قسمت اول
سلام.
خیلی وقت بود میخاستم در خصوص بیغیرتی که در سایت خیلی صحبتش هست مظلب بنویسم ولی موقعت نمیشد.
اول میخواهم به ریشه های تاریخی این موضوع رو بررسی کنیم.
بیغیرتی،cuckold،دیوثی یا هر اسم دیگه ای که میخواهید روش بزارید یک روش لذت جنسی هستش که در بین آقایان و گاها بین خانمها رواج داره.ممکنه برخی اونو بروز بدن و بهش برسن و ممکنه خیلی ها مخفیش کنن.
در زمان جاهلیت اعراب چندین نوع ازدواج مرسوم بوده که بعد از اسلام فقط 2تا از اونها باقی مانده(البته اهل تسنن فقط ازدواج عقدی دائم رو قبول دارند)
ویل دورانت می گوید: «این کیفیت در قبیله تودا و بعضی از قبایل تبت قابل مشاهده است))
یکی از این روشها روش ازدواج استبضاع بوده که به این ترتیب بوده که مردی همسر خود را مرد دیگری که دارای صفات برجسته ای مثل شجاعت قدرت و یا صفات دیگری بود قرار میداد و تا که زن از آن مرد باردار نمیشد ازدواج پابرجا میبود.
نوع دیگری از این ازدواج که رایج بوده نکاح رهط که به این ترتیب بوده که نوعی از چند همسری مرسوم بوده که به آن ازدواج رهط میگفتند. ازدواج رهط یعنی ازدواج مشارکتی یا دسته جمعی. گروهی از مردان که نباید بیشتر از ده نفر میبودند با یک زن رابطه برقرار میکردند و اگر فرزندی به دنیا میآمد، آن زن فرزندش را به هر یک از مردان که خود میخواست منتسب میکرد و او را پدر فرزند خود قرار میداد.
نوع دیگه ازدواج که شبیه ازدواج تعویضی در عربستان قبل از اسلام یا زمان جاهلیت نوعی از سکس ضربدری مرسوم بوده که به آن ازدواج تعویضی یا نکاح بدل میگفتند، یعنی دو مرد با یکدیگر توافق میکردند و زنانشان را با هم عوض میکردند.
چند شوهری بیشتر در جوامعی با منابع طبیعی محدود رایج است چراکه رشد جمعیت را محدود میکند و شانس بقای فرزندان را افزایش میدهد. چندشوهری به ویژه جوامع ساکن هیمالیا رایج است و فقط هم به خانوادههای فقیر اختصاص ندارد. دلیل شیوع چندشوهری در این جوامع را میتوان کمبود زمین قابل کشت دانست.
رایجترین شکل چندشوهری در هیمالیا «چند شوهری برادرانه» است که در بخشهایی از چین، تبتیهای کوچنشین نپال و شمال هند رایج است. در این شیوه دو یا چند برادر با یک همسر ازدواج میکنند و همه آنها به شکل برابری به زن دسترسی جنسی دارند و همه آنها نیز پدر فرزند محسوب میشوند. ازدواج تمام برادران با یک زن موجب میشود تا زمین خانوادگی آنها تقسیم نشود اما اگر هر برادر جداگانه زن بگیرد و جداگانه بچهدار شود، زمین تکهتکه خواهد شد.
امروزه چند شوهری در تبت بیش از هر جای دیگر دنیا رایج است و هرچند غیرقانونی است اما گاهی اوقات انجام میشود. وجود این سنت در تبت سازگار با چالشهای جغرافیایی منطقه است. در منطقهای کوهستانی با زمینهای زراعی بسیار محدود، روش چند شوهری از تعداد میراثبران زمین میکاهد و زمین در همان خانواده باقی میماند. ازدواج چندین برادر با یک زن، باعث میشود تا برادرها همه با هم بر سر یک زمین کار کنند. همچنین اگر مردی از خانواده به مسافرت رفت، شوهر دیگر با خانواده میماند و از آنها و زمین مواظبت میکند.
نایرهای هند
انواع دیگری از چندشوهری نیز وجود دارد. بین نایرهای هند، که یکی از کاستهای اجتماعی این کشور بودهاند، سنتی وجود داشته که بر اساس آن زنها قبل از بلوغ یک مراسم آئینی را برگزار میکنند که در آن شوهری برای آنها انتخاب میشود و پدر تمام فرزندانش محسوب میشود. اما این شوهر ممکن است هیچوقت با آن زن زندگی نکند و زن به جای آن با مردان دیگری روابط عاشقانه داشته باشد. مرد یا مردانی که با زن ارتباط داشتهاند در هنگام تولد فرزند با پرداخت دستمزد قابله تأیید میکنند که آنها پدر فرزند نیستند و شوهری که پیش از بلوغ تعیین شده پدر فرزند است. به این ترتیب مقررات کاستی که ازدواج افراد دو کاست را ممنوع میکرد شکسته نمیشود. زن نیز در خانه مادریش همراه با برادرانش زندگی میکند و اموال نیز از مادر به فرزندان به ارث میرسد
قوم موسو در چین
چندشوهری گذری» نیز شکلی از چندشوهری-چندزنی است که در قوم موسو در چین رایج است. در این قوم زن و شوهر با هم زندگی نمیکنند بلکه پیش پدر یا مادر خود میمانند. در این جامعهمادرسالار هیچ مراسم رسمی برای ازدواج برگزار نمیشود و زن و شوهر به صورت مخفیانه با هم ملاقات میکنند. هر زنی میتواند مرد مورد علاقهاش را به خانه دعوت کند و هر مردی نیز میتواند این درخواست را از زن مورد علاقهاش کند. مرد شب به طور مخفیانه به اتاق خواب دختر میرود و صبح زود پیش از بیدار شدن اعضای خانواده از آنجا میرود.
