من سیاسی نیستم!
18 درصد زنان متاهل از فقر خود فروش شدند.
من سیاسی نیستم!
به فرزندان آزادی، دختران و پسران در زندان تجاوز کردند.
من سیاسی نیستم!
سن خود فروشی دختران بخت برگشته از فقر به زیر 12 سال رسید.
من سیاسی نیستم!
همشهری ات سالهاست در نوبت فروش کلیه است بهر یک یخچال.
من سیاسی نیستم!
فرزندان تو در این سرزمین از نالایقی رهبران هر روز معتاد می شوند.
من سیاسی نیستم!
میادین شهرمان صحنه های جان
کندن انسان ها گشته است.
من سیاسی نیستم!
هوای شهرمان آلوده است، خشم
ونفرت آورده اند، زندگی را دزدیده اند.
من سیاسی نیستم!
مردم کشورمان بهر تفریح
به قبرستان می روند.
من سیاسی نیستم!
هر چه زشتی و پلشتی و سیاهی است این حکومت اسلامی آورده است.
من سیاسی نیستم!
همه کشورهای جهان آباد و شاد می شوند و ما هر روز خراب.
من سیاسی نیستم!
خانه ات ویران شده، به فرزندت تجاوز گشته، دخترت به خودفروشی افتاده است.
من سیاسی نیستم!
خانه ات سوخت، اصل و هویتت را آتش زدند، کشورت را به بیگانگان فروختند.
من سیاسی نیستم!
عرب در سرزمینت شهوت گونه و التذاذ سیری ناپذیر به تن واندامِ. ناموست درحضورت نگاه میکند چون دینارش
به نگارت می ارزد.
من سیاسی نیستم!
چون نخجیرزن جنوبی بی جواب به فرزندِ گرسنه اش و زن جاشو شرم حضور از خانواده اش دارد…
من سیاسی نیستم!
چون گم کرده ما فراتر از فرازمینی هاست،زیرا بیش از هر بحرانی این سرزمین دچار بحران شخصیت شده،هویت ثابت رقصی چنین میان میدان شده…
احتکار
نیرنگ و طرار
دروغ و تزویر
کلاهبرداری و جعل
فرار از آبادانی و تلاش برای ویرانی،
خودخواهی و خودکامگی،
زیاده خواهی و تمامیت خواهی
شده جز لاینفک این روزگار
باید سوایِ جنگیدن با منِ درون ،با
مصائب بی انتهای این سرزمین نفرین شده که از اعتیاد وفحشاواختلاس و دزدی وهزاران چیز دیگه نیز جنگید.
من سیاسی نیستم!
ای عزیز، یکباره بگو من انسان نیستم.
لازم نیست سیاسی باشی، اما انسان که هستی؛ بی تفاوت نباش.
چه خوش گفت گاندی؛ثروت بدون زحمت
دانش بدون شخصیت
علم بدون انسانیت
سیاست بدون شرافت
لذت بدون وجدان
تجارت بدون اخلاق
و عبادت بدون ایثار
تمامأوضع حال ایرانِ ما.
کاش به جای اینهمه دغدغه و انزجار از هم که خواسته یاناخواسته بجونِ هم انداختنمون کمی عاشقِ ایران و ايرانی بودیم…
بقول جان لنون
در جهانی زندگی میکنیم که باید پنهانی عشق بازی کرد،
در حالی که در روز روشن خشونت را تمرین میکنند.
برملاشدن مشکلات ساختاری آموزش عالی برای افکار عمومی
سه چالش مهم اجتماعی در تاپتنها
اما در بررسی کلی، سه چالش مهم اجتماعی در ۱۰ چالش نخست جامعه ایران در سال ۱۳۹۶ به چشم میخورد. نخست بحران تامین آب در ایران. طبق آمارهای رسمی و به اعتقاد کارشناسان ایران درآستانه بحران آب به سرمی برد و طی سال های آینده تامین آب به یکی از بزرگ ترین چالش های کشور دربسیاری از استانها، شهرها و مناطق تبدیل میشود.
ایران از نظرجغرافیایی در بخش نیمه خشک و خشک جهان قرارگرفته به شکلی که میانگین بارش درایران حدود 250 میلیمتراست درحالی که میانگین جهانی حدود 850 میلیمتر است یعنی بیش از سه برابر ایران. ازسوی دیگر بیشترین میزان پتانسیل آب شیرین تجدید شونده کشور هم 130 میلیارد متر مکعب در سال است که در مقایسه با کشورهای مهم آبی جهان همچون برزیل، روسیه، کانادا، چین و اندونزی عدد بسیارکمی محسوب میشود و حتی نسبت به همسایه غربی، ترکیه هم حدود 70 میلیارد مترمکعب کمتر است. البته پتانسیل آب تجدید شونده ایران نسبت به کشورهای دیگر همسایه همچون عراق با 96 میلیارد مترمکعب، قطر با 0.15 میلیارد مترمکعب، کویت 0.02 میلیارد متر مکعب و یا امارات با 0.03 میلیارد متر مکعب بیشتر است. ایران بعد از ترکیه از نظر پتانسیل آب تجدید شونده در جایگاه دوم خاورمیانه قرار گرفته است.
