اعصاب به مرحله گایِ سگ‌ رسیده،قیافتُ چرا اینطوری میکنی؟منُ از چی میترسونی،هه!دااااااااااااااااااااااااااد نزن عوضی:/

به نظرت مهمه برای کی میخوای بجنگی؟کدوم حکومت کص کش نیست؟اگه رفتی و جنگیدی قیافه کیُ به عنوان انگیزه و امیدت جلوی چشت میاری؟کدوم عوضی؟

اِمِریکا،بِریتانیا،یورُپ،سُودی اِرِبیا،راشا،چاینا،جِپَن،اِزریئِل…یا خودِ عزرائیل…چه فرقی داره؟!

اینها کسبُ کارشون مرگه…میخوای خالصانه بجنگی بسیجی؟؟؟؟؟؟؟!!!به انیگزه اونها میجنگی؟؟!کِی میخوای بفهمی؟؟!

بزار بقیشم بگم…

کیه که از جنگ خوشش بیاد،کیه که اونقدر احمق باشه که به امید حاله ای از نور و یه بهشت خیالی بجنگه؟؟فک میکنی اگه من هم بجنگ بیام بخاطر اون عوضیاییه که حتی یه ذره از مردانگی توی وجودشون نیست،فک میکنی اگه من مرزُ حفظ کنم و یک سانت هم تحویلشون ندم بخاطر طرز فکر توه؟…هه…میدونی…بعضی وقتا یجوری میشه که نه میشه رفت نه میشه موند!(هرچند اون عوضیا به خودشون افتخار کنن که چه جوونای احمقی داریم!!!..)

.ما هیچ وقت احمق نبودیم،ما دیوانه بودیم

چَن بار تو رُ بِکِشَم؟؟چند بار به خودم بفهمونم که من بخاطر اون عوضیا نمیجنگم،چندبار؟؟؟(به عشق سیگارت خواهم جنگید،به عشق ناموس،مادر،به عشقِ تویی که خودِت میدونیُ و خودم!!)آسون نیست میدونم پس بیشتر ازین‌ سرزنشم نکن،چون میدونم که این احمقها چه بخوایم چه نخوایم آخرش هممونُ بگایِ سگ میدن…

دوستَت دارم حتی اگر قلبت را کَسِ دیگری تسخیر کرده باشد…

تورم المان بعدِ جنگ جهانی از یک میلیون درصد بیشتر شد،بقیه خرابی ها و بدبختیها و عزیزانی که رفتند بماند…همه فکر میکنند جنگ سخته،خیلی سخت و ترسناک قبول ، ولی بزار یه رازیُ بهت بگم!! هیچ کسی نمیدونه که جنگ بعدِ جنگ شروع میشه!!(کاش مرده بودم!)…

دیدی هرجا کسی میخواد مخِ یکیُ بزنه بهش میگه بیا ببرمت یه جایِ دور!!!خیلی خَزُ خنده دار شده…نه؟؟!..

من اون جزیره ای که طولِ تاریخ همه ازش میگفتنُ!پیدا کردم!!

ولی جزیره بدونِ تو یعنی جنگ بدونِ من!!!

بگزار هر چه میخواهند بگویند من رستگاریِ از شاوشنگم!!بگزار هرچه میخواهد بشود ولی من در جنگِ بعد از جنگ نیستم!!!ای جزیره ی من…من بخاطرِ تو میجنگم…(بیا این اهنگ برایِ تو)