از آنجا که قبیله موسو جامعهای مادرسالار است اموال از مادر به ارث میرسد و مشکلی در تقسیم ارث ایجاد نمیشود. اغلب زنها نیز پدر فرزند خود را میشناسند و او را به فرزندشان معرفی میکنند. هرچند یک زن میتواند هرگاه که خواست شریک جنسی دیگری را برگزیند اما بیشتر زنان در یک زمان فقط با یک مرد در ارتباط هستند. امروزه بیشتر موسوها روابط طولانیمدتی را تشکیل میدهند که در برخی موارد تا پایان عمر ادامه پیدا میکند. برخی مردمشناسان معتقدند این تغییر در سالهای اخیر و تحت تأثیر فرهنگ چینیهای هان ایجاد شده و در گذشته بیشتر افراد به طور همزمان چندین شریک جنسی داشتهاند و برخی از زنان سالمند موسو میگویند که تا ۳۰ یا ۴۰ یا حتی ۵۰۰ شریک جنسی در طول عمر خود داشتهاند.
اکثر زنان پدر فرزند خود را میشناسند و خجالتآور است که زنی نداند پدر فرزندش چه کسی بودهاست. با این حال تنبیه اجتماعی خاصی نیز برای چنین زنان و چنین فرزندانی وجود ندارد و بچههایی که پدرشان را نمیشناسند آن را پنهان نمیکنند. وقتی زنی فرزند به دنیا میآورد، پدر فرزند به همراه مادر و خواهرانش به خانه او رفته و برایش هدیه میبرند. بچهها هرچند با پدرشان زندگی نمیکنند اما در جشن سال نو برای ادای احترام به خانه پدرشان میروند و پدر در زندگی آنها نقش مهمی دارد.
در صحیح بخاری از عایشه نقل می کند که:
«در جاهلیت عرب چهار نوع زناشویی وجود داشته است.یک نوع همان است که امروز معمول و جاری است که مردی به وسیله پدر دختر از دختر خواستگاری می کند و پس از تعیین مهر با او ازدواج می کند و فرزندی که از آن دختر پیدا می شود از لحاظ تعیین پدر تکلیف روشنی دارد.نوع دیگر این بوده که مردی در خلال ایام زناشویی با زنی، خود وسیله زناشویی او را با مرد دیگری برای یک مدت محدود فراهم می کرده است تا از او برای خود نسل بهتری به وجود آورد، به این ترتیب که آن مرد از زن خود کناره گیری می کرد و زن خود را توصیه می کرد که خود را در اختیار فلان شخص معین بگذارد و تا وقتی که از آن مرد آبستن نمی شد به کناره گیری خودش ادامه می داد. همینکه روشن می شد آبستن شده، با او نزدیکی می کرد.این کار را در مورد کسانی می کردند که آنها را برای تولید فرزند از خود شایسته تر می دانستند.و در حقیقت این کار را برای بهبود نسل و اصلاح نژاد انجام می دادند.این نوع زناشویی را - که در واقع زناشویی در خلال ایام زناشویی دیگر بود - «نکاح استبضاع » می نامیدند. نوع دیگر زناشویی این بود: گروهی که عده شان کمتر از ده نفر می بود با یک زن معین رابطه برقرار می کردند.آن زن آبستن می شد و فرزندی به دنیا می آورد.در این وقت آن زن همه آن گروه را نزد خود دعوت می کرد و طبق عادت و رسم آن زمان، آن مردان نمی توانستند از آمدن سرپیچی کنند; همه می آمدند.در این هنگام آن زن هر کدام از آن مردان را که خود مایل بود به عنوان پدر برای فرزند خود انتخاب می کرد و آن مرد حق نداشت از قبول آن فرزند امتناع کند.به این ترتیب آن فرزند فرزند رسمی و قانونی آن مرد محسوب می شد.
نوع چهارم این بود که زنی رسما عنوان «روسپی گری » داشت.هر مردی - بدون استثنا - می توانست با او رابطه داشته باشد.این گونه زنان معمولا پرچمی بالای خانه خود می زدند و با آن علامت شناخته می شدند.اینچنین زنان پس از آن که فرزندانی به دنیا می آوردند همه مردانی را که با آنها ارتباط داشتند جمع می کردند و آنگاه کاهن و قیافه شناس می آوردند.قیافه شناس از روی مشخصات قیافه رای می داد که این فرزند از آن کیست، و آن مرد هم مجبور بود نظر قیافه شناس را بپذیرد و آن فرزند را فرزند رسمی و قانونی خود بداند.
همه این زناشویی ها در جاهلیت وجود داشت، تا خداوند محمد صلی الله علیه و آله و سلم را به پیغمبری برگزید و او همه آنها را جز آنچه اکنون معمول است از میان برد. » از اینجا معلوم می شود که رسم چند شوهری در جاهلیت عرب وجود داشته است. منتسکیو در روح القوانین می گوید:
«ابو الظهیر الحسن، جهانگرد عرب، در قرن نهم میلادی که به هندوستان و چین رفت این رسم را (چند شوهری) مشاهده کرد و آن را دلیل بر فحشاء شمرد.» و هم او می نویسد:
«در سواحل مالابار قبیله ای به نام قبیله «نائیر» زندگی می کنند.مردان این قبیله نمی توانند بیش از یک زن بگیرند، در صورتی که زنهای آنها می توانند شوهرهای متعددی انتخاب کنند.به عقیده من علت وضع این قانون این است که مردان قبیله نائیر سلحشورترین قبایل می باشند و به واسطه اصالتی که دارند حرفه جنگ با آنهاست، و همان طوری که ما در اروپا سربازان را از ازدواج منع می کنیم تا علایق زناشویی مانع از انجام حرفه سربازی آنها نشود، قبایل مالابار هم سعی کرده اند حتی المقدور مردان قبیله نائیر را از علایق خانوادگی معاف دارند.و چون به واسطه گرمی آب و هوا ممکن نمی شد مطلقا آنان را از ازدواج ممانعت کنند، لذا مقرر داشته اند چند مرد دارای یک زن باشند تا علاقه خانوادگی آنها سست باشد و مانع انجام حرفه جنگی آنها نشود.»
در اساطیر تاریخی:
در اساطیر هندو در کتاب مهاباراتا از زنی سخن گفته شده به نام دراوپادی که با 5 برادر ازدواج کرده است.
این موارد پس ریشه قدیمی داره و خیلی از حسهایی که مردها دارند در حال حاضر برای قرن حاضر و گسترش فرهنگ غرب نیست.این مواردی که بصورت خلاصه در اینجا قرار دادیم شامل حال خیانتها،عشق بازی ها و … در گذشته ها نیست بلکه مواردی هست که با اطلاع شوهر و همسر اتفاق افتاده.
