شهرام یزدانی👇
اعلام میانگین ضریب هوشی 84 برای ایرانیها، سبب تعجب بسیاری از نخبگان ایران گردید. عدهای با انکار این آمار درصدد اعتراض به آن برآمدهاند، اما برای اینجانب، این آمار هیچگونه جای تعجبی نداشت، زیرا این موضوع را در سال هفتاد و نه در سخنرانی در سازمان مدیریت و برنامهریزی تحت عنوان نظریه “ترقیق هوشی” پیش بینی کرده بودم.
در این مقاله به اختصار علل افت میانگین ضریب هوشی در کشور را بررسی خواهیم کرد و سپس به راهکارهای مقابله با این رخداد تلخ خواهیم پرداخت.
ضریب هوشی چیست و اهمیت آن در چیست؟
ضریب هوشی یک نسبت است که از تقسیم سن عقلی بر سن تقویمی ضربدر صد به دست میآید. اگر سن عقلی با سن تقویمی یکسان باشد، ضریب هوشی صد میشود ولی در بعضی مواقع در بعضی افراد سن عقلی بیشتر میشود که این فرد هوشی بیشتر از سایر افراد دارد.
برای به دست آوردن سن عقلی راههای زیادی وجود دارد و معمولا کارشناسان از تستهای خاصی استفاده میکنند که جنبههای مختلفی مانند تشخیص الگوها، قدرت حافظه کوتاه مدت، استفاده فرد از واژهها، سرعت محاسبه فرد، درک روابط یا جبر، اطلاعات عمومی، محاسبات ریاضیات، درک فضایی، منطق و املا را ارزیابی میکند. به این ترتیب دستیابی به میانگین ضریب هوشی بالاتر یکی از ابزار توسعه و به طور هم زمان یکی از دستاوردهای مهم توسعه محسوب میگردد. ضریب هوشی اقوام و ملل مطالعات فراوانی روی تفاوت متوسط ضریب هوشی در کشورهای مختلف صورت گرفته است.
میانگین ضریب هوشی در آمریکا و انگلستان حدود 100 است. این عدد برای شهروندان ژاپنی، چینی، کرهای، هنگ کنگی و تایوانی 105 و برای ترکیه، کشورهای خاورمیانه و جنوب آسیا بین 78 و 90 و برای کشورهای آفریقایی پایین تر از صحرای آفریقا بین 65 تا 75 است. در این میان کشور ما ایران با ضریب هوشی متوسط 84 رتبه 97 را بین 185 کشور جهان دارا میباشد.
اما هنگامی که با تفاوت میانگین ضریب هوشی میان دو کشور یا دو نژاد مواجه میشویم قایل شدن به تفاوت ژنتیکی، به نوعی به معنای وجود نژاد برتر (ژن برتر) است. جدای از عوامل ژنتیکی، عوامل محیطی متعددی روی ضریب هوشی تاثیر میگذارد وضعیت تغذیهای به خصوص در دوران کودکی، استرسها و تروماهای روانی، فقر عاطفی و ارتباطی و کمیت و کیفیت تحصیلات همگی بر ضریب هوشی تاثیر میگذارند.
مهاجرت نخبگان تحصیلکرده و کارآفرینان نیز یکی از دلایل کاهش هوش و ذخایر ژنتیک ملتهاست. بدیهی است که بار توسعه و پیشرفت جوامع بر دوش هوشمندان و نخبگان هر جامعهای است. حال وقتی در یک جامعه شرایط به گونهای باشد که نخبگان در گذر زمان آن را ترک میکنند، نه تنها خروج آنها مستقیماً جامعه را متاثر میکند، بلکه در دراز مدت، ذخیره ژنتیکی کشور را نیز فقیرتر میکند و در نسلهای آتی، روند انتقال ضرایب بالای هوشی به «نسلهای آینده» با اختلال مواجه میشود.
