منشأ غیرتی شدن چیست

1398/05/29

غیرت از کجا آمده

10th October, 2018 at 10:47

‘استیو استوارت ویلیامز (Steve Stewart-Williams)’ بررسی می‌کند که چرا حس غیرت و حسادت در انسان به‌وجود آمده و چگونه این حس به بقای انسان کمک کرده است. تصور کنید که دوست صمیمی‌تان پیش شما آمده و با دلی شکسته اشک می‌ریزد. از او می‌پرسید: «مشکلت چیست؟» ناگهان دوستتان در پاسخ می‌گوید: «تازه فهمیدم که… او دارد بهم خیانت می‌کند!»

عکس‌العمل شما در چنین شرایطی چیست؟ ولی احتمالاً هیچ وقت نخواهید گفت: «خب، تو چرا ناراحتی؟» بیشتر ما حس غیرتی شدن را تجربه می‌کنیم. یا پیش از تجربه کردن آن، درک می‌کنیم که خیانت کردن دوست‌پسر، دوست‌دختر، شوهر یا همسر، بسیاری از افراد را عمیقاً اندوهگین می‌کند.
اگر یک دانشمند از سیاره‌ای دیگر به زمین بیاید، حس غیرتی شدن در انسان را حسی اسرارآمیز خواهد دانست. برای ما اهمیتی ندارد که دوستمان دوستان دیگری هم داشته باشد، اما چرا اکثر ما نگرانیم که مبادا شریک جنسی‌مان با فرد دیگری رابطه داشته باشد؟ برای ما اهمیتی ندارد که شریک جنسی‌مان جایی غذا بخورد، اما چرا نگرانیم که مبادا شریک جنسی‌مان با کسی سکس کند؟ اگر این نگرانی‌ها را نداشتیم زندگی راحت‌تر می‌شد. پس، واقعاً دلیل این نگرانی‌ ما چیست؟

با دیدن این رفتار عجیب‌و‌غریب ما انسان‌ها، اولین سوالی که برای یک دانشمند فضایی پیش می‌آید این است که منشأ حسی به‌نام غیرت چیست؟ آیا این حس مثل حس ترس یا گرسنگی در طبیعت انسان نهادینه شده یا مانند پول یا تقویم از ابداعات بشر است؟ این سوالی است که ذهن بسیاری از دانشمندان ما را نیز به خود مشغول کرده و اخیراً شاهد پیشرفت‌هایی در پاسخ به آن بوده‌ایم.


آیا جامعه حس غیرت را به‌وجود آورده؟

از سویی، عده‌ای مدعی می‌شوند که غیرتی شدن ریشه در فرهنگ دارد. طرفداران این دیدگاه معتقدند که بسیاری از فرهنگ‌ها به اندازه‌ی یک دانشمند فضایی با حس غیرتی شدن بیگانه هستند. برای نمونه؛ در میان سرخپوستان “اینویت (Inuit)” [ساکن در آلاسکا]، گاهی رئیس یک قبیله به مهمان مردش پیشنهاد می‌کند که شب با یکی از همسرانش بخوابد. بنابراین، این بحث شکل می‌گیرد که انحصار‌طلبی جنسی در غرب رواج یافته و حس غیرتی شدن ریشه در غرب دارد.
در حقیقت، حتی در غرب نیز برخی افراد دنباله‌روی فرهنگ غیرت نیستند. برای نمونه بازیگر آمریکایی، ‘شرلی مک‌لین (Shirley MacLaine)’، در جایی می‌گوید: «هرگز واقعاً روی کسی غیرت نداشتم.» پذیرفتن این که غیرتی شدن از ژن‌های انسان نشأت می‌گیرد، سخت است؛ و برخی هم برهمین باورند.
اما آیا حق با آن‌هاست؟ بدون شک، محیط و فرهنگ در شکل دادن به حس غیرت موثر هستند. اما آیا تنها فرهنگ است که حس غیرت را به وجود می‌آورد؟ آیا یادگیری و محیط می‌توانند به همین راحتی کاری کنند که از خیانت کردن دیگران به خود به قدری خوش‌حال شویم که در پوست خود نگنجیم؟ وآیا فرهنگ‌هایی هستند که مردم آن نسبت به رابطه‌ی خارج از زناشویی همسر خود بی‌تفاوت باشند؟

