مثل یک کرمم که پروانه ی درونم له شده
زمانی قصد پروانه شدن
زمانی قصد پرواز
چه شد که نشد؟!
چه شد که دلسرد شدم از درون برای رفتن به برون؟!
چه شد آنهمه تنیدن به دور خود؟!
من آن پروانه ام که پیله ام را بجای دنیا عوض کردم
به دنیا نیامدم تا نکند باری کج،با بالهای سوخته به مقصد برسانم
مقصد را همان مبدا برگزیدم…
azita