این امر در مورد کشور اسکاتلند طی بیش از نیم قرن به دقت مطالعه شده است. از اوایل قرن بیستم، هر ساله تعداد زیادی از افراد تحصیل کرده اسکاتلندی به انگلستان مهاجرت میکنند. درصد متوسط مهاجرت سالانه تحصیل کردگان دانشگاهی از اسکاتلند به انگلستان 17.2 درصد و ضریب هوشی متوسط این مهاجران 108.1 میباشد.
این موضوع سبب شده است که میانگین ضریب هوشی اسکاتلندیها به طور متوسط در هر نسل یک امتیاز نسبت به نسل قبل کاهش پیدا کند و اسکاتلندیها در اواسط قرن بیستم به کمهوشترین ملت اروپایی (با میانگین ضریب هوشی 97) تبدیل شدند.
بر اساس آمار صندوق بین المللی پول، ایران با ضریب مهاجرت 15 درصد، رتبه اول را در میان 61 کشور توسعه نیافته و در حال توسعه دارا میباشد و میتوان تخمین زد که در طی سه دهه اخیر حداقل سه واحد از ضریب هوشی متوسط ایرانیها صرفا به سبب مهاجرت کاهش پیدا کرده. مهاجرت نخبگان تنها سبب کاهش میانگین ضریب هوشی ملل نمیشود، بلکه آنها را از نوابغ تهی میسازد.
با نگاهی به فهرست اسامی افرادی مانند لئوناردو داوینچی (ضریب هوشی220) ، گوته(210) ، پاسکال (195) ، نیوتن (190) ، لاپلاس (190) ، ولتر (190) ، دکارت (185) ، گالیله (185) ، کانت (175) ، داروین (165) ، موزارت (165) ، بیل گیتس (160) ، کوپرنیک (160) و اینشتین(160) به سادگی درمییابیم که توسعه دانش بشر در طول تاریخ بیش از هر چیز مرهون افراد نابغه میباشد . نوابغ همان کسانی هستند که توان حل پیچیدهترین مشکلات یک کشور را دارا میباشند و مسوولیت راهبری کشور را در وضعیتهای بحرانی بر عهده دارند .
*تاثیر نوابغ روی توسعه جوامع به حدی است که میتوان عبارت معروف « ملتی که قهرمان ندارد ، هیچ چیز ندارد » را با جمله « ملتی که نوابغ را در مدیریت خود ندارد ، به هیچ جا نخواهد رسید » جایگزین کرد .*🔔🔔🔔
مقاله جالب و البته غم انگیزی بود بود. به نظرم بزرگ ترین عاملش سوءتغذیه است . به لطف مدیریت آخوندی بیشتر مردم ایران دچار سوءتغذیه هستن و این خودش رو توی رشد ذهنی کودک نشون میده. مغز پر مصرف ترین عضو بدنه که ۲۵ درصد انرژی بدن و بخش مهمی از مواد مغزی بدن رو مصرف می کنه. پس تغذیه ی بدتر یعنی مغز ضعیف تر و مغز ضعیف تر یعنی هوش کمتر.
عامل بعد سیستم آموزش فشل آخوندی است که به جای پروش قدرت تحلیلی و ذهنیت انتقادی جفنگیات اسلامی به خورد بچه میده. آموزش هیچ وقت اولویت ملاها نبوده و نیست. چون وقتی سرمایه گذاری کافی در این حوزه مهم انجام نشده بعد عنقلاب آخوندی کیفیت آموزش کشور از دبستان گرفته تا دانشگاه رو به قهقرا رفته. کشوری که معلم درش از پاسدار چماقدار کمتر حقوق میگیره آخرش این میشه.
خلاصه اینکه وقتی کشور رو دست یه مشت خوک تایر به سر وضعیت در قلعه ی آخوندها بهتر از این نمیشه.
همین نمره 84 رو هم فکر کنم حداقل ده نمره بهمون ارفاق کردن:))
برای بالا رفتن سطح هوش و معلومات یه انسان خیلی چیزها مهم و لازم است .