دوستان نظر بدهند.اگر تمایل دارید قسمتهای بعدی رو هم بنویسم
مرسی از بررسی انواع ازدواج البته نمونه ای هم در بین اسکیموها هست که زن خود را به مهمان پیشکش میکنن البته وقتی از بیرون به این رسوم نگاه کنی مسخره بنظر میان اما اگه با اون رسم متولد شده باشی چنان با آن خو می گیری که ذره ای تردید دربارش نداری
سلام دوستان
قسمت دوم بررسی cuckold آماده کردم که در این پارت به بررسی لغوی بی غیرت و cuckold میپردازیم.
غیرت واژهای عربی و با ریشهٔ فرهنگیِ عرب به معنایِ رشکورزیِ محافظهکارانه یا رشکورزیِ توجیهپذیر است.
انواع غیرت:
بر خلاف تصور عموم مردم، غیرت یک واژهی کلی است که انواع و اقسام مختلفی دارد، نظیر: غیرت ملّی، غیرت دینی، غیرت انسانی، غیرت بر محارم و …
مهدی نراقی در تعریف غیرت میگوید: ((غیرت و حمیّت؛ یعنی تلاش در نگهداری آنچه حفظش ضروری است)).
طور کلی در مفاهیم اسلامی، غیرت حسی درونی دانسته شده که برای محافظت از حریم خانواده در وجود مرد نهاده شده است، مرد با همین صفتِ غیرت، ناموس خود را از دسترس لذت جویی و نگاه آلودهی دیگران دور میکند و همسر خود را تنها در انحصار خود نگاه میدارد.
سید ابولحسن مهدی در بحص حجاب آورده است:
در وجود زن احساسی نهفته است، به این صورت که نیاز دارد کسی حامی و دلگرمی او باشد، این نیازِ زن با همان صفت غیرت که در وجود مرد است، پاسخ داده میشود.
رابطه پوشش و غیرت:
سید ابولحسن مهدی میگوید وقتی بیبندوباری جنسی، بیحجابی و درنتیجه فضای شهوترانی در جامعه عادی شود، طبیعی است که درصد زیادی از مردان، درگیر شهوتپرستی در فضایی غیر از خانه خواهند شد و کمکم ویژگیهای اخلاقی خود ازجمله غیرت را از دست خواهند داد، با این شرایط وقتی همسر آنها وسیلهی کامجویی و مزاحمت دیگران قرار گیرد و دست و نگاههای آلوده متوجه او شود، نهتنها ناراحت نمیشوند بلکه لذت میبرند و افتخار هم خواهند کرد تا جایی که شاید برنشان دادن زیباییهای همسر خود به دیگران اصرار هم بورزد. او معتقد است پوشش کامل میتواند تقویتکنندهی صفت غیرت و عامل پاسداری و محافظت مرد از ناموس خود باشد و در مقابل بیحجابی و بیبندوباری تأثیر زیادی در نابودی غیرت و بیتوجهی مردان نسبت به ناموس خود خواهد گذاشت.
در قوانین:
در ایران، بر اساس مادهٔ ۶۳۰قانون مجازات اسلامی «هرگاه مردی همسر خود را در حال زنا با مرد اجنبی مشاهده کند و علم به تمکین زن داشته باشد، میتواند در همان حال آنان را به قتل برساند و در صورتی که زن مکرَه باشد، فقط مرد را میتواند به قتل برساند. حکم ضرب و جرح در این مورد نیز مانند قتل است.» مبنای این اصل قانونی فتاوای فقهای شیعه است که مبتنی بر روایاتی در این زمینه است. البته در این وضعیت هرچند شخص گناه و جرمی مرتکب نشده اما باید واقعه را در دادگاه اثبات کند. همچنین نظر مخالفی نیز در بین اقلیتی از فقها، همچون ابولقاسم خویی ، مطرح شدهاست که روایات مربوط به این حکم را غیرمعتبر یا مربوط به حالت دفاع میدانند.
در برخی کشورهای غربی مانند بریتانیا، کانادا و استرالیا انجام برخی اعمال توسط مقتول که موجب فوران خشم غیر قابل کنترل قاتل میشود (از جمله رابطه برقرار کردن با همسر شخص در مقابل چشمان او)،میتواند جرم قتل عمد را به قتل شبه عمد تفسیر نماید.
از نظر روانشناسی
در روانشناسی غیرت به عنوان احساس مالکیت و یا دلواپسی از دست دادن معنی گرفته شده است
عنی افکار منفی، احساس ناامنی و اضطراب به خاطر پیشبینی از دست دادن چیزی با ارزش که خصوصاً در ارتباطات انسانی اتفاق میافتد. این حالت معمولاً با احساساتی چون خشم، ناتوانی، بیپناهی و تنفر همراه میشود. کارشناسان حوزه علوم اجتماعی رشد احساس مالکیت مرد بر زن، و والدین بر فرزندان را از عمده دلایل حوادث خشونتبار چند سال اخیر ارزیابی میکنند.
منظور از حسادت در اینجا معادل واژه Erotic jealousy و یا jealousy که به حسادت جنسی تفسیر میشود و مشخصه اصلی آن، باور به خیانت شریک زندگی است و ممکن است با باورهای غیرعادی دیگری نیز همراه باشد است نه واژه Negative envy . از نظر معنایی، حسادت جنسی به انگلیسی Jealousy و envy ا هم کاملاً متفاوتاند ولی در فرهنگ عامه زبان انگلیسی این دو به صورت معادل در آمدهاند. در هیچیک از تعاریف روان شناسان به ماهیت اصلی حسادت اشاره نشده است. در تعریف پاینز، «حسادت جنسی» و در تعریف گورنیه و روسو، «حسرت» منظور است.
احساس مالکیت در نوزادان، پس از پنجماهگی دیده میشود. برخی معتقدند این احساس در همه فرهنگها یکسان است و برخی دیگر عقیده دارند که پدیدهای وابسته به فرهنگ میباشد.
