رﻭﺯﯼ ﯾﮏ ﺯﺭﺗﺸﺘﻲ ﻭ ﯾﮏ ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ ﺑﺎ ﺩﺭﺷﮑﻪ
ﺩﺭﺣﺎﻝ
ﭘﯿﻤﻮﺩﻥ ﺟﺎﺩﻩ ﺍﯼ ﺑﻮﺩﻧﺪ .
ﺩﺭ ﺣﯿﻦ ﻣﺴﯿﺮ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﺑﭽﻪ ﯼ 12 ﺳﺎﻟﻪ ﺍﯼ
ﻣﯿﺸﻮﻧﺪ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺳﺒﺪ ﭘﺮ ﻣﯿﻮﻩ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﺪ ﺍﺯ
ﺭﻭﺩﺧﺎﻧﻪ
ﻋﺒﻮﺭ ﮐﻨﺪ .
ﺯﺭﺗﺸﺘﻲ ﺍﺯ ﺩﺭﺷﮑﻪ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﻣﯿﺎﯾﺪ ﺳﺒﺪ ﻣﯿﻮﻩ ﺭﺍ ﺑﺮ
ﺩﻭﺷﺶ ﻣﯿﮕﺬﺍﺭﺩ ﻭ ﺧﻮﺩﺵ ﻣﯿﺎﻥ ﺭﻭﺩﺧﺎﻧﻪ
ﻣﯿﺮﻭﺩ ،
ﺩﺳﺖ ﺩﺧﺘﺮﮎ ﺭﺍ ﻣﯿﮕﯿﺮﺩ ﻭ ﺑﺎ ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﻪ
ﺁﻧﺴﻮﯼ ﺭﻭﺩﺧﺎﻧﻪ ﻣﯿﺮﺳﺎﻧﺪ .
ﺩﺭ ﺣﯿﻦ ﺭﺍﻩ ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ ﺭﻭﺑﻪ ﺯﺭﺗﺸﺘﯽ ﮔﻔﺖ : ﺩﺭ
ﺩﯾﻦ ﻣﺎ
ﻟﻤﺲ ﮐﺮﺩﻥ ﭘﻮﺳﺖ ﺟﻨﺲ ﻣﺨﺎﻟﻒ ﻋﻤﻠﯽ ﺣﺮﺍﻡ
ﺍﺳﺖ ، ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺩﻭ ﺟﻨﺲ ﺑﻪ ﺳﻦ ﺗﮑﻠﯿﻒ
ﻧﺮﺳﯿﺪﻩ ﺑﺎﺷﻨﺪ ﻭ ﻳﺎ ﺑﻪ ﺳﺒﺐ ﻳﺎ ﻧﺴﺒﻲ ﺣﻠﻴﺖ
ﻣﻴﺎﻥ
ﺁﻥ ﺩﻭ ﺑﺮ ﻗﺮﺍﺭ ﺷﺪﻩ ﺑﺎﺷﺪ .
ﻟﻤﺲ ﺟﻨﺲ ﻣﺨﺎﻟﻒ ﺳﺒﺐ ﻃﻐﻴﺎﻥ ﺷﻬﻮﺕ ﻭ
ﺳﻘﻮﻁ
ﺑﻪ ﻭﺭﻃﻪ ﻱ ﮔﻨﺎﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ …
ﺯﺭﺗﺸﺘﯽ ﻣﻴﺎﻥ ﺳﺨﻦ ﺵ ﭘﺮﻳﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ : ﺍﯼ ﺁﻗﺎ !
ﻣﻦ
ﺁﻥ ﺩﺧﺘﺮﮎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺁﻧﺴﻮﯼ ﺭﻭﺩﺧﺎﻧﻪ ﺑﺮﺩﻡ ﻭ ﻫﻤﺎﻧﺠﺎ
ﺭﻫﺎﯾﺶ ﮐﺮﺩﻡ ،
ﺗﻮ ﻫﻨﻮﺯ ﺩﺭﺫﻫﻦ ﻣﺮﻳﻀﺖ ﺭﻫﺎﯾﺶ ﻧﮑﺮﺩﯼ؟
خعلی جالب بود دمت گرم
اما در هر دو صنف آدم داریم تا آدم
به آدمش بستگی داره
دین نگاه کلی تریه به قضیه
تو همسایگی ما تازه یه ساختمون ساخته بودن و آسانسور هم داشت.یه روز چند نفر سوار آسانسور شدن که برن بالا و آسانسور بین طبقات توقف کرد و خراب شد جوری که تقریبا 2 متر از کف پاگرد طبقه سوم فاصله داشت کابین.سرایدار ساختمون رفت به کمک کسایی که داخل کابین بودن و همشونو آورد بیرون و یه دختر18 فوق العاده مذهبی و کودن هم داخل کابین بود که نذاشته بود سرایدار بهش کمک کنه بخاطر لمس کردنش و گفت خودم میام پایین و حین پایین اومدن افتاد داخل چال آسانسور و مُرد.
شانتاژ نکنیم … این قضیه اصن اینجوری بیان نشده و اسمی از دو شخص ک هرکدوم نماینده ی یک دین باشن نیومده توش
اگه با اسلام مشکل داریم از این روشای نخ نما برا تخریبش استفاده نکنیم لطفا
جدی ،باعث تاسفه
دین اسلام را با شانتاژ و با جایگزین کردن ساختگیِ نمایندگانِ دین هرگز خراب نکنیم
دین اسلام را فقط با آورندۀ آن مباح کنیم که در نبود زنش (حفصه) در منزل جف پا پرید رو کنیزش (ماریه قبطه).
گوشه ای از وقایع دین اسلام را نقل کنید برای کشیدن سیفونش کافیِ
خوشهال شدم
خوشهال شدم
خوشحال شدین چرا آخه :(گناهی بود
شانتاژ؟؟ اصلاً چه ربطی داشت؟
بعد حالا چی شده که جنابعالی چند روزه که حامی مسلمونزادهها شدی؟؟ نکنه بعد از انتشار عکسهای سکسیت امام زمونت به خوابت اومده و توبه کردی ? :d
در ضمن اسلام به ذات خودش خراب هست. نیازی به (به قول جنابعالی شانتاژ!) نداره ?
خوشهال شدم
خوشحال شدین چرا آخه :(گناهی بود
لیدی عزیز
ایشون در مسیر آرمانهای اسلامیشان جان باختن
و قطعا راهیِ بهشت شدند
ابتدا از اینکه ایشون تبدیل به حوری و به آرزوش رسیده
و دوم اینکه احتمال رودرروییم با چنین آدمی تبدیل به صفر شده باعث خوشهالیم شد