تا زمانی ک یه فرد انقدر درگیر کار برای ب دست اوردن حداقلی ترین ملزومات زندگی هستش ک هیچ وقتی رو برای مطالعه و یا دنبال کردن پیشرفتهای فن اوری روز دنیا و افزودن اطلاعات عمومی خودش نداره نباید انتظاری ب جز این از جامعه داشت
سعدی بزرگ فرمودند:
خواجه در بند نقش ایوان است
خانه از پایبست ویران است
وجدانا من ضریب هوشی ۱۲۰ دارم. نمیگم خیلی شاخ هستم چون نابغه محسوب نمیشم. مرز بین باهوش و تیز هوش هستم. حداقل نبوغ ۱۳۰ است. ولی یک نکته میگم شاید برایتان جالب باشد:
من فوق لیسانس زمین شناسی از دانشگاه روزانه تبریز دارم. سال ۱۳۹۴ یک آزمون استخدامی توسط سازمان سنجش برگزار شد. برای این آزمون هیچ مطالعه ای نکردم ولی با کمال تعجب رتبه اول کشور را در بین ۵۵۰۰ نفر شرکت کننده با نمره تراز ۹۵۵ از ۱۰۰۰ کسب کردم. نکته اینجاست که حداقل ۱۰ سال از فارغ التحصیلی ام گذشته بود و اکثر کسانی که با من در آن آزمون شرکت کردند به تازگی از دانشگاه فارغ التحصیل شده بودند. به نظرم تنها چیزی که باعث برتری من نسبت به این جماعت تازه از دانشگاه بیرون آمده شده بود همان ضریب هوشی نسبی بالاتر من بود و در همین آزمون بود که فهمیدم چقدر به قهقرا رفته ایم.
پ.ن: در منبعی خواندم که میانگین هوشی ایرانیان ۷۶ است. باشد که رستگار شویم.
↩ geology1382
درود بر شما
امیدوارم که با این هوش واستعداد در جای خوب ومفید ی واسه جامعه مشغول کار باشید
متاسفانه جامعه به قهقرا میرود
↩ Omid&Arezo
دقیقا مشکل همینجاست که هیشکی جای خودش نیست. :-(
↩ geology1382
دقیقا
این متن رو جایی خوندم همش رو قبول ندارم ولی قسمتی که یک ملت رو بخواهی نابود کنی هر کس رو درجای غیر تخصصی خودش بکار گرفته شود رو قبول دارم
اندر حکایت جاسوسی!
(خاطره واقعی یک دانشجوی ایرانی تحصیل کرده در یوگسلاوی در دهه 70 میلادی)
در یوگسلاوی رسم بود که دانشجویان خارجی پس از فراغت از تحصیل به دیدار رهبر یوگسلاوی برده می شدند و ایشان برایشان سخنرانی می کرد.
مطابق همین رسم ما را هم بدیدار تیتو بردند و ایشان ضمن سخنرانی خاطره ای از دوران انقلاب در یوگسلاوی و پیروزی آن تعریف نمود
تیتو گفت : چندسال پس از پیروزی انقلاب و استقرار دولت از کا گ ب اطلاع دادند که در کابینه شما یک جاسوس سیا وجود دارد .وی را شناسایی و دستگیر کنید.
تیتو می گوید : تمام تلفن ها و مکاتبات و رفتار افراد کابینه را تحت کنترل قرار دادیم و پس از مدتی مایوس شدیم هیچ نشانی از جاسوس پیدا نکردیم.
(تیتو با ادعای استقلال از روسیه نمی خواست این جاسوس توسط روس ها شناسایی شود )
پس از مدتی جستجو ، نا امیدانه و عاجزانه درخواست شناسایی و معرفی جاسوس در کابینه را از روسیه می نماید.
از “ک گ ب” به وی اطلاع می دهند “معاون اول تو در کابینه جاسوس سیا است.”
تیتو از این خبر متحیر می شود و پس از اتمام یکی از جلسات کابینه از وی می خواهد بماند.
