نامه دختری عاشق (قابل توجه دلهای پاک ، روحهای لطیف و همه دختران ایران زمین)

1390/08/05

دوستان عزیز سلام.
امیدوارم که حالتون خوب باشه.
متن زیر چند روز پیش از طرف یکی از دوستان صمیمیم و بوسیله ایمیل به دستم رسید و من اون رو با کمی تغییر اینجا قرار میدم.


من چون شما رو از هرکس ديگه ای بخودم نزديکتر مي بينم، ميخوام موضوعی رو براتون تعريف کنم،خواهر يکی از دوستام که در آستانه جدایی از BF خودش هست از من خواست که وقتی ميرم تهران اين نامه رو شخصاً به دست BF (که يکی از دوستان صميمی بنده بود و هست برسونم).وقتیکه با يکی از دوستان رفتم خونشون نامه رو بهش دادم،ميدونی قبل از اينکه نامه رو بخونه چکار کرد؟…اونو پاره کرد و گفت بهش بگو که ديگه تلفن نزنه و نامه نده.چون آقا ديگه حالشو کرده و ديگه به اون احتياجی نداره حالا عاشق یه دختر تهرونی شده.
هيچوقت فکر نميکردم سرنوشت اين 2 نفر که هميشه به عشق اونها حسوديم ميشد اينجوری بشه،حالا فهميدم که عشق اين رفيق ما فقط بخاطر هوسش بوده نه بخاطره عشقش.به بهانه ازدواج زندگيشو تباه کرد.بعد از اينکه نامه رو پاره کرد نشستم تموم تکه هاي کاغذ رو کنار هم گذاشتم تا بتونم متنشو بخونم.الان هرچی فکر ميکنم که چطوری موضوع رو براش (برای دختره) بگم به نتيجه نميرسم.
شايد شما بتونی کمکم کنی؟ولی فکرکنم الان ديگه فهميده باشه چون تا حالا از جواب دادن به اون طفره رفتم.موقعی از اين ديوانه تر شدم که متن نامشو خوندم.آخه آدم چقدر ميتونه پست باشه که به اين صورت از احساسات يه دختر سواستفاده کنه،الان که با برادرش صحبت ميکنم ميگه که يه بار خواهرش ميخواسته خودکشی کنه که جلوشو گرفتند.ميدونی براي چی؟بخاطر اينکه اون ديگه يه دختر نيست اون…ميخواستم علت خودکشیش رو به برادرش بگم ولی جراتشو پيدا نکردم ،آخه اونا نميدونن که دخترشون BF داشته…حالا نميدونم چکار کنم.نميدونم اين همه ذوق و سليقه رو از کجا آورده که انقدر قشنگ حرفشو بيان ميکنه شايد هم از نوشته هاي ديگران براي بيان حرفش استفاده کرده باشه ولی روی هم رفته خيلی خيلی سوزناک و دردآوره.اينم متن نامه دوستم…
نميدونم از کجا بايد شروع کنم،از احساسات مشترکمون بگم يا از جايی که ديگه مشترکاتی ديده نميشه.از روزهای حساس بگم که باهم اشک ميريختيم و باهم عاشق بوديم و باهم آهنگهای عاشقانه گوش ميداديم:(بردی از يادم، دادی بر بادم، با يادت شادم… ).يا روزهایکه ديگه عاشق بودن همش بهانه بود.نميدونم از کجا شروع شد،يک جورايی ديگه به هم اعتماد نميکرديم،نه من به اون و نه اون به من.اين سوءظن بزرگ و بزرگتر شد.طوریکه ديگه نميگذاشت ما باهم آهنگ بخونيم،ديگه صدای بردی از يادم… دادی بر بادم… شنيده نميشد.ديگه اشکهامون باهم نميومد.اشکهامون موقعی ميومد که دورشدن همديگه رو ازهم ميديدم.دوست داشتم پيشت بودم.يادته هميشه ميخواستم بيام و بغلت بشينم.عشق بازيمون رو باورت ميشه که از ته ته قلب بودن؟عشقمون رو دوست داشتم.خيلی خوب و پاک و خالص بود.برای من يک نوع جديد از عاشق شدن بود.من که ديگه قدرت عشق رو باور نداشتم يکبار ديگه قدرت عشق تکونم داد.نميدونم بايد چی بگم.سعی ميکنم احساس تو رو نسبت به خودم بفهمم.