با یه آقایی به صورت تصادفی یه ۲-۳ ساعتی همسفر بودم. از همه چیز صحبت کردیم. معلوم شد به شدت شیفتهٔ نیچه و کتاب “چنین گفت زرتشت” اون هست وهمینطور خود زرتشت. داد سخن میداد از اینکه ببین زرتشت چه مرد بزرگی بوده و چه حرفهای حکیمانه ای زده. مثلا: “پندار نیک، گفتار نیک، کردار نیک” راستش نمیدونم چرا این حرف از دهنم دراومد! اما بهش گفتم میدونی البته زرتشت مرد خیلی بزرگی بوده و مسلما قابل احترام, بخصوص که هموطن ما هم بوده. اما این حرفش یه حرفیه به قول فیلسوفا “سهل و ممتنع”. بهش برخورد گفت یعنی چی؟ گفتم ببین این حرف قشنگیه اما متاسفانه کاملا بیفایده! تو یکیو به من نشون بده که بگه پندار من نیک نیست یا گفتار من یا رفتار من نیک نیست! تو با خود هیتلر و آدولف آیشمن و ژوزف استالین و چنگیزخان و تیمور لنگ… که این همه آدم کشتن و جنایت کردن هم اگه صحبت میکردی از “صمیم قلب” باور داشتن که در هر ۳ مورد “نیک” هستن! در واقع گرفتاری ما در طول تاریخ بشریت رسیدن به یک تعریف مناسب و جهانشمول از مفهوم “نیک” بوده نه باورمون به نیک بودنمون! بهش خیلی برخورد و یک “احمق” هم نثار من کرد و دیگه تا آخر مسیر هم با من حرف نزد! 😁
این داستان رو گفتم که بگم بعضی وقتها ما اسیر اسم های بزرگ و حرفای قشنگ میشیم اما فکر نمیکنیم که واقعا با این حرفای قشنگ و ژستهای روشنفکرانه در عالم واقعیت چکار میشه کرد! حرفم این نیست که این کتابارو نباید خوند و با افکار افراد بزرگ نباید آشنا شد،که حتما باید این کار رو کرد, حرفم اینه که توش نباید افتاد! و از بالا باید به قضیه نگاه کرد. و دیگه اینکه تعصب یه گرفتاریه حالا میخواد تعصب دینی باشه یا تعصب روی یه شخص خاص یا کشور خاص یا نژاد خاص…و جالب اینکه خود این شخص به شدت از تعصبات مذهبی انتقاد میکرد!
آقا ما یه زرتشتی میشناختیم و هنوزم میشناسیم تو کار بساز و بفروش که این عجیب …هستش(تو این سه نقطه هر فحش رکیکی میشه جاداد).یه دفعه باهاش صحبت میکردیم بهش گفتم:“این پندار نیک،گفتار نیک،کردار نیک که زرتشت گفته که برا عمه ش نگفته که برا جنابعالی گفته” در جواب بنده گفت:“زرتشت زیادی کس گفته” 😂
مام دیدیم حرف حساب جواب نئره 😂