اینجوری تجلیل حال نمیده
یخوابونیش رو تخت
بخوریش بلیسیش اسپنگه اروتیکی بهش بزنی و خوب با دستها بمالیُ با دندون خیلی شهوانی گازش بگیری،لای چاکُ باز کنیُ زبون بزنیُ بکشی…
خلاصه با تجلیل کردنش دویونش کنیُ آماده سکسش کنی…
اوووفففف خودم حالم خراب شدُ کیرم منقلب
شاعری را پرسیدند که طبع شعر تو کی هویدا گشت ؟
گفت همانا که من قبلا کارگر ساختمان بودمی و روزی بناگه پاره ای اجر از طبقات فوقانی بر فرق سرم اوفتاد و مدهوش گشتمی و زان پس پرت و پلا و مهمل گویم از شعر شعرا بهتر !!
جججججججججججون جرش بدم