اعتراف میکنم یکی از کثیف ترین کارایه که انجام دادم این بوده که هر دفعه میرفتم دفتر معلما تف میکردم تو چاییاشون یبارم یه جعبه شرینی تو ابدار خونه مدرسه بود برا مهمونایه از اداره اومده ما پیچوندیم بردیم خوردیم مستخدم مدرسمون مثه مرغ بال بال میزد که خودم خریده بودم گذاشته بودم تو یخچال خلاصه ابرویه مدیرمون ک رفت هیچ مستخدم که حسابی مدیرمون حالشو گرفت
شما هم کارای کثیفتون رو به اشتراک بزارید 😁 (dash)
اما این کاری که شما گفتی کثیف برای اکثر بچههای اینجا حکم استریلیزه رو داره؛ بگذار دوستان بیان بگن تا معنی کثیف رو تو ذهنت کیلومترها جابهجا کنند 🙄
ریز ریز میگم ک شوک وارد نشه خخخخخ
واییییی خدا عالی بود بنده خدا فک کنم مستقیم ماشینو برده نمایشگاه برا فروش
ریز ریز میگم ک شوک وارد نشه خخخخخ
اینم درستهها اما برای بر و بچس اینجا یه کم سوسول بازیه! (preved)
خوب کردی روناک جونم
خیلی پست فطرتی روناک! این چه کاریه که تو کردی نامرد؟! (dash)
واییییی خدا عالی بود بنده خدا فک کنم مستقیم ماشینو برده نمایشگاه برا فروش
دیگه اونشو نمیدونم فقط بعد اینکار سریع از محل دور شدم خخخخخ ?
البته من ازین کارا زیاد انجام دادم . این یکیش بود ?
خب پس هرچی داری بریز رو دایره
واییییی خدا عالی بود بنده خدا فک کنم مستقیم ماشینو برده نمایشگاه برا فروش
دیگه اونشو نمیدونم فقط بعد اینکار سریع از محل دور شدم خخخخخ ?
البته من ازین کارا زیاد انجام دادم . این یکیش بود ?
خب پس هرچی داری بریز رو دایره
هر چی داره نه گلم، هر خاطرهای که داره! ?
خیلی پست فطرتی روناک! این چه کاریه که تو کردی نامرد؟! (dash)
حقش بود 🙄
باز داری خواهر شوهر بازی درمیاریها...، روناااااک.... ✋
داداچ اشتب زدی؛ صاحب تاپیک خانوم هستند. 🙄. (dash)
این جریان خودم نیست ولی دوس دارم بگم بخندین. یه جایی کار میکردم اونجا یه پسر هم بود باهم کار میکردیم یروز یه مرد میانسال اومد بهش میگفتن علی لپه از دوستم پرسیدم جریان این لپه چیه گفت این علی با دوستاش رفته بودن یه جنده بکنن این علی کون طرفو لیس میزد سوراخشو نگو طرف ناهار آبگوشت یا یه چیزی که لپه داره خورده یدونه لپه از کونش در میاد میفته تو دهنه این علی اقا از اون موقع میگن بهش علی لپه (dash)
🙄. 🙄
🙄. 🙄
یبار تو دانشگاه یه استاده زن داشتیم از سوسک میترسید منم نامردی کردم(با این که از سوسک میترسم) ولی در به در تو پارکینگه خونمون دنباله سوسک بودم بالاخره یکی پیدا کردم کشتم با بدبختی تمام برش داشتم بردمش دانشگاه یه چندتام از این پلاستیکیا خریده بودم بعد سوسک پلاستیکیا رو گذاشتم صفحه اول دفتر به ترتیب سوسک واقعی مرده اخرین صفحه بود دفتر گذاشتم رو میزش اومد سرکلاس هعی گفت این برا کیه و اینا هم گفتن استاد باز کن اسمشو ببین بدبخت باز کرد سوسکه رو که دید رید ولی از ترسش حرف نمیزد دونه دونه برشون میداشت نگاشون میکرد مطمئن میشد پلاستیکه پرتشون میکرد بدبخت به خیاله این که اخریم پلاستیکه براداشت تو دستش چرخوند دید واقعیه جیغ میکشید فقط فرار میکرد مام غش غش میخندیدیم ابروش تو دانشگاه رفت انقدم جیغ زد رئیس دانشگاه اومد سرکلاسمون حراستم کله کلاسه مارو پرت کرد بیرون دانشگاه استادم کلا از دانشگامون رفت (dash)
واییییی خدا عالی بود بنده خدا فک کنم مستقیم ماشینو برده نمایشگاه برا فروش
دیگه اونشو نمیدونم فقط بعد اینکار سریع از محل دور شدم خخخخخ ?
البته من ازین کارا زیاد انجام دادم . این یکیش بود ?
خب پس هرچی داری بریز رو دایره
هر چی داره نه گلم، هر خاطرهای که داره! ?
