چرا فانتزی مخفی مردان تا این اندازه متداول شده است؟

1396/07/13

چرا فانتزی سکس همسر شما با مردان دیگه، میتونه تا این حد تحریک کننده باشه؟



از همون اوایل تاریخ بشریت، مردایی که همسراشون به اون ها خیانت میکردن، خشمگین میشدن، تحقیر میشدن و احساس ضعف، ناامیدی و ناتوانی میکرن و مردان زن صفت با عناوینی مثل بی غیرت تحقیر میشدن. پس چرا الان داستان ها، تصاویر و فیلم هایی از سکس های بی غیرتی تا این اندازه متداول شدن . . . منظورم از این حرف واقعا متداول هستش!

برای مثال دو عصب شناس معروف به نام های اگی اگاس (Ogi Ogas) و ساعی قدام (Sai Gaddam) در مقاله ای که در سال 2012 با عنوان “میلیون ها فکر پلید: چیز هایی که اینترنت در رابطه با روابط جنسی به ما میگوید.” اعلام کردند، در موتور های جستجوی انگلیسی زبان، پورن بی غیرتی رتبه دوم محبوبیت رو در بین جوانان دگر جنس گرا به خودش اختصاص داده است. در یک مقاله جنجالی دیگه با عنوان “بی غیرتی: چرا مردان تا این اندازه فانتزی خیانت جنسی همسرانشان را در سر میپرورانند.” که در سال 2015 در مجله Playboy به چاپ رسیده است. روانشناس اجتماعی جوستین لهمیلر از افزایش روز افزون سناریو های بی غیرتی حکایت میکند. اون همچنین به این نکته هم اشاره میکنه که شما با یک جستجوی ساده در آمازون به صدها کتاب در رابطه با این موضوع جنسی دست پیدا میکنین و از طرفی به نرخ فزاینده درخواست ها برای عکس های این گونه از سکس ها اشاره میکنه. برای نمونه میشه به سایت هایی مثل Xtube یا Pornhub اشاره کرد که سعی کردن با تولید محتوای مرتبط، به این میل جنسی در حال رشد پاسخگو باشن.

دیوید جی لی (David J. Ley) کسی که من تو مقالاتم از نوشته هاش زیاد استفاده میکنم و وبلاگ نویس “روانشناسی امروز(psychologytoday)” و نویسنده: همسرانی که سیر نمیشوند: زنانی که سردرگم هستن و مردانی که عاشق آنها (2012) تو یکی از پست هاش به این مطلب اشاره میکنه که چرا اغلب مردا بیشتر از اینکه عمل کنن فقط این فانتزی رو تجسم میکنن که همسرشون داره با یه مرد دیگه سکس میکنه. البته من تو این بخش به معرفی این مقاله ایشون با نام “چرا این کارو میکنین؟(تجسم سکس همسرتون با یکی دیگه.)” اکتفا میکنم؛ در صورت تمایل میتونین ادامه مقاله رو تو وب سایت www.psychologytoday.com مطالعه کنین.

همانند سایر نویسنگان، لی هم اعتقاد داره که فانتزی به اشتراک گذاری همسر به یک فانتزی متداول تبدیل شده. در حقیقت در برخی موارد این فانتزی به قدری شیوع پیدا کرده که میشه ازش به عنوان یه هنجار یاد کرد. این حرف میتونه خیال خیلی از مردا رو راحت کنه که مدام تو اینترنت میپرسن، این تمایلات اونا نشونه ای از انحراف اونا هستش یا مسئله ای هستش که از پایه اشتباهه؟ این افراد به خاطر این امیال خودشون گاهی سردگم و خجالت زده میشن و آرزو میکنن که ای کاش به خاطر این بی غیرتی تحریک نمیشدن. با این حال وقتی که درمانگر های جنسی به این اضطراب های نگران کننده اونها پاسخ میدن، بدون تامل بهشون میگن که، نه، بندرت نیاز هستش که در مورد این فانتزی نگران باشین و همزمان توضیحاتی راجع به این مسئله بیان میکنن که ممکنه باعث تحریک تصورات اشتباه این افراد بیگناه بشه.

