روزی در یک ایستگاه اتوبوس دختری منتظر اتوبوس بود که دامن کوتاه و تنگی پوشیده بود. وقتی اتوبوس اومد و نوبت او شد که سوار بشه, او متوجه شد که دامنش انقدر تنگ هست که حتی نمیتونه پاش رو به اندازه کافی بالا بیاره و روی پلکان اول اتوبوس بذاره.
او به فکر چاره افتاد و دستش رو آورد عقب و کمی از زیپ دامن رو باز کرد به امید اینکه با این کار پاش رو بتونه رو پلکان اتوبوس بذاره. اما این بی اثر بود. او که خجالت زده شده بود باز هم این کار را تکرار کرد اما نتیجه همان بود. حالا زیپ دامن او تا نیمه باز شده بود و او آن را کاملا باز کرد به این امید که بتواند پایش را روی اولین پله بذارد اما باز هم تلاشهای او بی حاصل بود.
وقتی مردی که پشت سر او ایستاده بود ناراحتی و خجالت زدگی او را دید. دستش را دور کمر دختر حلقه کرد و او را بلند کرد و روی پله اول اتوبوس گذاشت. دختر رویش را برگرداند و با خشم گفت: تو به چه اجازه ای بدن من رو لمس میکنی. من حتی تو رو نمیشناسم!
مرد که شوکه شده بود گفت: خب, میدونین خانم, بعد از اینکه شما دستتون رو آوردین پشت و زیپ شلوار من رو 3 بار باز کردین من فکر کردم که ما دوست هستیم! 😁
😂 😂 😂 👍
نتیجه گیری اخلاقی: دامن کوتاه و تنگ دوستی ها رو زیاد میکنه پس خانوما شما هم بپوشین!
↩ خرس هفت تیر کش
از وقتی که سایت هک شد بعضی تاپیکها دیلیت شدند یا لایکهاشون دیلیت شدند. دارم سعی میکنم که اونها رو بازیابی کنم.
↩ .Missballerina.
منظورتون آواتارمه؟ در اثر هک سایت از بین رفت…