سکس دوباره با ناصر قسمت ۲

1400/01/30

ببخشید اگه گذاشتن ادامه این سکسم اینقدر طولانی شد امیدوارم خوشتون بیاد
ناصر هنوز لباس بیرون تنش بود بهش گفتم پاشو لباس عوض کن راحت باشی گفت لباس راحتی نیاوردم گفتم من چند تایی دارم فکر کنم تنت بشه ناصر خوش اندام بود نه خیلی لاغر نه چاق راهنماییش کردم سمت اتاق و لباس بهش دادمو ایستادم روبروش و نگاش میکردم.
گفت خب گفتم خب
گفت نمیخوای بری بیرون لباس عوض کنم
گفتم جلو من راحت نیستی
گفت چرا گفتم شاید تو راحت نباشی
گفتم نگران من نباش
گفت اینجوری تحویلم میگیری باید شب موندگار بشما
گفتم مگه قرار نیست بمونی
گفت اگه تو بخوای چرا نمونم
گفتم اگه خودت مشکلی نداشته باشی منم با موندنت مشکلی ندارم
گفت این عالیه پس با کمال میل میمونم و شروع کرد به در آوردن لباساش با یه شرت اومد سمتمو دستمو گرفت و برد منو سمت تختو نشوندم لبه تخت برآمدگی کیرش از زیر شرتش حسابی تو چشم بود و نمیشد چشم ازش برداشت دستشو گذاشت زیر چونمو سرمو آورد بالا و خودشم سمتم خم شد و لبش رو روی لبام گذاشت و دستشو از روی تاپ گذاشت رو سینه هامو شروع کرد مالوندنشون یکی از دستاش کم کم رفت پایین و رفت زیر دامنم از روی شرت کوسمو میماید و بعد از گوشه شرتم انگشتشو کرد تو کوسم منم دستمو بردمو از رو شرت کیرشو گرفتمو شروع کردم به مالیدن کیرش کیرش حسابی تو دستم قد کشید در حدی که دیگه تو شرتش جا نمیشد پس از تو شرتش در آوردمش با همچین کیری بایدم اونروز سوراخ کونم درد میکرد ناصر دیگه منو ول کرده بود و ایستاده بود و با حرکت دست من رو کیر شق شدش حسابی نال میکرد کمی بهم نزدیکتر شد و دستشو رو سرم گذاشتو سرمو به سمت کیرش برد یه بوس به سر کیرش زدم و شروع کردم به لیسیدن همه جای کیرش یواش یواش ناله هاش شروع شد دیگه طاقت نداشت خودش کیرشو کرد تو دهنمو سرمو نگر داشت و شروع کرد تلمبه زدن تو دهنم با یه دستم تابمو بالا زدمو شروع کردم مالیدنه سینمو دسته دیگمم بردم رو کوسمو انگشت تو کوسم میکردم نا صرم چشاشو بسته بود ناله هاش اتاق رو پرکرده بود قربون صدقم میرفت پنمیدونم چقدر ساک زدم کیرشو در آورد و رو تخت درازم کرد پاهمو بالا گرفت و شرتمو در آورد سرشو برد لای پاهام و شروع کرد به بوسیدنو لیسیدنه رونام و گازای ریز از رویه کوسم یا از لاله های کوسم میگرفت چشمامو بسته بودمو داشتم لذت میبردم دستمو گذاشتم رو سرشو به کوسم فشار میدادم حسابی کوسم خیس شده بود سرشو بلند کرد و دامنمو از پام در آورد و شروع کرد به لیسیدنه از زیر نافمو اومدن سمت سینه هام تابمو در آورد و افتاد به جون سینه هام هم میخورد و هم میمالندشون و منم غرق در ناله و با گازای کوچولو از نوک سینه هام لذتمو چند برابر میکرد از سینه هام جدا شدو شروع کرد زیر گلومو خوردن کیرشو گذاشت در کوسم و اینقدر خیس بود که کیرش لیز خورد و راحت رفت تو و