به عنوان آخرین اخطار، میخوام با استناد به حرف های دیوید لی (David Ley) عوامل مختلف انگیزشی در مردان رو که موجب میشه اونا فانتزی سکس همسراشون – یا دوست دختراشون – با مردهای دیگه رو در سر داشته باشن رو بررسی کنم. البته نمیخوام مثل لی به نمونه هایی اشاره کنم که در اون سناریو های موجود در ذهن افراد، به واقعیت تبدیل شدن. هدف اصلی من بررسی مواردی هستش که موجب تحریک این فانتزی های نامشروع میشن. لازم به ذکر هستش که تقریبا در تمام موارد وقتی که فرد اقدام به خود ارضایی میکنه این تصورات را تو ذهن خودش تجسم میکنه.

با این وجود، میخوام به این نکته هم اشاره کنم که بسیاری از متخصصان که در رابطه با بیغیرتی مطلب مینویسن، بیان میکنن که این فانتزی (نه فقط روابط سه نفره یا تماشاگری بلکه شامل همه انواع اون از جمله سکس گروهی) معمولا وارد زندگی واقعی افراد نمیشن. احساسات بسیاری (بجز شهوت) تو این کار دخالت دارن که میشه به این موارد اشاره کرد: خجالت، حسادت، ترس، شرم، خشم و ناراحتی. با همه این اوصاف همه فانتزی ها بطور کامل با تمام جزئیات طوری طراحی و ساخته شدن تا بتونن در بهترین حالت، احساسات جنسی یک فرد رو تحریک کنن. در سکس های سه نفره (MFM یا FMF) که من واقعا اون هارو سکس های سه بعدی تلقی میکنم،چرا که افراد مناظر، بوها و احساساتی غیر منتظره و ناخواسته رو تجربه میکنن، طرفین تونستن راهی برای سازش در مورد تخیلاتشون پیدا کنن. درسته که این اتفاق برای همه نمیافته، ولی اگه تصمیم گرفتین که وارد چنین روابطی بشین، پیشنهاد میکنم قبل از هر چیز همه جوانب اون رو ارزیابی کنین.

در هر صورت بیایین نگاهی بندازیم به مطالبی که کمکمون میکنن تا ساختار فانتزی های سکسی مشهور رو بهتر درک کنیم. درسته که این فانتزی ها اونقدر متداول نشدن که عادی تلقی بشن . . . ولی به نظر میرسه که راه خودشون رو برای رسیدن به این هدف دارن طی میکنن.



همسر من خیلی حشره!

لی معتقده که مردا در حال حاضر دارن تو یه فرهنگ پورنوگرافی زندگی میکنن، به همین دلیل امیال جنسی اونا تحت تاثیر وقایعی شهوانی قرار میگیره که تو اینترنت اونا رو مشاهده میکنن. وقتی که بطور مکرر سکس های اینترنتی اغراق آمیز و اغوا کننده رو مشاهده میکنن، چرا نباید همسرشون رو غرق در شهوت و در حال سکس با مردای قدرتمند و داغ ببینن.

در عصر حاضر که ما در معرض یک فرهنگ متمرکز پورنوگرافی قرار گرفتیم، این مطلب میتونه نمود جنسی بیشتری داشته باشه. در چنین شرایطی بیشتر مردا، بخصوص جوان تر ها، که میل جنسی شدید تری دارند و به سختی میتوانند یک عشق واقعی را از یک شهوت گنگ تشخیص بدن، با فانتزی تجسم همسر خودشون به عنوان یک ستاره پورن جذاب همراه با مردی شهوت انگیز که آمادس تا کیر بزرگش رو با زور وارد هر سوراخی که زن میگه بکنه، تحریک میشن.

سوالی که اینجا مطرح میشه اینکه در رابطه با مردی که با تجسم همسر خود در حال سکس با مردای دیگه (احتمالا با قدرت مردانگی بیشتر از خود او) تحریک میشن، چه چیز غیر معمولی وجود داره؟ بی تردید در این موارد عزت نفس فرد نقش بسیار بزرگی رو بازی میکنه. ایده به اشتراک گذاری همسر جذاب و شهوت انگیز(که اغلب در تصورات فرد خیلی جذاب تر از ذات واقعی اش هستش) موجب احساس غرور در فرد میشه، چرا که آخر سر کسی که صاحب این زن جذاب به حساب میاد،خودشه. هرچند که این موضوع میتونه تبعیض علیه زنان باشه، برای یک مرد چه چیزی میتونه بیشتر از غرق شدن تو این تخیلات هیجان انگیز اعتیاد آور، جذابیت داشته و تستسترون خونش رو افزایش بده.