در برخی دیگر از فرهنگها هم کلمات استفاده شده به این دو منظور به هم نزدیک هستند. از جمله در زبان عربی و نوشتههای فارسی قدیم غیرت شبیه Jealousy دو معنا دارد کی به معنای رشک و حسادت است همانطور که در کلیله و دمنه میخوانیم: «آیا حسود تو از جاه تو به غیرت و رشک، ز رشک تو سرانگشت خود گزیده بگاز». و در تاریخ سیستان آمده چون اسماعیل بیامد (متولد شد) و نور بیاورد، ساره غمناک گشت و بگریست از غیرت، و گفت: یا ابراهیم چه بود که از همهٔ زنان من بی فرزند ماندم. معنای دیگر غیرت در تداول فارسی زبانان، حمیت و محافظت عصمت و آبرو و ناموس و نگاهداری عزت و شرف میباشد. مانند:صدهزار است غیرتم بر دوست، آنچه یک غیرت آیدم بر زن.
حسادت که در تمامی لغتنامهها هم معنا با رشک و دارای معنایی منفی است. با این حال، حسادت واژههای مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی در حوزه روانشناسی بوده است با وجود آنکه این دو احساس در بعضی موارد با هم همراه میشوند اما با هم تفاوتهای اساسی دارند:
احساساتی که در زمان احساس مالکیت (جنسی) تجربه میشوند
• حس از دست داد
• شک و یا خشم در مورد احساس خیانت
• اعتماد به نفس پایین و غم دربارهٔ از دست دادن
• نامطمئنی و تنهایی
• ترس از دست دادن فردی به خاطر حضور دیگری
• بیاعتمادی
احساساتی که در زمان رشک (حسادت) تجربه میشوند
• احساس حقارت
• آرزوهای بزرگ
• بیعدالتی در شرایط محیطی
• انگیزه برای پیشرفت
• تمایل به شاخ و شانه کشیدن برای رقبا
• ناراحتی و احساس گناه در مورد این افکار
روانشناسی رشد :
در سنین ۲ تا ۴ سالگی، مرحله حساسی از پرورش کودکی بهنجار است، زیرا کودک آهسته آهسته به سمت استقلال یافتن و دوری از وابستگی دایم به دیگران میرود اما بهای دست یابی به این مرحله برخی رفتارهایی است که ممکن است باعث رنجش دیگران شود. یکی از این موارد «احساس مالکیت» است. کودک در این سنین نسبت به اشیایی که متعلق به خودش است حساسیت ویژهای نشان میدهد حتی گاه این حساسیت به اشیایی که مربوط به دیگرانی است که او دوست شان دارد نیز سرایت میکند. مثلاً وقتی ببیند فردی به کیف یا لباس پدرش دست میزند او عصبانی میشود و واکنش تندی از خود نشان میدهد.
وقتی کودک اجازه داشته باشد آنچه را که به او تعلق دارد پیش خود حفظ کند و یا مجبور نباشد همه چیز را با دیگران تقسیم کرده یا هدیه دهد، ارزش مالکیت را به درستی در خواهد یافت و خواهد آموخت که چرا نمیتواند چیزی را که به او تعلق ندارد، بردارد،کودک کمکم میآموزد که بین مفاهیم «مال من» و «مال او» تمایز قایل شود. وقتی این تفکیک را درک کرد در این زمان کودک معنی واقعی مالکیت را میفهمد و احترام به مالکیت را نیز درک میکند و زمانی به معنای سخاوت داشتن میرسد که به حس مالکیت او احترام گذاشته شود و دیگر احساس نکند که دیگران همواره میخواهند با اجبار وسایل او را تصاحب کنند.
اگر زودتر از موقع به کودک اصرار بورزید که خودخواهی را کنار بگذارد و مجبورش کنید اسباب بازی خود را به کودک دیگری بدهد، یا اسباب بازی او را به زور از دست او بگیرید و به کودک دیگر بدهید، کودک احساس عدم امنیت میکند و همواره این ترس و نگرانی را خواهد داشت که مبادا کسی اسباب بازیهایش را بگیرد و در نتیجه با نزدیک شدن هر کودک به حریم بازی خود دچار وحشت میشود و او را به زور عقب میراند. فشار و سختگیری برای سخاوتمندشدن کودک، رشد طبیعی او را به تأخیر میاندازد و حاصل دیگری ندارد. در صورتی که در همین زمان حس مالکیت در کودک گُل کرده و با ندادن اسباب بازی به کودکِ دیگر میخواهد اعلام نماید که اینها در مالکیت من است و اگر به ناچار اسباب بازی اش را به کودک میهمان بدهد به خاطر این است که از توجه و محبت والدین محروم نشود. (نیاز به توجه مثبت در نزد کودک از نیاز به مالکیت اساسی تر است.
معنی دیوث
دَیّوث به مردی گفته میشود که همسرش زنای محصنه میکند و او در اینباره غیرت و حسادتی ندارد. دیوث همچنین بهمعنیِ کسی است که زنِ خود را برای رابطهٔ جنسی به دیگران میدهد در فقهِ اسلامی به این کردار، دیاثت گفته میشود.
در لعت نامه دهخدا
دیوث. [ دَیْ یو ] قواد. دیبوب. آنکه مردان را بر زن خود وارد کند. آنکه دربارهٔ زن خود حسادت و غیرت نداشته باشد. این واژه از زبان سریانی است و معرب شده است. کسی که دربارهٔ زن خود غیرت نداشته باشدبی غیرت و بی حمیت و در رسالهٔ معربات نوشته که این معرب است در اصل دیوث به تخفیف تحتانی و تاء فوقانی بود و بعضی نوشتهاند که دیوث بمعنی کسی که زن خود را بدیگران دهد
در انگلیسی بیغیرتی بطور عموم به معنی cuckold رایج میباشد که از روی پرنده ای به نام فاخته با نام علمی :که کوکوی معمولی یا کوکوی اروپایی نیز نامیده میشودپرندهای از خانواده کوکو راستهکوکوسانان است که در اروپا، آسیا، و آفریقا زندگی و مهاجرت میکند. فاخته رنگ شبیه کبوتر و کمی کوچکتر از آن که دور گردنش طوقی سیاه دارد.
فاخته از نظر اندازه جزو پرندگان متوسط و جزو حیوانات کوچک طبقهبندی میشوند. برخی کبوتران مانند کبوتر جنگلی و کبوتر کوهپایه نیز در برخی منابع فاخته نامیده شدهاند.
