سلام همونطور که از تاپیک مشخصه میخوایم یادی کنیم از **خاله میترا **عزیز شهوانی که نمیدونیم الان کجاست و چیکار میکنه دوستان قدیمی این انجمن حتما خاله میترا رو یادشون هست اگر خاطره ای ازش دارین در این تاپیک به اشتراک بزارید.
خاله میترا یه خانم مهربون و با صفا بود.اونموقع شهوانی بهتربود.یه جورایی انگار مادر شهوانی بود جواب همه رو با مهربانی میداد.پر انرژی و خونگرم بود.شهوانی بیشتر به دورهمی دوستانه شبیه بود.همه تو جای خودشون بودند.گی و محارم و دخترنمایی و دروغ و بی اعتمادی کم بود ?
من یکی که خیلی خاطره دارم از خاله میترا، خاله لزبین بودن حتی شوهرش هم از این موضوع اطلاع داشت و بهش احترام میذاشت که یک بحثی راجب این موضوع با هم داشتیم که به زودی بخشیشو تو همین تاپیک قرار میدم
بر خلاف دوستان میترا یک لجن به تمام معنا بود
باعث بی آبرویی چندنفر با توسل به تهدید و آبروبری شد
البته ایشون ی مدتم رفت دبی و ،،،،،،
کلا لجن بود
یاد جانی دپ ، دایی ، عمو سیبیل ، گنگستر ، شهاب ، تی تی نامبر ۱ و خیلی عشقی دیگه خالیه
یعنی شما کاملا دقیق در جریان دبی رفتن و جنایاتش بودی از نزدیک؟!..
خاله خیلی مهربون بود سال نود و دو سر یکی از داستانام مشکلی واسم پیش اومد و درگیر شدم با چند نفر
خاله چند شب باهام حرف زد واقعا مهربون بود و آرومم کرد
یعنی شما کاملا دقیق در جریان دبی رفتن و جنایاتش بودی از نزدیک؟!..
من از آویزون کوچ کردم حداقل به جرات میگم جزو ۱۰۰تای اول شهوانی بودم خوب و بد زیاد دیدم کاش سارینا بلا هنوزم بود نیما و افسانه ساناز جوجو عسل لزبین و،،،،، من باهاش کلی بحث کردم شما یادش کردی منم زخمام سر باز کرد
یعنی شما کاملا دقیق در جریان دبی رفتن و جنایاتش بودی از نزدیک؟!..
من از آویزون کوچ کردم حداقل به جرات میگم جزو ۱۰۰تای اول شهوانی بودم خوب و بد زیاد دیدم کاش سارینا بلا هنوزم بود نیما و افسانه ساناز جوجو عسل لزبین و،،،،، من باهاش کلی بحث کردم شما یادش کردی منم زخمام سر باز کرد
کاملا در جریان دبی رفتن و جنایات میترا بودید از نزدیک؟؟…
والا من باهاش برخوردی نداشتم که خاطره داشته باشم ولی همش تو همه پست ها نظراتش بود???
یعنی شما کاملا دقیق در جریان دبی رفتن و جنایاتش بودی از نزدیک؟!..
من از آویزون کوچ کردم حداقل به جرات میگم جزو ۱۰۰تای اول شهوانی بودم خوب و بد زیاد دیدم کاش سارینا بلا هنوزم بود نیما و افسانه ساناز جوجو عسل لزبین و،،،،، من باهاش کلی بحث کردم شما یادش کردی منم زخمام سر باز کرد
کاملا در جریان دبی رفتن و جنایات میترا بودید از نزدیک؟؟…
اما عسل یکی از بهترین کاربرهای سایت امارشو داشت
الان هم عسل رفته ایتالیا
و هنوز با هم در ارتباطیم
طبق گفته بچه های سایت البته بچه های ناب و مشتی
تو دبی بوده کلا
من ففط باهاش بحث کردم که فقط تهدید میکرد ال میکنم بل میکنم
میدم فلانت کنن و غیره
منم جوابشو دادم
البته بزبون خودش
نه قضاوت میکنم نه اهلشم هستم ولی در کل وقتی از آویزوون کوچ کردیم خیلیا اینجا واقعا انجمن ها و گفتمان ها و فعالیت هایی بود و کسانی بود که اگر الانم بودن به همون روال فکر کنم الان این سایت جهانی شده بود و میلیون ها کاربر داشت حالا که از خاله میترا و دوستان از خیلی های دیگه اسم بردن تداعی چه خاطرات و چه آدمهایی شد با چه اطلاعات و تلاش و پرستیژهایی که اینجا بودن و دیگه نیستن یادش بخیر واقعا چقدر بحث و تبادل میکردیم و مرتب اکانت بسته میشد و هرسال ای دی جدید واقعا حیف که دیگه هیچی اون گذشته و لذت ها و آدمهارو برنمیگردونه
پایدار باشید دوستان
یادش بخیر
مخصوصا زبل خان
یادش بخیر
مخصوصا زبل خان
اسم از نفر و تک تک نبردم نکنه یه وقت کسی از قلم بیفته و یا حضور ذهن اجازه نده همه رو ولی واقعا یاد همه اون روزا و اون نفرات بخیر هر اسمی یک دنیا خاطره همراهشه
زن خوبی بود فقط هیکلش خیلی کیری بود(البته اگه واقعاً عکسای لختش مال خودش بود) ?