اینکه این مطلب قابل تمجید هستش یا نه، موضوع بحث ما نیست. ولی بدلیل اینکه همه ما، در سطحی مشخص، از خانواده حیوانات به حساب میاییم، چنین فانتزی هایی قابل درک هستن. این مطلب درواقع معادل جنسی همون کاری هستش که مادران، کودک تازه متولد شده خود را با افتخار به دیگران نشون میدن و عنوان میکنن که این بچه مال اونهاست.

حال رابطه ای عاشقانه را در نظر بگیرید که کمی آرام تر شده و از زرق و برق اولیه اون کمی کاسته شده، حال اگه مرد بتونه همسرش را به عنوان زنی شهوتی و دارای دو بعد تجسم کنه، میتواند بخشی از آن سوسو درخشندگی اوایل رابطه را دوباره به زندگی برگردونه.



همسر من فردی مستقل هستش و من افتخار میکنم که در روابط جنسی خودش آزادی عمل داره!

لی برای نوشتن کتابش در مورد سردرگمی زنان با مردان زیادی مصاحبه کرد و از اینکه فهمید “خیلی از این زوج ها اصول بنیادی فیمینیسم را تا این حد پذیرفتن، و بسیاری از شوهران تو این روابط از افزایش استقلال و اعتماد به نفس همسراشون احساس خوشحالی میکنن” بسیار متعجب شد. برای این مردان، اعطای آزادی به همسراشون برای تجربه آزادی های جنسی با سایر مردا، بسیار تحریک برانگیز هستش.

تمرکز مرد بر لذت های جنسی غیر مشروع همسرش (چه در واقعیت و چه به شکل فانتزی) میتونه جذاب باشه چراکه او نیز به نوعی از این کار حتی بصورت نیابتی هم شده باشده لذت میبره. این به این معنی هستش که میشه این کار رو کاملا از روی شهوت دونست که یک نفر بدون شرم و خجالت کلیه محدودیت ها رو از روی شریک جنسی خودش بر میداره و لذت خودش رو وابسته به لذت اون میکنه و موجب افسار گریختگی شهوت های نا متعارف میشه.



وقتی میبینم که همسرم تحریک شده منم تحریک میشم، هر چه قدر بیشتر، همون قدر بهتر!

در واقع لذت مرد با تصور کردن همسری گره خورده که دارای آزادی کامل و بدون نقص برای رها سازی شدید ترین تمایلات جنسی اش با سایر مردان هستش؛ در واقع هیجان و لذت مرد وابسته شده به فانتزی آه و اوه کردن های ناشی از لذت بردن های شهوانی زن. خیلی از مردا به راحتی قبول میکنن که قبل از شروع به سکس مدت ها برای تحریک همسرشون وقت میگذارن و در عین حال خودشون هم از لذت زن تحریک میشن. این اتفاق در دهه های 30 و 40 یا بالاتر که تغییرات هورمونی در بدن مردان شروع میشن، نمود بیشتری پید میکنه و این همون زمانی هستش که مردان حس میکنن مجبورن زمان های سکس خودشون رو کاهش بدن و کارشون رو سریع تر تموم کنن.

تحریک غیر مستقیم مردان و صراحتا بوسیله به تصویر کشیدن افراطی لذت های شریک جنسی خودشون که با نشان دادن جذابیت های جنسی اصلی زن به سایر مردان و سکس با اونها انجام میشه را شاید بشه نوعی سکس جایگزین نامگذاری کرد. به علاوه یک تصویر گرافیکی از چنین هوس رانی های بی قید و شرطی میتونه منعکس کننده اصلی ترین غرایز حیوانی مردان باشه. این فانتزی نتیجه ای هستش از افکار افسار گریخته، آزادی های ناشی از مدرنیته افراطی، خود سانسوری های همیشگی و یک من عالی که به تعبیری مجبور به رام کردن همه این هاست.