پاسخ روان‌شناسان تکاملی به این سوال‌ها منفی است. غیرتی شدن بخشی از طبیعت ماست که در همه‌ی افراد سراسر جهان دیده می‌شود. بررسی‌های دقیق‌تر، ادعا‌های مخالف با نظر روان‌شناسان تکاملی را رد می‌کند.
اما فرهنگ سرخپوستان اینویت که همسران خود را به اشتراک می گذارند، در نگاه اول، نمونه‌ای مغایر با سلطه‌طلبی جنسی رایج بین سایر انسان‌های جهان است (البته با این تصور که اینویت‌ها واقعاً با به‌اشتراک گذاشتن همسران خود مشکلی نداشته باشند). در واقع،‌ این کار سنت روزمره‌ی اینویت‌ها نیست، بلکه آن را حرکتی بسیار سخاوت‌مندانه می‌دانند. چون اینویت‌‌ها هم مانند همه‌ی انسان‌ها همسران و معشوقه‌های خود را دارند. از طرفی غیرتی شدن مردان قبایل اینویت از دلایل رایج رفتار خشونت‌آمیز آن‌ها با همسرانشان است. در جوامع دیگر نیز افرادی هستند که روی کسی غیرت نداشته باشند.
مطمئنا استثنا‌هایی وجود دارد. اما این افراد کم‌شمار و پراکنده هستند. به همین دلیل است که شرلی مک‌لین با بیان این که واقعاً روی کسی غیرت نداشته است، به سر‌تیتر خبر‌های جهان تبدیل می‌شود. همه‌ی افراد حس غیرت را تجربه می‌کنند. خواسته یا نا‌خواسته، غیرت همراه همیشگی عشق است، مهمانی نا‌خوانده که حتی اگر بخواهیم نمی‌توانیم از خانه بیرونش کنیم.


آیا با این حس متولد می‌شویم؟

اگر این‌طور است، چرا؟ چرا انتخاب طبیعی این حس را در ما نگه داشته است؟
پاسخ روان‌شناسی تکاملی این است که غیرت داشتن بقای ژن‌های جفت‌ها (انتقال ژن‌ها به نسل بعد) را بیشتر می‌کند، و این بقا با معضلی دیرینه به نام خیانت در تقابل است.در انسان خیانت کردن رواج زیادی ندارد، با این‌حال پدیده‌ی نادری هم نیست. و این موضوع علاوه بر انسان در بسیاری از حیوانات دیگر نیز صدق می‌کند. در فیلم “درد دل (Heartburn)”، ساخته شده در سال 1989، زمانی که شخصیت ‘مریل استریپ’ پیش پدرش از رابطه‌ی شوهرش با زن دیگری اظهار ناراحتی می‌کند، پدرش با سنگ‌دلی پاسخ می‌دهد: «می‌خواهی شوهرت فقط با تو باشد؟ پس با یک قو ازدواج کن.» در همان سال‌ها دانشمندان فهمیدند که قوها و البته اکثر گونه‌های تک‌همسری به اندازه‌ی انسان مستعد داشتن رابطه با افرادی به‌جز جفت خود هستند و چنین روابطی برای انسان و سایر گونه‌ها، تهدیدی جدی برای موفقیت تکاملی جفت‌ها به‌حساب می‌آید.
دلیل این امر در جنس نر و ماده متفاوت است. دلیل اصلی در نر‌ها مراقبت پدر از فرزندان خود است. در گونه‌هایی که جنین درون بدن زن رشد می‌کند، احتمال نگهداری کردن از فرزند دیگران به جای فرزند خود، در جنس نر بیشتر از ماده است؛ چون زمانی که بچه از بدن مادر خارج می‌شود، قطعاً مادر می‌داند که بچه متعلق به خودش است. تا جایی که می‌دانیم، هیچ زنی در طول تاریخ پس از زایمان با خودش نگفته است: «یه لحظه صبر کن! این بچه مال منه؟ از کجا معلوم مال زن دیگه‌ای نباشه؟» در مقابل، زمانی که بچه از بدن زنی خارج می‌شود که یک مرد ۹ ماه پیش با او خوابیده، مرد مطمئن نیست که بچه متعلق به خودش باشد. در حقیقت مرد با نگهداری از زاده‌های همسرش دارد بقای ژن‌های خودش را تضمین می‌کند، اما همیشه این امکان وجود دارد که آن فرزند متعلق به خودش نباشد.
بنابراین، اتفاق اصلی این‌جا افتاده است. در طول تکامل انسان، هر صفتی که موجب شود مرد از فرزندان خودش نگهداری کند، نه فرزندان همسایه‌ی کناری، شانس بیشتری برای حفظ شدن در طبیعت دارد. یکی از این صفت‌ها غیرتی بودن است که باعث می‌شود یک مرد حواسش به همسرش و مرد خوش‌تیپ همسایه باشد و تا می‌تواند آن‌ها را از هم دور نگه دارد.

