دلم مثل دلت خونه شقایق
چشام دریای بارونه شقایق
مثه مردن میمونه دل بریدن
ولی دل بستن آسونه شقایق
“سراب” کلمه نفر بعد

↩ Issa Mola
کلنگ از آسمان افتاد و نشکست
کالسکه بوق زد و قورباغه غش کرد

باران

↩ Cad
بارون میاد جر جر
گم شده راه بندر

سگ

↩ aghoozdar
سگ اصحاب کهف روزی چند
پیه نیکان گرفت و مردم شد

موش

↩ Lor-Boy
اگر داری تو عقل و دانش و هوش
بیا بشنو حدیث گربه و موش
بخوانم از برایت داستانی
که در معنای آن حیران بمانی

ماهی

↩ Lor-Boy
اوه! دقیقا به یاد همین بیت افتادم بعد انتخاب واژه سگ!

موش تو سوراخ نمیرفت
جارو به دُم بست.

ماهی

↩ Mahbobe62
مد چشمت بی شتابم می کند
موج این دریا حبابم می کند
باز لبخند تو می گوید بیا
باز می آیم ، جوابم می کند
مانده ام سر گشته در یک انتظار
تا غمت کی انتخابم می کند

دنیا

↩ Cad
دنیای این روزای من هم قد تن پوشم شده. انقدر دورم از تو که دنیا فراموشم شده.

“فراموشی”

↩ lovely_grl
تو در یک کلبه جنگلی
و من ، یک رود
گذران از کنار کلبه ات
وآنقدر من تکرار شده بودم
که تو دیگر حتی صدای من را
به فراموشی سپرده بودی
تا روزی
به این نتیجه رسیدی
که تکرار بس است
که شاید در جای دیگری
آرام گیری
و در دل جنگل سفر کردی
در سکوت جنگل
زمانی ، صدای رود برایت تداعی شد
دیگر رود نبود
و حالا طنین گامش در گوشَت ناله می کرد
بازگشتی
اما رود
مرده بود
و دیگر کلبه ای نبود ….

اشتیاق

↩ زندگی به سبک فانتزی
به قسطنطنیه بتابید ماه
بلرزید از آن برج‌های سیاه

ز قرن‌الذهب ‌ساخت ‌سیمین کمند
مگر بگذرد زان بروج بلند

سیگار

↩ Lor-Boy

خمیازه های کشدار سیگار پشت سیگار
شب گوشه ای به ناچار سیگار پشت سیگار
این روح خسته هر شب جان کندنش غریزی است
لعنت به این خود آزار سیگار پشت سیگار
یک استخوان و صد میخ آن پرده را دریدند
ناموس سایه بر دار سیگار پشت سیگار
در انجماد یک تخت این لاشه منفجر شد
پاشیده شد به دیوار سیگار پشت سیگار
بر سنگ فرش کوچه خوابیده بی سرانجام
این مرده ی کفن خوار سیگار پشت سیگار
صد صندلی در این ختم بی سرنشین کبودند
مردی تکیده، بیزار سیگار پشت سیگار
تصعید لاله ی گوش با جیغ های رنگی
شک و شروع انکار سیگار پشت سیگار
این پنج پنجه امشب همخوابگان خاکند
بدرود دست و گیتار سیگار پشت سیگار
مردم در این رهایی در کوچه های بن بست
انگار ها نه انگار سیگار پشت سیگار
ماسیده شد تلافی بر میله میله پولاد
در یک تنور نمدار سیگار پشت سیگار
مبهوت رد دودم، این شکوه ها قدیمی است
مومن به اصل تکرار سیگار پشت سیگار
لخت و پلید با اخم کنج اتاق تاریک
در بستری گنهکار سیگار پشت سیگار
صد لنز بی ترحم در چشم شهر جوشید
وین شاعران بیکار سیگار پشت سیگار
در لابلای هر متن این صحنه تا ابد هست
مردی به حال اقرار سیگار پشت سیگار
اسطوره های خائن در لابلای تاریخ
خوابند عین کفتار سیگار پشت سیگار
عکس تو بود و قصه، قاب تو بود و انکار
کوبیده شد به دیوار سیگار پشت سیگار
با یک طپانچه امشب این عطسه هم ترور شد
شلیک تیر اخطار سیگار پشت سیگار
هر شب همین بساط است، چای و سکوت و یک فیلم
بعد از مرور اشعار سیگار پشت سیگار
ته مانده های سیگار در استکانی از چای
هاجند و واج انگار سیگار پشت سیگار
کنسرو شعر و سیگار، تاریخ انقضا خورد
سه/یک/ممیز چهار سیگار پشت سیگار
خودکار من قدیمی است گاهی نمی نویسد
یک مارک بی خریدار سیگار پشت سیگار
اندیشه فولادوند