حتی لحن نوشته هام عوض شده، نميدونم چی، ولی يک چيزی حرارت عشقمون رو کم کرده.نميخوام آتيش عشقمون خاموش بشه.ميخوام خودم و تو رو نجات بدم.گرمای عشقمون هميشه به من جون ميده که زندگی کنم ولی نميدونم چرا داريم سرد ميشيم.اصلا چرا هوا سرد شده؟من سردمه.داره پاييز ميشه.پاييز عشقمون داره از راه ميرسه.هيچ ميدونستی از پاييز بدم ميادی ازش ميترسم.از برگهای خشک و از رنگهای پاييز بيزارم.بزار دوباره بيام کنارت.توی اين سرما فقط اون حرارت با تو بودنه که بدنم رو دوباره گرم ميکنه.ببينم…تو سردت نيست؟؟؟به من بگو که عشمون زنده است.بگو که ميتونم خودم و تورو نجات بدم.اين دوريها عجب بد درديه.کاش ميشد پيشت بودم.کاش ميتونستم رو زانوهات بشينم و تو با موهام بازی کنی.کاش باهم درمورد چيزهای بزرگ زندگی حرف ميزديم.يادته هميشه زياد سوال ميکردم؟ يادته؟ يادته تا صبح با هم حرف ميزديم؟ يادته از باهم بودن سير نميشديم؟ پس چی شد؟ کجا رفت اون نزديکی؟؟؟؟؟بهش بگو که برگرده،بهش بگو که ميخواد دختر خوبی باشه.مگه بهت نگفته بود که پای همه چی واميسه.مگه نگفته بود يا کاری رو شروع نميکنه يا اگه شروع کرد تا آخرش ميره.راستی يادته يک امانتِ کوچولو پيشت گذاشت؟ دلش رو پيش تو امانت گذاشت و گفت تو رو خدا امانتدار خوبی باش.من ديگه بدون اون امانت زنده نيستم.ای کاش قبل از مرگم دوباره صدات رو ميشنيدم يا دوباره شعرمون رو باهم ميخونديم.ميخواد بهت بگه که هنوز دوستت داره با اينکه بهش گفتی که ديگه نميخوايش و ميخوای بندازيش دور.گفت که اصلا گريه نکرد،آخه بقول خودش بزرگ شده، خانم شده، آدم که بزرگ بشه که ديگه گريه نميکنه.مگه نه؟؟؟؟؟ولی يواش کنار گوشت گفت که بدجوری بغض کرده.داشت توی دلش گريه ميکرد ولی خواست که قوی باشه و اشکش جاری نشه.آخه يک قولی بهت داده بود.ميخواست فقط با تو گريه کنه و با تو بخنده.هميشه به خود باورانده ام که بزرگتر از آنی که بتوانم حرفهای حقيرم را بر ذهنت بنشانم… ولی با اين وجود کلامم را تقديمت ميکنم و اگر خواستار باشی نفسم را هم… و برايت میگويم… میگويم از محبت… دوستی و عشق… عشقی که باوراندنش به مردمان برای هر دوی ما کاريست بسی مشکل…عزيزم…به من بگو چگونه می توانيم به دوستان بفهمانيم والا بودن ارزش عشقمان را تا برهانيم يکديگر را از تمسخرها… گوشه و کنايه ها و همه موانعی که راهمان را سد میکنند…چگونه می توانيم خواستار اين باشيم که تفاوت عشقمان از باقی درک کنند…ميدانم يکديگر را در اين راه ياری خواهيم رساند… ولی آيا ممکن است؟…فکر ميکنی آماده گی اش را دارند؟…امیدوارم…ولی عزیزم باز هم مهم نیست…مهم ماییم که باور داریم عشق…روح و وجود یکدیگر را…مهم ماییم که عشقمان را با منطق به وجود آوردیم…و مهم ماییم که می کوشیم برای پرورش دادنش…پس ایمان داشته باش به این عشق پاک و فراموش کن هرآنچه را که در اطرافت تو را می آزارد.اون حتی به خودش اجازه نداد که حداقل در پاکت نامه رو باز کنه.دلم داره میسوزه.آخه چرا ؟؟؟؟؟؟؟
از شما بازدیدکنندگان محترم و دوستان عزیزم میخوام که جواب سوال این دوستمون رو بدید با نوشتن مطلبی هرچند کم.
راستی بنظر شما دختره چند درصد توی این قضیه مقصره؟؟
خوشحال میشم نظرات شما عزیزان رو در این مورد بدونم.
با تشکر.
قربون همگی.
بای.

