این کونی هست که من اینروزها دائم میکنمش… این خانوم؛ یکی از مدیران ارشد یکی از وزارتخانه های غرب تهرانه… این خانوم شوهر داره ولی عاشق کون دادنه، کاری که شوهرش اینجور که خودش میگه خیلی خوب از عهده اش برنمیاد… حدس من اینه که شوهرش کیرش کوچیکه یا بلند نمیشه… خودش درموردش خیلی حرف نمیزنه؛ برای منم خیلی مهم نیست… برای من مهم اینه که تشنه کیره… منهم شانسی باهاش آشنا شدم و همون دفعه اول همچین از کون کردمش که عاشقم شد و دیگه ولم نکرد… تقریبا چهل سالشه و چوچول های گنده ای هم داره که تو عکس هم معلومه… از کس هم میده ولی وقتی از کون میکنمش چشماش اونقدر خمار میشه و میره تو حال که انگار اصلا تو این دنیا نیست…خودش میگه بقدری با کون دادن راحت ارضا میشه و عاشق کون دادنه که اصلا گفتنی نیست… من این سوراخ کون رو تا حالا بیشتر از سی چهل بار فتحش کردم و تا ته فرو کرده ام تو همین سوراخ…
بازم عکس ازش دارم اگه خواستین براتون میزارم
فقط میخواستم نظرتون رو درمورد این کون و این خانم بدونم… هر نظری
ممنون از نظراتتون
.
.
والا ما هم از عقب داریم ولی اینجوری که این خانم میگه نیست این خبرا نیست که
فکر کنم شوهرش یکی دیگه پیدا کرده باشه این کس و کون خیلی ازش کار کشیدن بنظر من سنش از ۴۰ بیشتره
لای چمدون بزاری بهتر از این کونه…
تمام حس و شهوتمو پروند… چقدر کیر بدبختی داری تو اووووغغغ
من که خیلی دوست دارم بازم بزار
خب شما کوس ندیده هستی هرچی دستت بیاد باهاش شق میکنی.
این دوستمون هم تابلوهه عقده کرده که همچین تاپیکی زده.
لوللللللللللللل
عکس خیلی بد گرفته شده هم زاویه هم نور،اما کونش با مشخصاتی که گفتی هماهنگی داره از طرف ما و همه اون بیچاره هایی که کارشون گیر این خانمه کونش رو بکن خوب بکنش تا نپریده فقط حواست به مسایل امنیتی باشه مورد داشتیم طرف کله گنده بوده دوست پسر زنش رو سر به نیست کرده گندش درنیاد
این کون رو نباید کرد باید رید روش دلت خوشه کون میکنی تا یه هفته نمیتونم شق کنم با دیدنش
دهنت سرویس چه جوری اماشو در اوردی
ایولا داری
یه زن باحال و پایه و شیطون از شمال گیلان بیاد خصوصی
چرا میگی دروغ؟؟ خب عکس منو سرچ کردی و توی نتایج کسی که از عکس من استفاده کرده اومده بالا… دروغ یعنیچی؟؟ هرچند تا عکس دیگه از این کون هم خواستی برات میفرستم… علی الحساب یکیشو الان ضمیمه میکنم… فقط زود بیا اینجا از من عذرخواهی کن و بگو ببخشید اشتباه شد… in Ordnung؟؟؟
عذرخواهی یادت نره…
این پست قبلی برای تو بودااا
این پست قبلی برای تو بودااا
این تاپیکی که تو میگی برای ۶ سال پیش هستش.
فقط یه چیزی،ما قبول کردیم تو اون خانومه رو میکنی بیخیال.
یکی از مدیران ارشد وزارتخونه غرب تهران
باشیو…
متاهل و شوهردار
باشیو…
بری کون بدی و ازت عکس بگیرن بدون هیچ ترس و استرس ب واسطه شغلی ک داری هیچ اهمیتی ب موضوع ندی
باشه…
اره خب راست میگی داداش منم جانی سینز هستم تازه فارسی یادگرفتم از ذوقم اومدم اینجا ثبت نام کردم :( :(
این پست قبلی برای تو بودااا
این تاپیکی که تو میگی برای ۶ سال پیش هستش.
فقط یه چیزی،ما قبول کردیم تو اون خانومه رو میکنی بیخیال.