تیتو می گوید :
در یک جلسه دو نفری اسلحه را روی سر معاون اول گذاشتم و از وی سوال کردم آیا تو جاسوس سیا هستی؟
او که متوجه شد قضیه لو رفته است به جاسوسی خود اعتراف نمود .
تیتو از او سوال می کند از چه وقت با سیا همکاری می کنی؟
پاسخ : از زمان دانشجویی قبل از پیروزی انقلاب در زمان جنگهای چریکی !
س : در این مدت با تمام کنترل های امنیتی ، هیچ ارتباطی با سیا، از تو کشف نشد ؟
ج : الان هم هیچ ارتباطی با سیا ندارم.
س: چگونه عضوی هستید که ارتباط ندارید ؟
ج: سیا مسئولیتی به من واگذار کرده که وظیفه ام را انجام می دهم
س: مسئولیت تو چیست ؟
ج: به من ماموریت داده شده تا "در سپردن پست ها به افراد غیر تخصصی عمل کنم " و تا کنون هم این گونه عمل کرده ام!
تیتو می گوید : نگاهی کردم به افراد کابینه و مدیران ارشد دیدم همین طور است!! هیچ کس سر جای خودش نیست !
مثلا طرف دکترای کشاورزی دارد ولی وزیر نیرو است و یا دیگری برق خوانده اما وزیر مسکن
است!
معاون تیتو می گوید:
تحلیل سیا این بود که با این روش، انقلاب بدون کودتا و حمله خارجی از درون متلاشی می شود…
والا من هر چی هوش و استعداد داشتم از سوراخ کیرم درومد .
↩ docome
ممنون از مطلب مفید و تاثر برانگیزتون
به نظر منم یکی از دلایل اصلیش میتونه مهاجرت نخبگان باشه
هرچی نخبه مثل امید کوکبی ها و … بود از ایران رفتن و عوضش بسیجی مغز فندقی مثل گیگیریم ها رو به تولید انبوه رسوندیم.
برای تکمیل عرایضم یه آماری هم تقدیم میکنم
مرداد ۱۳۴۴ نتایج بررسی مهاجرت که توسط سازمان ملل انجام شده بود، ایران را از لحاظ مهاجرت اتباع به کشورهای دیگر در ردیف پنج کشور آخر جدول نشان میداد (نزدیک به صفر).
این بررسی ده سال بعد در سال ۱۳۵۴ نیز مجددا انتشار یافت که تغییری در رتبه ایران نشان نمیداد و مهاجرت ایرانیان نزدیک به صفر بوده است.
در سال ۵۷ شمار ایرانیان مهاجرت کرده به زیر ۵۰ هزار نفر رسیده بود. از این آمارها چنین برمی آمد که ایرانیان تمایلی به مهاجرت به کشورهای دیگر نداشتند
اما این ارقام از سال ۵۷ به بعد به شکل ناباورانهای تغییر کرده است. ایران دیگر در رتبه انتهای جدول نیست و برعکس به صدر جدول رسیده است. ایرانیان سومین مردمان در جهان هستند که به دنبال مهاجرت هستند.
در بین اتباع کشورهای مختلف ایرانیها بیشتر متقاضی برای مهاجرت به استرالیا را دارند که سالانه دها نفر نیز جان خود را در این راه میدهند.
شمار جمعیت ایران ۲ برابر شده، اما میزان مهاجران ایرانی به عدد نزدیک به ۷ میلیون نفر یعنی ۱۴۰ برابر رسیده است.
در این بین حجم خروج نخبگان از کشور نیز قابل تامل است. طبق آمار صندوق بینالمللی پول، ایران از نظر فرار مغزها در بین ۹۱ کشور جهان مقام اول را از آن خود کرده است.
سالانه تا ۱۸۰ هزار نفر با تحصیلات عالیه از ایران مهاجرت میکنند.
بنیاد ملی نخبگان ایران اعلام کرد، ۳۰۸ نفر از دارندگان مدال المپیاد و ۳۵۰ نفر از برترینهای آزمون سراسری از سال ۸۲ تا ۸۶ به خارج مهاجرت کردهاند.
