زوج های عزیزاگه تا حالا خانومتون تو بیرون شیطونی کرده یا دوست دارید بکنه رو بگین راستش ما زوجیم 28 و25 خانومم خیلی داغه دوس داره شیطونی کنه تو شمال لب دریا ویلا بودیم زنم با یه ساپورت خیلی نازک سفید که شرت لامبادای صورتی جیغش تابلو بود با یه مانتو جلو باز و یه تاب بالای ناف رفتیم ساحل یه پسر هیکلی با کوشی اون طرف صحبت میکرد دیدم شرایط خوبه زنمو با یارو تنها گزاشتم رفتم از پشت پرده پایدمشون زنم از یارو نمی دونم چی پرسید یارو هم دست به کیر اومد سمتش زنم تا اومد طرف خونه یارو از پشت دستشو کرد تو لباسش زنم اتکی میگفت نکن یارو هم فهمیده بود زنم چی می خاد سریع ساپورتو شرتشو کشید پایین کیرشو کرد تو 2دقیقه تلمبه زد زنم هی تقلای الکی میکرد یارو ابش اومد بعد چن لحظه کیرشو کشید بیرون تازه دیدم کیرش چقد بزرگه مونده بودم این کیروکرده تو کونش یا کسش زنم کشید بالا اومد تو خونه خاستم بکنمش نمیزاشت بزور ساپورتو دراوردم دست به سو راخ کونش زدم خیس بود کیرمو کردم توش کونش پر ابه یارو بود منم ریختم تو کونش خودمو زدم اون را که چیزی نفهمیدم از این داستانا زیاد داشتیم بنویسید تا بنویسم ممنون

کیرم تو مغز پلاسیدت (erection)

حاجی من از حرف این داداشمون خوشم اومد خیلی مفید و مختصر گفت.
“جقی کسخول ، یه کسی بگو بگنجه”

خوب دوس ندارین نخونین هر کسی یه جوری حا ل میکنه خیلیا این طوری دوس دارن

سلام
مرسی خاطره ی جذاب و باحالی بود
دمت گرم

عید اومده زنم هوای مسافرت سکسی کرده قابل توجه 20سلنتیا

خصوصیتو چک کن

میشه اشنا بشیم ? (erection) (wanking) (wanking)

لاییییک تایپیک ت
بنویس بقیه داستان هاتون

تا اونجا خوندم ک نوشته بود شرت لامبادا…خاطرات یک جقی متوهم…داداش بده ما هم بزنیم از اون جنس خوبا

اونشب زنم حسابی به خودش رسیده بود… یه ساپورت تنگ و سکسی و تاپ یقه باز و یه مانتوی بدون دکمه که از همیشه خوشگل ترش کرده بود. مردا اگر موقع راه رفتن، یه دستی نمیکشیدن و انگشتش نمیکردن، حتماً بر میگشتن تا ببینن این زن سکسی و گوشتی از جلو چه شکلیه…
رفته بودیم تو یکی از سفره خونه های اطراف شهر تا یه شامی بخوریم و هوایی تازه کنیم… پارک کردم و رفتیم داخل، عجب جایی بود… گوش تا گوش مردای پشمالو و سیبیلو و خر کیر نشسته بودن… زنم افتاد جلو و مثل جنده های حرفه ای کونش رو قر میداد و مردا هم با چشمای گرد شده و دهن های باز، به سینه های بزرگ زنم که بیشترش از یقه ی تاپش زده بود بیرون، نگاه میکردن… انگار نه انگار که منم هستم…
نشستیم و زنم طبق معمول شروع کرد به آمار دادن… رو تخت روبروییمون 4-5 تا مرد نشسته بودن که بدجوری خلاف و کیر کلفت به نظر میومدن… زنم که دیگه داغ کرده بود حسابی کونش رو انداخته بود تو چشمشون و به هر بهونه ای یه دستی روی رونش میکشید و یه لبخند سکسی تحویلشون میداد… مردا هم با کیر باد کرده و حال خراب داشتن جنده بازیای زنم رو تماشا میکردن…
یه جا که خیلی ضایع شد، زنم که جلوشون نشسته بود، زانوهاش رو بغل کرد و رون پاش رو به هم چسبوند… فهمیدم تپلی کص زنم از لای پاش و اون ساپورت تنگش زده بیرون… چون یکی ازون مردا، خیلی بی پروا و راحت، جلوی چشم من کیرش رو از روی شلوار مالید و زنم هم به کیرش نگاه کرد و لبشو گزید…

