت،تو محرم بازوم رو گرفت (حالا من اون بچه نبودم)
دو هفته بعد اومد خونم و وسط سکس وقتی اذیت شد من نیمه کاره رها کردم،با اینکه اون زمان دیگه مثل موش تو دست من بود و میخواست گذشته رو جبران بکنه.
شاید خیلی انسانیت بخواد ولی من تو اوج شهوت ارضا نشده سکس رو تموم کردم،چرا چون اون زمان فهمیده بودم عشقی نبوده اما انسانیتم حکم میکرد از خیر سکس بگذرم.
بعد از اوم رابطه با دختر خالم به خاطر مشکلات خوابگاه اومد شب خونم(خانوادش میدونست،خب من میتونستم با ازار دوز و کلک باهاش سکس کنم اما رفتم رو کاناپه خوابیدم تا نترسه.ایا من الان باید بشینم بگم چرا باهاش سکس نکردم؟
ماجرا همینه اگه شخصی تفکراتش خراب باشه باید هر روز پشیموم باشه که چرا با رهگذر تو کوچه سکس نکرد یا جرا با بروشنده ای که گفت بف مایید سکس نکرد و با با یه دوست دختر اجتماعیش که فقط دوست بودن.اما اگه فکری سالم باشه به این چیزا اهمیت نمیده.
من سنی ندارم اما زود به این حس رسیدم(روزگاری میاد که میبینید سکس اصلا مهم نیست و علاقه و عشق و لذت از جای دیگه سر چشنه میگیره و نه از سکس.
پس ناراحت نباش که چرا با اولین دوست دخترت یا فلانی سکس نداشتی بگرد جنبه زیباش رو پیدا کن و امیدوارم به درک خوبی برسی تا هرگز عذاب سکس رو نکشی
((((خیلی وقتا یه خود ارضایی ارزش و شرفش از هزارتا سکس با وعده دروغ و سپری کردن وقت با کارگر جنسی و زور گیری بیشتره.)
ببخشید خیلی نوشتم اما منو یاد خیلی چیزا انداختی و درد دلم رو تازه کرد و این زخم رو نو کرد.
شب خوبی یا بهتره بگم صبح خوبی داشته باشی
دوست من… انسانیت و نوع دوستی شما ستودنیه…
امام علی میگه من اگه سایه زن رو تو کوچه ببینم از ترس اینکه زن بهم سلام کنه و خوشم بیاد تو اون کوچه نمیرم. بعد شماها با دخترا تو خونه هم تنها میشید کاری نمیکنید.
خب این یعنی که یا سرد هستید یا دختره براتون جذاب نیست یا گی هستید. صد بار هم به گذشته برگردید اوتو نمیکنید . پس الکی حسرت نخورید.