زوجها چندوقت یکبار باید سکس کنند؟

1398/07/12

زوج‌ها برای شاد بودن هر چند وقت یک بار باید سکس داشته باشند؟

طبق نتایج نظرسنجی‌ای که اخیراً صورت گرفته است زوج‌هایی که هفته‌ای یک بار سکس داشتند بیشترین رضایت را از رابطه‌شان داشتند

by Alison Palmer Sep 28, 2016

شاید تصورتان این باشد که برای داشتن یک رابطه‌ی رضایت بخش با پارتنرتان باید اکثر روزهای هفته سکس داشته باشید ولی نظرسنجی‌ای که اخیراً انجام شده است نشان می‌دهد زوج‌هایی که هفته‌ای یک بار سکس دارند بیشترین رضایت را از رابطه‌شان دارند.

زوج‌ها هر چند وقت یک بار باید سکس داشته باشند؟
‘الیسون پالمر’ پاسخ این پرسش را پیدا کرده است.


هر روز

’اماندا’ و ‘درن’ در “استاکپورت” منچستر زندگی می‌کنند. اماندا مربی بدنسازی و ۴۲ ساله است، “درن” نیز کارمند فرودگاه و ۳۲ سال سن دارد. اماندا از رابطه‌ی قبلی‌اش صاحب دو فرزند است. ‘هاروی’ نوزده‌ساله و ‘سورن’ نُه ساله.

آیا داستان یا نکته‌ای در مورد سکس هست که بخواهید با ما در میان بگذارید؟

اماندا می‌گوید: من و درن از هم سیر نمی‌شویم. هر دو آدم‌هایی با میل جنسی بالا هستیم ولی این تنها دلیل سکس هر روزه‌ی ما نیست.
برای ما سکس راهی برای نشان دادن عشق‌مان به یکدیگر و یک نیاز عمیق فیزیکی برای بروز احساساتمان است. ما سال 2014 با هم آشنا شدیم و با این که از همان لحظه‌ی اول به هم جذب شدیم ولی چندین هفته طول کشید تا اولین سکس‌مان را داشته باشیم. چون او از من ۱۰ سال جوان‌تر بود می‌خواستم مطمئن شوم فقط برای سکس با یک زن بزرگتر از خودش سراغ من نیامده باشد و هدفش سوءاستفاده از من نباشد.
تجربه‌ی اولین سکس‌مان مثل اسکی روی یخ بود، روان و زیبا! سکس آخرین مرحله‌ی ارتباط ما بود و عشق‌مان را وارد مرحله‌ی جدیدی کرد. بعد از هشت هفته آپارتمانی را اجاره کردیم و شروع به زندگی کردیم و چند ماه بعد نیز ازدواج کردیم.
نه من و نه درن با پارتنرهای قبلی‌مان هر روز سکس نداشتیم. راستش را بخواهید حتی در رابطه‌ی قبلی‌ام ترجیح می‌دادم اصلاً سکس نداشته باشم. ولی ارتباط من با درن آنقدر قوی است که نمی‌توانم توصیفش کنم. عشق بین ما آنقدر قوی است که جز سکس راهی برای بروز آن نداریم!
سکس هر روزه برای ما مثل اکسیژن است و بدون آن می‌میریم!
کار درن به صورت شیفتی است پس باید کمی خلاقیت به خرج دهیم و زمان را مدیریت کنیم.
همه چیز اول با حرف زدن و نوزاش شروع و به سکس ختم می‌شود!
ما آنقدر همدیگر را میشناسیم که هر دو می‌دانیم چه زمانی در حس و حال سکس هستیم. یادم نمی‌آید حتی یک بار با هم برای داشتن سکس هم نظر نباشیم.
ما در باشگاه با هم آشنا شدیم و زمان زیادی را با هم در آنجا گذراندیم. به نظرم اگر آدم فعالی باشید سکس بهتری خواهد داشت.
البته شهوت هم نقش مهمی دارد و تنها عشق عامل سکس خوبمان نیست. من همیشه سعی میکنم لباس سکسی بپوشم و رابطه‌مان را هیجان‌انگیز و تازه نگه دارم.
بعید می‌دانم روزی برسد که با هم سکس نداشته باشیم. سکس برای ما مثل گفتن «عاشقت هستم» است.