زنم- عزیزم، میشه یه لحظه بیای؟
من- جان؟ پوشیدی؟
زنم- خیلی خوشگله؛ ولی از کونم بالا نمیره…
صدام رو آوردم پایین و به شوخی گفتم: از بس که کون میدی حشری خانوم…
زنم- هیسسسسسسس میشنوه میاد جرم میده ها… مگه من جندم؟
خاطراتی که زنم با جنده بازیاش برامون درست کرده بود رو مرور کردم و تو دلم گفتم تو استاد همه ی جنده هایی…
من- الان مشکلت رو حل میکنم، میدونم دردت چیه… آقا، ببخشید، یه لحظه تشریف میارید…
مرد فروشنده- در خدمتم
من- آقا، این ساپورتی که دادید خیلی مورد پسندمونه، فقط مشکلش اینه که از رو باسن خانومم بالا نمیره… آخه باسن زنم خیلی بزرگه…
مرد خوش هیکل و سکسی فروشنده که با این حرف من تعجب کرده بود، سعی کرد خودش رو عادی نشون بده: بله، باسن خانومتون واقعاً بزرگ و زیباس…
من- میشه به خانومم کمک کنید؟
در اتاق پرو رو باز کردم… زنم مانتوی تنگش رو در آورده بود و با یه تاپ کوتاه و یه ساپورت که تا زیر کونش بالا رفته بود، پشت به ما در تلاش بود که کون خوشگل و سفیدش رو ببره زیر ساپورت… مرده، که محو زیبایی کون زنم شده بود و وضعیتی که به وجود اومده بود، گیجش کرده بود، نمیدونست چیکار کنه که به دادش رسیدم…
من- شما سعی کنید وقتی من ساپورت رو میکشم بالا، باسن زنم رو با دستاتون فشار بدید تا ساپورت بره بالا… عزیزم تو هم بیا بیرون، تو این بعد از ظهر گرم تابستونی و تو این طبقه از پاساژ، پشه پر نمیزنه…
یه خدا بیامرزیه خاصی تو چشمای فروشنده و زنم دیده میشد، از اینکه من این پیشنهاد ها رو به جفتشون داده بودم خوشحال بودن و بی هیچ اعتراضی، انجامش دادن…
زنم که دیگه از بابت شرایط خیالش راحت بود، میخواست با عشوه هاش، جیگر بکنش رو کباب کنه… یکمی خم شد و کون بسیار بزرگش رو به حدی قشنگ قمبل کرد که من هم میخواستم با صورت برم لای کونش…
بند نازک و بنفش شورتش، توی دریای گوشتای کون زنم، گم و گور شده بود… مرده دو دستی لپای کون زنم رو گرفته بود و به بهونه ی جا کردن، فشار میداد و میمالوند… منم لفتش میدادم که حسابی با کون زنم بازی کنه.
زن جندم با صدایی پر از ناز و عشوه گفت: آقا مواظب پوست باسنم باشیا، خیلی ظریفه…
مرده که فهمید داستان از چه قراره، شروع کرد به زبون ریختن: از همون لحظه ای که شما تشریف آوردید مغازه، با خودم گفتم شوهرتون چه مرد خوشبختیه که همسرش چنین اندامی داره…
زنم- ای بابا، این که مرد نیست، دستم بهش میخوره خودشو خیس میکنه… مرد باید اختیار کمرش رو داشته باشه…
همونطور که مثلا داشتم ساپورت رو میکشیدم بالا: عزیزم آخه تو هم سیر بشو نیستی… در ثانی، هیکل سکسی تو هر کسی رو شل کمر میکنه…
یه لحظه چشم خورد به خشتک شلوار مرده… اوه اوه… این کیر آدمه یا کیر اسب… رد کیرش تا نزدیک زانو هاش بود… با حرفایی که منو زنم زده بودیم، هر لحظه ممکن بود زنم رو جلوم جر بده…
من- آقا تا شما با زنم کار کنی، من هم برم کیف پولم رو از ماشین بیارم…