اره اره خاطره یادم نبود
ای شیطووووون، توااااام؟! (inlove)
یبار کلاس چهارم بودم جلو خشکشویی یه موتور پارک شده بود نوشمک در دسترس نبود اومدم تف کنم روش ولی ناموفق بودم تفم از دهنم آویزون شد کش اومد یهو دیدم در خشک شویی باز شد و … بگذریم !
الهی درد داری خخخخ
لدی روناک از تو بعید بود؟؟!!
واییییی خدا عالی بود بنده خدا فک کنم مستقیم ماشینو برده نمایشگاه برا فروش
دیگه اونشو نمیدونم فقط بعد اینکار سریع از محل دور شدم خخخخخ ?
البته من ازین کارا زیاد انجام دادم . این یکیش بود ?
خب پس هرچی داری بریز رو دایره
تو یه شهر کوچیک رفته بودم واسه کاری . نصف شب بود و خلاصه تو یه کوچه خلوت بودم که چند تا ماشین بودش رو همشون شاشیدم و عکس کیر و خایه کشیدم و بعد از محل دور شدم . زمانای جاهلیت و بچگی هم همیشه بعد از ظهر ها زنگ خونه مردم رو کلی نگه میداشتیم و فرار میکردیم . چندین بارم رو در خونه مردم شاشیدم . همش مال دوران جاهلیته و دیگه ازین کارا نمیکنم ?
خداروشکر شاشتون مستدام
واییییی خدا عالی بود بنده خدا فک کنم مستقیم ماشینو برده نمایشگاه برا فروش
دیگه اونشو نمیدونم فقط بعد اینکار سریع از محل دور شدم خخخخخ ?
البته من ازین کارا زیاد انجام دادم . این یکیش بود ?
خب پس هرچی داری بریز رو دایره
تو یه شهر کوچیک رفته بودم واسه کاری . نصف شب بود و خلاصه تو یه کوچه خلوت بودم که چند تا ماشین بودش رو همشون شاشیدم و عکس کیر و خایه کشیدم و بعد از محل دور شدم . زمانای جاهلیت و بچگی هم همیشه بعد از ظهر ها زنگ خونه مردم رو کلی نگه میداشتیم و فرار میکردیم . چندین بارم رو در خونه مردم شاشیدم . همش مال دوران جاهلیته و دیگه ازین کارا نمیکنم ?
مگه چقد مثانه ات جا داشت که به همه ماشینا شاشیدی !؟ 🙄 🙄
رو هر ماشین یکم میشاشیدم که به همه برسه . بعدشم اون شب مثانه ام پر پر بود
عزیز جان؛ مثل اینکه جز شاشیدن روی ماشینها توانایی دیگهای نداری… (dash) 🙄
? (dash)
واییییی خدا عالی بود بنده خدا فک کنم مستقیم ماشینو برده نمایشگاه برا فروش
دیگه اونشو نمیدونم فقط بعد اینکار سریع از محل دور شدم خخخخخ ?
البته من ازین کارا زیاد انجام دادم . این یکیش بود ?
خب پس هرچی داری بریز رو دایره
تو یه شهر کوچیک رفته بودم واسه کاری . نصف شب بود و خلاصه تو یه کوچه خلوت بودم که چند تا ماشین بودش رو همشون شاشیدم و عکس کیر و خایه کشیدم و بعد از محل دور شدم . زمانای جاهلیت و بچگی هم همیشه بعد از ظهر ها زنگ خونه مردم رو کلی نگه میداشتیم و فرار میکردیم . چندین بارم رو در خونه مردم شاشیدم . همش مال دوران جاهلیته و دیگه ازین کارا نمیکنم ?
مگه چقد مثانه ات جا داشت که به همه ماشینا شاشیدی !؟ 🙄 🙄
رو هر ماشین یکم میشاشیدم که به همه برسه . بعدشم اون شب مثانه ام پر پر بود
خب خوبه ک بینه ماشینا فرق نزاشتی
لدی روناک از تو بعید بود؟؟!!
مال ده سال پیش بود این قضیه
راستی روناک جان شنیدم مقام نایب قهرمانی رو بهت دادن، درسته؟
طول کشید برسه خونه منم گفتم این با دهنگوهی میخاد سر سفره باهامون غذا بخوره مسواکاشو پرت کردم کلا 🙄
راستشو بگو؛ تو خودت خواهر شوهر هستی یا نه؟
طول کشید برسه خونه منم گفتم این با دهنگوهی میخاد سر سفره باهامون غذا بخوره مسواکاشو پرت کردم کلا 🙄
اخیییییی چه مظلومانه خوبه رحم کردی بهش
لدی روناک از تو بعید بود؟؟!!
مال ده سال پیش بود این قضیه
راستی روناک جان شنیدم مقام نایب قهرمانی رو بهت دادن، درسته؟
دومشدم انگار
رفتی تو تاپیک نظرسنجی برای حشریترین مرد و ببینی من برای احقاق حق تو چکار کردم؟
🙄 🙄 🙄 🙄 🙄 🙄
ای شیطووووون، توااااام؟! (inlove)
من که مظلومم