بنابراین وقتی که یک مرد دگر جنس گرا این جسارت را پیدا میکنه که همسرش را در حال زیر پا گذاشتن توافقات زناشویی مشاهده کنه و شاید هم اون را تشویق به انجام این کار میکنه، میشه گفت این فرد در دوبرابر کردن نافرمانی از هنجار های جامعه نقشی اساسی بازی میکند. اون بصورت داوطلبانه در فانتزی هاش خود را یک بی غیرت تجسم میکنه و به همین دلیل خودش به تنهایی مسئول این بی غیرتی به حساب میاد، البته این فانتزی های ممنوعه ممکنه حتی موجب لذتش رو هم فراهم کنن. همه این کارها برای این هستش که افراد از تمام محدودیت ها آزاد بشن و برسن به چیزی که ما اسمش رو میزاریم: “شهوت، سعادتی خالص برای تمام تمایلات انسانی”



چه چیزی میتونه تحریک برانگیز تر از یک تابو یا چیز هایی باشه که جامعه از اونها رو برگردونده ؟!

پیرو صحبت های بالا، دراینجا ما به جذبه مغناطیسی این حس بیداد گرایانه تمرکز میکنیم. از اونجا که به بی غیرت ها با دید تحقیر نگاه میشه یا مورد تمسخر قرار میگیرن، پس چرا باید یک نفر همسر خودش را در حال خیانت به خودش تجسم کنه یا به همسرش همخوابگی با یک مرد دیگه را پیشنهاد کنه و چرا این مطلب میتونه تحریک کننده باشه؟ اما مجددا تاکید میکنم که هر کسی که این فانتزی رو برای خودش میسازه (با وجود تکان دهنده بودن و افتضاح بودنش) نوعی مدیریت نیز بر روی آن اعمال میکنه. بصورت آگاهانه سناریو یی در مغز خودش میسازه و به نمایش میگذاره که در این بین بتونه یک نفر را دست بندازه. (در این راستا میتونین به مطلبی که من در این مورد نوشتم نگاهی بندازین که توضیح دادم چرا بسیاری از زنا عمدا تصمیم میگیرن طوری قلمداد کنن که انگار بطور ناخواسته وارد سکس شدن و سناریویی میسازن که شایسته صحنه تجاوز هستش.)

ضروریه بدونیم چیزی که ممکنه موجب تحقیر تصورات از سکس همسر با یک مرد دیگه بشه، در بهترین حالت ممکن تبدیل به چیزی میشه که اصلا تحقیر آمیز نیست ولی به شدت تحریک آمیز هستش. البته میشه اینجوری گفت که در این مسائل نوعی مازوخیسم وجود داره و به همین دلیل خیلی از نویسندگان هم فانتزی های بی غیرتی رو با این نوع شناخته شده از BDSM ها مرتبط میدونن. با این حال چنین فانتزی هایی، با وجود اینکه دارای پیش زمینه ای فرهنگی از شرم هستن، هر چند که ضد و نقیض به نظر میرسن، میتونن موجب احساس قدرت در فرد فانتزی کننده بشن.

البته الان جاش نیست که من بیام روانکاوی کنم که چرا چیزی که از لحاظ فیزیکی و عاطفی دردناک و تحقیرآمیز هستش، میتونه در برخی مردان تبدیل به عامل تحیک کننده شگرفی بشه. ولی همینکه بگیم ژنتیک مردانه، تربیت خانوادگی و پیش زمینه تجربی میتونه موجب رضایت جنسی از این تصورات در برخی از مردان بشه، کفایت میکنه.

لازم به ذکر هستش که تصورات سادیسمی و مازوخیسمی برخی مردان رو قادر میکنه هم ارباب بودن و هم برده بودن رو بصورت همزمان تجربه کنن. در حالت کلی داشتن کنترل بر روی فانتزی، سبب میشه که حتی در حالت مازوخیستی هم احساس کنن که کنترل همه چیز تو دست اونها هستشی. هرچند که این فانتزی ها، منحرف یا بیمار گونه باشن، برای احساسات جنسی این افراد یک هسته اصلی به شمار میان.



وقتی که همسرم رو با مرد دیگه ای تجسم میکنم، تمایلات دوجنس گرایانه من نیز ارضا میشن.