فاخته تخم خود را در آشیانهٔ پرندگان دیگر میگذارد تا پرندهٔ صاحب لانه، جوجه را بزرگ کند. کاری که جوجهگذاری انگلی نامیده میشود. غذای این پرنده را حشرات و از جمله کرم ابریشم پشمالو، که برای پرندگان دیگر طعمه دلانگیزی نیست، تشکیل میدهد. او همچنین گاه اقدام به خوردن تخم پرندگان و جوجههایشان میکند.
در فرهنگ غربی از روی نام پرنده خصلت جنسی چیزی که ما بهش مگیم بیغیرتی نام گذاری کردند و ذر واقع برای چنین حس خاصی در ادبیات فارسی لغت مناسبی پیدا نشده.
زوج با در اختیار قرار دادن خودشون و منزلشون در اختیار نفر سوم همانند فاخته دارای حس cuckold میشوند.
ممنون از دوستانی که در پارت قبلی نوشته های دلگرم کننده نوشتند.
دوستان اگر خوشتون اومد بگید تا پارت سوم بنویسم.
بسیار عالی است
از وقوع این کاک اولد در جوامع الان مخصوصا ایران اطلاعات بیشتری بدین ممنون میشم
میخام بدونم کسانی که این حس را دارند چند نفریم؟
بي غيرتي مزخرف ترين واژه اي كه براي اين نوع رفتار ميشه به كار برد.
چه اون دوستاني كه احمقانه اين واژه رو براي خودشون بكار مي برن و چه باقي كه اين كلمه رو بي ديگران نسبت مي دن.
اميدوارم با تحقيق و علم كافي اين خصوصيت رفتاري رو بررسي كني و سايرين هم بفهمن كه اين خصوصيت اخلاقي هيچ ربطي به بي غيرتي نداره و ديگه تو هيچ كجا از اين كلمه استفاده نشه.
منم موافق استفاده از بی غیرتی نیستم
کاملا فرق داره در این مورد آدم خوذش انتخاب میکنه طرف رو برای لذت بیشتر
این نوع از سکس با رضایت طرفین برای لذت بردن از همدیگه بسیار احساس خوشایندی به آدم میده!
در واقع یه نوع فانتزی سکسیه که ممکنه مث خیلی از فانتزیهای دیگه برای یه عده خوشایند نباشه
شوهر اینحوری دوست داری بیا خصوصی
خیلی عالی بود
در کل من از مرد بی غیرت خوشم میاد مرسی زحمت کشیدید
بیغیرتی. ممکنه با این کلمه آشنا باشین، یا نباشین. این کلمه عموما استفاده میشه تا عمل زنی (معمولا ازوداج کرده) رو توصیف کنه که به آزادی و راحت با مردان دیگه سکس میکنه. شوهر، در این مورد بیغیرت نام میگیره. این یک کلمه ی قدیمی انگلیسیه (cuckold) که به مردی گفته میشه که زنش عموما بی وفا باشه.
بله، یک زن هم میتونه بیغیرت بشه، اگرچه کمتر شایع هست. عمل بیغیرتی به تازگی پدیدار شده. اگرچه این روزها خیانت به همسر معمولتره، بیغیرتی برتری بسیار بیشتری ازش داره. در عمل بیغیرتی، شریک، از مقاربت شریکش با کس دیگه، آگاهی داره. برای ساده کردن مطلب فقط درباره ی بیغیرتی مردان توضیح میدم.
امروزه مردان بیشتری نسبت به نسل های قبل هستن که درباره ی اینکه بیغیرت شن خیالپردازی میکنن، ولی این معنی رو نمیده که همه ی این مردها میخوان واقعا این اتفاق بیفته. در واقع، بیغیرتی میتونه بسیار خطرناک باشه. منظورم خطر بدیهی بیماری های مقاربتی نیست. درباره ی آسیب عاطفی که بیغیرتی به رابطه میزنه صحبت میکنم.
صادقانه بگم، برام مهم نیس شوهرتون چقدر بهتون التماس میکنه بیغیرتش کنین، کار مطمئن تر اینه که در حد خیالپردازی نگهش دارین تا بخواین تبدیل به واقعیتش کنین. مشکل اینه که، اینترنت فعالیت بسیار گسترده ای روی هوس های ذهنی مردها توی این زمینه انجام داده. بله، مردهایی هستن که اینو میخوان و میتونن توی واقعیت باهاش کنار بیان، ولی اون مردها بسیار کم هستن. اگه شریکتون پیشنهاد کرد که در هر حالتی بیغیرتش کنین، توصیه میکنم از نقش سلطه گر / مطیع رابطتون خارج شین و یک صحبت جدی راجع بهش انجام بدین. قبل از اینکه بخواین انجامش بدین، یادتون باشه، یک بار تجربش برای شریکتون کافیه که بفهمه نمیتونه باهاش کنار بیاد و همه چیز از نظر عاطفی نابود بشه. نمیتونین کاری رو که انجام دادین پاک کنین.
حالا، همه چیز رو کنار بذاریم، اگه واقعا قانع شدین که این چیزیه که شوهرتون میخواد انجام بدین، اول اونو محک بزنین. اینکارو انجام ندین، فقط وانمود کنین که انجام میدین. اینجا پیشنهادم رو آوردم برای اینکه چجوری با شریکتون برخورد کنین اگه تمایل داره بیغیرتش کنین.
اول از همه، وقت بسیار، بسیار، بسیار، زیادی برای تحریک کردنش بذارین و توصیف کنین چجوری قراره اینکارو باهاش بکنین. یعنی، بهش خیالپردازی هایی بگین از اینکه چجوری قراره یک مرد دیگه رو به زندگیتون بیارین و باهاش سکس کنین. خیالپردازی شما باید شامل هیجان و لذت شما وقتی اینکارو با اون مرد میکنین، بشه. باید طوری بگین که انگار عاشق این کار هستین. بعد، یک بحث جدی دیگه باهم داشته باشین و مطمئن شین این همون چیزیه که اون دوست داره تجربه کنه.
