کلوپ آدامسی

1397/10/16

من سروش(مستعار)،نصمیم گرفتم یسری از خاطرات (ترکیب با داستان و فانتزی) رو بنویسم ،قبل از هر چیزی باید بگم این داستانها شامل محتوای خشونت شدید،القای دشمنی و کینه بین اقشارو گروههای مختلف،وحاوی مطالب سیاسی و ضد نظام سرمایه داری و لیبرالیسم میباشد افرادی ک دوست ندارن توصیه میشه که نخونن:
من سروش26 ساله پزشک عمومی،و فارق التحصیل از یکی ازدانشگاههای مهم علوم پزشکی کشور هستم، سال 1392متعاقب افزایش روز افزون قیمت ارز و طلا ،توسط یه گروه خاص و البته با نفوذ،جذب شدم،البته جذب بصورت غیر رسمی و بعبارتی جذب افتخاری،و توی یه مجموعه داستان برخی از اتفاقات رو بیان میکنم،چند ماه بعد از ورود افتخاری به (کلوپ آدامسی)،اولین عملیات رو تجربه کردیم،
مکان عملیات:یکی از مراکز تجمع مرفهین کثیف بیدرد در شمال کشور
تیم های عمل کننده:ستاره سرخ(4نفر)،
هدفعملیات:القای رعب و وحشت بین رده های متوسط و نسبتا بالای خاین به سیستم اقتصاد کشور و ایجاد خلل شدید در سیستم دشمن
شرح عملیات:بعد از انجام کارهای اطلاعاتی و تایید شدن عملیات توسط دکتر عبد العال(مستعار)،تیم4نفره ستاره سرخ شامل نفوذی مستقیم(مهسا22ساله)،پشتیبانی سینا(30ساله)و احمد25ساله) و ذخیره مرضیه27ساله) به شرح زیر انجام شد،
ساعت23:40 مهسا توسط کوله پشتی حاوی گاز فسژن(20لیتر)،وارد محدوده شد،سینا و احمد سریعا 2درب ورددی را با مصنوعات چوبی و فلزی پیشساخته و دستگاه میخ کوب سیار هر دو ورودی را مسدود کردند (بعد از خروج مهسا)،و متعاقب شروع فاز اصلی عملیات طی4 دقیقه غلظت گاز فسژن(عامل خفه کننده) به میزان دوز کافی برای ایجاد مرگ و میر در 50%افراد بدون محافظ القا گردید ،بدلیل قطع سیستم ارتباطی و استفاده از القاگرهای ضد نویز موبایل عملیات پس از45دقیقه به پایان رسید و سینا و احمد شروع به ادرار روس اجساد کثیف مرفهین بیدرد کردن…
ادامه دارد

230 👀
1 ❤️
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید .







‌آگهی‌های دوستیابی

نمایش آگهی های دوستیابی بستگی به علاقه شما دارد. برای دیدن آگهی مرتبط با علاقه تان لطفا پروفایل تان را » ایجاد یا ویرایش کنید «