بعد از مصاحبه با مردان در مورد گرایشات جنسی اونها، لی ادعا میکنه که بیش از نصفی از مردا عنوان میکنن که تمایلات دوجنس گرایانه اونها در تمایلاتشون برای سکس همسراشون با سایر مردا نقش داشته. البته من بارها اشاره کردم که این مطلب در مورد مردایی نیست که فانتزی های خودشون رو به عمل تبدیل کردن بلکه در مورد مردایی هستش که با خودشون فانتزی میکنن. بنابراین چیزی که باید در اینجا مورد بررسی قرار بگیره این مطلب هستش که در چنین سناریو هایی آیا تمرکز بر روی دو مرد هستش که یک زن را دوست دارن یا مرد ماجرا میخواد با تبلیغ زنش، خودش را به عنوان کالای اصلی سکس معرفی و قالب کنه، شاید هم خودش را در قالب کسی میبینه که موجب تحریک جنسی مرد مقابل میشه. خلاصه چیزی که موجب تحریک مرد میشه، تمایلات جنسی و انگیزه های اون هستش. آیا اون از اینکه همسرش لذت میبره، تحریک میشه . . . یا اگه صادقانه بگیم خودش لذت میبره؟



من زمانی میتونم با ترس بی غیرت شدنم کنار بیام که براش آماده باشم.

این فرضیه که میگه فانتزی بی غیرتی از ترس مردان در مورد اینکه ممکنه یه روز این اتفاق براشون بیافته، نشات میگیره، تا به امروز مورد تایید محققان قرار نگرفته - این فرضیه برای اولین بار توسط دان ساویج (Dan Savage) وارد این ادبیات شد – بنابراین من فقط اون رو به عنوان یکی از دلایل بالاقوه این پدیده بیان میکنم که نیاز به توضیح چندانی هم نداره. بی شک، مدیریت اضطراب ناشی از مورد خیانت قرار گرفتن یک مفهوم جالب به حساب میاد و در برخی موارد نادر من مطمئن هستم که میتونه دلیل این نوع فانتزی ها باشه.



این جنده رو بکنین

خوشبختانه طبق مطالعاتی که من انجام دادم، بدترین نوع فانتزی های سه نفره، جزو اونایی نیست که متداول باشه. البته همونطور که لی میگه: “من زوج هایی رو دیدم که شوهر زن رو تشویق میکنه تا با مردای دیگه سکس کنه.” تا حدودی بدیهی هستش که یک مرد میتونه همسرش رو در رابطه با امیال زنانه اش تا حدودی ازاد و قوی تجسم کنه ولی صرفا تجسم او به عنوان یک فاحشه ارزان قیمت چیزی هستش که باید با دید تاسف بهش نگاه بشه. با همه این اوصاف، این فانتزی خشن در مورد تجاوز سایرین به زن اون میتونه نشانه ای از خشم جنسی و احساسات بد و شدید مرد نسبت به همسرش باشه، که با اعطای همسر خود به دیگران در واقع میخواد بگه که همسرش چیزی جز یک فاحشه نیست.

در عین حال که من خودم خیلی علاقه داشتم تا این توضیح اخر رو از این مقاله حذف کنم، ولی تصمیم گرفتم برای اینکه چیزی که مینویسم کامل و دقیق باشه، خلاصه ای از اون رو هم تو مقالم بیارم. البته خیلی از این معیار هایی که برای این فانتزی مردان بیان کردم برگرفته از جذابیت های جنسی خانوم ها هستش (شاید هم از جذابیت های جنسی خود مردان سرچشمه میگیره). در عین حال که لازم نیست واقعا این فانتزی ها رو ستایش کنیم، لازمه که با این دید به اونا نگاه کنیم که طبیعی هستن. علاوه بر این، چنین فانتزی هایی به خودی خود به شریک جنسی فرد آسیبی وارد نمیکنن ولی مردا باید اگاه باشن که چنین تصوراتی رو به اشتراک نگذارن چرا که این کار میتونه موجب احساس ترس و ناامنی در شریک جنسی شون بشه. از طرف دیگه، زنانی که نسبت به جنسیت خودشون اعتماد به نفس زیادی دارن یا حتی بهش افتخار میکنن، ممکنه با این فانتزی تحریک بشن و آخر سر مجوزی باشه برای شیطنت های اون ها.

منبع

4857 👀
4 ❤️
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید .

2018-03-25 10:08:51 +0430 +0430

مطلب واقعا جالبی بود سپاس از شما

1 ❤️

2018-03-27 10:13:04 +0430 +0430

یک مقاله کامل بود
ممنون

1 ❤️







‌آگهی‌های دوستیابی

نمایش آگهی های دوستیابی بستگی به علاقه شما دارد. برای دیدن آگهی مرتبط با علاقه تان لطفا پروفایل تان را » ایجاد یا ویرایش کنید «