شرلی مک‌لین: هرگز حس حسادت جنسی نداشته‌ام.

نیازی نبود که مرد‌ها به طور آگاهانه و ملموس نگران بقای فرزندانشان باشند تا حس غیرت کار خودش را انجام بدهد. آن‌ها فقط باید غیرتی می‌شدند. هر ژنی که در بروز حس غیرت نقش داشت، خود‌به‌خود در نسل‌های بعد تکثیر یافت و در‌عوض ژن‌هایی که می‌گفتند: «هی! من آدم روشن‌فکری هستم، برام مهم نیست که زنم با مرد دیگه‌ای بخوابه.» حذف شدند.

همان‌طور که همه‌ی زمینی‌ها می‌دانند، تنها مردان نیستند که غیرت دارند، زنان نیز غیرتی می‌شوند. اما غیرت زن‌ها منطق متفاوتی دارد. از نظر روان‌شناسان تکاملی، مسئله‌ی اصلی زنان مراقبت مرد از آن‌هاست. در طول تکامل انسان، سکس به بچه‌دار شدن ختم می‌شده و مراقبت از بچه‌ها کار ساده‌ای نبوده است. فرزندان زنانی که رابطه‌ی زناشویی موفقی داشتند، معمولاً بقای بیشتری نسبت به زاده‌های زنان دیگر داشتند. به همین خاطر، هر صفتی که اجازه نمی‌داد شوهر یک زن با زنان دیگر در رابطه باشد، در طبیعت حفظ شد و این صفت همان غیرت داشتن زن روی شوهرش بوده است.
در رابطه با این داستان دقیق تکاملی، به خاطر داشته باشید که نظیر حس غیرت انسان می‌تواند در بسیاری از گونه‌های تک‌همسری دیگر نیز مشاهده شود. برای نمونه، در میمون‌های دراز‌دست، میمون‌های نر و ماده میمون‌های رقیب را از خود دور می‌کنند. به‌علاوه، به نظر می‌رسد در انسان، غیرت به ارزشی فرهنگی تبدیل شده باشد. تکامل یافتن این حس در انسان را می‌توان در بد‌ترین حالت فرضیه‌ای دانست که بررسی کردن و جدی گرفتن آن خالی از لطف نیست.