2927 👀
0 ❤️
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید .

2011-10-27 10:49:08 +0330 +0330

حـــــــــــرفی ندارم ولی چقدر دردنـــــــــاک بـــــــــود :( :( درست مثل قضیه خودمه که با عشقم یه دنیا فاصله دارم :’’( :’’( ولی میخوام پیشش باشم که نمیشه /:)

0 ❤️

2011-10-27 11:14:39 +0330 +0330

[quote=نگار بهاری]نامه بود نخوندم…دیگه طولانی بودنش ودیگر هیچ.[/quote]
سلام.
به هرحال ممنون.
زحمت کشیدید.
قربونت.
بای.

0 ❤️

2011-10-27 11:22:29 +0330 +0330

عالی بود و اما جواب…

0 ❤️

2011-10-27 11:25:54 +0330 +0330

مردها در چارچوب عشق و محبت،به وسعت غیرقابل تصوری،نامردند…برای اثبات کمال نامردی مردان همین بس که تنهادرمقابل قلب عاشق وفریب خوردهی یک زن،احساس میکنن که مردند!!تاهنگامی که قلب زن تسلیم نشده،پست تر و سمج تر از یک سگ ولگرد،عاجزترو توسری خورده تر از یک زندگی اسیر،گداتر ازهمه گدایان سامره،پوزه برخاک ودست تمنا به پیش،گدایی عشق میکنن…اماتاخاطرشان از تسلیم شدن قلب زن،راحت شد،یکباره به یادشان می افتد که خدا مردشان افریده!!!وتازه کمال مردانگی رادربینهایت نامردی جستجو میکنن…در شکنجه دادن قلب یه زن اسیر…

0 ❤️

2011-10-27 11:31:34 +0330 +0330

برای من چندتا از این نامه یا اس ها رسیده…ولی همه اونها یه قله بودن که من ازشون بالا رفتم و هرچه سختذ لذت مبارزش بیشتر…بعداز چند وقت خواستم ادم باشم و عین یه دوست وفادار با یکی باشم…یه حماقتی که کردم این بود که به طور احمقانه ای راستگو شدم…در صورتی که یادم نبود که شما زنها به جای حقیقت عاشق دروغهای قشنگین همین…فقط لازمه که ازتون تعریف نشه و یا اینکه کم توجهی بشه بدون اینکه دلیلش رو بخواین بدونیین اولین کاری که میکنین جدایه

0 ❤️

2011-10-27 11:34:53 +0330 +0330

خیلی ببخشید شما زنها معتاد به دروغ هستین ازبس دروغ براتون لذت بخشه که حتی تو اینه هم دروغ میگین…من عصبانی نیستم…اتفاقا برای ادمهایی مثل من که نقطه ضعف خانومهارو میدونن خیلی خوبه…ولی خواهشن سادگی و زوود باوری خودتون رو به حساب هیولا بودن مردها نزارین

0 ❤️

2011-10-27 11:48:00 +0330 +0330

اولا دوست شما ناسنجیده و از روی عواطف و احساسات کورکورانه عاشق بی افش شده است فراموش نکنید که بی اف فقط یک دوست پسر است که قطعا با آمال و عقاید و اهداف خودش به شما ابراز احساسات میکند البته برخی از این دوستی هابه روابط عشقولانه منجر میشود که البته این هم یا موقتی است و یا تظاهری و یا اینکه بدلایل شخصی و دوطرفه این رابطه متلاشی میگردد.
اما موضوع اینجاست که این دختر خانم عاشق برای چی باید بکارتش را که خیلی هم براش اهمیت داره و در حال حاضر اونو به فکر خودکشی وادار کرده باید در اختیار پسرک بگذارد؟ خطای اول و بزرگ این دختر خانم و پیامدهای احتمالی اش معطوف به خودش است که این مسیر را انتخاب کرد؛دختر خانم جنابعالی از کجا مطمئن بودی که این آقا پسر با تو ازدواج میکنه که دست به این کار زدی اونهم در جامعه ی ایرانی و بعضا اسلامی با سنت ها و باروهای خانوادگی در مورد دختر و پسر.
در حال حاضر این خانم از لحاظ روانشناسی در مرحله ی خود درگیری و ناکامی قرار دارد که قطعا واکنشهای منفی رو از خودش نشان میدهد اما باید با مرور زمان و کارکردن بر روی احساسات سوخته و هدر رفته ی خود بتواند موج دومی از عشق واقعی را تجربه و لمس کند تا از این شرایط خارج شود و یا اینکه از این محیط دوری مدیدی بکند تا بتواند با کنکاش عقلی منهای قلبی با این مساله کنار بیایید.
این بود انشاء و نظر من :D

