دوستان من این تاپیک رو در بخش اجتماعی دیدم در واقع جاش اینجائه بد نیست بخونین

این چه وضعیه تو مملکت ما…

یه خدا درست کردن انگار وایساده اون بالا ادما رو بسوزونه…

کی خدا میاد تو رو بسوزونه…برا چی بسوزونه…

مگه میدونی قیمت تو چقده؟اونقدر قیمت داری که

تو نماز نشستش زینب اونی که به سر حسین سنگ میزد رو دعا میکرد…اونی که به سر حسینش سنگ میزد

اون انقد می ارزه که زینب داره دعاش میکنه…

تو چقد می ارزی…

بهشت رفتن کار سختی نیست…جهنم رفتن کار سختیه

یه خدایی هست که یادش دلا رو اروم میکنه…نه دل ادم خوبا رو…دل همه ادما رو

چه خوب چه بد…

اگه بگی خدا یه اتیش درست کرده یه جا قراره ادم بدا رو بندازه توش بسوزونه…این خدا گنه کارا رو اروم میکنه؟؟؟

قران میگه…الا بذکرالله تطمعن القلوب…میگه یه خدایی هست اگه بشناسیدش اروم میشید.کیا ادم خوبا؟؟میگه نه بابا همه مردم خوب و بد…اگه بشناسیدش اروم میشید…

ابلیس از ابلاس میاد…ابلیس یعنی نا امیدی…ابلاس یعنی نهایت نا امیدی…در قیامت روایت داریم خدا اینقدر میبخشه ابلیس به طمع میفته میگه همه رو بخشیدی منم ببخش…

میگه چی؟میگه این ادم…سجده کن…

شیطون هم که حریف تکبرش نمیشه…

بعضیا یه خدا درست کردن نمیتونی بشینی باهاش حرف بزنی…

نمیتونی بهش اعتراض کنی…داد بزنی…درد دل کنی…

نمیشه ازش سوال کنی…

خدا کریمه…کریم یعنی کسی که نمیتونه نبخشه…

خدایا تو به ما گفتی کسی بهتون ظلم کرد ببخشینش…

ببین علی حاظره ابن ملجم رو ببخشه…ببین حسین به شمر گفت پاشو برو شفاعتت میکنم به مادرم قسم…با اینکه با لگد تو پهلوی حضرت زهرا زده بود.

بعد خدا به ما میگی ببخش…ما به خودمون ظلم میکنیم تو نمیخوای ببخشی؟

فقیر رفت در خونه یعقوب …بهش بی اعتنایی شد…

خدا گفت یعقوب سائل اومد در خونت بهش بی اعتنایی شد بخاطر همین تو رو به هجر یوسف دچار میکنم…تو قراره ایینه من باشی…

من اینجوریم؟

من کسی رو از در خونم رد میکنم؟ما اصلا به کسی وقت نمیدیم…هر وقت خواستی بیا…

ادعونی استجب لکم…

وقت قبلی نمیخواد…با وضو…بی وضو…نشسته…خوابیده…اصلا وسط گناه…مستی بگو خــــــــدا…

میگن اقا اینجوری نگو مردم پرو میشن گناه میکنن…

محبت کسی رو رم نمیده…

کسی رو وحشی نمیکنه…

کی میگه؟؟علی ابن ابی طالب…

میگه خدایا منه علی اراده ای ندارم که ترک گناه کنم…

مگر وقتی که بیدارم میکنی با محبتت…

یعنی یه راه داره گنه کار گناه نکنه…اونم وقتی بدونه خدا دوسش داره…

ادم بفهمه خدا دوسش داره سرشو میندازه پایین…این ادما رو رام میکنه…

کی خدا میاد تو رو بسوزونه…

بهشت رفتن کار سختی نیست…جهنم رفتن کار سختیه…

خدا در ترس عبادت نمیشه…

مردمو ترسوندن…

ادما رو بترسونی اختیارشون رو ازشون میگیری…وقتی اختیار رو بگیری دیگه انسان نیس…

ماهیت ماست و اون اختیار…اختیار ادمی رو بگیری ادمیتش رو گرفتی…کسی که ادم نیس عبادت نمیتونه کنه…

عبادت یعنی تقرب…

خدا در طمع عبادت نمیشه…چون طمع کار اصلا خدا رو نمیبینه…هی نگید بهشت و هوری و جنات و فللان…

یه خدایی تو ذهنمون ساختیم…

یه خدایی برامون ساختن…

با اون خدایی که هست…فاصله شون یه خداست…

یعنی بی نهایت فاصله…

بهشت رفتن کار سختی نیست …جهنم رفتن کار سختیه…

با این خدا…با این نماینده های خدا…با این حسیــــــــــن…

حسینی که داشت گریه میکرد تو گودال قتلگاه…

شمر میگه گفتم هاااااا…دنبال حکومت اومدی؟؟؟؟

با چشماش اشاره کرد بیا نزدیکتر.

دستاشو نمیتونس تکون بده.صد ها زخم به بدنشه…

میگه صورتمو بردم نزدیک…گفت دارم برا تو گریه میکنم…

یه راه داره گنه کار گناه نکنه…وقتی بفهمه خدا دوسش داره…

کی خدا میاد تو رو بسوزونه…

بهشت رفتن کار سختی نیست…جهنم رفتن کار سختیه…