آروم شروع کرد تلمبه زدن کمی که تلمبه زد بهش گفتم دوست دارم بشینم رو کیرت گفت جونم بعد دراز کشید و من رو کیرش نشستم کمی که بالا پایین کردم خودمو رو کیرش نوک سینه هاو گرفت منو سمت خودش کشید و محکم بقلم کرد و خودش شروع کرد به تلمبه زدن ولی سریع و وحشیانه لبامون به هم قفل شد دستاشو دور کمر انداخته بود وحشیانه تلمبه میزد درد تو کوسم پیچیده بود نمیتونستم تکون بخورم خودمو انداخته بودم رو ناصر یهو کیرشو تا ته کرد تو کوسم نگر داشت که یه داد زدم از درد گفتم آبت اومد گفت نه عشقم عجله داری مگه گفتم نه دستش رفت رو کونمو انگشتش رفت تو کونم گفت این خوشگله چطوره گفتم خوبه کیرتو میبوسه گفت میدی بکنمش گفتم تو جون بخواه فقط آرومتر بکن کوسم درد گرفته کونمم درد نگیره گفت چشم بلند شدم خواستم کیرشو بکنم تو کونم که گفت نه داگی شو سریع حالت داگی گرفتمو اونم اومد پشتمو سوراخ کونمو تف انداختو یه تفم به کیرشو گذاشت در سوراخ کونم با ورود کلاهک کیرش درد شدیدی تو کونم پیچید که دیگه نتونستم تو حالت داگی بمونم و رو تخت دراز کشیدم ناصرم نزاشت کیرش از کونم در بیاد و باهام دراز کشید و کیرش بیشتر تو کونم فرو رفت که از درد بالش رو به دندون گرفتم از زیر شکمم دستشو برد سمت کوسمو انگشت توی کوسم کرد و بعد منو به پهلو کرد و پام رو رو پاش گذاشت تا راحت تر بتونه تو کوسم انگشت کنه کونم هنوز درد داشت ولی داشت آروم تو کونم تلمبه میزد دستشو از رو کوسم برداشت و دستمو گرفت و سمت کوسم برد و انگشته خودمو به همراه انگشت خودش تو کوسم کرد آخ که چه لذتی داشت با دسته دیگم سینمو میالیدم ناصرم سرعت تلمبشو بیشتر کرده بود غرق تو لذت بودم و درد کون یادم رفته بود صدا ناله جفتمون بلند شده بود ناصر یهو دستش دور من حلقه کرد و محکم نگرم داشت کیره کلفتشو تا دسته فرو کرد تو کونم که دوباره درد تو کونم پیچید و بدنش شروع به لرزیدن کرد داغیه آبه کیرش تو کونم پیچید و ولم کرد صورتمو به سمت خودش برگردوندو لبامون دوباره چسبید به هم کیرش از تو کونم در اومد بلند شدمو سمت حموم مشغول دوش گرفتن شدم که دیدم کمی بعد اومد بهم گفت شرمنده امشب نمیتونم پیشت بمونم گفتم چرا چیزی شده گفت زنم زنگ زده باید برم حال دخترم خوب نیست ببرمش دکتر گفتم مگه زن داری گفت آره مگه نمیدونستی گفتم نه از کجا باید میدونستم گفت راست میگی حالا با زن داشتنم مشکلی داری اگه دوست نداری دیگه پیشت نمیام بقلش کردمو گفتم نه هر وقت دوست داشتی بیا پیشم من مشکلی ندارم بعدم دوش گرفتیمو اومدیم بیرون ناصر لباساشو پوشید با بوسه ازم خدافظی کرد و رفت .

3000 👀
1 ❤️
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید .







‌آگهی‌های دوستیابی

نمایش آگهی های دوستیابی بستگی به علاقه شما دارد. برای دیدن آگهی مرتبط با علاقه تان لطفا پروفایل تان را » ایجاد یا ویرایش کنید «