یک ملاقات با کسی بذارین که اون واقعا بهش اعتماد داره. یک زن ( یا چند زن ) ، نه یک مرد. حتی شاید مادرش، یا بهترین دوست مونثی که داره، یا چند تا از دوست های خودتون. بعد بهش بگین قراره برین بیرون و با مرد دیگه ای سکس کنین و اون باید خونه بمونه و تصور کنه شما دونفر چه کارهایی دارین باهم میکنین. خونه ی مادرش یا یک کس آشنا برین، جایی شلوغ، با کسی که اون بهش اعتماد داره. چند ساعت اونجا بمونین.
وقتی رسیدین خونه، بهش یک خیالپردازی راجع به کارهایی که با اون «مرد» کردین، بگین. واقعی بگین. جوری بگین که بنظر بیاد واقعا انجامش دادین. ببینین اون چه واکنشی نشون میده. اگه دیدین بیش از حد ناراحتش کرده، حقیقت رو بهش بگین. مجبورش کنین به کسی که باهاش بیرون بودین زنگ بزنه و داستان رو براتون بگه. اینجوری حالش بهتر میشه. اینکه بدونه شما واقعا با کس دیگه ای سکس نکردین خیالش رو راحت میکنه. بهش توضیح بدین که فقط یک آزمایش ساخته بودین تا ببینین اون چه واکنشی نشون میده.
وقتی قانع کردنش که باکسی نبودین، و هرگز نخواهید بود، و اون رو بیغیرت نخواهید کرد، فقط به خیالپردازی ذهنی در این مورد بچسبین.
در طرف دیگه، اگه با اشتیاق به داستانتون گوش داد یا حتی باعث شد بیدار جنسی بشه، اون زمانه که میفهمین میتونین بیغیرتش کنین و هیچ آسیبی به ازدواجتون نمیرسه. با این حال حقیقت رو بهش بگین. ولی دفعه ی بعد میتونین واقعا مرد دیگه ای رو ملاقات کنین. من شخصا پیشنهاد میکنم اولین بار با این شخص سکس نکنین، بدون توجه به اینکه چقدر میشناسینش. دوباره تستش کنین. فقط چند ساعت بیرون بمونین. وقتی برگشتین، ازش بپرسین راجع به اتفاقی که افتاده چه احساسی داره. اگه هنوز باهاش مشکلی نداره، دفعه ی بعد میتونین واقعا سکس کنین.
همیشه بهتره که احتیاط کنین تا متاسف باشین. اگه کوچکترین شکی در این دارین که شریکتون نمیتونه بیغیرتی رو تحمل کنه، بس کنین! دیگه ادامه ندین.
حالا که خطرات بیغیرتی رو توضیح دادم، اجازه بدین راجع به راه های مختلفی که بیغیرتی اتفاق میفته صحبت کنم. اول از همه، مدل «بیرون رفتن» (یا قرار ملاقات) بیغیرتی وجود داره که بالا توضیحش دادم. این مدلیه که زن به یک قرار ملاقات میره و هیچ وقت شریکش رو وارد هیچکدوم از فعالیت هاش نمیکنه، و فقط وقتی برگشت اتفاقات رو تعریف میکنه. بخاطر اینکه شریکش هرگز شاهد سکس اون دو نفر نبوده، پذیرفتنش برای اون راحتتر ( یا سخت تر) خواهد بود. بعضی مردها شروع میکنن به این احساس که تنها گذاشته شدن و ممکنه احساس کنن که رابطشون به پایان رسیده. در طرف دیگه، ممکنه این نوع بیغیرتی رو راحت قبول کنه، ولی اگه وارد این کار بشه (از نزدیک) نتونه تحملش کنه. ( بله، بیغیرتی میتونه بسیار پیچیده بشه)
نوع دیگه ی بیغیرتی اونیه که من بهش میگم روش «فضول». در این نوع از بیغیرتی زن شریک جنسیش رو برای سکس به خونه میاره. بیغیرت توی یک کمد یا اتاق دیگه مخفی میشه، جاییکه میتونه بشنوه یا احتمالا ببینه چه اتفاقی داره میفته. دوباره میگم، اینجوری میتونه براش راحتتر یا سخت تر باشه که باهاش کنار بیاد. بعضی مردها این نوع بیغیرتی رو راحتتر قبول میکنن چون احساس میکنن شریکشون در امنیته و مطمئن میشن مشکلی پیش نمیاد. بعضی دیگه نمیتونن شاهد این عمل باشن. دوباره میگم، احتیاط کنین و قبل از انجام این نوع بیغیرتی مطمئن شین شریکتون واقعا براش آمادس.
سومین نوع بیغیرتی شبیه روش «فضول» هست. بهش روش «مشاهده» میگم. مثل روش «فضول»، سکس توی خونه انجام میشه، ولی اینبار، بیغیرت توی اتاقه. اون به زور مجبور میشه که شریکش رو وقتی با مرد دیگه سکس میکنه، نگاه کنه. بعضی اوقات ممکنه به یک صندلی بسته بشه،یا دست هاش پشتش بسته بشه. در هر حالت، اون در سکس شرکت نمیکنه، فقط نگاه میکنه.
بعضی مردان از این روش لذت میبرن چون برای نگاه کردن اونجان ولی از شرکت کردن محروم میشن. برای بعضی مردان، «مجبور بودن» به نگاه کردن میتونه به شدت تحریک کننده باشه
آخرین روش اونیه که بهش میگم روش «مشارکتی». اگه هنوز حدس نزدین، بیغیرت اجازه داره (یا «مجبور میشه») در بخش از، یا تمام سکس شرکت کنه. این جاییه که اغلب دوجنسه شدن «با اجبار» براشون اتفاق میفته. ممکنه لازم بشه که «کثیفی» رو از آلت شریکشون و همچنین آلت مرد دیگه پاک کنن. حتی ممکنه لازم بشه به مرد دیگه سکس دهان به آلت بده یا آماده ی سکس مقعدی برای مرد بشه. البته، همه ی این ها هوس ذهنی اون بوده. پس قبل از «مجبور کردن» اون به انجام هرکاری، مطمئن شین این چیزیه که واقعا میخواد بهش «مجبور بشه».