درن می‌گوید: مطمئنم خیلی از مردهایی که این مقاله را می‌خوانند با خودشان فکر می‌کنند که مرد خوش‌شانسی هستم. خب باید بگویم که تصورتان کاملاً درست است!
من هم با اماندا موافقم. سکس‌مان فقط جنبه‌ی شهوانی و جنسی ندارد، بلکه سکس نوعی نزدیکی خاص برای ما ایجاد می‌کند که به آن نیاز داریم.
من قطعاً در هیچ رابطه‌ای اینقدر سکس نداشته‌ام. شاید حرفم کلیشه‌ای به نظر برسد ولی او نیمه‌ی گمشده‌ی من است.
سکس برای ما روشی برای ابراز عشقمان است. اگر روزی سکس نداشته باشیم مثل این است که آن روز همدیگر را نبوسیده‌ایم.
چیزی که بیشتر آن را دوست دارم رابطه‌ی احساسی‌مان موقع سکس است. احساسی که درمورد رابطه‌ام با او دارم قطعاً فراتر از شاد بودن است.


هفته‌ای یک بار

’سارا’ و ‘دارِن’ در شمال “همپتون” با دختر دوساله‌شان ‘تالیا’ زندگی می‌کنند. سارا ۳۶ ساله و خانه‌دار است. دارِن نیز ۳۶ ساله و تحلیگر داده است.

سارا می‌گوید: همسرم قطعاً دوست دارد سکس بیشتری داشته باشیم ولی بعید می‌دانم بتواند از پسش بربیاید!
راستش را بخواهید خودم هم از این که سکس بیشتری داشت باشیم بدم نمی‌آید ولی همین هفته‌ای یک بار هم کافی است و هر دو از آن راضی هستیم. مهم کیفیت است، نه کمیت!
مسئله این است که در چند سال اخیر زندگی‌مان سخت‌تر و پرمشغله‌تر شده و سکس آخرین چیزی‌ست که به آن فکر می‌کنیم.
دخترم به دنیا آمد، اساس‌کشی کردیم، عروسی کردیم و… همه‌ی اینها باعث شد تا خیلی از شب‌ها حتی قبل از این که به تخت برسم خوابم ببرد چه برسد به سکس!
اوایل سال 2011 که با هم آشنا شده بودیم تقریباً هر روز سکس داشتیم. پنج ماه بعد از آشنایی‌مان شروع به زندگی با یکدیگر کردیم و چهار ماه بعدش حامله شدم! در دوران حاملگی‌ام نیز چیزی جلودار سکس‌مان نبود.
اما بعد از به دنیا آمدن تالیا از کارم استعفا دادم تا از او مراقبت کنم و دارِن مجبور شد برای تامین مخارج بیشتر کار کند، همه‌ی اینها دست به دست هم داد تا کمتر به سکس توجه کنیم.
دارن همیشه به کنایه می‌گوید «می‌دانی از آخرین باری که سکس داشتیم یک هفته می‌گذرد»، این موضوع باعث می‌شود تا بیشتر درمورد جنبه‌ی جنسی زندگی‌مان فکر کنم.
ما برنامه‌ی خاصی برای سکس نداریم ولی معمولاً آخر هفته‌ها سکس داریم. ما برای این زمان با هم بودمان لحظه شماری می‌کنیم. سکس باعث آرامش و لذت ماست و به نوعی خستگی هفته را از تنمان در می‌کند.
ما اخیراً به خانه‌ای نزدیک والدین دارِن اساس‌کشی کردیم که باعث می‌شود از آنها در نگهداری از تانیا کمک بگیریم و زمان بیشتری را به خودمان اختصاص دهیم.
امیدوارم امسال زمان بیشتری را در اتاق خواب بگذرانیم!


دارِن می‌گوید: قطعاً دوست دارم سکس بیشتری داشته باشیم، چه مردی مخالف سکس است؟! ولی هر رابطه‌ای مشکلات و پستی و بلندی‌های خودش را دارد.
ما زوجی نیستیم که دائم قربون صدقه‌ی هم برویم و بیشتر سعی میکنیم عشقمان به هم را با هدیه یا کلمات ابراز کنیم، این کار باعث می‌شود تا هر دو بیشتر حس ارزشمند بودن کنیم.
مطمئن هستم اوضاع تغییر خواهد کرد و وقت بیشتری به رابطه‌مان اختصاص خواهیم داد و البته که سکس بیشتری هم خواهیم داشت!
ولی از شرایط فعلی نیز راضی‌ام و خوشحالم، مگر زندگی چیزی غیر از این است؟!