زنم خیلی گستاخانه گفت: عزیزم با این شرایط وخیم، فکر کنم نیم ساعت طول بکشه تا بری و بیای…
یعنی خیلی راحت گفت نیم ساعت اینورا نیا تا بهش بدم… از مغازه که کمی دور شدم، دیدم مرده، در رو قفل کرد و رفتن تو اتاق پرو بوتیک که نسبتاً بزرگ بود… کاری نمیشد کرد، زنم هوس کیر کرده بود و مرده هم معامله ی بزرگی داشت…
تو اون پاساژ کاملاً خلوت، نیم ساعتی برای خودم چرخیدم و برگشتم سمت بوتیک… تصور میکردم خیلی وقته کارشون تموم شده…اما اینطور نبود. عجیب بود که مرده تونسته در برابر زنم طاقت بیاره…

از پشت ویترین مغازه یکی از زیباترین پوزیشن های زنم رو دیدم… در اتاق پرو نیمه باز بود و میشد همه چیز رو دید… زنم ایستاده کونش رو قمبل کرده بود و سرش رو کاملاً به سمت بالا خم کرده بود… مرده هم پشت سرش بود و قد بلندش، باعث شده بود از بالا بتونه لبای زنم در اختیار لبهاش باشه… دقیقاً مثل وقتی که الکسیس تگزاس ایستاده کون میده و کمرش رو خم میکنه… البته زنم رو بیشتر از الکسیس دوست دارم، آخه زنم پورن استار مورد علاقه ی منه…گویا قد بلند مرده و هیکل عضلانیش، به کیرش هم سرایت کرده بود… اینقدر کیرش کلفت و بلند بود که کون زنم نمیتونست بیشتر از نصفش رو پذیرایی کنه… ولی همین هم کافی بود که جفتشون خیس عرق باشن و لای پای زنم خیس آب کصش… کصی که همیشه در عطش کیره…

یه بار رفتم مسافرت 1روزه اوایل ازدواجمون بود فرداش برگشتم با شراره موقع سکس دیدم سوراخ کونش هم خیلی گشاد شده هم قرمزه بهش گفتم شیطون دادی اونموقع ها روش وانشده بود تفره رفت خلاصه بد از چن مدت گف که پسر عموش از کون گاییدتش کیرشم خیلی درازو کلفت بوده اثلا به هیکل پسر عموش نمیومد همچین کیری داشته باشه زنم میگف که باورش نمیشده یه همچین کیری داره تو عروسی پسر عموش رفته بودن خرید لباس عروس بیجنبه بازی دراورده تا عروسو تو لباس شب دیده کیرش بزرگ شده شرلره هم متوجه شده روزی که من مسافرت بودم بهش زنگ زده گفته بیا ماهوارمونو دس کن اونم اومده زنم با یه ساپورت سفید که رنگ شرت قرمز مشکی لامبادلش که تو سا پورت نازک ملوم بوده با یه تاپ اومده پیشش اونم بزور کردتش زنم الکی تقلا میکرده که نده میگه بیشتر از کون گایدتم ابشم تو کونش خالی کرده

جزایات داستان پسر عمورو خاسین تعریف کنم

یادش افتادم باز سوراخ قرمز و گشاد

آرزوی منم اینه که سکس زنمو ببینم با یکی دیگه

انشاءالله میبینی (wanking) (erection)