افسانه‌ی ۱۰ درصد

این موضوع ما را به بحث دیگری می‌رساند، به این پرسش عجیب که «خیانت چقدر در انسان رواج دارد؟». یک راه برای رسیدن به اعداد و آمار‌‌های مربوط به این مسئله، بررسی تعداد مردانی است که واقعاً پدر فرزند خود نیستند. پدر واقعی چند درصد از افراد، همان فردی که در گواهی تولد ذکر شده، نیست؟

تخمین رایج در این زمینه ۱۰٪ است که حتی ممکن است به ۳۰٪ هم برسد. اکثر افراد با شنیدن این عدد‌ها تعجب می‌کنند که البته حق هم دارند. به احتمال زیاد، این تخمین‌ها بیش‌از‌حد اغراق‌آمیز است. این اعداد با بررسی افرادی به‌دست آمده که احتمال داشتن پدری دیگر در آن‌ها بیشتر از مردم عادی بوده است. مثلاً؛ این آمار‌ها از آزمایشگاه‌هایی گرفته شده که با آزمایش DNA نسبت افراد با والدین‌شان را بررسی می‌کنند. مشکلی که در این آمار و ارقام وجود دارد، این است که تنها کسانی از این آزمایش‌ها استفاده می‌کرده‌اند که واقعاً به نسبت خود با والدینشان مشکوک بوده‌اند.

با این حساب، می‌توان گفت که آمار مردانی که واقعاً پدر فرزند خود نیستند، به طرز غیرمنتظره‌ای پایین است. تنها ۱۰٪ یا نهایتاً ۳۰٪ از مردانی که به نسبت خود با فرزندشان مشکوک هستند، واقعاً پدر واقعی فرزندشان نیستند!

مطمئناً در پژوهش‌هایی که روی افراد عادی‌ انجام شده درصد‌های کمتری برای این موضوع به‌دست آمده است: عددی نزدیک به ۱٪، نه چیزی بین ۱۰ تا ۳۰٪.

انسان‌ها فرشته نیستند، همانطور که قو‌ها نیز نبودند. اما در هر صورت، انسان‌‌ها موجودات وفاداری هستند.
اگر خیانت در انسان زیاد رایج نیست، چرا انسان تا این حد غیرتی شده است؟ آیا بسیاری از ما بیش‌از‌حد غیرتی و شکاک نیستیم؟ شاید همین‌طور باشد. اما نکته‌ی عجیب این‌جاست که اگر انسان‌ها بیش‌از‌حد غیرتی نبودند، کمتر در بقای ژن‌های خود موفق می‌شدند و شاید احتمال این که جفتشان با آن‌ها بماند کمتر می‌شد. به همین خاطر است که انسان‌ها زیادی غیرتی شده‌اند.

اما افرادی که نسبت به همسر خود بدگمان هستند که مبادا به آن‌ها خیانت کند، با رفتار‌های غلط خود، احتمال رخ دادن چنین اتفاقی را بیشتر می‌کنند. از طرفی، این حقیقت که خیانت در گونه‌ی ما رواج زیادی ندارد، به این معنی نیست که انسان‌ها باید غیرت کمتری داشته باشند. در مقابل، دلیل رایج نبودن خیانت در انسان‌ این است که انسان‌ها طبیعتاً مستعد حس غیرت و حسادت نسبت به همسر خود هستند.

بخش‌هایی از این مقاله – با اندکی تغییر – بر‌گرفته از کتاب "میمونی که جهان را درک کرد: چگونگی تکامل ذهن و فرهنگ" نوشته‌ی 'استیو استوارت ویلیامز' است.

منبع:

sciencefocus.com/the-human-body/where-does-jealousy-come-from

3546 👀
0 ❤️
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید .







‌آگهی‌های دوستیابی

نمایش آگهی های دوستیابی بستگی به علاقه شما دارد. برای دیدن آگهی مرتبط با علاقه تان لطفا پروفایل تان را » ایجاد یا ویرایش کنید «