سالی یک بار

’ببی’ معلم زیست و ۴۴ ساله است که با همسرش ‘گراهام’ که یک سال از او کوچکتر است در “هارلوکس” زندگی می‌کنند. آنها چهار فرزند دارند، ‘جیکوب’ (بیست ساله)، ‘ابی’ (نوزده ساله) ، ‘مدی’ (شانزده ساله) و ‘تیون’ (چهارده ساله).

ببی اینطور تجربه‌اش را توصیف می‌کند: اگر بخواهم میانگین دفعات سکس‌مان در دهه‌ی گذشته را حساب کنم می‌توان گفت که هر دوازده ماه یک بار سکس داشته‌ایم. با این وجود از آخرین باری که با هم سکس داشته‌ایم دو سال می‌گذرد.
نه من و نه همسرم میل جنسی چندانی نداریم و سعی می‌کنیم عشق‌مان به یکدیگر را با روش‌های دیگری ابراز کنیم، با بوسیدن، بغل کردن و آشپزی کردن برای هم. این‌ها برای ما کافیست.
تقریبا دوازده سال است که با این وضع زندگی می‌کنیم. وقتی بیست و یک سال پیش با هم ازدواج کردیم تقریباً هفته‌ای یک یا دو بار سکس داشتیم.
ولی وقتی بچه‌ها وارد زندگی‌مان شدند من و همسرم به مرور پر مشغله‌تر شدیم و و کمتر به سکس اهمیت دادیم.
شوهرم هیچ وقت به خاطر این موضوع از من ناراحت نبوده است. در نهایت نیز سکس تقریباً از زندگی‌مان محو شد.
من از سکس متنفر نیستم ولی حس می‌کنم برای داشتن یک رابطه‌ی رضایت‌بخش به آن نیازی ندارم و گراهام نیز با من هم عقیده است.
آخرین باری که سکس داشتیم حدوداً دو سال پیش در یک اردوگاه تفریحی بود و چون همه‌ی بچه‌ها پیش مادربزرگشان بودند باعث شد تا وقت کافی‌ای برای یک سکس رویایی داشته باشیم. مطمئنم سکس بعدی‌مان که احتمالاً چند ماه دیگر خواهد بود به همان اندازه لذت‌بخش خواهد بود چون قرار است من و گراهام بدون بچه ها به مسافرت برویم. قطعاً چون دیگر بچه‌ای نیست که مزاحم‌مان شود می‌توانیم با آرامش و بدون استرس زمان زیادی را با هم سپری کنیم.
من همیشه برای چنین موقعیت‌هایی لحظه‌شماری می‌کنم ولی نبودشان نیز مسئله‌ی مهمی نیست.
حس می‌کنم گراهام دوست دارد سکس بیشتری داشته باشیم ولی نمی‌تواند حرف دلش را بزند.
گاهی اوقات به جذابیتم برای او شک می‌کنم ولی او همیشه آنقدر پشتیبان و حامی من است که کاری می‌کند همیشه احساس خاص بودن کنم.
قطعاً سکس بخشی از یک رابطه‌ی سالم است ولی این دوستی و عشق است که زیربنای رابطه را می‌سازد و ما چیزی از این دو کم نداریم. اگر روزی برسد که سکس بیشتری داشته باشیم قطعاً عالی است ولی با وجود این شرایط نیز از رابطه ام با همسرم راضی هستم.


گراهام می‌گوید: قطعاً دوست دارم سکس بیشتری با او داشته باشم ولی سکس همه چیز نیست. همین که با هم هستیم برای من لذت‌بخش است. ما هم را می‌بوسیم و بغل می‌کنیم و نوازش می‌کنیم، همه‌ی این کارها برای ما مثل سکس هیجان‌انگیز و ویژه است.
سکس با کسی که دلش به انجام این کار نیست چه لذتی می‌تواند داشته باشد!
ازدواج مثل دوی استقامت است نه دوی سرعت. ما عاشق هم هستیم و سکس حرف اول و آخر رابطه‌مان را نمی‌زند برای همین مطمئن هستم تا ابد در کنار هم خواهیم ماند.


منبع:

mirror.co.uk/news/real-life-stories/how-often-should-couple-sex-7214113

4750 👀
0 ❤️
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید .







‌آگهی‌های دوستیابی

نمایش آگهی های دوستیابی بستگی به علاقه شما دارد. برای دیدن آگهی مرتبط با علاقه تان لطفا پروفایل تان را » ایجاد یا ویرایش کنید «