بازرگانی زنی زیبـا روی بنام زهره داشت. روزی بازرگان عزم سفر کرد بر تن زن لباسی سفید پوشاند و کاسه ای پر از رنگ نیل به غلام خود داد و گفت:
هر وقت زن مرتکب کاری ناشایست یا خیانتی شد بدون آنکه بفهمد یک انگشت را با نیل رنگی کن و بر لباس او بزن تا وقتی آمدم بدانم چقدر کار ناشایست انجام داده است و بعد به سفر رفت …
پس از مدتی بازرگان به غلام نامه نوشت که:
کاری نکند زهره که ننگی باشد
بر جامه او ز نیل رنگی باشد
غلام هم در جواب نوشت:
گر ز آمدن خواجه درنگی باشد
چون باز آید زهره پلنگی باشد😁 😁 😁
ملای ده
روباهی به فرزندش گفت:
فرزندم از تمام این باغ ها میتوانی انگور بخوری، غیر از آن باغی که متعلق به ملای ده است! حتی اگر گرسنه هم ماندی به سراغ آن باغ نرو!
روباه جوان از پدرش پرسید:
چرا مگر انگور آن باغ سمی است؟
روباه به فرزندش پاسخ داد:
نه فرزندم، اگر “ملا” بفهمد که ما از انگور باغش را خورده ایم، فتوا می دهد و گوشت روباه را حلال می کند و دودمانمان را به باد می دهد! با این جماعت که قدرتشان بر جهل مردم استوار است، هیچ وقت در نیفت!!!
**عبید زاکانی **
**پ.ن. همینجا از همه برادرانی که برای دیدن عکسهای زهره خانم, که خیلی هم پلنگ هستن, تشریف آوردن صمیمانه پوزش میطلبم! 😁 **
خم و فاحشه
مردی در خم نگریست و صورت خویش در آن بدید. مادر را بخواند و گفت: در خمره دزدی نهان است! مادر فراز آمد و در خم نگریست و گفت: آری، فاحشهای نیز همراه دارد!
آدم و حوّا
واعظی بر منبر می گفت هر که نام آدم و حوّا نوشته در خانه آویزد شیطان بدان خانه در نیاید. طلخک از پای منبر برخاست و گفت مولانا شیطان در بهشت در جوار خدا به نزد ایشان رفت و بفریفت. چگونه می شود که در خانه ی ما از اسم ایشان بپرهیزد؟
دام
آخوندی را گفتند خرقه خویش را بفروش. گفت اگر صیاد دام خود را فروشد به چه چیز شکار کند!
چشیدن زن!
مردی به زنی گفت: خواهم ترا بچشم تا دریابم تو شیرینتری یا زن من! گفت این حدیث از شویم پرس که وی من و او را چشیده باشد!
پیرزن و خلیفه
مردی در خانه پیرزنی با او گرد آمده بود پیرزن در آن میان پرسیدش تازه چه خبر؟ گفت خلیفه را فرمان است که یک سال تمام پیرزنان را بگایند. زن گفت به جان و دل فرمانبردارم. او را دختری بود به گریه اندر شد و گفت ما را چه گناه باشد که خلیفه اندیشه ما نکند. پیرزن گفت اگر اشک و خون بباری ما را یارای مخالفت با فرمان خلیفه نباشد!! 😁
مرد ترسا
مردی ترسایی، مسلمان شد محتسب فرمود که او را ختنه کنند چون از این کار سرباز زد و خواست دین ترسایی پیشه کند گفتند که مرتد شده و بایستی سرش را برید هنگام مرگ از او پرسیدند که مسلمانی را چون یافتی گفت دینی عجیب است هرکس که به دین ایشان در آید سر کیرش میبرند و چون بخواهد از دین ایشان خارج شود سر خودش میبرند. 😁
قاضی فداکار!