همچنین هفته نامه سازمان مدیریت و برنامه ریزی نوشت است، ۹۰ نفر از ۱۲۵ دانش آموزی که در سه سال گذشته در المپیادهای جهانی رتبه کسب کردهاند، هم اکنون در دانشگاههای آمریکا تحصیل میکنند.
طبق آمار صندوق بینالمللی پول هم اکنون بیش از ۲۵۰ هزار مهندس و پزشک ایرانی در آمریکا هستند. طبق آمار رسمی اداره گذرنامه، در سال ۸۷ روزانه ۱۵ کارشناس ارشد، ۴ دکترا و سالانه ۵۴۷۵ نفر لیسانس از کشور مهاجرت کردند.
در سال ۱۳۹۱ حدود ۱۵۰ هزار دانشجو تقاضای خروج از کشور را کردهاند که بیشترشان دانشجوی دوره دکترا بودند. همچنین ۶۴ درصد دانشآموزان ایرانی مدالآور المپیاد طی ۱۴ سال گذشته از ایران مهاجرت کردهاند.
حمید گورایی رئیس پژوهشکده رویان جهاد دانشگاهی نیز هشدار داد که دانشمندان رشته سلولهای بنیادین ایران هر روز بیشتر از گذشته جذب دیگر نقاط جهان میشوند.
عباس میلانی مشاور اقتصادی اتحادیه اروپا میگوید، فرار مغزها در چند سال اخیر ۳۰۰ برابر جنگ ایران و عراق به اقتصاد ایران صدمه زده است.
اینها در حالی است که در کشور تقریبا کلامی درباره این فاجعه ملی سخن گفته نمیشود…
↩ Arrow11
درود بر شما. کاملا موافقم. البته آماری که ذکر کردید آمار رسمیه. آمار واقعی فجیع تر از چیزیه که رژیم اذعان میکنه. سالهاست که نه فقط بهترین نخبه های دانشگاهی کشور بلکه هر کس که دوزار سواد و امکانات داره دنبال فرار از کشوره. بیش از ۹۹ درصد المپیادی ها و دانشجویان ممتاز که برای ادامه ی تحصیل میرن غرب دیگه بر نمی گردند. برای چی برگردند؟ برای اینکه زیر دست یه مشت آخوند و پاسدار گاو کار کنند؟! فقط کسانی برمیگردن که یا اونقدر بی عرضه بودن که نتونستن توی غرب دستشون رو جایی بند کنند یا اینکه جزو همین مافیا هستن و امید دارن به لطف رانت های ددی توی ایران به پول و پله مفت برسن.
این کاملا درسته که ضرری که فرار مغزها به ایران زده از تمام حیف و میل ها و دزدی های دیگه این رژیم بیشتر بوده و نسل های آینده باید تاوانش رو بپردازه.
عدم مطالعه یا کتاب خوندن حتی وقتی به دوستام میگم کتاب میخونی بهم میخندم سطح اطلاعات مردم پایینه برای همین راحت گول میخورن شاید با مطالعه میشد حداقل این ضریب رو به صد رسوند خودم با ضریب هوشی 120 بیست انگار کسی درکم نمیکنه یا مردم جوری نگاه میکنن که مشکل دارم یا مثلا ادم بیکاری هستم که کتاب میخونم!
↩ Arrow11
درود بر شما دوست عزیز خیلی مفید وجامع اطلاعات تکمیلی را فرمودید
درود بر شما دوست عزیز خیلی مفید وجامع اطلاعات تکمیلی را فرمودید
این بحران بزرگیه
حکومت های مختلفی تو ایران وجود داشته ولی هیچکدومشون به اندازه جمهوری اسلامی با ایران ضديت نداشته خیلی ها فکر میکنن ظلم و ستم جمهوری اسلامی از دیکتاتوریش میاد اما در واقع ظلم و ستم جمهوری اسلامی از ايران ستیزیش میاد. در واقع حرف شما درسته بزرگترین بحران خود جمهوری اسلامی هست.