طرف 42 سال سن داره…شوهر دار…2 تا بچه 3 و 8 ساله داره
به طور اتفاقی تو یکی از گروه های تلگرامی که عضو شده داستان سکسی صوتی رو میبینه…دانلودش میکنه و خوشش میاد…تقصیری هم نداره…با 2 تا بچه قد و نیم قد بعیده که تو هفته یبار هم که شده آلت شوهر رو لمس کنه…چه برسه به سکس…از اونجا هم که ذاتا دچار بیماری خود گنده گوز پنداری است تصمیم میگیره خودش هم هنرش رو جهانی کنه…از امکانات ارائه هنرش همه چی رو داره…هم استودیو حرفه ای (خونشون وقتی شوهرش سرکاره)و هم ضبط و میکروفون کار درست(گوشی هوآوی)سناریو و متن چی ؟…تو گوگل فارسی مینویسه سکس…لینک سایت وزین شهوانی علیه السلام میاد…بازش میکنه…هفت خان ثبت نام رو طی میکنه و میره تو بخش داستان های سکسی… قصد خیانت به شوهرش رو نداره و از داستان های سکس معمولی رد میشه و میره تو هشتگ لزبین ها…شانسی یکی رو انتخاب میکنه…اما یه انتخاب کاملا تخمی…داستان انتخابی اش 369 تا دیس لایک گرفته و فقط 1 لایک(اونم اصغر جقی زده) ایشون رو یادتونه؟ تو تاپیک پشت صحنه فیلم های سکسی ایرانی راجع بهش توضیح دادم …به خاطر این انتخاب تخمی توبیخ اش نمیکنم…بلد نیست که لایک و دیس لایک چیه…داستان رو باز میکنه و کامل میخونه…خوشش میاد و دومین لایک رو ثبت میکنه و متن رو کپی میکنه تو یه فولدر به اسم عروسی دختر اقدس خانم بندانداز…حالا لحظه موعود فرا رسیده و شروع به ضبط میکنه…(آخ اخ کاش همین لحظه یه صاعقه میخورد وسط سرت)…متن رو عینا میخونه…چطوری ؟ با صدایی ملایم و یواش…انگار زیر پتو داره حرف میزنه…دلیلش هم میدونید چیه ؟ شهوتناک شدن و این چیزا نیست…ساده اید ها…بچه هاش تو اتاق کناری خوابیدن…ته گوشی رو میکنه تو حلقش به طوری که آدم صدای قورت دادن آب دهانش رو هم واضح میشنوه… دائم حرف پ مثل صدای ترکیدن بمب شنیده میشه…واقعا خدا رحم کرده که این وسط عطسه اش نگرفته…داشتم میگفتم…متن رو عینا میخونه
سلام…اول بگم که این داستان واقعی است و هر کی فحش بده تو کامنت ها همش نثار خودش و خونوادش…داستان امروز برمیگرده به 8 سال پیش…اون زمان من فقط 17 سالم بود و تازه تو مدرسه با سکس و … آشنا شدم…
.
میاد افکت بده که یه آاااه میکشه…با توجه به توضیحات بالا مبنی بر پوزیشن ته گوشی اش تو حلقش این آااااه تقریبا شبیه یه غرش دراگون (همون اژدهای قرمز دنریس تارگرین تو سریال بازی تاج و تخت) است و نتیجه ای جز انداختن ترس و دلهره برای من مخاطب نداره… داستان رو ادامه میده و برای لذت بردن خودش و هزاران مخاطب خیالی اش دست چپش رو میکنه تو شرتش…همزمان با خوندن متن شروع به چنگ انداختن به … میکنه…اییییی اینقدر واژن اش داغونه توضیحاتش رو تو تاپیک پشت صحنه عکس های سکسی ایرانی بخونید…که من حالت تهوع میگیرم بخوام دوباره درباره اش بگم…اماخودش تحریک میشه … اون آااااه کس منو آاااه میخورد آاااه و منم کس آاااه اونو…خیلی خوب آاااه بود آاااه
انگار مرض آاااه گرفته زنیکه…چه خبرته ؟
تو همین احوالات مثلا سکسی…یهو صدای سگ توله ی تخس 8 ساله اش میاد…مااااماااان من گشنمه…از اونجا که شعورش نمیرسه باید کلا بیخیال ضبط بشه گوشی رو میذاره زیر کونش…اما یه صداهای خفیفی میاد…مامان قربونت بشه پسر گلم…برو داداشی رو هم بیدار کن تا مامان بیاد و یه خوراکی خوشمزه براتون آماده کنه…باشه قند عسلم ؟ آفرین…سکوت چند لحظه ای و صدای گوشخراش برداشتن گوشی از زیر کونش و ادامه ی تعریف داستان…به آخراش رسیده…انقد چوچولشو لیسیده بودم پوف کرده بودآاااه بعد سوراخ کونشو ک پر از عن بود لیسیدم آاااه و با زبونم تمیز کردم آاااه تو دهنم چوس میداد آاااه من بو میکردم آاااه کونش کلی مو داشت آاااه خلاصه کونش رو آاااه حساااااابی بو کردم و آاااه بعد اون منو لخت کرد آاااه و همینکارارو برام کرد آاااه جاتون خالی آاااه خیلی خوب بود … خوب این بود داستان من…به جان مادرم همش واقعی بود و دروغی نداشتم که بگم…پیشاپیش ممنون از لایکاتون
.
نکنید…توروخدا نکنید…گفتن هنر نزد ایرانیان است و بس…ولی به نظرم با این گندکاریاتون هنر رو تبدیل میکنید به عن …ریدن نزد ایرانیان است و بس …اگه میخواهید واقعا یه چیزی درست کنید که جذاب باشه چرا آخه میرید داستان های تخمی سکسی رو روخوانی میکنید؟ اون داستان ها از هر 50 تا شاید با ارفاق 5 تا توش جالب دربیاد…باقیش کلا فاضلاب در قالب متن است…که ترشحات ذهن های کپک زده ی یه تخم سگ نهایت 16-17 ساله است که از کیرش جز شاشیدن استفاده مفیدی نکرده و تنها سکسی که داشته با متکای خودش بوده
.
نکنید…توروخدا نکنید
.
ببخشيد طولاني شد…
به نظرتون اين موضوع پشت صحنه ادامه دارد ؟
مرسي…باي