(2 تا جوکه که کمی طولانی هستند اما جوکهای خوبین…)
مزرعه داری یک خروس جوان برای مرغهاش میخره. خروس جوان سرشار از غرور سراغ خروس پیر مزرعه میره و میگه: اوکی پیرمرد دیگه وقت بازنشسته شدنه! خروس پیر میگه: تو نمیتونی از پس همه این مرغها بربیای ببین من به چه روزی افتادم!
خروس جوان پاسخ داد: پیرمرد! دردسر برای من درست نکن. وقتشه که پیرها برن کنار و جوانها کارها رو به دست بگیرند. پس بزن به چاک! خروس پیر گفت: یالا! پس حداقل بذار اون دو تا مرغ پیر که اون گوشه نشستند مال منم باشن و من مزاحمت نمیشم. خروس جوان میگه: بس کن تو از کار افتاده هستی و من کنترل همه چیز رو به دست میگیرم!
خروس پیر لحظه ای فکر میکنه و به خروس جوان میگه: من برات یه پیشنهادی دارم. یه مسابقه سرعت دور تا دور مزرعه بدیم و هر کسی که برنده شد اختیار همه مرغهای مزرعه مال اون باشه! خروس جوان لبخندی زد و گفت: پیرمرد تو میدونی که من تو رو شکست میدم. برای این که مسابقه عادلانه باشه من اجازه میدم که تو مسابقه رو زودتر از من شروع کنی.
دو تا خروس پشت مزرعه ایستادند و یه مرغ فریاد زد: برو! و خروس پیر شروع به دویدن کرد. حدود 5 ثانیه بعد خروس جوان شروع به دویدن کرد. خروس جوان که دیرتر مسابقه رو شروع کرده بود از خروس پیر عقب تر بود اما فاصله آنها لحظه به لحظه کمتر میشد. مزرعه دار که بیرون کلبه نشسته بوده با شنیدن سر و صدا متوجه شد که چه اتفاقی داره میفته. تفنگ شکاریش رو آورد و شلیک کرد! خروس جوان تکه تکه شد!
مزرعه دار در حالیکه سرش رو از ناراحتی تکون میده میگه: لعنتی این سومین خروس گِی هست که من این هفته خریدم! 😁 🙄
یه مرد نابینا وارد رستوران میشه و میشینه. پیش خدمت که مالک رستوران هم بوده به نزد او میره و منوی غذا رو بهش میده. مرد نابینا میگه: ببخشید قربان من نابینا هستم و نمیتونم منو رو بخونم. برای من یه چنگال کثیف از مشتری قبلی بیارین. من اون رو بو میکنم و بر اساس اون غذای خودم رو سفارش میدم.
صاحب رستوران که کمی گیج شده بوده میره سراغ ظرفهای کثیف و یه چنگال روغنی رو بر میداره و برای مرد نابینا میاره. مرد نابینا چنگال رو نزدیک بینیش میکنه و نفس عمیقی میکشه و میگه: بله خودشه این همون غذایی که من میخوام هست سیب زمینی و گوشت. صاحب رستوران همینطور که به سمت آشپزخونه میرفته با خودش میگه این غیر ممکنه. اون قضیه رو برای آشپز که همسرش هم بوده تعریف میکنه.
مرد نابینا غذاش رو میخوره و میره. چند روز بعد مرد نابینا دوباره میاد و مالک رستوران به اشتباه دوباره منو رو برای او میاره. او میگه: آقا من رو به خاطر نمیارین؟ من همان مرد نابینا هستم. صاحب رستوران میگه خیلی ببخشید که شما رو نشناختم. من میرم برای شما یه چنگال کثیف بیارم. اون میره و یه چنگال کثیف براش میاره. اون نفس عمیقی میکشه و میگه این عالیه من ماکارونی و پنیر و بروکلی میخورم. صاحب رستوران با ناباوری سری تکون میده و فکر میکنه که مرد نابینا اون رو سر کار گذاشته. او به همسرش میگه که دفعه بعد که که مرد نابینا بیاد او را آزمایش خواهد کرد. مرد نابینا هم غذاش رو میخوره و میره.
مرد نابینا هفته بعد دوباره میاد اما این دفعه صاحب رستوران او را به خاطر داره. اون به آشپزخونه میره و به همسرش میگه: مِری این چنگال را به اطراف کصت بمال و بعدش به من بده تا برای مرد نابینا ببرم. و اون هم این کار رو میکنه. مرد نابینا میشینه و صاحب رستوران بهش میگه: سلام بعد از ظهرتون بخیر. من این دفعه شما رو شناختم و چنگال رو هم براتون آماده کردم.
مرد نابینا چنگال رو نزدیک بینیش میکنه و نفس عمیقی میکشه و میگه: عجب! نمیدونستم که مری اینجا کار میکنه! 😁 🙄
پ.ن. راستی یه سوال! اگه یه کاربر ظاهرا خانمی همین جوکها رو تاپیک میکرد چند تا لایک میگرفت؟ ;)
جوک دومی این تاپیک رو هم گذاشتم...کدوم یک از جوکها بهتره؟
خروس پیر بی شرفی بوده! 😁
خروس پیر بی شرفی بوده! 😁
دور ورت ازین خروسا نداری؟
میخوای باهاش مسابقه دو بدی؟ ;)
😁 سلام چند وقت بود ندیده بودمت. امیدوارم که خوب باشی.
توی این مدت جوک زیاد گذاشتم. سری به پروفایلم بزن…
جوک دومی این تاپیک رو هم گذاشتم…
دو تاس معرکه هستند ولی از اونجایی که من خیلی شیطونم دومی رو میزارم انتخاب اولم.
شیطنت خاصی داره اون جوک! نمیشه آخرش رو پیش بینی کرد.
خروس پدر سوخته! 3 تا جوون رو شهید کرد با زبلیش! 😁
ممنون همیشه شاد باشی
مخلصم! اون نابیناهه آخر دیوث بوده! 😁
هیچکس تفنگ روی شقیقه شما نذاشته که حتما این مطالب رو بخونی! هر وقت مطالب مربوط به من رو دیدی نخونش! به همین راحتی! 😁
منتها یه نکته هم هست: من حدودا 700 تا تاپیک دارم که در مجموع بیش از 3 میلیون بار خونده شدن! و حدود 23000 بار لایک شدند!
حالا خودت قضاوت کن که این نظری که نوشتی چقدر میتونه درست باشه و اصلا چقدر اهمیت داره! 😁
راستی شما از بین تاپیکهای خودت کدوم رو توصیه میکنی که من و بقیه بچه ها بخونیم؟ 😁
نمیدونم چرا این خروسه اینقدر منو یاد تناسخ ارواح انداخت!!! 😁
خروس پیره از اون پدرسوخته ها بوده! 😁 حالا در زندگی قبلیش تو چه جسمی بوده رو نمیدونم!
نمیدونم چرا این خروسه اینقدر منو یاد تناسخ ارواح انداخت!!! 😁
خطای ۵۰۰ لعنت الله علیه!
↩ deamon
خیلی از تاپیکها کلا پاک شدن یا فقط بخشی ازشون مونده. با این حال اگه به طنز علاقمند هستی حدود ۲۰۰ تا جوک توی پروفایلم هست.
جوک خروس خیلی باحال و حکیمانه بود. برای ریاست نیرنگ لازمه نه فقط کارآیی. فکر می کنید اگه نیرنگ نبود خامنه ای می تونست ۳۰ سال از گرده ما سواری بگیره؟!