هنوزم هستیم ولی دهنمونو بستیم ? با کی بحث کنیم ؟ یه مشت جلقی ۱۵-۱۶ ساله؟ (dash)
یک بار هم به من تو یک تایپیک فحش داد
فکر کنم با کونیا مشکل داشت
یکی از قدیمیا عایشه بود که اخرین پستش عکس خودش بود تو همه پستا نظر میذاشت خیلی مهربون بود
بعد شما بردینش دبی خاله میترا اصلا سمت دبی نرفت چرا الکی چرت میگی
بعد شما بردینش دبی خاله میترا اصلا سمت دبی نرفت چرا الکی چرت میگی
خخخ بی خیال میخواد بگه منم مهم هستم
پشم کسه خاله میترا هم نمیشی
کلا تا جایی که من میدونم با همه خوب بود و به من که تو سایت خیلی لطف داشت
من خاطره هایی که ازشون دارم فقط مجازیه
ولی یکی از زوج هایی که خیلی باهاشون خاطره دارن “ارسلان و سحر” هستن که دیگه سایت نمیان اونا تا جایی که من میدونم رفیق شیش خاله و آقا علی همسرشون بودن و خیلی همدیگه رو ملاقات میکردن و مورد اعتماد هم بودن
کلا خیلیا از وقتی پوسته ی سایت عوض شد دیگه سایت نمیان
اصلا بعد از رفتن خالشون همه باحالا رفتن واقعا دوران خوبی بود بیشتر میومدن شهوانی دور هم باشن نه مثل الان
کلا تا جایی که من میدونم با همه خوب بود و به من که تو سایت خیلی لطف داشت
من خاطره هایی که ازشون دارم فقط مجازیه
ولی یکی از زوج هایی که خیلی باهاشون خاطره دارن “ارسلان و سحر” هستن که دیگه سایت نمیان اونا تا جایی که من میدونم رفیق شیش خاله و آقا علی همسرشون بودن و خیلی همدیگه رو ملاقات میکردن و مورد اعتماد هم بودن
کلا خیلیا از وقتی پوسته ی سایت عوض شد دیگه سایت نمیان
اصلا بعد از رفتن خالشون همه باحالا رفتن واقعا دوران خوبی بود بیشتر میومدن شهوانی دور هم باشن نه مثل الان
الان همه میان شهوانی روی هم باشن ?
برا زنده نگه داشتم یاد اون بانوی فقید یک دست جق بر همتون واجبه :((((
هعییییی یادش بخیر
من از 4سال قبل یکم بیشترک دقیق یادم نیس میام شهوانی اونموقع ها نمیتونستم اکانت بسازم چند وقتیه که بالاخره موفق شدم
خاله میترا عزیز رو فقط از رویه نظراتش میشناختم بنظرم بشدت ادم دوس داشتنی و خوبی بود هرجا هست امیدوارم خوش و خرم باشه ?
تاپیک خوبی زدین.
دوست دارم همیشه یاد بگیریم الآن و آینده مون رو به بهترین نحو بچینیم و بسازیم و از تجربیات گذشته مون استفاده کنیم.
نه بشینیم و غصه ی گذشته ها رو بخوریم.
)اکثر ایرانی ها اینطور هستند که غصه گذشته های طی شده رو میخورن. و این رو انگلیسی از قدیم به فرهنگ ما رسوخ داد).
امیدوارم همه دوستای خوبی باشیم و کنار هم.
برای همه آرزوی سلامتی میکنم
(dash) (dash) (dash) (dash)
یعنی شما کاملا دقیق در جریان دبی رفتن و جنایاتش بودی از نزدیک؟!..
من از آویزون کوچ کردم حداقل به جرات میگم جزو ۱۰۰تای اول شهوانی بودم خوب و بد زیاد دیدم کاش سارینا بلا هنوزم بود نیما و افسانه ساناز جوجو عسل لزبین و،،،،، من باهاش کلی بحث کردم شما یادش کردی منم زخمام سر باز کرد
من برگشتم اما کسی نیست
(dash) (dash) (dash) (dash)
کاربری قدیمیتو چیکار کردی ها
…توبه او این حرفا دیگه