دیدار

↩ aghoozdar
دلتنگم و دیدار تو درمان من است
بی رنگ رخت زمانه زندان من است
بر هیچ دلی مباد و بر هیچ تنی
آنچه کز غم هجران تو بر جان من است

پیر

تا ز میخانه و می نام و نشان خواهد بود
سر ما خاک ره پیر مغان خواهد بود
حلقه پیر مغان از ازلم در گوش است
بر همانیم که بودیم و همان خواهد بود

شیخ

↩ Cad
دی شیخ با چراغ همی گشت گرد شهر
کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست

چراغ

↩ aghoozdar
شب مانده است و شعلۀ بی‌جان این چراغ
شب شاهد فسردنِ تنهاترین چراغ
چشم‌انتظار بوی تو بیدار مانده‌ام
شب‌های بی‌شمار، كنار همین چراغ…
تا یك نظر به كوچۀ خوشبخت بنگرم
می‌آوری برای من ای نازنین، چراغ؟
امشب حدیث عشق تو را شرح می‌دهم
این‌جا كنار پنجره با هشتمین چراغ
یادش به خیر در نفسش نوبهار داشت
در دست‌ها شقایق و در آستین چراغ
امشب شب نزول بهار است و آفتاب
روییده است از همه جای زمین، چراغ
مادر! چراغ‌ها همگی رنگ شب شدند
روشن بمان برای من ای آخرین چراغ!

نی

↩ گردان_26
می روم از کــویــت ای دلـدار زیـبـا می روم
بـا دلی دیـوانـه و غمگیـن و شیـدا می روم

رخنه

↩ گردان_26
از بس که ملول از دل دلمرده ی خویشم هم خسته ی بیگانه هم آزرده ی خویشم
این گریه ی مستانه ی من بی سببی نیست ابر چمن تشنه و پژمرده ی خویشم

کژ

😃😃

↩ گردان_26
تا زبان شکر جای سبزه باشد حاصلت
از زمین تشنه، ای آب روان غافل مشو

دختر

↩ .Evil.girl.
به چه میخندی ای دختر 😎 😎

↩ Cad
باران که می بارد تو در راهی

بارانِ گل ، بارانِ نیلوفر

باران ِمهر و ماه و آئینه

بارانِ شعر و شبنم و شبدر

↩ گردان_26
بر من دل انجمن بسوزد
گر درد فراق یار گویم
مرغان چمن فغان برآرند
گر فرقت نوبهار گویم

مست-مست (تکراری 2 یا بیشتر در یک بیت) کمی سخترش کنیم

↩ گردان_26
مگو شمع رخ مه پیکران پروانه ها دارد
تـو شمع روی خود بنما بتا پروانه اش با من

جنت

↩ گردان_26
مـرا چشمی ست خون افشان!! زِ دست آن کمــان اَبرو!!
جهان بس فتنه خواهد ديد! از آن چشم و از آن ابرو…!

↩ گردان_26
نگار…

به نظرم خوب باشه

↩ S_i_avas_h
رفیق من و تو هر دو از یک دیاریم
نباید که خون از لب همدیگر بیاریم
چرا غیرت شده غلامی کردن واسه ارباب
رفیق من ، منو کشتی برو خودت رو دریاب

.
کافر

↩ S_i_avas_h
دور میشوم از خویشتن دلم رسد به او
گر به نزدش رسیدی داغ دلم را هم بگو

سیگار

↩ شیرینی خامه ای
❥ஜ ⱢorƁƟy❤007ஜ❥
🍃…
از
“شعر”
و “باد”
و “گیتار”
و “باران”
و “پنجره”
و “قهوه” ی تلخ
و “سیگار” پشت سیگار

بپرس
که با “من”
چه کرده ای…
🍃🌹…A-H

دوستمون گفتن “پروانه”

↩ Lor-Boy
همچون گل سرخی که به باد دشت میرقصی
از من که به عطر تو مستم بیهوده چه میترسی
این باد که میبرد هوش مرا ، عطر تو دارد
رقص کن به دشت زیبای دلم ، که خوش میرقصی

مادر

↩ شیرینی خامه ای
خبر تازه‌ای نیست
مادرم شاعر غمگینی بود
مرا که از شیر گرفت
به شعر سپرد

“پروانه”

↩ Lor-Boy
همچون کرم بی قراری که پیله را دریده است
همچون پروانه ای که در مسیر باد پریده است
همچون مردی که سیگار کشید و گریست
همچون مادری که سینه خود را دریده است
باز زندگی میکنم و گریه در دلم میماند
باز هم کسی مرثیه کودک خود میخواند
باز خدا گریه میکند برای ما
و چوپان بی رحم که مار به سمت دره می راند

بی صدا