0 ❤️

2011-10-27 12:43:16 +0330 +0330

نمی دونم چرا به یه همچین حسی رسیدی و چه اتفاقی تو زندگیت باعث یه همچین تفکری شده،ولی اینو فقط میتونم بگم که همه مردها مثل هم نیستن همون طوری که همه زن ها مثل هم نیستن.در کل با نظرت موافق نیستم و دوست دارم یه تجدید نظری توی حرفات بکنی.نباید به همه توهین کنی و به خاطر یک نفر همه رو از دم تیغ بگذرونی.شاید از بین مردا فقط یک درصدشون اونجوری باشه که تو میگی و از شانس بدت تو به پست یکی از اونا خوردی.

0 ❤️

2011-10-27 20:44:29 +0330 +0330

کاش اغراق توش نبود!

دختره که بار دوم عاشقیش بود…

باورش سخته که دوستت نامه داد…

تادختر گندی نزنه پسر رهاش نمیکنه مگر سنشون کم باشه یا واقعا طرف ناپسر باشه…

اینجام دلتو بجواب خوش نکن جز معدودی الباقی یا فکر سوراخن یا در اندیشه خیار…

به شاپور بگو وساطت کنه…ریش سفید محل اونه

0 ❤️

2011-10-29 01:50:17 +0330 +0330

[quote=نگار بهاری]انگار بهت برخورد…
ولی ای کاش یه کم زیپ شده (خلاصه)اش میکردی ،خوندنش راحت میشد.
.
.ولی انگار دردناکم بوده،…[/quote]

دوست من سلام.
نه عزیزم ناراحت نشدم. یعنی عمر دنیا اینقدر کوتاهه که حیفم میاد این وقت کم رو با ناراحتی تلف کنم.
فقط تشکر کردم، صادقانه و بدون هیچ منظوری . همین.
سایر دوستان نیز سلام.
ممنون که خوندین و ممنون که نظر دادین اما تا دختر نباشی و عاشق، درک نمیکنی که حس ایثار عاشقانه یک دختر چطور دختر رو وادار میکنه که جونشو فدای عشقش بکنه چه رسه به بکارتش.
مشکل ما زنها و دخترا اینه که از راه گوش عاشق میشیم و این در حالیه که مردها از راه چشم عاشق میشن!
یعنی وقتی به یک زن گفتی دوستت دارم باور میکنه اما مرد باید این عشق رو با چشم ببینه!
اگه پسری و گفتی چرا گول خوردی و بکارتتو دادی، دلیلش عدم شناخت فرایند عشق در دخترهاست و اگه دختری و اینجور گفتی، صادقانه بگم که معلومه تا حالا مزه عشق رو نچشیدی.
با وجود اینکه قبول دارم تو هر جائی و هر جنسیتی خوب و بد پیدا میشه، در حال حاضر هستند دخترانی که با احساسات پسرا بازی میکنند و به فکر همه چیز هستند الا عشق و احساس اما در عین حال اعتقاد راسخ دارم که تعداد پسرای سوء استفاده کننده چندین و چندین برابر اینگونه دختراست! پسرائی که به محض آشنائی با یک دختر به فکر ردیف کردن خونه خالی و مکان هستند و وای به حال دختری که در حین یک دوستی سادهء بین BF و GF ، عاشق بشه!!!
بازهم ممنون.
قربون همگی.
بای.

0 ❤️

2011-10-29 02:09:26 +0330 +0330

عشقم اینروزاشانسی شده نباید زیادپابندش میشدحالاکاریه که شده به دل پاک خودش باخته ولی میتونه باقی زندگیشوبهتربسازه هیچوقت برای درست زندگی کردن دیرنیست من خودم به شخصه خیلی ناراحت شدم چون ازنامردی کلابدم میادبراش ارزوی روزای بهتری دارم

0 ❤️

2011-10-29 02:19:58 +0330 +0330

همه انسانها دوستداشتنی هستند ولی همه لایق دوستی نیستند.
ولی با اینحال : تا شقایق هست زندگی باید کرد.