همین. حالا فهمیدین داستان چیه. حالا نه تنها راجع به بیغیرتی و اینکه چجوری انجامش بدین میدونین، بلکه شما رو از خطر درون اون آگاه کردم. اگه باید اینکارو انجام بدین، درست انجامش بدین. رابطتون رو بخاطر چیزی که باید یک خیالپردازی بمونه، به خطر نندازین. همیشه قبلش راجع به اینکه اون چه احساسی نسبت به این کار داره و بعدش راجع به اتفاقاتی که افتاده باهم صحبت کنین.
((برگرفته از اینترنت))
من با بی غیرتهای زیادی بودم،چت کردم و حتی به صورت واقعی سکس کردم، البته همیشه زنان مخالف بودن ولی بعد از انجامش خیلی مشتاق شدن، چون دوتا مرد ،دربست مال اونها بود، اونم در حضور و امنیت شوهر، پیشنهاد من به زوحها این هست که به هیچ وجه این فان خودشون روبا دوست،همکار یا حتی هم شهری در میون نزارن، فرد کاملا غریبه و از شهر دور باشه،
اوکی.یکم از تجربیاتت بگو
آفرین واقعا موضوع خوبی بود. به نظرم چنین تاپیکی واقعا لازم بود. عالی لطفا ادامه بدین
بله، یک زن هم میتونه بیغیرت بشه، اگرچه کمتر شایع هست. عمل بیغیرتی به تازگی پدیدار شده. اگرچه این روزها خیانت به همسر معمولتره، بیغیرتی برتری بسیار بیشتری ازش داره. در عمل بیغیرتی، شریک، از مقاربت شریکش با کس دیگه، آگاهی داره. برای ساده کردن مطلب فقط درباره ی بیغیرتی مردان توضیح میدم.
امروزه مردان بیشتری نسبت به نسل های قبل هستن که درباره ی اینکه بیغیرت شن خیالپردازی میکنن، ولی این معنی رو نمیده که همه ی این مردها میخوان واقعا این اتفاق بیفته. در واقع، بیغیرتی میتونه بسیار خطرناک باشه. منظورم خطر بدیهی بیماری های مقاربتی نیست. درباره ی آسیب عاطفی که بیغیرتی به رابطه میزنه صحبت میکنم.
صادقانه بگم، برام مهم نیس شوهرتون چقدر بهتون التماس میکنه بیغیرتش کنین، کار مطمئن تر اینه که در حد خیالپردازی نگهش دارین تا بخواین تبدیل به واقعیتش کنین. مشکل اینه که، اینترنت فعالیت بسیار گسترده ای روی هوس های ذهنی مردها توی این زمینه انجام داده. بله، مردهایی هستن که اینو میخوان و میتونن توی واقعیت باهاش کنار بیان، ولی اون مردها بسیار کم هستن. اگه شریکتون پیشنهاد کرد که در هر حالتی بیغیرتش کنین، توصیه میکنم از نقش سلطه گر / مطیع رابطتون خارج شین و یک صحبت جدی راجع بهش انجام بدین. قبل از اینکه بخواین انجامش بدین، یادتون باشه، یک بار تجربش برای شریکتون کافیه که بفهمه نمیتونه باهاش کنار بیاد و همه چیز از نظر عاطفی نابود بشه. نمیتونین کاری رو که انجام دادین پاک کنین.
حالا، همه چیز رو کنار بذاریم، اگه واقعا قانع شدین که این چیزیه که شوهرتون میخواد انجام بدین، اول اونو محک بزنین. اینکارو انجام ندین، فقط وانمود کنین که انجام میدین. اینجا پیشنهادم رو آوردم برای اینکه چجوری با شریکتون برخورد کنین اگه تمایل داره بیغیرتش کنین.
اول از همه، وقت بسیار، بسیار، بسیار، زیادی برای تحریک کردنش بذارین و توصیف کنین چجوری قراره اینکارو باهاش بکنین. یعنی، بهش خیالپردازی هایی بگین از اینکه چجوری قراره یک مرد دیگه رو به زندگیتون بیارین و باهاش سکس کنین. خیالپردازی شما باید شامل هیجان و لذت شما وقتی اینکارو با اون مرد میکنین، بشه. باید طوری بگین که انگار عاشق این کار هستین. بعد، یک بحث جدی دیگه باهم داشته باشین و مطمئن شین این همون چیزیه که اون دوست داره تجربه کنه.
یک ملاقات با کسی بذارین که اون واقعا بهش اعتماد داره. یک زن ( یا چند زن ) ، نه یک مرد. حتی شاید مادرش، یا بهترین دوست مونثی که داره، یا چند تا از دوست های خودتون. بعد بهش بگین قراره برین بیرون و با مرد دیگه ای سکس کنین و اون باید خونه بمونه و تصور کنه شما دونفر چه کارهایی دارین باهم میکنین. خونه ی مادرش یا یک کس آشنا برین، جایی شلوغ، با کسی که اون بهش اعتماد داره. چند ساعت اونجا بمونین.
وقتی رسیدین خونه، بهش یک خیالپردازی راجع به کارهایی که با اون «مرد» کردین، بگین. واقعی بگین. جوری بگین که بنظر بیاد واقعا انجامش دادین. ببینین اون چه واکنشی نشون میده. اگه دیدین بیش از حد ناراحتش کرده، حقیقت رو بهش بگین. مجبورش کنین به کسی که باهاش بیرون بودین زنگ بزنه و داستان رو براتون بگه. اینجوری حالش بهتر میشه. اینکه بدونه شما واقعا با کس دیگه ای سکس نکردین خیالش رو راحت میکنه. بهش توضیح بدین که فقط یک آزمایش ساخته بودین تا ببینین اون چه واکنشی نشون میده.
وقتی قانع کردنش که باکسی نبودین، و هرگز نخواهید بود، و اون رو بیغیرت نخواهید کرد، فقط به خیالپردازی ذهنی در این مورد بچسبین.
در طرف دیگه، اگه با اشتیاق به داستانتون گوش داد یا حتی باعث شد بیدار جنسی بشه، اون زمانه که میفهمین میتونین بیغیرتش کنین و هیچ آسیبی به ازدواجتون نمیرسه. با این حال حقیقت رو بهش بگین. ولی دفعه ی بعد میتونین واقعا مرد دیگه ای رو ملاقات کنین. من شخصا پیشنهاد میکنم اولین بار با این شخص سکس نکنین، بدون توجه به اینکه چقدر میشناسینش. دوباره تستش کنین. فقط چند ساعت بیرون بمونین. وقتی برگشتین، ازش بپرسین راجع به اتفاقی که افتاده چه احساسی داره. اگه هنوز باهاش مشکلی نداره، دفعه ی بعد میتونین واقعا سکس کنین.