نکته دیگر مربوط به بیکاری و نامیدی به آینده میشود، نتايج اين گزارش نشان ميدهد جامعه ايران همچنان با بيم و ترديد به ساختار اقتصادي و مسائل اجتماعي مينگرد. وجود دهها بحران اجتماعي در اولويت صد چالش اساسي حاکي از اين مسئله است که ساختار اجتماعي ايران در طول سالهاي اخير با مشکلات عمدهاي دست به گريبان بوده که کمتر تدبيري براي کاهش آن اتخاذ نشده است. فساد سيستمي که حاصل سياستگذاريهاي خاص دوران تعديل اقتصادي است و بهويژه در سالهاي رويکارآمدن دولتهاي نهم و دهم به اوج خود رسيد، ناشي از به قدرت رسيدن طيفهاي خاصي در بدنه مديريت اجرايي بود که همچنان ثمراتش متوجه جامعه بحرانزده ايران است. اين مسئله باعث شده سرمايهگذاري و توليد در وضعيت نسبتا نامطلوبي قرار بگيرد. کاهش سرمايهگذاري و کمبود نقدينگي عملا منجر به تعطيلي بسياري از کارخانههاي صنعتي و بيکاري صدها کارگري ميشود که تنها منبع درآمد خانوادههايشان هستند.
نگراني که جامعه ايران را تهديد ميکند ناشي از بيکاري همين کارگران است که زمينهساز آسيبهاي اجتماعي ديگر ميشود. افزايش آمار طلاق در يک دهه گذشته، افزايش مهاجرت و رشد حاشيهنشيني در گوشهوکنار شهرها، گسترش فقر و نابرابري در بين طبقات فرودست، چند نمونه از آثاري هستند که فساد سيستمي از خود بهجا ميگذارد. نتيجه طبيعي تحمل چنين وضعيتي، «نااميدي درباره آينده» است.
آمار بالا توسط کارشناسان دولت بوده قبل از انتخابات که52 مورد اجتماعیه که این یعنی فاجعه خبرگزاریای خودشونم منتشر کردن و چیزی نیست که ما گفته باشیم و بدترین قسمتشم امید به زندگی زیر صفر ایرانیاس که قاتل جونشون شده،حالا هر کی هر چی به ذهنش میرسه خودش به این لیست اضافه کنه...
گفت دانایی که: گرگی خیره سر
هست پنهان در نهاد هر بشر
لاجرم جاری است پیکاری سترگ
روز و شب، مابین این انسان و گرگ
زور بازو چاره ی این گرگ نیست
صاحب اندیشه داند چاره چیست
ای بسا انسان رنجور پریش
سخت پیچیده گلوی گرگ خویش
وی بسا زور آفرین مرد دلیر
هست در چنگال گرگ خود اسیر
هر که گرگش را در اندازد به خاک
رفته رفته می شود انسان پاک
و آنکه از گرگش خورد هردم شکست
گرچه انسان می نماید گرگ هست
و آنچه با گرگش مدارا میکند
خلق و خوی گرگ پیدا میکند
در جوانی جان گرگت را بگیر!
وای اگر این گرگ گردد با تو پیر
روز پیری، گر که باشی هم چو شیر
ناتوانی در مصاف گرگ پیر
مردمان گر یکدگر را می درند
گرگ هاشان رهنما و رهبرند
اینکه انسان هست این سان دردمند
گرگ ها فرمانروایی میکنند
و آن ستمکاران که با هم محرم اند
گرگ هاشان آشنایان هم اند
گرگ ها همراه و انسان ها غریب
با که باید گفت این حال عجیب؟…
چرا ناشكرى و ناسپاسى مى كنيد؟ اينهمه خيابان هاى زيبا، بوتيكهاى شيك، پاساژهاى پرنور، كاسه توآلت هاى طلا، مازارتى هاى طلا، ساعت مچى هاى الماس نشان، ديوارهاى مهربانى و خنداننده هاى برتر و سلبريتى هاى خوش رنگ و خيريه هاى دلسوز را نمى بينيد؟ زندگی قشنگ،روزهای پررنگ،ترس های کمرنگ،ادمهای رنگارنگ،دلهای پر از مهر و کمک هیچ کس بیش از نیاز چیزی نمیخره هر کسی هم دست به جیب شد و خدایی ناکرده بیشتر خرید میکنه،فقط داره واسه اینکه ریا نشه کمک پنهانی میکنه(انفاق) به هموطنش مدیونی اگه فک کنی احتکاره..