كجا بودي مگه؟ مشكلشون چي بود آدماي اونجا؟

آها يني شما دختري.
خب دانشگاه كجا بود حالا؟

دمش گرم معلمت، ديگه كسي رو انگولك نكني.
با دوس دخترت به كجا رسوندي؟

اي جانم بميرم واستون چه زجري كشيدين، رابطه نامشروع نداشتين؟

خیلی تخمی هر روز از کلاس بیرون مینداختنمون یه مشت کصخل بودن بین معلما فقط یک معلم بود اونم معلم جغرافیا بود دکترا جامعه شناسی بود ولی برای برای دبیرستان درس میداد

نه تورو خدا بيا و داشته باشين تو شيش سالگي.

قشنگ بود لايك

حق با توئه ، مشكل از معلمات بوده وگرنه تو شاگرد ممتاز كلاس بودي. حروم شدي نزاشتن استعدادات شكوفا بشه. :-)

غیر از اون مواقعی که بعضی دختر ها رو مخ میکردیم و سکس میکردیم بقیش کیری بود :|

خخخ.

اره ما باید الان جای دکتر حسابی پر میکردیم البته فک نکنم رتبم کنکور بالای 100 هزار بشه ‎;-(‎‏ راستی بلوچی ؟

سوم راهنمایی یه ناظم داشتیم فامیلیش ایوبی بود کیر بره تو ناموسش میگفت انگشت های دستتون رو جمع کنید پیش هم بعد با کابل میزد روشون آخخخ…انگاری نوک انگشتات رو برق گرفته باشه همون قدر زجر آور…
بهترینشم اول دبیرستان کلی کوص کلک در آوردیم طوری ک آخرش اخراج شدم از مدرسه 🙄

همون ديگه منم الان جاي اينكه اينجا اراجيف بگم بايد تو سمينار ميبودم.
نه بلوچ نيستم فقط زندگي ميكرديم اونجا.

خخخ تو کل دوران تحصیلم فقط یه چیز باحال دیدم اونم این بود که تو دوران هنرستان بودم یارو معلم مون از خودمون هیز تر بود عکس جنده ها ی شهر رو فوتشاپ می کرد

وااااااااااااي تازه سيگارمو تموم کرده بودم لنتي! چرا همچي ميکني آخه!

ما نيز اگر محدوديت شغلي نداشتيم بکس بکس ميخريديم…

اره خدایی اینا اهداف کودکیم بود که پدرم ساخته بود برام الانم برای اینکه بهش نرسیدم سر درگمم ‎:-|‎‏ ولی شاید بهش رسیدم اره منم یه مدتی زابل زندگی کردم یادش بخیر چه دوران خوبی بود

داداش اینکه چیزی نیس یه معلم داشتیم بچه باز بود ‎:->‎‏ بعضی از بچه ها که روشون باهاش باز بود انگشت میکرد خودم یه بار براش فیلم سوپر ریختم به شوخی ‎:-D‎

خب بفرما 13 منحوس اومده ميگه من مقدسم، ماه تاريك متأسفانه بايد بگم تا 24 ساعت آينده دليت ميشي چون اين منحوس لايكت كرد :-)

دوران مهدکودک رو ولش ولی ی معلم داشتیم عاشقم بود منم دوسش داشتم! بین کل بچه ها من نقاشیم و کاردستیم از همه بهتر بود ?

دبستان هم که بیخیال!

راهنمایی هم که زدم تو گوش معلم آمادگی دفاعی! بیشرف رو اعصابم بود ینی بام لج بود آخرشم توهین کرد شرفشو پر پر کردم. بردنم دفتر همه چی رو گفتم. مدیر آشنا بود معلم حرفه و فن و علوم هم بدطور هوامو داشتن تو مدرسه!خلاصه همه چی بخیر گذشت :)

دبیرستان هم که بهترین کلاسا، کلاس زیست و شیمی بود! معلماشون جفتشون پایه بودن!تو درسا جفتشونم عالی بودم :)

سال اول دبیرستان ب کمک باندمون تو کلاس موفق شدیم امتحان فیزیک رو از تو کیف معلم کش بریم ولی بعدش ی مش عقده ای لومون دادن!

سال چارم سر هیشکدوم از کلاسای ریاضی حاضر نشدم چون از معلمش بشدت بدم میومد. آخرشم با نمره 7.5 پاسش کردم و کونش سوخت!

با معلم ادبیات هم که شعرای سکسی ایرج میرزا رو تمرین میکردیم و بحثای سکسی میکردیم آخرشم کتاب ادبیات چارم و سوم تموم نشد!

داداش گفتم دوران راهنمایی! آخه شما دبستان آمادگی دفاعی داشتین؟! :|

ن داشم کشکی که نی همه داشتن حتی اول دبیرستان هم بودش!

ما رو بردن میدون تیر

ی کلاش و شیشتا تیر جنگی و بزن به هدف ولی ما فقط انداختیم رو رگبار و بزن و تو ایکی ثانیه خشاب خالی شد. بخاطر دو سه تا پوکه چقد بچه ها لگد خوردن 🙄

آمادگي دفاعيت رو بصورت عملي به رخش كشيدي!

آره متاسفانه من آدم عصبی ایم ایشون هم باعث شد کاسه ی صبرم لبریز شه و اتفاقی که نباید، بیوفته.

#شماره 13:

ن به ما درجه بندی و خشاب پر کردن و خشاب گذاری و اینا رو هم یاد دادن هرچند بگا رفتیم چون اسلحه ها قدیمی بودن و پر از ایراد و گیر.

یادمه رفیقم سر تیر سوم چارم تفنگش گیر کرد. افسره رو صدا زد اومد رفع گیر کنه. تا اسلحه رو داد دسش شروع کرد به تیر اندازه و چون صورت افسره نزدیک اسلحه بود پوکه پرید تو صورتش 🙄

8 نمره ازش کم کرد دیوث!

کلاهشونم که داغون بود. قشنگ پیچ داشت زیرش و وسط سرمو داش سوراخ میکرد

اول دبیرستان بود، دوم یا سوم راهنمایی هم بودش

باشه همون که شما میگی درسته! :|

من دوران تحصيل ميدون تير نرفتم ولي تو خدمت سرويس شدم، ريا نباشه تو گروهان از بين 184 نفر جرو شيش نفر تير انداز بودم. يه فرمانده وحشي داشتيم ميبردنمون بيابون برج 4 بيرجند هوا داااغ ، ميگفت سينه خيز بريد رو خار و سنگ تا وقتي كه سر زانوها و آرنج ها تون خوني بشه وگرنه حق پا شدن نداريد، ما هم محكمتر خودمونو به زمين ميكشيديم، بعضي وقتام خودش با كف پوتينش ميذاشت پشت زانوهامون و فشار ميداد رو خارا و سنگا تا خوني بشه.

ولمون کن بزار این یه سالم عین بچه آدم بخونیم

درود بر همگی
دبستان شهید محمدی خرمشهر سال 77
راهنمایی شاهد هفت تیر
اول دبیرستان مهر
دوم و سوم هنرستان شهدا
رشته تحصيلي: ناوبری
كنكور سراسري شركت كردم همون سال پنجاه نفر میخواستن نفر دوم شدم
بعدشم رفتم برای خدمت امریه آموزش و پرورش گرفتم
آخرين مدرك تحصيلي: فوق لیسانس،دانشجو دکترا
بهترين معلم: کاپیتان مقدم
بدترين معلم : مطوری دبیر ریاضی

درود همگي بر شما، موفق باشي ، ممنون از شما كه تقريبا كامل جواب دادي.

? ? ?