همیشه بهتره که احتیاط کنین تا متاسف باشین. اگه کوچکترین شکی در این دارین که شریکتون نمیتونه بیغیرتی رو تحمل کنه، بس کنین! دیگه ادامه ندین.
حالا که خطرات بیغیرتی رو توضیح دادم، اجازه بدین راجع به راه های مختلفی که بیغیرتی اتفاق میفته صحبت کنم. اول از همه، مدل «بیرون رفتن» (یا قرار ملاقات) بیغیرتی وجود داره که بالا توضیحش دادم. این مدلیه که زن به یک قرار ملاقات میره و هیچ وقت شریکش رو وارد هیچکدوم از فعالیت هاش نمیکنه، و فقط وقتی برگشت اتفاقات رو تعریف میکنه. بخاطر اینکه شریکش هرگز شاهد سکس اون دو نفر نبوده، پذیرفتنش برای اون راحتتر ( یا سخت تر) خواهد بود. بعضی مردها شروع میکنن به این احساس که تنها گذاشته شدن و ممکنه احساس کنن که رابطشون به پایان رسیده. در طرف دیگه، ممکنه این نوع بیغیرتی رو راحت قبول کنه، ولی اگه وارد این کار بشه (از نزدیک) نتونه تحملش کنه. ( بله، بیغیرتی میتونه بسیار پیچیده بشه)
نوع دیگه ی بیغیرتی اونیه که من بهش میگم روش «فضول». در این نوع از بیغیرتی زن شریک جنسیش رو برای سکس به خونه میاره. بیغیرت توی یک کمد یا اتاق دیگه مخفی میشه، جاییکه میتونه بشنوه یا احتمالا ببینه چه اتفاقی داره میفته. دوباره میگم، اینجوری میتونه براش راحتتر یا سخت تر باشه که باهاش کنار بیاد. بعضی مردها این نوع بیغیرتی رو راحتتر قبول میکنن چون احساس میکنن شریکشون در امنیته و مطمئن میشن مشکلی پیش نمیاد. بعضی دیگه نمیتونن شاهد این عمل باشن. دوباره میگم، احتیاط کنین و قبل از انجام این نوع بیغیرتی مطمئن شین شریکتون واقعا براش آمادس.
سومین نوع بیغیرتی شبیه روش «فضول» هست. بهش روش «مشاهده» میگم. مثل روش «فضول»، سکس توی خونه انجام میشه، ولی اینبار، بیغیرت توی اتاقه. اون به زور مجبور میشه که شریکش رو وقتی با مرد دیگه سکس میکنه، نگاه کنه. بعضی اوقات ممکنه به یک صندلی بسته بشه،یا دست هاش پشتش بسته بشه. در هر حالت، اون در سکس شرکت نمیکنه، فقط نگاه میکنه.
بعضی مردان از این روش لذت میبرن چون برای نگاه کردن اونجان ولی از شرکت کردن محروم میشن. برای بعضی مردان، «مجبور بودن» به نگاه کردن میتونه به شدت تحریک کننده باشه
آخرین روش اونیه که بهش میگم روش «مشارکتی». اگه هنوز حدس نزدین، بیغیرت اجازه داره (یا «مجبور میشه») در بخش از، یا تمام سکس شرکت کنه. این جاییه که اغلب دوجنسه شدن «با اجبار» براشون اتفاق میفته. ممکنه لازم بشه که «کثیفی» رو از آلت شریکشون و همچنین آلت مرد دیگه پاک کنن. حتی ممکنه لازم بشه به مرد دیگه سکس دهان به آلت بده یا آماده ی سکس مقعدی برای مرد بشه. البته، همه ی این ها هوس ذهنی اون بوده. پس قبل از «مجبور کردن» اون به انجام هرکاری، مطمئن شین این چیزیه که واقعا میخواد بهش «مجبور بشه».
همین. حالا فهمیدین داستان چیه. حالا نه تنها راجع به بیغیرتی و اینکه چجوری انجامش بدین میدونین، بلکه شما رو از خطر درون اون آگاه کردم. اگه باید اینکارو انجام بدین، درست انجامش بدین. رابطتون رو بخاطر چیزی که باید یک خیالپردازی بمونه، به خطر نندازین. همیشه قبلش راجع به اینکه اون چه احساسی نسبت به این کار داره و بعدش راجع به اتفاقاتی که افتاده باهم صحبت کنین.
((برگرفته از اینترنت))
واقعا مطلب اموزنده ای بود دستت درد نکنه اگه امکان داره بازم ادامه بده’’’
کارت حرف نداره عالیه…ولی به حرف بعضیا گوش نده
چون اونا از جنس خوکن این چیزا رو نمیفهمنن
موفق باشی
البته برخی مردها هستند که دوجنسگراها هستن و خودشون نمیدونن . به همین خاطره مدام راجع به مرد دیگه با شریک شون خیال پردازی میکنن . یعنی در عمل هم مرد میخوان و هم زن . برخی ها هم هستن که صرفا تحت تاثیر داستان وفیلم اینجور فانتزی پیدا میکنن. برخی فکر میکنن برای تنوعه .
ولی هرچه که هست نباید برای مردها ی متاهل رنگ واقعیت بگیره چون هیچ زنی از مرد اینجوری خوشش نمیاد. زندگی مشترک چیزی نیست فقط در سکس و خیال پزدازی محدود بشه
خانمهای عزیز کسی نبود شوهر اینجوری دوست داشته باشه؟
که بعد ازدواج خانم فقط آزاد باشه.
ازدواج کاکولد
۳۴ساله تهران مجرد
ایدی تلگرام من
gachestak@
عالی بود. خیلی مطالب مفیدی بود. این حس هم یک حس طبیعی است که ما خودمون انتخاب نکردیم. این هم نثل همجنسگرایی روزی به رسمیت شناخته میشه.
در خیلی کشورها این حس به رسمیت شناختند
عالیه
عالیه
ممنون دادا