از بـلاد کـفر، چـه بـرایـم آوردهای مارکـو؟
– کـیر آوردهام. مصنـوعی اسـت
کلـفت باشـد جانِ مـادرت
–هـر که بـرده، جـر خـورده
خـدا پـدرت را بیـامرزد مـارکو. بـیا و در کـوسم فـرویَش کـن
–جر میخـورید آخـر
فـدای سـرِ کـیرت
وی لـنگانش را هـوایی کـرد
↩ دخـتر چادری
مزه کنیم نمک گیر میشیم 😂 ولی جدن شخصیت طنازی داری
↩ Hasan Gara75
انشاالله که با تکنولوژی دست دوستی بده مارکو😂
↩ دخـتر چادری
معلومه…
مورچه دورت جمع شده … 😂
دادی بودی من بجای مورچه الان من داشتم میخورمت…😉😈
null
نیستی شایدم هرگز این پیام رو نخونی اما حقیقتا امروز شدیدا افسوس خوردم که زکانی برگشتم به سایت بعد چند سال که تو دیگه تو سایت فعال نیستی
چقدر بهت حس نزدیکی داشتم علایقمون یکی بود حجم شهوت و حشریتت بین منو تو مبارزه سختی بپا میکرد
چقدر دلم میخواست با هم هم کلام بشیم چه برسه به هم خواب دیگه خودت فکر اونو بکن
وقتی از علاقت به ریمجاب و خایه لیسی گفتی وقتی از شهوت و خاطراتت گفتی حسابی برانگیخته کردی منو
فقط میگم کاش بودی و کاش بخونی این پیامو
ای مادر مارکو طبیعی سیاه و اهوازیش رو آورده ام
میگونید بکند تا صدای جر صادر نکنی نمیشینید
همچو ماری گرفتار در آتش است باید به درد و پاره کرد
تسکین دهنده کوسهای آتش گرفته و لنگهای هوایی است
خدایی کسشعر گوی خوبی هستی.
البته کسشعر گویی در اینجا.از مقامات و درجاته شماست. درباره تریسام و فورسام و ضرب و موازی هم چیزی بگو یا شیخ.