مساله کردن و نکردن نیست… نه من تو رو میشناسم و نه تو منو… مساله این بی اعتمادی هست و اینکه اومدی به خیال خودت مچ بگیری که خب حداقل من یکی میدونم که اشتباه گرفتی… من فقط خواستم حالا که زحمت سرچ و اسکرین شات و پست کردنشون رو کشیدی، که کم کاری هم نیست و نشان علاقه ت به موضوعه؛ منم راهنمائیت کنم که اینطوری که فکر میکنی نیست… همین! وگرنه همون بیخیال که گفتی بهترین جواب بود…
آهان راستی، این شش سال و اینها رو که گفتی متوجه نشدم چی بود… این اسکرین شات آخری رو لینکشو بده منم ببینم چیه
آره فریان جان چه عیبی داره؟؟ وقتی آدما توی خلوت خودشون و دور از هیاهوی شهر و خونه و کار و شغل و سمت و مقام و اینحرفا؛ تو اتاق و پشت در بسته و تنها، این غول حریص شهوت و نیاز جنسی یخه شونو میگیره دیگه تمام اون چیزا فراموش میشه و بقول معروف اگه مرد باشن بجای عقل، کیرشون فرمان رو بدست میگیره اگه زن باشن هم به حیله و نیرنگ و راههایی متوسل میشن که عقل جن هم بهشون نمیرسه… اصلا خاصیت شهوت و این نیاز وحشتناک قوی همینه… که اگه نبود نسل بشر تا الان صدبار منقرض شده بود… همه چیز از همه کس برمیاد
باور کنی یا نه؛ همین خانوم مدیر؛ که من دیده ام صورتحسابهای دلاری دویست هزار و سیصد هزار دلار رد و بدل میکرد(البته نه پول خودش؛ پول اداره)؛ همین خانوم موقعی که شهوتی میشه و دلش کیر میخواد(که البته بهتره بگم کونش کیر میخواد)، اینجور مواقع که شهوت جلوچشمشو میگیره تا کجاها بخاطرش میره و چه کارهایی که بخاطرش نمیکنه… یعنی بگم پشمت میریزه… البته فایده ای هم نداره تعریف کردنش، این خانوم مدیر موردش اینقدر عجیبه و حس شهوتش اینقدر قوی، که داستانهایی رو که من باهاش داشتم اگه بگم عمرن کسی باور کنه… همین چند خط معرفیش هم که برای تفنن و یادگاری تو این تاپیک نوشتم خیلیا باورشون نمیشه و رفتن برام سرچ عکس کردن که مثلا بگن دروغه… که خب البته مهمم نیست، گفتم که من برای تفنن و یادگاری و فان ماجرای اصلیشو اینجا نوشتم… بقیه داستانهاش میمونه برای خودم
این پست قبلی برای تو بودااا
این تاپیکی که تو میگی برای ۶ سال پیش هستش.
فقط یه چیزی،ما قبول کردیم تو اون خانومه رو میکنی بیخیال.
آهان اون ماجرای پست شش سال پیش هم فکر کنم فهمیدم منظورت چیه… میگی چرا عکس آواتار کامنت شش سال پیشت همین عکسه… درسته؟… نه اشتباه میکنی، خب من کاربر قدیمی اینجا هستم… شاید یکی از اولینها :) اون موقع صددرصد عکس آواتارم یه عکس دیگه بود که حالا یادم نیست حتی چی بود… ولی سیستم اینجا اینجوریه که تو هروقت عکس آواتارت رو عوض کنی بطور اتومات توی تمام پستهایی که قبلا هم گذاشتی آواتارت آپدیت میشه و عوض میشه به اون عکس جدید… مال همه همینجوره… آزمایش کن… تو الان عکس آواتارت رو عوض کن؛ پستهای قدیمیت هم عکس آواتارشون عوض میشه
سلام و درود بر جقی های اهل بیت 🙄
مگه کسی هم کیرشو میکنه تو وایتکس… اووووووووووووووووووووه ?
این همون خانم معلمه است ؟ من داستاناشو دوست دارم و میدونم که واقعیه لطفا بگو چیکارا میکنه
یه روزی زنی میگیری ک فقط خواجه حافظ شیرازی میمونه ک نکرده باشش اونم عذر موجه داره چون زیره قبره :)