روزی خرگوش کس کشی در جنگل می دوید و با خودش شعر های کسشری میخواند تا به روباهی رسید و دید که روباه درحال حشیش کشیدن است و به روباه گفت:

• آقا روباهه این چه کاریه چرا داری حشیش میکشی؟ بیا بریم بازی کنیم، بیا بریم ورزش کنیم، بیا بریم شادی کنیم!
  
  
  آقا روباهه هم که دید خرگوشه حرفش درسته، دنبالش شروع کرد به دویدن و بازی کردن تا به گرگی رسیدند که گرگ درحال تریاک کشیدن بود و خرگوش به گرگ گفت:
• آقا گرگه این چه کاریه چرا داری تریاک میکشی؟ بیا بریم بازی کنیم، بیا بریم ورزش کنیم، بیا بریم شادی کنیم!
  
  
  آقا گرگه هم که دید خرگوشه حرفش درسته، دنبالش شروع کرد به دویدن و بازی کردن تا به شغالی رسیدند که شغال درحال شیره کشیدن بود و خرگوش به شغال گفت:
• آقا شغاله این چه کاریه چرا داری شیره میکشی؟ بیا بریم بازی کنیم، بیا بریم ورزش کنیم، بیا بریم شادی کنیم!
  
  
  آقا شغاله هم که دید خرگوشه حرفش درسته، دنبالش شروع کرد به دویدن و بازی کردن تا به شیری رسیدند که شیر درحال هروئین کشیدن بود و خرگوش به شیر گفت:
• آقا شیره این چه کاریه چرا داری هروئین میکشی؟ بیا بریم بازی کنیم، بیا بریم ورزش کنیم، بیا بریم شادی کنیم!
  
  
  شیر که اعصاب نداشت و خارکسته روزگار بود درجا خرگوش را گرفت و یک لقمه چرب و نرمش کرد و وقتی که روباه و گرگ و شغال جویا شدند که چرا خرگوش را خوردی؟ مگر حرف بدی زد؟ داشت راست میگفت مواد مخدر برای سلامتی ضرردارد… که شیر فرمود :
  
  
• این خرگوش مادرجنده هر روز شیشه میکشه و توهم میزنه و به هر خارکسته ای که میرسه میگه بیا بریم بازی کنیم بیا بریم ورزش کنیم بیا بریم شادی کنیم…
  
  
  نتیجه اخلاقی : حجابتو رعایت کن خواهرم 😁