زنی نزد قاضی رفت و گفت: این شوی من حق مرا ضایع میسازد و حال آنکه من زنی جوانم. مرد گفت: من آنچه توانم کوتاهی نکنم. زن گفت: من به کم از پنج مرتبه راضی نباشم! مرد گفت: لاف نزنم که مرا بیش از سه مرتبه یارا نباشد! قاضی گفت: مرا حالی عجب افتاده است، هیچ دعوی بر من عرض نکنند مگر آنکه از کیسه من چیزی برود! باشد آن دو مرتبه دیگر را من بر گردن گیرم!!
قربان قبلیش هم انتقادی بود...آقاااا مبارکا باااشه! 😁
قربان قبلیش هم انتقادی بود…آقاااا مبارکا باااشه! :))
با این تاپیک مطمعن تر شدیم
ممنون دوست عزیز!
قربان قبلیش هم انتقادی بود…آقاااا مبارکا باااشه! :))
با این تاپیک مطمعن تر شدیم
ممنون دوست عزیز!
آرش وضع تخمی منو دیدی ، هر کسی تو خصوصی جواب پیامشو نمیدم ، میره یه تاپیک علیه م میزنه
چه میدونم والا کاش ملت همه کمی دوستانه تر برخورد کنن.
بله منتها در این داستان اول طبق حکایت خال پلنگی میکنیمشون بعد ازشون محافظت میکنیم !
(inlove)
رفیق اختصار از صفات بارز هست نه؟ ;)
جنتل جان در پ.ن. از دوستانی که به هوای “خود زهره خانم” میان صمیمانه عذر خواهی کردم! 😁
توام مث من کیر شدی . خخخ
آرش مردم آزاریش گرفته . خخح
داداش این حرفها کدومه؟ خود عبید زاکانی گفته:
…زهره پلنگی باشد! 😁
اما جدا از شوخی من یجا خوندم که فرمودن
“من خود در جوانی تفنگ انداز بوده ام!”
البته منظورشون تیرانداز بوده! اما تصور “انداختن” تفنگ 😁
ممنون از کامنتتون. من اون رو هم دیدم. چند نسخه وجود داره با تصحیحات مختلف.
حالا من که به هوای پلنگ نیومده بودم(الکی مثلا) 😁
اصلا پلنگ ملنگو ولش.
عکس فقط عکس کفتاره (ملا) 🙄 🙄 👿
آقا دمت گرم شادمون کردی :)
مخلصم!
من از حکایتهای عبید خوشم میاد.
یه چند تاش که به نظرم جالبتر بودن رو گذاشتم اینجا بچه ها بخونن.
این ورژن هم هست:
این زهره ز نیل ، چون پلنگی باشد.
ممنون لطف دارین.
↩ لوشیتا.
موافقم اون خیلی باحاله. ۲ ۳ تا دیگه هم هستند که خوبند
…
↩ axm432
درستش اینه…
گر زآمدن خواجه درنگی باشد
تا آمدنش زهره پلنگی باشد… خوب بود مرسی 😂 😂 👌 👌 ❤️ ❤️
↩ axm432
ارادت… بله… اونکه شما نوشتی هم درست در میاد من فقط ورژنی که سینه به سینه نقل میشه رو عرض کردم 🌹
↩ Ludwig
مخلصم…
کلی از بروبکس به هوای زهره خانم که پلنگ هم هستند به این تاپیک اومدن 😁 😂
↩ axm432
یک زمانی یکی از دوستان دوست دختری با همین نام داشت که حسابی پلنگی بود اتفاقا… از اون موقع این حکایت ورد زبون بچه ها شد 😂 😂
↩ axm432
🤣🤣🤣🤣🤣🤣
در کمال عقل و صحت تن و شیرینی طبع، بسی خندانیدی ما را…
دمت گرررررم دادا
خدایی حیفه این تاپیکات که زمین بمونه… 👌👌👌👌
↩ Lor-Boy
خوشحالم که تاپیک رو دوست داشتین. متاسفانه کامنتهای حواننده ها و لایکها همه این تاپیکها به علت هک شدن سایت از بین رفته اند.