دامه پسر عموش /زنم میگه بعد این که پسر عموهه کارش تموم شد با کونم کشید بیرون سریع رفت منم با کون اش ولاش دراز کشیده بودم که بعد 10مین دستشو دراز میکنه یه دسمال رو سوراخ میزاره بلند میشه که ابش بیرون نیاد خلاصه بعد حمام میاد میخابه بیدار میشه ساعت 8شب بوده به من زنگ میزنه من میگم امشب نمیرسیم نهایتا فردا صب میام که من بهش میگم تنها نمون میترسی وخداحافطی بلند میشه میره رو مبل نشستنی سوراخ کونش درد میگیره از کلفتی کیر پسر عموش که باعث خیس مفرط کسش میشه با خودش ور میره اوضاع بد تر میشه پیام میده به پسر عموش میگه خیلی نامردی که پسر عموش قربون صدقش میره زنم میگه حداقل ماهواررو درست میکردی میرفتی که میگه همقن الن میام درستش کنم که زنم میگه نه نیا میای باز،،،که قسم میخوره نه کاریت ندارم دیگه زنم دوباره یه لباس سکسی جدید میپوشه ست لامبادای نارنجی یه یه سره تنگ سفید نازک که جزایات به وضوح پیدا بوده پسر عموه میاد به زنم میگه ماشاله چی اندامی کیرشو باز تابلو میماله که زنم شاکی میشه میگه به کارت برس میره ماهوررو درس میکنه میاد زنم شربت میاره هی دس به کون و رون زنم میکشیده میپرسه نوید کی میاد که میگه فردا صب که گیر میده میگه شب نمیزارم تنها بخابی که زنم الکی قبول نمیکرده که ازش قول میگیره بازنم کاری نداشته باشه مشکلی نیس که نزدیکای ساعت 11بعد صرف شام پسر عموه باز گیر میده به زنم که بزار حداقل دس بزنم که زنم قبول نمیکرده پسر عموش میگه یه تست ازت بگیرم قبول شدی دیگه قول تا صب کاریت ندارم ولی نشدی تا صب باید زیر کیر کلفتم جر بخوری که رنم قبول میکنه پسر عموش میگه میخام همین الان کستو دس بزنم خیس بود باختی خشک بود من باختم زنم قبول نمیکنه که پسر عموه میگه دیگه گفتی قبوله اولش بزور دس میکنه توشرت زنم که کس نبوده رود خونه بوده که شراره تسلیمش میشه تا صب 10بار از کسو کون به حالتهای مختلف میگادش که صب ساعت 6از خونمون میزنه بیرون

زنم هم از فرط خستگی تا من بیا که 9رسیدم میخابه بدون جم کردن خونه من که رسیدم دیدم خونه بوی سکس میده رو حرحای خونه شرتاوسوتین لباس سکسی زنم پخشه نگو زنم بعد هر بار که پسر عموش ابشو میاورده یه تیپ حدید واسش میزده ترسیدم گفتم نکنه دزد اومده که زنمو صدا زدم بعد جن بار صدازدن دیدم از اتاق خاب با صورت خاب الود مضطرب با ارایش زیادو بهم ریخته اومد بیرون سلام داد لباسارو جم کرد ریخت لباس شویی خودشم سریع رفت حموم رفتم سر وقت شرتاش دیدم همه پر لکه سفید رو فاقشن تازه 2زاریم افتاد که زنم اره بعد از اومدنش از حموم

ازم معزرت خاهی کرد گفت که دیشب حالش خوب نبوده کسش ترشح داشته ارایش زیادم واسه این بوده که من

آفرین تخیلاتت آخر کسکشیه فقط ای کاش واقعی بود.

قطار لاس وگاس واشنگتن بود یا تهران مشهد ؟؟ (dash) مطمینی دومی ش بوده ؟؟

بهترین لحظس

chb

بیا تل عکس بده paye690

اون چیزی که واسه شما جقی ها فانتزی برای من یه بار تو واقعیت اتفاق افتاده .
فکر میکنید راحته ولی من تا چند ماه تو شوک بودم.
مخصوصا که مجبور شدم سقط جنین هم بکنیم

زن من هرکاری داره میره بیرون خونه انجامش میده وخیلی راحت هرکاری که بیرون انجام داده را واسم تعریف میکنه منم چونکه منو بی اطلاع ازکارهاش نمیزاره بهش گیرنمیدم

زوج پولی امکاندار ز تهران میخوام

داداش جذاب تر توضیح بده،خیلی سطحی بود…دمت گرم ادامه بدع