0 ❤️

2011-10-29 02:43:41 +0330 +0330

سلام به شما و به دوستتان.
اين موضوع بسيار بزرگ و راحت بگم يك تراژدي است .من به عنوان يك همجنس ميگم ،زلال که باشی سنگهای کف رودخانه‌ات را می‌بینند، برمی‌دارند و نشانه می‌روند دُرست به سوی خودت!
حالا دوست شما از روي احساسات و بهتر بگم اغفال اون اقا خودش را در قبال جمله دوستت دارم در اختيارش گذاشته و كاري كه نمي بايست بشه شده.اول اينكه اون اقا نه به زور يلكه با ترفند چنين كرده پس كسي جز مفعول مقصر نيست و حال كاري جز اميد به اينده نبايد داشت .خدا ميدونه الانه كه دارم تايپ ميكنم گريه ام گرفته چون پروانه عشق در تاري كه عنكبوتش سير باشه گير كند،تازه قصه زندگي آغاز ميشود !زيرا ديگر نه ميتوتند پرواز كند و نه بميرد.
(بگذار من زن باشم ؛ بی هراس از طردشدنم؛ سال ها جنگیده ام با افکاری که هبوطش را به گردن من میاندازد. و دست اندازم برای یافتن حقیقتی مبهم

بگذار من زن باشم ؛ بی هراس از طردشدنم.)

0 ❤️

2011-10-30 13:14:11 +0330 +0330

mm6113mm عزیز سلام.
این هم تایپیک نامه دختری عاشق…
قربون همگی.
بای.

0 ❤️

2011-10-30 13:52:10 +0330 +0330

خوشحالم که این موضوع رو با دوستات در شهوانی در میون گذاشتی:)
سعی می کنم نظرم رو در مورد این موضوع و موضوعات مشابه به طور کلی بگم.
ببین دوست عزیز، هر رابطه ای با تمام خوبی هایش حتی در بین کسانی که ازدواج کرده اند ممکنه یک روزی تموم بشه. به نظر من ما آدم ها، چه دختر و چه پسر همیشه باید در روابطمون به خاطر خوب گذشته فکر کنیم، از حال و با هم بودن لذت ببریم.
به نظر من دوست شما باید از خاطرات خوب گذشته اش لذت ببره و این رو قبول کنه که این رابطه دیگه تموم شده. حال باید به فکر یک رابطه جدید باشه. ممکنه رابطه جدید هم یک روزی تموم بشه اما هیچ چیزی برای ناراحتی وجود نداره.
به نظر من همیشه در روابط باید گام به گام پیش رفت و ذره ذره عشق رو زیاد کرد و اینکه یکی از طرفین یک زمانی بخواد عاشق یکی دیگه بشه به نظر من طبیعی هست و به شخصه اگر روزی دوست دختری داشته باشم و روزی یکی بهتر از من رو پیدا کنه، هرگز جلوش رو برای رفتن نمی گیرم چون می دونم با اون شاد تره.
نکته آخری که دوست دارم بهش اشاره کنم اینه که هیچ دلیلی برای خودکشی وجود نداره، مگه ارزش دختر ها به یه تیکه پوسته؟:) من به شخصه اگر روزی بخواهم با یکی ازدواج کنم، در صورتی که باکره باشه به عقلش شک می کنم!

0 ❤️

2011-10-30 14:09:05 +0330 +0330

خوشحالم از اینکه یه نفر تونست یه جواب منطقی بده…خواهش میکنم تو هر رابطه ای حد و اندازه اون رو مشخص کنید تا در اینده به مشکل نخورین …جنگ اول به از صلح اخر…قرار نیست هر رابطه ای به ازدواج ختم بشه

0 ❤️

2012-05-04 14:19:59 +0430 +0430

عشق؟
موندم به این کلمه بخندم یا گریه کنم :X

0 ❤️







‌آگهی‌های دوستیابی

نمایش آگهی های دوستیابی بستگی به علاقه شما دارد. برای دیدن آگهی مرتبط با علاقه تان لطفا پروفایل تان را » ایجاد یا ویرایش کنید «