آره یبار
کیرم توش اون شب دریچه قلبم گشاد شد

چرا مگه چی شد ؟؟؟

یکی خواب باشه و تو درحال کردن بکی دیگه باشی
چقدر وضعیت میتونه کیری باشه؟

یه بار خونه مادر زنم که زن داداش خانمم تو اطاق اونا خوابیده بودیم وشوهرش سر کار بود کیر لامصب شق شد ومجبورم کرد بکنم و تابلو بود نخوابیده بود وقشنگ حواسش بود ولی شهوت بر همچی حکم فرما شد وکردیم ویکی از سکسای بیاد موندنیم شد

ولی هیجانش بی نظیره ?

اره واقعیتش من با کیرم خیلی راحت نیستم. یک بار توی اتاقی که کیرم هم توش بود و از قضا خواب بود سکس اورال داشتم (با اونی که خودش می دونه). کلی استرس داشتم که نکنه کیرم بیدار بشه.

اون هم اتاقی چقدر عذاب کشید و قطعا برای اونم شب پر خاطره ای بوده

من فقط تو این حالت جق زدم ?

چندبار دوس‌دخترمو توی اتاقی که مامانش هم مثلا خواب بوده کردم. میگفت قرص خورده و خوابیده و ماهم بصورت فانتزی مامانشو توی سکسمون قاطی میکردیم. هرچی فوش بود نثار مامانش و کس‌و‌کونش میکردیم. مطمئن بودم الکی خوابه و فوشای حشری‌تری میدادم. دوس‌دخترم هم همکاری می‌کرد‌. جات خالیه الان فرشته....

اره ییار
ی دختر عمو داشتم یسال ازم بزرگ تر بود ولی مال الان نیس من 13 سالم بود دختر عموم 14 پدرو مادرم گفتن بچس اشکال نداره کنار خودمون میخابن تا ساعتای 1 شب بیدار بود هی چشم تو چشم میشدیم و میخندید تا این ک برگشت و منم دلو زدم ب دریا و چسبیدم بهش ولی فقط از روی شلوار بود ?

جق بخاطر کسی که تو اتاق بوده زدی ؟?

🙄

نه . دلم ارضا میخواست تو اتاقی که کس دیگه هم بود جق زدم . حالا این چه سوالیه اصلا. منم چه کوس شدم با این سوال هههه

●●● دوست دختر سابقم که حدودا 9 سال بیشتر باهم بودیم و همیشه میرفتیم مسافرت دونفری یک بار که رفتم دنبالش که بریم مادرش هم سوار شد دوست دخترم هم بشدت عصبانی گفت ایشونم میخواد بیاد منم گفتم چه بهتر که ی مشت خوردم بخاطر همین حرف سرشو از اون طرف صندلی داد عقب و اروم گفت … بگم از الان من اونجا میخوام کس بدم ااا. … مادرشم که بیرون نگاه میکرد ی لبخندی زدو گفت بده مال خودته بمن چه بعد با ی خنده بیشتری گفت شاید منم دلم خواست بدم … خلاصه منم با رویایی کردن مادر دختر کل مسیر و تو افکار کردن رفتم … شمال هم کلی گشتم که ویلا پیدا کنم فقط یک اتاق داشته باشه که پیدا کردم … ولی ۳ شب رویایی رو توی ویلا شمال به صبح رسوندم

به بارش رفیقم تو اتاق بود
تو یه حالت اینقد کردم تا اومد
یه بارم با ۲ تا از دوسام و دوس دختراشون تو یه اتاق بزرگ خواب بودیم و منم توووش میکردم همه خوااااب بودن

راست کنی پس (wanking)

دوستم توی حال خواب بود و من و زنم توی اتاق سکس میکردیم.زنم هی بلند آه و ناله میکرد میگفتم آرومتر میشنوه.میگفت مخوام بشنوه.

رفته بودیم مسافرت ، چادر ما پر از نفر بود ، نصف شب سکس کردیم ولی سایلت و سکوت ، خیلی هیجان داشت

خیلی زیاد از این نوع سکسها داشتم چون هم هیجان داره هم لذت .
یه بار خونه همکارم باباش اتاق بقلی بود من تو اتاق کردمش
یه بار نصف شب یه خانم رو کنار شوهرش کردم
یه بار سفر بودیم توو اتاقی که مادر و خواهر طرف بودن دوست دخترمو کردم
…

یه بار برادر زنم اومدن خونمون تو سالن خوابیدن
منم با زنش اوکی بودم
زنشم شدیدا پایه بود
نصف شب به بهانه دسشویی رفتم بیرون وقتی مطمئن شدم همه خوابن سینه خیز رفتم پیش زنه
یه کم مالیدم و لب گرفتیم
بعدم واسه اینکه هیجانشو بیشتر کنم رفتم سراغ دخترش که 14-15 سالشه جلو مامانش یه کم جوری که بیدار نشه دست کشیدم رو بدنش و پاشو بوسیدم و …
مامانه هی چشم غرنه میرفت ولی جرات نداشت حرفی بزنه
دیگه همونجوری سینه خیز رفتم تا دسشویی و جق زدم.
خیلی تو کف دخترشم
عیدم رفتیم سفر تو چادر ما خوابید نصف شب یواش رفتم پاهاشو بوسیدم و لیسیدم و بعدشم رفتم دسشویی عمومی جقیدم

من با مامان یکی از دوستام (البته دوست صمیمی نیستیم اما خب میشناسیم همدیگه رو)
از اینکه چجوری مامانشو راضی کردم بگذریم.
خونشون همیشه صبح ها خالی میشد و کسی نبود جز مامانش، یبار من داشتم میرفتم مثل بقیه روزا که ترتیب مامانش رو بدم.
لخت شدیم که سکس کنیم، وسط سکس دیدم پسرش برگشت خونه
هیچی دیگه من فوری لخت لخت رفتم زیر تخت، یکساعت همونجا موندم تا این بره بیرون. خلاصه که خیلی ترس داشتم اما خب بعدش که رفت، مجدد مامانشو کردم بعدش رفتم.
جفتمون شدید ترسیده بودیم اما هر دوتامون اون سکس رو بهترین سکسی که تا الان داشتیم میدونیم.

آره بودم،خونه دوست دوست دختر
من فكر كنم خواب بود

آره
به دفعات این اتفاق افتاده
توی اتاقی که خواهرم خواب بوده تا الان بارها به شوهرخواهرم کون دادم.
استرس اینکه یهو بیدار شه و ما رو توی اون وضعیت ببینه وحشتناکه.

توی چادر زن و مرد باهم مخلوط خوابیده بودن ؟؟،،

عجب خوش شانسیه هم خواهرتو میکنه هم خودتو ?

♡♢■

آره. سه بار پیش اومده که زنمو میکردم. خواهر زنمم پیشمون خوابیده بوده
که دوبارشو مطمئنم بیدار بودش

از کجا فهمیدی بیداره

همش وول می‌خورد

وقتی داستان های کیریتونو میخونم نمیتونم کیری بودنتونو درک کنم

یه بار شمال با خانمم بودیم فکر کردیم ویلا فقط خودمونیم ولی فرداش فهمیدیم پسر صاحب خونه بوده
صبح واسمون نون گرفته بود